خطبه اول
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله
در این لحظات سراسر نور در این روز میمون و مبارک در این روز جمعه سیدالایام در محضر شریف شما عبادالرحمن، بندگان خوب و مومن خدا برادران عزیز و بزرگوار خواهران ایمانی در ابتدای امر خودم و بعد همه شما سروران عزیز و بزرگوار را دعوت به تقوای الهی می نمایم.
آثار و برکات وضعی تقوای الهی، که در زندگی فردی و اجتماعی مان ملموس هست که موجب عزت می شود ، تکامل می شود، رشد می شود، تربیت می شود . می شود آنهای که در مکتب تقوا هستند؛ معلم ، می شوند مربی که موجبات نجات بخشی بشریت را ایجاد می کنند .
با توجه به این اوصاف چه خوب هست انسان خودش را در محضر خدا قرار بدهد و عالم محضر خداست . در این عالم تقوای الهی را مراعات می کند خودش را در مقابل وسوسه های شیطان قرار ندهد مخرب کننده هست و تخریب می کند شخصیت انسان را. هم پیش خدا تخریب می کند و هم پیش خلق .
آنچه که تا به این روز در این ایام توفیق خدمت، در محضر شما نورچشمانم عرض کرده ایم در تبیین مراعات تقوای الهی بهترین چیز تداوم در تقوای الهی است مداومت مراعات تقوای الهی ، پس از کسب فیوضات ایجاد شده حفظ آن تقوا آثار و برکاتی که در اوج عبودیت و بندگی در آن ایام زیبایی که برکت بود مغفرت بود و با آن سحرهای زیبایش گرچند مراعات تقوای الهی را نمی توان فقط محصور به ایام ماه رمضان کرد همه ایام عبد مومن خدا خودش را در محضر خداوند متعال قرار می دهد توشه مداومت در تقوا موجب دوری از هرگونه ننگ و کدورت از نفس می شود باعث می شود که انسان عزت و صلابت داشته باشد در مقابل نفس و خواهش های نفسانی خودش مقاومت کند می توان گفت و فرموده اند تقوا داروی شفابخش بشریت هست اون صفحه دل زنگار گرفته از گناه را تقوای الهی زیبا می کند همانند خورشید درخشان می کند و این تقواست که خدای ناکرده هر گونه گناهی که موجب ظلمت ضلالت و تاریکی می شود را از ریشه می سوزاند و موجب جلا و صفا می شود ایکاش که همه انسانها از سر سفره الهی متنعم بشوند کسی که متقی است پرهیزگار هست بذاخلاق نیست کسی که در سفر روحانی تقوای الهی حضور دارد خدای ناکرده بداخلاقی نمی کند ما نمی توانیم از مردم یا انسانها نردبانی برای خودمان درست کنیم که پیشرفت بکنیم این پیشرفت نیست این پسرفت هست این اوج نیست این صعود نیست باید دقت بکنیم نباید از مردم برای خود و به نفع خود استفاده بکنیم.
تقوا داروی حیات آفرین بشریت هست که می تواند هر نفس علیل و ذلیل را شفا بدهد جهان را می توان به یک آرمان زیبا و مدینه ایمان و حکمت و عدل تبدیل بکند و خداوند نیز خیر و برکات خود را به روی آنان می گشاید .
چنانچه در بسیاری از آیات نورانی قرآن به آن اشاره داشته است خدای رحمن در سوره اعراف آیه 96 « وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا يَکْسِبُونَ» « و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان می آوردند و پروا پیشه می کردند مسلّما ( درهای ) برکت هایی از آسمان و زمین را بر روی آنها می گشودیم ، و لکن ( آیات ما را ) تکذیب کردند ، پس آنها را به سزای آنچه کسب می کردند دچار ساختیم» که قطعا در مسیر تقوای الهی بودن موجب عزت می شود .
