هـراز نـو: به بهانه اولین یادواره دلاورمرد بهزیستی مازندران شهید سیف الله شیعه زاده با آقای موسی مقدس که در دوران حیات شهید با ایشان در ارتباط بودند و مسئولیت انجمن اسلامی روستای تازه آباد را بر عهده داشتند و خود ایشان از آزادگان و جانبازان جنگ تحمیلی می باشند گفتگویی ترتیب دادیم، که شما را به خواندن این گفتگو دعوت می کنیم.

هراز نو: از چه زمان شهید شیعه زاده را می شناختید؟

از زمانی که شهید از بهزیستی به خانه عمویش مرحوم مشهدی قدرت الله شیعه زاده برگشت،  بنده مسئول انجمن اسلامی روستای تازه آباد بودم. بسیار به ایشان سفارش می کردم که درسش را خوب بخواند زیرا آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به کمک شماها رقم خواهد خورد و بارها به ایشان میگفتم شما باید پزشک شوی و به مملکت خود خدمت کنی. زمانی که شهید در کلاس دوم راهنمایی بود بارها از انجمن اسلامی روستا تقاضا داشت تا با اعزام ایشان به جبهه موافقت نماییم، اما بنده شدیدا مخالفت می کردم زیرا هم سن ایشان کم بود و هم یک دانش آموز زرنگ و درس خوانی بودند. زمانی که بنده در اسفند سال 62 به اسارت رژیم بعثی عراق درآمدم بعدها ایشان به جبهه غرب اعزام شدند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

هراز نو: از خصوصیات اخلاقی ایشان بفرمایید:

ایشان از دوران نوجوانی فردی خوش اخلاق و با نماز بودند و همواره در جلسات بسیج پایگاه حضور فعال داشتند و با همه بچه ها خوش رفتاری می کردند و عاشق بسیج بود و همواره می گفت آقای مقدس من باید به جبهه بروم تا عراقی ها و منافقین را از پا در بیاورم و شهید شوم، من عاشق شهادت هستم، همانطور که گفتم همواره به ایشان تاکید می کردم که وظیفه شما درس خواندن است و از این طریق به جنگ با دشمنان و منافقان برو.

هراز نو: اگر خاطره ای از ایشان دارید بفرمایید:

بعد از شهادت شهید باب الله عبداللهی، ایشان مدام در جلسات انجمن اسلامی و پایگاه مقاومت میگفت که باب الله به مقام شهادت رسید و من هم دوست دارم تا شهید شوم، وقتی که من ایشان را از جبهه رفتن منع میکردم میگفت: آقای مقدس درس خواندن خوب است اما مقام شهادت خیلی بلند و رفیع است آرزوی من رسیدن به این جایگاه است. زمانی که بنده از اسارت برگشتم وقتی خبر شهادت ایشان را شنیدم، ابتدا به خاطر رسیدن به آرزوی دیرینه اش خوشحال شدم اما بیشتر از این ناراحت شدم که واقعا روستای ما، شهر ما یک انسان وارسته ای را از دست داد.

هراز نو: با توجه به اینکه در ماه مرداد قرار داریم و این ماه یادآور خاطرات آزادی اسرا می باشد به عنوان یک آزاده خاطره ای برای ما نقل بفرمایید:

