گزارش خبرگزاری هرازنو: انقلاب اسلامی تاریخی سرشار از فراز و فرود دارد که در برهه‌هایی، تلاقی رویدادهای مختلف، نقطه پیدایش وقایع مهم بوده است. در روزهای اخیر نیز همزمانی چند رخداد به ظاهر غیرمرتبط و در واقع مرتبط، خبر از تلاقی سرنوشت‌سازی می‌دهد که نباید از آن غافل بود. برخی از این رویدادهای مهم عبارتند از:

۱ـ ورود مذاکرات نهایی هسته‌ای به مرحله پایانی که در صورت تمدید زمان مذاکرات و اضافه شدن چند روزی به زمان آن، این مرحله همچنان مرحله نهایی است.

۲ـ تشییع پیکر مطهر ۲۷۰ شهید در هفته گذشته که ۱۷۵ تن از آنان شهدای غواص عملیات کربلای۴ بودند.

۳ـ مسابقه والیبال ایران و آمریکا در جمعه گذشته که ایران در آن مسابقه پیروز شد.
شاید در نگاه اول بین این سه رخداد که هم‌وزن و هم‌جنس نیستند هیچ ارتباطی مشاهده نشود و در نتیجه هرگونه تلاقی نیز منتفی باشد؛ از این‌رو، ابتدا به نوع ارتباط آنها با همدیگر پرداخته و سپس درباره تلاقی آنها بحث می‌شود. هر سه رویداد اشاره شده در دو موضوع مهم با یکدیگر مشترکند که این اشتراک پایه اصلی ارتباط آنها با یکدیگر است: ۱ـ در هر سه به نحوی آمریکا حضور دارد. ۲ـ در هر سه مردم کاملاً نقش‌آفرین و حساس هستند.
ـ یکی از هوشمندی‌های نظام طی سال‌های گذشته این بود که مردم را با اهمیت فناوری هسته‌ای آشنا و درگیر ساخت به نحوی که دستیابی به بالاترین سطوح فناوری هسته‌ای از مطالبات اصلی آنان شد و در حالی که دشمن ناجوانمردانه، ظالمانه و غیرقانونی نظام را به سبب فعالیت‌های هسته‌ای و تن ندادن به خواسته‌های استکباری آنها تحریم کرد و در واقع، برای مردم مشکلاتی به وجود آورد، مردم آگاهانه این محرومیت‌ها را تحمل کردند و در مقابل، همچنان از فعالیت‌های هسته‌ای کشور حمایت کردند و می‌کنند و در حال حاضر نیز که گفت‌و گوهای هسته‌ای جریان دارد و قدرت‌های استکباری در تلاش برای محروم ساختن ایران از حقوق هسته‌ای‌اش هستند، مردم با حمایت هوشمندانه و رصد دقیق مذاکرات با بیان دیدگاه‌های‌شان استیفای تمام حقوق هسته‌ای کشور را خواستارند. گویا یکی از دلایل اصلی حضور پرشور مردم در بحث هسته‌ای، حضور شیطان بزرگ در طرف دیگر و مدیریت اعضای سایر کشورهای عضو گروه ۵+۱ است که آمریکا به هر شکل ممکن کوشیده تا آنها را علیه ایران با خو همراه سازد. به عبارت روشن و با صبغه‌ای تاریخی، آمریکا در این صحنه نیز در واقع مردم ایران را در برابر خود می‌بیند و مردم هم با تمام وجود متوجه هستند که در عرصه مهم دیگری با آمریکا درگیر شده‌اند؛ از این‌رو، پرشور و باانگیزه در صحنه‌اند تا حق هسته‌ای خود را از آمریکا بازستانند.