سروران عزیز یکی از آثار تقوای الهی تهذیب نفس هست که کسب تهذیب نفس موجب ماندگاری بشریت گردد البته به 4 طریق انسان می تواند خودش را در مسیر تقوای الهی قرار بدهد و نفس خود را مهذب نماید که در این مدت باقیمانده به سمع شما می رسانم:
یکی از طروق حاصله آن هست که از بی ادبان ادب بیاموزد یعنی آثار شوم بی ادبی را از بی ادبان کسب بکند ولی خودش مرتکب نشود و قبح و زشتی آنها را برای خود بشناسی و نفس را از آن پاک سازد تا ادب نفس را از طریق بی ادبان کسب نماید و برخلاف آن مسیر ترسیم بکند و مهندسی بکند برنامه زندگی اش را و ببیند که آنها چگونه به ضلالت کشیده شده اند نه آنکه عیبی در خلق مشاهده کردیم از زشتی و عیوب نفس خود غافل شده و انجام اعمال آن گروه غافلان باشد هم باید متوجه باشد مرتکب غفلت غافلان نشود و هم خودش مرتکب سیئات نشود
دیگر آنکه از معاشرت اهل ادب ادب بیاموزد و با دیدن نفوس مهذب تهذیب نفس کند یعنی با افراد متخلق به اخلاق حسنه و تهذیب نفس معاشرت داشته باشد که این معاشرت آثار زیادی در زندگی فردی و اجتماعی ایشان خواهد داشت .
سوم اینکه گفتن عیوب همدیگر یعنی بنده عیوب طرف مقابل را بگویم و ایشان نیز همچنین و البته انتقاد سازنده که به فرموده مولی امر مسلمین که انسان از طریق نقادی می توان بستر پیشرفت را ایجاد نماید و البته گفتن عیب برای هم در مقابل هم نه در پشت سر موجب جبران مافات خواهد شد و این موجب پیشرفت انسانیت می شود
چهارم اینکه که در واقع خلق و خوی دشمنان این هست که هیچ وقت اخلاق حسنه انسان را نمیبیند و دنبال عیب جویی بشر هستند و گفتن عیوب از سوی دشمنان موجب می شود تا پی به عیوب خود ببرد تا موجب پیشرفت شود تا بتواند در صدد تهذیب نفس خود بر بیاید و این خلق و خو خلوق و خوی انسان عابد و زاهد و مومن با بصیرت هست که ممدوح ذات ربوبیت هست .
خوب سروران عزیز آنچه گفته شد از سبک زندگی دینی است که در واقع از آثار وضعی تقوای الهی می باشد و تا به امروز نیز از کتاب مقدس مفاتیح الحیات از خانه و خانواده ایی گفتیم که از بنیان مستحکم آن جهت بهره مندی از متد و مدل سبک زندگی دینی از قرآن و عترت استفاده نمود و در واقع مسیر تقوا را در خانه خودش ترسیم کرد و نسخه زندگی خانه خودش را بر اساس تقوای الهی رقم می زند و از این پدر و مادر این عاملان تقوای الهی می توانند فرزندانی تربیت بشوند که می توانند موجب عزت و صلابت و سعادت بشریت شود که امروز یکی از نیازهای جامعه عزیزمان مقوله حجاب و عفاف می باشد تا بتواند سیره عملی زندگی خودش را با پوشش آن زینت ببخشد که متاسفانه یکی از مقوله هایی که در تألمات و هیاهوها به باد فراموشی سپرده شد و الحمدلله این شهدای سبکبال غواص مان چه خوش آمده اند تا بیایند پیام عبودیت و بندگی در اوج عزت و سعادت و همچنین زهد و تقوا و سعادت را به ما یاداور شوند اون عفت و پاکدامنی حجب و حیای فراموش شده را به ما متذکر شوند که قطعا اون مسیر سعادت برگرفته از ارمانهای اسلام ناب محمدی (ص) که امروزه زندگی فردی و اجتماعی مان در حال فاصله گرفتن با آن مسیر هست را بار دیگر برای مان ترسیم نمایند و مطابق مکتب امام و رهبری است که موجب سعادت می شود .