خاطرات دوران اسارت بسیار است، اما فقط گوشه ای از آن را برای شما نقل می کنم. خدا رو گواه می گیرم وقتی خبر آزادی را از بعثی ها شنیدیم اصلا خوشحال نشدیم و بچه ها یک صدا اشک می ریختند زیرا که بچه ها می دانستند که امام به رحمت خدا رفته است و ایشان نیستند تا آزادی فرزندانشان را ببینند و چیزی که بیشتر زجرمان می داد روبرو شدن با خانواده های است که عزیزانشان در کنار ما به شهادت رسیده بودند، اما اسارت برای ما مانند مدال افتخاری بود که پیروزمندانه به کشور بر خواهیم گشت. زمانی که صلیب سرخ به اردوگاه ما آمد و گفت که از اردوگاه موصل 1 امروز (26/05/1369) هزار نفر را به ایران فرستادیم و فردا قرار است هزار نفر دیگر را بفرستیم و سیصد نفر کم داریم و باید از اردوگاه شما (موصل2) ببریم، زمانی که نمایندگان صلیب سرخ برای بردن اسرا به اردوگاه ما آمدند، همه یک صدا به آنها گفتیم تا از بچه هایی که 10 سال در اسارت بودند برای آزادی انتخاب کنیداما وقتی نماینده صلیب سرخ خواست تا اسرایی که 10 سال در اسارت بودند را ببرند آنها در جواب گفتند درست است که ما 10 سال در اسارت بودیم اما سالم هستیم شما مجروحین را ببرید، نماینده صلیب سرخ از شش غروب تا 9 شب در رفت و آمد بین اسرای 10 سال و مجروحین بود تا بالاخره اسرای 10 سال قبول کردند که بروند اما شرط گذاشتند تا درب آسایشگاه های هشت و شانزده را که مجروحین بودند ببندند تا زمان خروج آنها همدیگر را نبینند. نماینده صلیب سرخ گفت به خدا قسم وقتی ما برای آزادی در سایر کشور ها می رویم آنها دست و پای ما را می بوسند تا آنها را اول بفرستیم ولی شما به خاطر یک روز جلو و عقب رفتن اینقدر پافشاری می کنید که دوستان اول آزاد شوند نه خودتان……

هراز نو: در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید:

این انقلاب و این آزادی ارزان به دست نیامده است، بر همه ما واجب است تا در حفظ آن کوشا باشیم. راه امثال شیعه زاده ها را ادامه دهیم کسانی که با آن سن و سال کم رفتند تا ما امروزه در آسایش بمانیم. ما اسرا هم با این تفکر آزاد شدیم امیدواریم که خداوند منان ما را در این راه ثابت قدم بدارد. با تشکر از شما

3 thoughts on “شهید شیعه زاده می گفت: آقای مقدس درس خواندن خوب است اما مقام شهادت خیلی بلند و رفیع است”
  1. جمعي از كار كنان رسمي كار گري بهزيستي استان مازندران ي استان مازندران. گفت:

    جناب آقاي دكتر انوشيروان محسني بندپي

    رئيس محترم سازمان بهزيستي كشور

    با سلام و آرزوي توفيق
    احتراما ضمن سپاس از توجهات حضرتعالي نسبت به كار كنان خدوم بهزيستي كه ايثار گرانه در سنگر دفاع از كرامت انساني جمعيت هدف سازمان ايفاي نقش مي نمايند به استحضار مي رساند متاسفانه در جريان اجراي طرح طبقه بندي مشاغل كار كنان رسمي كار گري اين سازمان در سنوات گذشته اين طرخ صرفا جهت مشاغل خاصي تعريف گرديده حال آنكه امروز با عنايت به نياز سازمان ومدارك علمي اين كار كنان بخش عمده اي از
    آنان در مشاغل كار شناسي فعاليت نموده و عملا به جهت عدم پيش بيني اين مشاغل در طرح مذكور از مزاياي مصرح قانوني پست هاي مر بوطه كه شاغل در آن مي باشند بي بهره بود واين امر تاثير منفي در انگيز ه همكاران دارد لذا از محضر خضرتعالي تقاضا دارد دستور فرمائيد ضمن بازنگري در طرح طبقه بندي مشاغل سازمان زمينه هاي بهره مندي از ظزفيت هاي كار ي همكاران ذينفع كه بعنوان سر مايه انساني سازمان ميباشند فراهم گردد پيشاپيش از بذل توجه حضرتعالي نهايت امتنان رادارد باتشكر فراوان جمعي از كار كنان رسمي كار گري بهزيستي

    استان مازندران

  2. شادی روح همه شهدا به ویژه شهید سیف الله شیعه زاده عزیز صلوات⚘

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *