بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
در این لحظات ملکوتی و عرفانی ، در این فضای معطر به حضور ساحت مقدس امام مان (عج) ، ایام میمون و مبارکی که به استقبال ضیافت بزرگ معنوی خدا در ماهی که متعلق به بندگان خوب خدا است در این روز بزرگ در محضر شریف شما ابتدای امر خودم و بعد همه ی شما نمازگزاران عزیز و بزرگوار ، با شرافت و باکرامت ، بصیرو مؤمن ، برادران عزیز و خواهران ایمانی را به تقوای الهی دعوت می کنم . فرصت جمعه بهترین فرصت است . بهترین لحظات است از این که بتوانیم خلوتی با خود و خدای خودمان داشته باشیم . به داشته های خودمان مراجعه کنیم . ببینیم با خودمان چه کرده ایم . از ماه رمضان گذشته تا به رمضان امسال . فرصتی که پیش رو است از ماه شعبان خود را در محضر خدا قرار دهیم . مراعات تقوای الهی داشته باشیم . چون هیچ شخصی جز با مسیر الهی به سعادت نرسیده . اگر فلاح و رستگاری ای است . اگر مقاماتی هست چه در امور مادی و چه در امور معنوی همه در سایه سار حضور در ساحت مقدس خدا است . کسی که خدا را دارد چه غم دارد و چه کم دارد ؟ کسی که خدارا ندارد چه دارد ؟ بهترین سرمایه دار جهان وقتی که خدا را نداشته باشد چیزی ندارد . بیشترین مقامات را در این عالم مادی داشته باشیم ولی معنویت و تقوا نباشد چه خواهد شد ؟ فرصت جمعه فرصت مناسبی است برای بالا کشیدن و قدم برداشتن برای انسانیت خودمان . برای شکوفا کردن این استعداد درونی که خدا برای مان قرار داد . و مقوله ی تربیت که در ادامه ی مباحث هفته های گذشته است در سیره ی علمی و عملی سبک زندگی دینی و اسلامی که حقیقتاً انسان وقتی مراجعت می کند و امور را به خدا تفویض می کند و برکت این تفویض را مشاهده می کند و به مقامات عالی و سعادت می رسد و سعی می کند این مسیر را با هرگونه سختی و مشغله ای که هست طی کند ، حیف نیست که انسان از مسیر خدا دور شود و غافل شود . حیف نیست که ما سبک زندگی مان را از غیر خدا بگیریم . حیف نیست که ما به هر کسی اعتماد کنیم جز به خدای مان و دین مان و قرآن مان . حیف نسیت این نسخه های زندگی ای که غربی ها برای بعضی از خانه ها و خانواده ها درست کرده اند از آن تبعیت شود . در صورتی که ما قرآن ، دین و آموزه های دینی را داریم . عزیزان بحثی که امروز می خواهم بیش تر در مورد آن دقت داشته باشید در مقوله ی خود تربیت است . هفته ی گذشته در مورد تزکیه صحبت کردیم . که عرض کردیم چهار آیه در قرآن کریم وجود دارد که در مورد تربیت و تزکیه آمده . در سه آیه تزکیه جلوتر از تربیت آمده و در یک آیه تربیت جلودار تزکیه هست . چه در امر تزکیه و چه در امر تربیت انسان می تواند به عبودیت و بندگی و سعادت و کمال برسد . اگر بداخلاقی ای در جامعه امروزی ما وجود دارد آن استعداد باطنی شکوفا نشده مان را به کار نگرفتیم . خودمان را در محضر خدا قرار ندادیم . تربیت از ماده ی رَبَوَ است . به معنای بالا رفتن و اوج گرفتن . مربی مسائل را در اختیار این شخص قرار می دهد تا ایشان را تربیت کند و به اوج برساند . می خواهد ایشان را ارتقا دهد . ارتقای جسم و جان مان . جسم و جان در کنار هم موجب انسانیت و کمال می شود . انسان تا در صدد پرورش روح برنیاید جسم حرکت نمی کند . بعضی مواقع از بس که ماندیم و گناه باعث قبض روح شده جسم هم کم تحرک می شود . می گوید نمی توانم نماز بخوانم چون روح مان را اسیر کرده ایم . از بس که خوراک گناه به او دادیم جسم را در گرو خودش قرار داد . بی تحرک می شود . صدای دعوت خدا را به اذان و از طریق اذن به نماز نمی شنود . پس برای این ارتقاء هم شده باید جهت بارآور کردن استعداد مان قدم برداریم . تربیت به چه معنا است؟ . آنچه را که در کتب دینی بیان فرموده اند برگرفته از آیات نورانی قرآن و احادیث هست محضر شریفتان عرض می نمایم.
عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها رشد کافی نیافته اند به منظور پرورش جسمی ، فکری و اخلاقی انجام می شود تا آنها را برای عضویت در زندگی انسانی آماده کند.
البته این را باید به یاد داشته باشیم که بلوغ فقط به سن نیست که فردی که پانزده سال ان تمام و یا نه سال آن تمام شده بالغ هست البته این بلوغ جنسی و جسمی هست و نوعی از بلوغ هست. و در کنار این نوع بلوغ ما بلوغ فکری داریم . جسارت نباشد بعضی ها شصت هفتاد سال سن شان هست ولی هنوز به آن بلوغ عقلی و فکری نرسیده . وقتی که امام حسین علیه السلام از او دعوت می کند که بیاید در صحرای کربلا به ایشان کمک کند می گوید « لی اولاد صغار» من بچه ی کوچک دارم . در خانه هستند و من می خواهم به آنجا بروم . این جا سخن از لیاقت هست . باید ارتقاء باشد . باید پرورش شود . که این انسان های بالغ در صدد رشد و تکامل آنها هستند . یک عده به عنوان مربی در مقابل ما قرار می گیرند تا ازطریق قابلیت بتوانند آن بلوغ جسمی و ذهنی را و هم بلوغ عقلی و فکری را که تکامل و سعادت و عزت و صلابت هست را برساند . تا همانگونه گفته شد به منظور پرورش جسمی ، فکری و اخلاقی از طریق تربیت به آن دست پیدا کند . انسان نمی تواند متخلق به اخلاق باشد مگر آن که آن بستر را آماده کند . مگر این که یک آموزگار و یا مربی ای داشته باشد . امروز در برخی از جاها سخن از عرفان است ولی عرفان کاذب است . عرفانی که موجب لقاءالله می شود آن نیست . آن وقت هست که به بیراهه می رود . آن وقت است که موجب شیطان پرستی می شود . آن وقت هست که عنان نفس سرکش شده و در تاخت و تاز هست . آن وقت هست که موجب آبروریزی می شود . این باید پرورش پیدا کند تا خدای ناکرده انسان را به عقوبت هایی که در پیش رو دارد نرساند . رسیدیم به آن جایی که فکر کنیم که اگر امروز این کار را انجام دهیم عاقبت این کار چه می شود . آیا به فکر نتیجه ی این عمل هستیم . کار ها و سخنانی که دارد انجام می گیرد . یکی از معضلات هر جامعه ای آن هست که در آن جامعه تفکر و تعقل حاکم نباشد و از طریق تعقل هست که انسان می تواند به تکامل برسد . اگر پرورش ما بر اساس آموزه های دینی نباشد امیال باطنی شخص موجب می شود که به آن تربیت اصلی نرسد .
تربیت عبارت است از پروراندن هم قوای جسمی و هم روانی . آنهایی که تک بعدی عمل کردند و فقط به جسم شان رسیده اند . درست است که باید جسم سالم داشته باشیم ولی جسم سالم در عقل سالم هست . روح انسان سالم باشد آن وقت هست که جسم انسان سالم می شود . آن وقت هست که خود این روح مربی بشر می شود . بشر را نجات می دهد . این پروراندن که از طریق جسم و روح است رسیدن به وصول کمال است . انسان تمام سعی و تلاشش این است که به آن نهایت و غایت برسد . که بحث سعادت و کمال هست . هدف خلقت انسان به همین حالت است . فطرت همه ی انسان ها خداجو است و در مسیر خدا است . حالا چون در جامعه قرار می گیرد . متأسفانه طاغوتیان زمان را می بیند و طغیان گری را یاد می گیرد ، اسیر هوای نفس می شود آن وقت شیطان پرست ، هواپرست می شود . از خدای خودش غافل هست . پس ما باید آن تفکری که بر اساس اسلام ناب محمدی است که این اسلام آمده برای ارتقا و امده است برای رسیدن به آن وصول کمال مطلوب انتقال تفکر ، احساس عمل جامعه به آیندگان. تا بتوانیم یک جامعه ای ایده آلی را تشکیل دهد . یک جامعه ای که در آن عشق ، محبت ، کرامت باشد . اگر توانستیم کریمانه با مردم مواجه شویم . لذا فخر جهان اسلام علامه ی جلیل القدر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ، این معلم و مربی ای که امروز افتخاری برای جهان تشیع است می فرماید که باید با مردم کریمانه برخورد کرد . کسی موظف نیست نسبت به مردم جز از باب کرامت روابط دیگری را داشته باشد . بنده مسئولم اگر با مردم از باب کرامت ارتباطی نداشته باشم .