امروز قرار هست از عفاف در معاشرت کمی در محضر شما سخن بگویم خوب همانگونه مستحضر هستید و شرف حضور دارید چیزی که مسلم هست فلسفه وجوب حجاب برای زن هست زنی که خودش را عبد محضر ساحت خداوند متعال می داند بعنوان یک عبد تبعیت از ذات ربوبیت یکی از مقوله احکام عملی دین مبین اسلام وشریعت می باشد و این عمل در واقع صیانت از شخصیت خودش هست که یکی از این مقوله های صیانت و قداست عفت و پاکدامنی است که هم زن باید آن را انجام بدهد و آنهایی که در محضر نوامیس خود هستند و ناموس پرست هستند پس عزیزان محترم از احکام مسلم بانوان فلسفه وجوبی حجاب و عفاف برای زنان هست حضور او در اجتماع و برخورد با نامحرمان است و فعالیت های اجتماعی و حضور زن در عرصه های مختلف ، زمینه ی معاشرت و ارتباط بین زن و مرد را بیشتر می کند.
البته حضور زن در عرصه اجتماع موجب شکوفایی استعدادهای زن و پاسخ گوئی به برخی نیازهای جامعه که مخصوص زنان است شده است و برای همیشه توانسته موجب حیات بخشی زمین و زمان گردد که از مبانی تربیتی این زنان ژرف اندیش و زیبانگر که از شیره جانشان شیری شده و بر این فرزندان خورانده شده و امروز که این کبوتران خونین بال را بر دستانمان مشایعت می کنیم همه از این مکتب هست و همه از این استعدادها و مبانی تربیتی هست و از قِبَلِ آن تعالی شخصیتی و پیشرفت علمی، فرهنگی اقتصادی و اجتماعی جامعه شکل می خورد چون قرار است دانشگاه شخصیتی فرزندمان از دامن این زن رقم بخورد که فرموده اند از دامن زن مرد به معراج می رسد .
و چنانچه به تاریخ مراجعت نمائیم در همه امور مذکور اگر نبود درایت خاص حضرت خدیجه هم حضور حضرت خدیجه کبری و هم وجود نازنین حضرت زهرای مرضیه و هم وجود بابرکت عقیله بنی هاشم (سلام الله علیهم اجمعین) در مشایعت مسافرت تاریخ ساز کربلا موجب سربلندی اسلام گردیده است و ترویج تفکر اندیشه ناب اسلامی شده است لذا باید زنان مومنه مان در اجتماع باشند و فعالیت داشته باشند و کسی در این باره کتمان نکرده است و کسی منکر حضور زنانمان در بین عامه مردم نیست و اگر امروز تفکر منحوس فیمینیسم که در مورد زنان مقتدرمان ایجاد شده تا با این فرضیه که زنان گوشه گیر ایران در محصور هستند و حجاب موجب اسارت آنها گردید و موجب محجوریت زنانمان شده است و هیچ کاری و جایی نمی توانند بکنند و البته تفکر شان مصرف داخلی کشور خودشان را دارد ولی در مقابل می بینیم اسلام مشارکت زنان در امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تجویز شده است و اگر نبود ارادت خاص بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه (س) آیا این اسلام با این متد و مدل باقی می ماند که در تاریخ اسلام حضور این زنان بزرگ به ثبت رسیده است و حضور حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) در کنار پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تا زمان وفاتش در شعب ابیطالب در تلخ ترین برهه از زمان حضرت رسول رقم می خورد؟ آیا می توانستیم ترسیم بکنیم آن مسائل را؟قطعا درایت این بانوی بزرگ و مشاورت ایشان و معاونت ایشان در عرصه اقتصادی فرهنگی و اجتماعی موجب موفقیت و به بار نشستن اسلام تازه ظهور گردیده است و یا در مورد حضرت صدیقه طاهره این یار و یاور و بازوی حضرت امیر بیان علی علیه السلام که در تلخ ترین ایام زندگی این مولای مظلوم مان حضور مدافع حریم ولایت و امامت موجبات حیات بخشی اسلاممان گردیده است و یا اگر امروز سخن، سخن از اثربخشی قیام ماندگار عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام هست بیانگر شعاع نوری کربلای امام حسین علیه السلام در اذهان بشریت و جوانان عزیزمان می باشد قطعا تبلیغ حضوری جانانه و خطبه های قراء بانوی جلیله و زینت أب حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه و شام بلا می باشد.
