اركستر موسيقي ملي و همچنين اركستر سازهاي ايراني كه به تازگي افتتاح شده است. همين هم البته خوب است. معمولا در تمام كشورهاي مسلمان در ماه نزول قرآن، گروههاي مختلف موسيقي افطاريها را با جشن و شادي همراه ميكنند. ايكاش در كشور مانيز اين امكان براي اهالي موسيقي وجود داشت تا در مهربانترين ماه خدا، تا قبل از ايام سوگواري، برنامههايي در ژانرهاي گوناگون اجرا شود. به هر حال مساله «لغو كنسرت»هاي موسيقي همچنان مسالهاي است كه تاثير خودش را دارد.
اين مساله هر روز ابعاد گستردهتري به خودش ميگيرد. نمونهاش؟ در مهماني افطار رييسجمهور كه چند روز پيش برگزار شد هم در اين باره سخن گفته شد. نمونه ديگرش؟ اعضاي گروه موسيقي دستان كه قرار بود امسال بعد از سالها در ايران كنسرت بدهند، ميگويند به خاطر مشكلاتي كه هماكنون در زمينه اجراي زنده وجود دارد، فعلا در ايران كنسرت اجرا نميكنند. پيش از اين «كيهان كلهر» نيز در گفتوگويي رسمي، اعلام كرده بود كه ديگر در ايران كنسرت نميدهد.
اگر حالا «دستان» را نيز به جمع گروههايي كه فعلا نميخواهند در ايران به اجراي برنامه بپردازند، اضافه كنيم و با وجود ابهام در اجراي برنامه توسط «محمدرضا شجريان» ميتوان چنين جمعبندي كرد كه موسيقي ايراني بخش مهمي از پتانسيل خود را از دست داده است. نكته غمانگيز ماجرا اما آن است كه دكتر «حسن روحاني» – رييسجمهور- از همان ابتدا، از همان نخستين مناظرهاش از موسيقي گفت و از حمايت موسيقيدانان. تكرار هزار باره است اما نميشود فراموش كرد كه او از «محمدرضا شجريان» به عنوان سفير فرهنگي كشور ياد كرد و از اين گفت كه همه مردم ايران با صداي او خاطره دارند. سازنده فيلم تبليغاتياش هم از پشت صحنه آن فيلم گفت و اينكه دكتر روحاني ميگويد: «من شجريان را دوست دارم.» البته همه كانديداهاي رياستجمهوري، پيش از آنكه به كاخ پاستور راه پيدا كنند، حرفهاي بسياري ميزنند.
«روحاني» اما لااقل در اين مورد نشان داد كه حرفهايش فقط وعده تبليغاتي نبوده است. او البته از تعطيلي اركسترهاي ايران نيز اظهار نارضايتي كرده بود و حالا پس از سالها، اركستر موسيقي ملي و همچنين سمفونيك راهاندازي شد. اكنون هم صحبت از دو اركستر جديد است. اعضاي وزارت ارشاد هم تلاشهاي گستردهاي براي رفع مشكل شجريان شروع كردهاند. اگرچه وزير ارشاد، معاون هنرياش، مدير دفتر موسيقياش و سخنگويش اما هربار كه ماجرا به اينجا ختم ميشود، ميگويند: «مشكل از ما نيست و از ديگران است.» اين ديگران البته خيليها هستند، همانهايي كه كنسرتها را هم لغو ميكنند، بيآنكه حتي به خودشان اين زحمت را بدهند تا دليلي براي اين ماجرا ذكر كنند.
دستان: فعلا در ايران برنامه اجرا نميكنيم
«فعلا در ايران برنامه اجرا نميكنيم.» اين را «سعيد فرجپوري» – يكي از اعضاي گروه- ميگويد. دستان دليل خودش را هم براي اين ماجرا دارد: «ما تمام برنامههايمان را به صورت سالانه ميبنديم. هر كدام از اعضايمان نيز در يك كشور پراكنده هستند بنابراين براي اجراي هر برنامه نياز به برنامهريزيهاي منظمي داريم؛ اينكه گروه دور هم جمع شوند، براي مدتي تمرين كنند و بعد از آن كنسرت برگزار شود. حال اگر در اين ميان، يك كنسرت به دليلي لغو شود، گروه ما دچار مشكلات بسياري خواهد شد. به همين خاطر با وجود آنكه در نظر داشتيم در سال جديد، برنامههايي را در ايران داشته باشيم به خاطر حاشيههايي كه اين روزها برگزاري كنسرت در ايران دارد، اين اتفاق فعلا رخ نخواهد داد.»