و اگر باز بخواهیم تربیت را تفسیر کنیم یک عملی عمدی و آگاهانه است . که خدا در مسیر ما قرار داد و دارای هدف از پیش تعیین شده است که راه را به ما نشان داد . رسولان را فرستاد تا بیایند پیشرفت دهند به منظور رشد دادن ، ساختن و دگرگون کردن و نیز شکُفتگی استعدادهای مادرزادی او انجام می شود. خدا دارد بستر را آماده می کند برای رشد و تکامل مان . بدا به حال آن انسانی که خودش در صدد این امر مهم نباشد و تا آن شگفتی ها و استعدادهایی که در وجود انسان قرار دارد آن را کشف کند . در خدمت آن رسول باطنی قرار بگیرد و آن رسول باطنی موجب هدایت می شود .
و تربیت به معنای پرورش عضو مفیدی است برای جامعه .
از نظر اسلام می توان گفت تربیت عبارت است از هدایت و اداره جریان ارتقائی و تکامل بشر یا ایجاد هیئت تازه در فرد به منظور فراهم اوردن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.
اعتقاد بنده این است که کم گفته شد ولی سخنی گفته شود که فایده داشته باشد و سخنی گفته شود خود فرد آن را رعایت کند و در غیر این صورت قطعاً تأثیر نخواهد داشت .
تربیت آثاری دارد که مقداری درابره این اثار خدمت شریفتان عرض بنمایم
اولین اثر و برکتش جنبه ی هدایت است که بهترین و بزرگترین اثر است . چون ما یک جریانی را داریم که همان جریان ارتقائی جسمی و فکری – روانی انسان انتقال میراث بشری از آداب و رسوم افکار و عقائد – سنن و ارزشهای دینی و اخلاقی و اجتماعی و طرز فکر عملی – راه درست اندیشیدن – نیکو زیستن و جسم و جان سالم داشتن است . سنت و ارزش هایی که در جامعه مان حاکم است . از گذشتگان مان به ما رسیده نسل در نسل . تفکری که در آن صله رحم بود . عشق و مودت و دوستی بود . کینه و حسادت نبود . امور مطابق با میل ما نبود . امروز بعضی از جوامع با آن تفکر فاصله گرفتند . نه جامعه ی کنونی ما که در لوای نماز جمعه هست که در دل این نماز وحدت و همدلی مهر و مودت و محبت و عشق و علاقه و همنوع دوستی نهفته هست .
دومین اثر سازندگی است .
تربیت وظیه دارد در انسان سازندگی و آفرینندگی و سازمان دادن ایجاد کند و او را از مرحله حیوانی به مرحله انسان کامل و متحرک و مؤثر رسانده و جهت بقای وجود صیانت نفس – انجام وظایف والدینی زندگی اجتماعی اماده نماید بدانگونه تا قادر باشد تا زندگی خودش را دلنشین سازد تربیت وظیفه دارد به افراد انسان بخاطر تمایزش با حیوان درس همزیستی ، تعاون و خیرخواهی بیاموزد قوا را بیدار و غرائز را تعدیل و با پرورش جامع الاطراف آن را به ثمر رساند پس تربیت باعث سازندگی و بالندگی بشر می شود و باعث می شود که ما بتوانیم مبانی ای را در کنار یکدیگر قرار دهیم تا هم موجب سازنگی مان شود چون وقتی که فرد خودش را بر اساس آموزه های دینی بسازد آن وقت است که خانه و خانواده ی خودش را بر اساس آن آموزش می دهد . اگر پدری اهل نماز اول وقت نباشد . نمی تواند فرزند خودش را توصیه به نماز کند . پدری که اهل روزه نباشد نمی تواند فرزند خودش را به روز دعوت کند . دارد می بیند شما چرا خودتان روزه نمی گیرید . لذا انسان خودش را در مسیر جریان تربیتی که بر اساس سبک زندگی اسلامی و دینی ایجاد می کند این تربیت وظیفه دارد تا سازندگی و آفرینندگی ای که سازماندهی شده است و از خدا و اهل بیت (ع) دستور گرفته تا موجب عزت و بالندگی شود.
تربیت جنبه ی تحول آفرینی دارد .
انسان را متحول می کند . از منیت به جمع و اجتماع دعوت می کند . چون می داند که در منیت جز خودپسندی چیز دیگری نیست . این که انسان در منیت باشد بدترین و چاله و چالشی است که انسان را به هلاکت می رساند . خدا است که خالق کل شی ء است . قدیم گمان می کردند که انسان خجول ، مستبد و …. به دنیا می آیند البته این امر تا حدودی بعلت نقش وراثت قابل قبول است ولی واقعیت این است که تربیت حتی وراثت را هم تحت تدثیر قرار می دهد و نقش آن را خنثی می کند .