و در کنار همه این رسالتها می بینیم قرآن کریم هم به بیعت زنان با رسول مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم اشاره نموده است که خود بیانگر و تایید حضور زنان در عرصه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است عنوان نموده است که البته در همه صحنه های دینی فردی و اجتماعی را می توان عنوان نمود اینکه شریک برای خدا قرار ندهند اینکه اگر فرزندی از دیگران به دنیا آورده اند نسبت دروغ به شوهر خود ندهند که این آیه به شرح ذیل می باشد در سوره ممتحنه آیه 12«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَکَ عَلي أَنْ لا يُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرينَهُ بَيْنَ أَيْديهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصينَکَ في مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»
که خداوند متعال فرموده اند « ای پیامبر ص وقتی زنان مؤمن می آیند که با تو بر ایمان بیعت کنند که دیگر هرگز به خداشرک نیاورند و سرقت و زنا نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و بر کسی افترا و بهتان ،میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر به معروفی مخالفت نکنند، با این شرایطبا آنها بیعت کن و برای آنان از خدا طلب آمرزش و غفران نما، همانا خدا آمرزنده ومهربانست ) همانطوری که مقدمتا عرض شد
در این آیه شریفه حکم بیعت زنان مؤمن با رسولخدا ص معین شده است و در آن اموری را برای آنها شرط کرده که بعضی میان زنان و مردان مشترک است (مانند شرک نورزیدن و نافرمانی نکردن از رسولخدا ص در کارهای نیک ) و بعضی دیگر بیشتر به زنان ارتباط دارد،(مانند دوری جستن از سرقت و زنا و کشتن اولاد و نسبت دادن فرزنددیگری به شوهر و…)چون زنان به حسب طبیعت عهده دار تدبیر منزلند و این زنان هستندکه باید عفت خانواده را حفظ کنند تا نسلی پاک به وسیله ایشان حاصل شود.نهی از شرک به خدا به معنای نهی از عبادت بتها و آلهه و ارباب غیر خداست .نهی از سرقت شامل نهی از سرقت از شوهر و یا غیر اوست .نهی از زنا به معنای نهی از گرفتن دوستان اجنبی و رفیق غیر شوهر و ارتکاب زناست .و در ادامه آنها را از اینکه فرزند غیر شوهر یا رفیق خود را به شوهر نسبت دهند، نهی می کند، چون این عمل کذب و بهتانی است که با دست و پای خود مرتکب شده اند.نهی ازمعصیت رسول در امرمعروف به جهت آنست که بفهماندآنچه رسولخدا ص در مجتمع اسلامی سنت نموده و مرسوم کند، برای جامعه اسلامی عملی معروف وپسندیده است و مخالفت با آن ، مخالفت با سنت اجتماعی و بی اعتبار کردن آنست ،پس این عبارت شامل ترک معروف ، از قبیل نماز، روزه و زکات و نیز شامل ارتکاب منکر ازقبیل خودآرایی و عشوه گری می شود.و در آخر برای تقویت امیدواری و رجاء در آن زنان می فرماید: خداوند آمرزنده ومهربان است .
البته باید عرض بکنم که این آیه در روز فتح مکه نازل شده است هنگامیکه پیامبر بر کوه صفا قرار گرفته بود و از مردان بیعت می گرفت و زنان مکه نیز که ایمان آورده بودند به محضر حضرت برای بیعت آمدند که کیفیت بیعت هم عرض شد .
همانگونه در آیه فوق شاهد آن هستیم تجویز تعامل و مشارکت اجتماعی زنان دارای آداب و شرایطی است که ما آن عفاف در معاشرت نام نهادیم و چند نمونه از آن را به اقتضای وقت عرض می نمایم.
الف: امتناع از مصافحه:
زنان مان باید در اجتماع باشند ولی چگونگی حضور در جامعه و نوع برخورد با اجتماع را قرآن کریم برای ما مصور نموده و بعنوان سبک زندگی در اختیار ما قرار داده است ولی محرمیت و نامحرمیت یکی از مدلهای زندگی مان هست یکی از دستورات شریعتمان هست که به آن دستور داده و آن خط قرمزی که اسلام برایمان قرار داده که ما باید از آن تبعیت بکنیم اگر تفکری که امروز غرب بعنوان خط قرمز در خانه و خانواده از طریق ماهواره ها برایمان ترسیم می کنه که می توان از آن خطوط عبور کرد تحت عنوان اینکه معتقد بودن به شریعت مدلی هست که تاریخ مصرف آن گذشت که انسان باید بروز باشه این جزئی از سبک زندگی دینی نیست آنها آمدند دیدند زنانمان استوارند غیرت دارند شجاعت دارند درایت دارند شاگرد مکتب قرآن اند و شهدای غواص و شهدای دیگر ار برای ما ترسیم کرده اند که سال 94 برای شهرستان لاله پرور و هزار سنگر آمل سال شهادت هست که هم دو شهید فرزندان بزرگ دابودشت و این روزها هم خبر مشایعت فرزندان بزرگ دست بسته ی امام زمان عج و دلباخته امام زمان عج و امام و رهبری دیدند از مکتب مهربانانه مادر تربیت شده اند عزمشان را جزم نموده اند تا ما را از آن مکتب جدا کنند نتوانسته اند که نمی توانند چرا؟ چون کسانی که شاگرد مکتب حلال هست الی یوم القیامه و حرام هست الی یوم القیامه که تفسیرش را در آیه 31 سوره نور مشاهده می کنیم که این خطوط قرمز در این ارتباطات برای مان قرار داده است که یکی از آنها مصافحه با نامحرم ها می باشد که البته غرب در صدد شکستن قبح گناه از طریق ماهواره هاست که مدل زندگی مان را مطابق آنچه که خودشان می خواهند رقم بزنند و ارتباطات نامشروع را رواج ببخشند و البته توانسته اند یک سری از روابط نامشروع را در خانه هایمان از طریق همین ماهواره ها رواج ببخشند و لذا می بینیم آمار طلاق بسیار رو به رشد و فلج کننده خانه و خانواده هست و حتی گستاخی جشن طلاق را در بین جوانان مان مشاهده می کنیم و یا ازدواج سفید نیز ثمره همین ارتباطات هست که باید همه و همه باید بسیج بشویم برای ریشه کن کردن این معضل فرهنگی که البته ترویج تفکر قرآنی می تواند کمک شایانی در باره بنماید.
قرآن کریم در بیان خود در مورد محارم زنان به تفصیل در آیه 31 نور بیان داشته است « وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» « و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بىنيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكردهاند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد.