ـ یکی از حاشیه‌های تعجب‌برانگیز آیین تشییع پیکر شهدای پیش‌گفته که شاید به‌نوعی حاشیه نبوده و اصلی مهم باشد، غافلگیر شدن مسئولان است. از کجا می‌توان به این غافلگیری پی برد از آنجا که تمام برنامه‌های از پیش آماده‌شده به هم خورد، از آنجایی که ازدحام جمعیت قدرشناس در مسیر حرکت اجازه نداد پیکرهای مطهر در زمان تعیین‌شده به میدان بهارستان برسند، از آنجا که رسیدن پیکر مطهر شهدا به معراج با چند ساعت تأخیر انجام شد، از آنجا که دوربین‌های صدا و سیما در جاهای لازم برای پوشش مراسم استقرار نیافته بودند،
از آنجا که بالگرد پوشش‌دهنده مراسم بسیار دیرهنگام به پرواز درآمد و برای پوشش کامل کاری از دستش برنیامد، از آنجا که… همه این نقص‌ها و عیب‌ها که احتمالاً توجیهاتی به پیوست داشت از یک امر ناشی شده است؛ اینکه در این کره خاکی هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که مردم تهران در بعدازظهر داغ اواخر خرداد ماه، چنین پرشور، مشتاق و مسئولانه به احترام شهدایی که ۲۹ سال از تاریخ شهادت‌شان گذشته به جوشش درآیند و رخدادی بی‌نظیر ترسیم کنند. در پس ذهن صدها هزار نفری که توفیق حضور در حماسه سپاس و قدردانی را پیدا کرده بودند کسی نبود که نقش آمریکا در جنگ تحمیلی و کمک همه‌جانبه به صدام ملعون الی‌الابد و به شهادت رسیدن این شهیدان مظلوم را انکار کند؛ حتی کسانی هم که به سبب صغر سن آن روزهای خون و ایثار را درک نکرده بودند، به وجود دست آمریکا در این جنایت آگاه بودند؛ از این‌رو، مردم شعار «مرگ بر آمریکا» را فراموش نکردند.
ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور همزمان ایران و آمریکا در هر عرصه‌ای رقابت می‌آفرید. یکی از این عرصه‌های مهم و بسیار پرشور که توجه‌کنندگان بی‌شماری در داخل و خارج داشته، عرصه‌های ورزشی بوده است. با اینکه رقابت و مبارزه از ویژگی‌های ذاتی ورزش است و همین امر بر زیبایی، جذابیت، هیجان و شورآفرینی آن افزوده، چالش سیاسی درازمدت ایران و آمریکا سبب افزایش چند برابر این ویژگی‌ها شده است. در میان ملت‌های دو کشور و مردم کشورهایی که از هر یک از دو کشور ایران و آمریکا جانبداری می‌کنند، سهم مردم ایران و مردمی که طرفدار ایران هستند از این ویژگی‌ها، چند برابر مردم آمریکا و مجموعه حامی آمریکا است. از این‌رو، اهمیت این‌چنین مسابقاتی برای ایران بسیار بیشتر از آمریکا است و با اینکه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند خود را نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نشان دهند؛ در خفا با وسواس و نگرانی و با دقت آن را دنبال می‌کنند؛ اما نه از آن بابت که تیم آنها پیروز شود؛ بلکه از آن بابت که تیم ایران پیروز نشود؛ زیرا آمریکایی‌ها به اهمیت سیاسی پیروزی تیم ایران بر آمریکا واقفند و می‌دانند این فرصت و سرمایه‌ای است که آنها از آن محرومند و ایران تاکنون توانسته از این فرصت و سرمایه خوب استفاده کند. با پیروزی تیم والیبال ایران در مقابل آمریکا  ایران یکباره به شور درآمد و بار دیگر مردم ایران طعم شیرین پیروزی بر شیطان بزرگ را چشیدند. تفاوت پیروزی ایران بر آمریکا با پیروزی آمریکا بر ایران این است که پیروزی آمریکا بر ایران متصور است، اما پیروزی ایران بر آمریکا چندان متصور نیست و افزون‌بر آن پیروزی ایران بر آمریکا، پیروزی یک کشور انقلابی با امکانات ظاهری بسیار کمتر بر یک کشور زورگو و چپاولگری تلقی می‌شود که بیشتر مردم دنیا از آن متنفرند و همین سبب اهمیت پیروزی ایران بر آمریکا می‌شود که دامنه تأثیر آن به عرصه سیاست نیز کشیده می‌شود.