گروه موسيقي دستان، يكي از مهمترين گروههاي موسيقي ايراني است. شايد بشود گفت تنها گروهي در ايران كه همچنان توانسته است ماهيت خود را حفظ كند. اعضاي آن هر كدام از برجستهترين چهرههاي موسيقي هستند كه كنسرتهاي متعددي در ايران و كشورهاي مختلف برگزار كرده و نقش موثري در معرفي موسيقي ايراني به كشورهاي ديگر داشته است. برخي از اين كنسرتهاي برگزارشده در مراكز فرهنگي و جشنوارههاي بزرگ جهاني بوده است: راديوغرب آلمانWDR، راديو برلين SFB، راديو فرانكفورتHR٢، خانه فرهنگهاي جهان در برلين، فستيوال فاز مراكش، فيلارموني كلن، فيلارموني ارونج كانتي، تئاتر شهر پاريس و بسياري از فستيوالهاي بنام اروپا و امريكا. برنامههاي اين گروه در ايران نيز همواره با استقبال بسيار زيادي مواجه ميشده است.
حالا ميتوان اين جملات «فرجپوري» را به اين گفتههاي كلهر اضافه كرد كه بعد از لغو كنسرتش به همراه گروه «بروكلين رايدر» گفت: «تا زماني كه فرهنگ و هنر ايران گروگان زورگيري و زورآزمايي جناحهاي سياسي است و خط مشي مشخصي براي اينگونه فعاليتها تعريف و اجرا نشده، از انجام هرگونه فعاليت در ايران خودداري خواهم كرد.» به نظر ميرسد برگزاري كنسرتهاي موسيقي و لغو متعدد آن، به گره كوري بدل شده كه كسي را ياراي باز كردن آن نيست؛ حتي رييسجمهور را. او در ماه گذشته بارها در اين باره اظهارنظر كرده است.
در نشستش با خبرنگاران كه به بهانه دومين سال پيروزياش انجام شد، به اين مساله اشاره كرد كه: «از نظر ما مرجع قانون است. وقتي دستگاهي به عنوان مرجع قانوني تجويز شده پس دخالت ديگران معني ندارد. ما در زمينه فرهنگ معتقديم كه امور فرهنگي بايد به اصحاب فرهنگ واگذار شود. فضا را بايد كاملا به گونهاي ترسيم كنيم كه هم براي توليدكنندگان و هم مصرفكنندگان شرايط فراهم باشد. از نظر ما مرجع قانون است. وقتي دستگاهي به عنوان مرجع قانوني تجويز شده پس دخالت ديگران معني ندارد. نبايد دنبال اجتهاد شخصي بود. همه بايد در چارچوب قانون باشيم و هر دستگاهي كه بايد مجوز صادر كند آن مجوز مورد احترام باشد. وقتي در چارچوب قانون مجوز براي يك كنسرت داده ميشود و مردم ميآيند بليت ميخرند اينگونه دخالتها تضييع حقوق مردم است قبل از اينكه تضييع اصحاب فرهنگ باشد. ما بايد احساس كنيم ۲۴ خرداد ادامه دارد. بايد به قانون عمل كنيم و به دنبال اجتهاد شخصي نباشيم و اجتهاد را به عهده حوزه علميه بگذاريم.»
مساله به همين جا ختم نشد، در حاليكه چهارشنبه گذشته، رييسجمهور در ساختمان اجلاس سران ميزبان چهرههاي سياسي بود حجتالاسلاموالمسلمين اديب، در اين خصوص صحبت و به رييسجمهور گوشزد كرد: «بنده از رييسجمهوري محترم به عنوان مجري قانون اساسي ميخواهم كه در كنار حراست از دستاوردهاي علمي و فناورانه نظام، تعريفي دوباره از راهكارهاي چگونگي دفاع از حقوق مردم بر اساس قانون اساسي ارايه دهد، چرا كه شاهد آن هستيم كه متاسفانه بر اساس تعاريف و استنباطهاي غلط گاهي حقوق مردم ضايع ميشود كه نمونه آن تعطيلي كنسرتهاي قانوني و مجوزدار است. اين ناديده گرفتن حقوق مردم و خلاف قانون اساسي است.»
اما واقعيت اين است كه با تمام اين تاكيدها، همچنان كنسرتها لغو ميشود. اين البته يك پيشبيني بدبينانه است، اما ميشود چند هفتهاي صبر كرد، ماه خدا كه تمام شد و موج برگزاري كنسرتها آغاز، ميشود دوباره اين مساله را ديد.