ب: امتناع از خلوت :
زنی که شاگرد مکتب اسلام و قرآن هست در اجتماع حضور پیدا می کند ولی در خلوت و جلوت مردان نامحرم امتناع می ورزد و زیباتر از آن به جای گناه و فحشا خودش را در محضر شوهر خود قرار می دهد و خود را بر شوهر عرضه می کند که دیگر سخن سخن از فحشا نیست چون با این عمل به دستور شیطان مبادرت نورزیده است و از آن طرف هم روایات بیان کرده که اگر خلوتی باشد نفر سوم شیطان ملعون هست که می آید وسوسه انگیزی می کند و کار زشت را به صورت زیبا نقاشی می کند و تنازی و عشوه گری می کند و دلهای این دو نامحرم را به هم معطوف می کند یک دفعه خود را در آغوش گناه می بیند چون سروران عزیز و بزرگوار کار شیطان تزیین اعمال زشت و توجیه انحرافی است لذا خداوند متعال می فرماید:« تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلي أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» می فرماید ما در میان امتهای سابق مثل یهود و نصاری و زرتشتیان و سایر اقوامی که منقرض نشده اند،پیامبرانی را فرستادیم ، اما شیطان اعمال آنها و شرک وظلمشان را برایشان آراسته کرد و اینها از شیطان پیروی کرده و از پیامبران اعراض نمودند، لذا آن روز نزول وحی سرپرست ایشان شیطان بود و آنها بر گمراهی متفق بودند، لذا در روزقیامت عذابی دردناک که به آن وعده داده شده اند، برای ایشان خواهد بود.
ج: امتناع از شوخی با نامحرمان
کجا اسلام دستور داده که زن نامحرم می تونه با مرد نامحرم می تونه شوخی بکنه این شوخی ها آثار وضعی داره روانی داره این شوخی ها بعدها تو زندگی وارد می شه و خدای ناکرده زندگی را دچار مشکل می کنه و قرآن کریم هم دستور به چنین عملی نداده است و برادران عزیز و خواهران محترمه منظور از آن گفتگویی است که از پی آن لذت و فتنه جویی جنسی باشد و لذا قرآن کریم می فرماید: «عاشروهن بالمعروف»
و آخرین عرضم در مورد وضعیت آرایشی زنان در جامعه هست که قطعا در اخبار شنیده اید موجب به فحشا کشاندن جامعه خواهد شد و جوانها را به فساد می کشاند و البیته دستور اسلام به مبادرت زنها به شوهرشان هست ولی چرا امروز در جامعه امون حالت فحشا به خودش بگیرد بنده هفته گذشته در روستای کلاکسر در جریان روشنگری ای که سپاه عزیزمان این جلسات را برگزار می کند که امروز الحمدلله هم اداره محترم اوقاف و هم سازمان محترم تبلیغات و هم اداره محترم فرهنگ ارشاد و هم سپاه محترم همه با هم برآنیم تا فرهنگی ایجاد بکنیم که عاری از هر گونه فحشا و روابط نامشروع باشد در آن صورت مکتب عزت و سربلندی ایجاد می شود که دیگر صحبت این لباس های نامتعارف تنگ و بدن نما و کوتاه نباشد چون آموزگاران دینمان عاری از هر گونه این پوشش ها و روش ها بوده اند چون در آن صورت موجب نمایان ابدان نوامیس مان در مقابل نامحرم ها می شود و این کار مطابق با دین و دستور دینی نیست لذا در ادامه آیه 31 می فرماید: وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ ……. که به زنان بگو زنیت های خودشان را آشکار نکنند مگر برای مردان و پدران و …..
البته همه این موارد برای مردان نیز هست اگر سخن سخن از محرم و نامحرم هست هم برای زنان هست و هم برای مردان و اگر سخن پوشش مناسب هست نیز همچنین.
خطبه دوم
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقواالله
در این لحظات عرفانی و در این خطبه نورانی در ابتداء خودم را و بعد همه شما مومنین و مومنات را به تقوای الهی دعوت می نمایم خدائی شدن موجب نورانیت بشریت می شود و این نورانیت موجب سعادت بشریت می شود و این سعادت موجب تقرب به خداوند متعال می شود و این تقرب موجب عزت دار دنیا و آخرت می شود و این تقرب موجب همنشینی با صالحان و انبیاء و اهل بیت عصمت و طهارت می شود پس سروران عزیز و بزرگوار حیف نیست این مسیر سعادت را با گناه به شقاوت و ظلالت و بدبختی بشود پس بندگان مومن خدا اوصیکم بتقوی االله .