ـ با توضیحات داده‌شده محل تلاقی سه رویداد پیش‌گفته آشکار می‌شود. نقطه این تلاقی و مرکز ثقل آن مذاکرات سرنوشت‌ساز هسته‌ای است. حضور اعجاب‌انگیز مردم در آیین تشییع پیکر پاک شهدا و نیز شور و هیجانی که از رهگذر پیروزی تیم والیبال ایران بر تیم والیبال آمریکا به وجود آمد که در هر مورد پیروزی بر آمریکا و احساساتی که مردم از خود نشان دادند شگفت‌آور بود، به «سرمایه مردمی» مذاکره‌کنندگان ایرانی اضافه شده که باید آن را باور و از آن استفاده کنند و با اتکا به آن مطالبات اصلی را بیان نمایند، خطوط قرمز را رعایت کنند و به هیچ مطالبه زورگویانه و خلاف امنیت ملی کشور تن ندهند. در حال حاضر فضای ملی شکل‌گرفته کاملاً علیه آمریکا تشدید شده که به خودی خود و چنانچه لازم باشد با تدابیری ادامه پیدا می‌کند و به هیچ‌وجه لغزش‌ها و لرزش‌هایی که مطالبات هسته‌ای آنها را مخدوش می‌سازد، برنمی‌تابند. پذیرش مطلق پروتکل الحاقی که می‌تواند در فرایندی از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آمریکا را به هدف پلیدش برساند، بحث موسوم به PMD، بازرسی از مراکز نظامی، بازجویی از دانشمندان هسته‌ای و برخی چهره‌های شاخص، حدود و ثغور تحقیقات و توسعه فناوری هسته‌ای، کاهش تعداد سانتریفیوژهای فردو، کاهش درصد غنی‌سازی از ۸/۳ درصد به ۲ درصد و… از جمله موضوعاتی است که دولت آمریکا که در وضعیت بد سیاسی قرار دارد و نیازمند توافق است، قصد دارد به بهانه و اتکا به مواضع کنگره و برخی نمایندگان تندرو، آنها را به نوعی به ایران تحمیل کند که در این صورت حاصل آن بسیار دور از حقوق هسته‌ای است که ایران قانوناً و محقانه آن را دنبال می‌کند و برای آن انواع هزینه‌ها از جمله خون پاک شهدای هسته‌ای را پرداخته است. در این وضعیت خطیر و سرنوشت‌ساز که شیطان بزرگ وانمود می‌کند قصد دارد با آینده ایران اسلامی انقلابی به سبک آمریکا و استکبار بازی کند، پاسخ گروه مذاکره‌کننده ایرانی باید به این ترفند و سیاست وقیحانه شیطان بزرگ «نه محکم، غلیظ و مقتدرانه» باشد و اگر گروه مذاکره‌کننده ایرانی برای گفتن چنین «نه تاریخی» به شیطان بزرگ محذوریت دارد، بیان آن را برعهده ملت رشید و شریف ایران بگذارد که چنین پاسخی از آنان به آمریکا بسیار شیرین‌تر، ماندگارتر، پرطنین‌تر و مؤثرتر خواهد بود. بنابراین، مذاکره‌کنندگان ایرانی از بین بن‌بستی که طرف آمریکایی تدارک دیده و «نه‌ای» که می‌تواند شرافتمندانه همچون پتکی بر سر شیطان بزرگ فرود آید، پتک «نه» را انتخاب کند که جهانی از مردمان آزاده آن را می‌پسندند و تأیید می‌کنند و سیاهی آن برای ابد بر جبین آمریکا نقش می‌بندد. ان‌شاءالله
رضا گرمابدری

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *