مینا ساداتی گفت: در یکی از روزها خانمی سر صحنه آمد و برای من و شوهرم دعا میکرد که بچه گمشده ما پیدا شود یا اینکه در آن منطقه برای لیلا نذر کردند تا به زمین موروثی خود برسد، باور کردن نقش برای مخاطب تا به این حد،برای من بسیار جذاب است.
وی افزود: بعد از اینکه نقش را برای بازی قبول کردم تک تک لحظه ها را با لطیفی به عنوان کارگردان حرفهای که تلویزیون را به خوبی میشناسند چک میکردیم، چون تا به حال با مخاطب تلویزیون مواجه نشده بودم و از طرفی این سوال از ذهن من خطور میکرد که آیا این نقش تا چه حد برای مخاطب باورپذیر است؟
وی افزود: از دیگر ویژگیهای بازی در این نقش و همکاری با پروژه «تنهایی لیلا» این بود که لطیفی به عنوان کارگردان کار بلد،بازیگر را برای بازی کردن جلوی دوربین کاملا آزاد میگذارد و شما بدون هیچ محدودیتی به نقش و بازی میپردازید، اما بعد از اتود زدن،کار شما را روتوش میکند و کاملا به این مقوله مسلط است.
وی ادامه داد: به هر حال تجربه زندگی انسانی که افکار و زندگیش با اصل زندگی شما فرق میکند و ماهها برای رسیدن به ذهنیات و اعمال او باید وقت گذاشت شرایط و حساسیتهای خاص خودش را میطلبد که من در این کار تجربه کردم.
ساداتی در خصوص بازخورد مخاطب نسبت به نقشش (لیلا) عنوان کرد: واقعا نمیدانم. اما عکسالعملهایی که نسبت به خودم از آدمها میگیرم بسیار ویژه بوده و از این بابت خوشحالم و امیدوارم در کل، با بازخورد خوبی مواجه شویم.
این بازیگر از خاطرات خود در خصوص این پروژه بیان کرد: در یکی از روزها خانمی سر صحنه آمد و برای من و شوهرم دعا میکرد که بچه گمشده ما پیدا شود یا اینکه در ان منطقه برای لیلا نذر کردند تا به زمین موروثی خود برسد. باور کردن نقش برای مخاطب تا به این حد،برای من بسیار جذاب است و از این بابت نیز خشنودم.