اولین سخن سیاسی را در مورد مسئله مذاکرات به سمع شما برسانم: البته محور صحبت بنده امروز جامعیت دارد هم به مردم عزیز و یزگوار هست و هم به مسئولین مقتدر و با کفایت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در مقابل هم به دولتهای مقابل با ما هست که در این رخداد جهانی با ما بر سر میز مذاکره نشسته اند .
اما هموطنان عزیز و بزرگوار ما سه ماه در زمینه مذاکرات هسته ای فرصت داریم که باید در این باره بحث و گفتگو بکنیم و کی هم حق ندارد تا دیگران را متهم بکنه و همه رویکردها و صحبت هایمان باید بر اساس منافع ملی باشد و بر اساس اصول انقلاب در این باره سه ماه فرصت هست و در این باره نیز باید خط قرمزهای اسلام و امام و قانون اساسی و رهبی را مراعات بنمائیم و البته مسائل توافقی که مشخص هست و نسبت به مسائل اختلافی این مدت فرصت سه ماهه را برای همین گذاشتند .
و محور بعدی عرائضم به نمایندگان معزز و با کفایت ملت شریف در مجلس شورای اسلامی و هم مسئولین محترم امنیت در کشور که در رأس شورای امنیت شخص ریاست محترم جمهور است که در جمع هم دولت محترم تدبیر و امید و مجلس و شورای امنیت و نخبگان و مستضعفان حقوق بین الملل که در مورد مسائل علمی هسته ای باید در سططح نخبگان کشور و دانشگاهی و فرهنگی با هم تبادل نظر و بحث و گفتگو بکنند که اینئ مسائلی نیست که این چنین همدیگر ار متهم بکنیم و با سرعت تمام می خواهیم نسخه اش را بپیچیم یا بله یا خیر که باید عرض بکنیم چون منافع ملی مطرح هست باید با صبوریت تمام انجام پذیرد.
نمازگزاران عزیز و بزرگوار اکنون متاسفانه دو نوع موضوع گیری افراطی و تفریطی در کشور داریم و هر دو گروه فکر می کنند که عقلانیت و مصلحت و منافع ملی و واقع بینی افکار در یک طرف و آرمان گرائی و ایدئولوژی و مکتب و شرف ملی یک طرف دیگر قضیه هست که باید عرض بنمایم که در منطق اسلام همه این موارد را در دو قطب مقابل هم تعریف نمی کنیم و اساسا جزئی از اصول و آرمانهای اسلام همین مصالح و منافع و حقوق ملت هست لذا اینگونه نیست که یک طرفه بنگریم که باید هر دوی اینها یک کاسه دیده خواهد شد که در این صورت مرز و معیار و مقیاس برای داوری ارزش های انقلاب ، آرمانهای انقلاب مکتب امام و رهبری است در کنار قانون اساسی می باشد و پیرو فرمایش ولی امر مسلمین باید از طریق محور قانونی با همدلی و همزبانی بیشتر حل و فصل گردد تا موجبات تفرقه و اختلاف را ایجاد نکند که در واقع هیچ کدام از گروه نباید انتظار این را داشته باشد که قانون باید در مقابل تفکرشان کوتاه بیاید نه قطعا اینچنین نخواهد بود و نخواهد شد چون همه امور باید مطابق منافع ملی شکل بگیرد نه شخص و گروه خاصی .
اینکه یک عده بگویند شکست خوردیم و رفت پی کار خودش و جام زهر را باید بنوشیم و یا این مذاکرات همانند معاهده ترکمن چای است و مملکت مان دیگر فرو پاشید و خیانت کردن و …. اصلا اینچنین نیست و نخواهد بود این مطلب منطقی نیست و در مقابل هم یک عده هنوز هیچ چیزی مشخص نشد جشن پیروزی در خیابانها را بیاندازند
لذا فعلا نه پیروزی در کار هست چون هنوز در اول راه هستیم و هیچ مشخص نیست که افراد مقابل خصوصا آمریکا چه خواهد کرد و این روزها هم رجز خوانی ها بی بُن و اساسِ آمریکائیها را هر روز با یک رخداد و خبر داریم می شنویم که هر کدام از آنها تاریخ مصرفشان گذشته و فقط مصرف داخل کشورشان برای متقاعد کردن هم هست و توصیه می کنیم هم به اوباما و هم به جان کری که به دروغ نیایند یهویان یا مسئولانشان را توجیه کنند چون مرجع جهان تشیع و ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای فرمودن ما به دنبال بمب اتم نه تنها نیستیم بلکه حکم تحریم آنرا داده اند و در مقابل هم جام زهر در کار نیست چون همه این امور با اشرافیت رهبر بصیر و عالم و عاملمان می باشد و چنان مقتدرانه خطوط قرمز را عنوان فرموده اند که حتی کنگره های کنگره آمریکا را به لرزه در آورده است و امروز نیز به متصدیان عامل قانون واگذار نموده اند تا در محور قانون تا زمان و مهلت سه ماهه بررسی نموده و مطابق با عزت ملی و منافع ملی و حیثیت نظام و مکتب امام راحل و شهدا و رهبری نیتجه گیری شود .
ضمنا باید عرض شود که تعادل، منطقِ اخلاقی است که از آموزه های اسلام هست و رهبر فرزانه مان نیز با هیچ کس رودربایستی نداشته و در هر زمان نیاز مقتدرانه منویات خویش را عنوان نموده اند و امروز برکت آن اقتدار صلابت بین المللی است که دشمن قسم خورده مان را به زانو در آورده و در مقابل نیز دچار سردرگمی شده و حتی با بیرجامه و غیر دیپلماسی آمده اند تا از قافله مذاکرات عقب نیافتند که البته باید متوجه آنها باشیم و نسبت به سابقه گذشته شان با تدبیر بیشتر تصمیمات لازم انجام بپذیرد .
و نتیجه عرائضم این هست که البته ما قطعنامه را قبول نکردیم بلکه مسئولین معزز ما هر کدام با عنایت به اینکه شرعا باید از حیثیت و شأنیت مردم و نظام دفاع نموده و برجام را باید بررسی نموده و از جهت حقوقی و علمی به سئوالات موجود جواب بدهند و لذا عرض شد هم شخص محترم ریاست جمهور در مقابل خدا و خلق باید جوابگو باشد و رهبری هم دعا کردند و توصیه نمودند در این باره نیز فرمودند که دشمنان ما بد عهداند و همیشه خیانت کردند و عمل نکردند لذا رسالتشان را سنگین می کند و باید با تدبیربیشتر عنایت بفرمایند و نیر مجلس محترم همچنین محضر خدا و خلق چون قسم یاد کرده اند نسبت به ارمان ملی و همچنین شورای محترم عالی امنیت مسئولیت الهی و خلقی را باید با عزم ایمان بررسی نموده و نتیجه را جمعا در محضر رهبری ارائه نموده تا با صلابت بیشتر به عزت و سربلندی دست پیدا نمائیم و چه به نتیجه برسد یا نرسد ما همان تفکر دشمنی استکبار جهانی را داشته و داریم و هنوز قائل به شعا رقرآنی مرگ بر آمریکا هستیم.
اما دومین مسئله ای که باید عرض بنمایم جریان دلخراش کودک سوزی صهیونیست هاست در فلسطین اشغالی .