امروزه قائلند که تربیت قادر به ایجاد تحولات ثمربخش در محیط های مادی و معنوی بوده و موجد تغییراتی است فکری ایجاد مهارتها – ترکیب سنتهای کهنه و نو و پدید اوردن ارزش مطبوع و در جمع توانائی برای دگرگونی هاست .
اثر دیگری که در مورد تربیت عنوان نمود آگاهی دادن لازم می باشد.
تربیت وظیفه دارد از یکسو دانش لازم را به فرد برای یافتن گمشده خویش بدهد و از سوی دیگر او را به روابط و کیفیات زندگی و نیز حسن و قبح اشیاء منافع و مضار امور آگاه بسازد و راه مناسب برای وصول به سعادتمندی را به او عرضه کند.
و آخرین اثری که در مورد تربیت در این خطبه به سمع شما می رسانم ساختن ابعاد انسانی است .
بالاخره با دیدی وسیعتر می توان گفت تربیت وظیفه دارد سه جنبه آدمی را بسازد تن ، مغز و روان بدانگونه که در سایه آن فرد موفق به ایجاد رابطه ای صحیح بین خود و خدا و جهان گردد .
در جنبه فردی میل وصول به ارزش های عالی ، قدرت ابتکار و تصمیم گیری در او پدید آمده و زندگیش بر اساس معیار و ضوابط اندیشیده مبتنی بر استقلال شخصیت ، رعایت عدالت ، شناخت زیبا و انتخاب احسن گردد در جنبه اجتماعی زندگی اش بر کنار از هر گونه پیشداوری ها و مبتنی بر اخلاق و فضائل انسانیت شود انسانی گردد که در راه جامعه بوده و برای عضو مفید و مؤثر باشد.
این تربیت آمده برای نجات و برای تحول و برای رسیدن به کمال و سعادت . در معاملاتی که در کنار هم قرار می دهد مسائلی را ایجاد کند تا انسان را هدایت کند تا به آدمیت برساند . سروران عزیز و بزرگوار هم تن و هم مغز و هم روان در اختیار انسان است . سه مقوله ی تأثیرگذار . وقتی که این تن و مغز و روان براساس آموزه های دینی و قرآن باشد چه فضای نورانی ای ایجاد می شود . خانه ای که در آن قرآن هست و آن خانه ای که از قران فاصله گرفتند را مطابقت بدهید . خانه ای که در آن خدا هست و با آن خانه ای که از خدا فاصله گرفتن را مطابقت بدهید . بزرگترین فقر این است که انسان از جهت عقلی فقیر باشد . عقلی سلیم است که انسان با خدای خودش متصل باشد . پس عقلی که خدا فضا را آماده کرد و خرد و خوراک را ایجاد کرد برای رسیدن به فضل . آن را ایجاد نکند ، بستر را آماده نکند . بچه های خود را تربیت نکند . در مسیر تعالی و سعادت نمی رسد آن عقل فقیر است . آن شخص فقیر است . کسی که خدا را دارد فقر ندارد . کسی که به عنوان یک عبد سلیم است ، تربیتش بر اساس آموزه های دینی است صبور است و زندگی اش بر اساس صبر و متانت است . تا طرف را می بینیم پشت سرش ناسزا می گوییم . در صورتی که ایشان بهتر از بنده هست . چرا نسنجیده حرفی را می زنیم که موجب عقوبت می شود . که حق الناس و غیبت و تهمت است.
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
در این لحظات عرفانی و در این خطبه نیز همانند خطبه اول محضر شریف شما نور چشمانم ، عزیزانم ، برادران عزیز و خواهران ایمانی در ابتدا خودم و بعد همه ی شما عزیزان را به تقوای الهی توصیه می کنم . عزیزانم بیاییم فرصت را مغتنم بشماریم . بیاییم قدر این نعمت محبت عشق و ارادت به خدا که خدا در آن قرار داد را بدانیم . قدر عبودیت و بندگی و حلاوتی که در آن هست را بدانیم . هر چه هست در خدا است . در ذوب شدن در خدا است . هر چه حلاوت و شیرینی است در عبودیت و بندگی و تقوا است . از گناه چه دیدید ؟ آیا جز این هست که موجب ذلت می شود . آنهایی که اهل گناه هستند همیشه مواظب هستند که کسی نفهمد . برادر من خدا دارد می بیند . برادر من خواهر من خدایی که امروز شاهد هست فردا حاکم هست و هم باید در مقابل عدل ایشان قرار بگیریم . فرصت مناسبی است . به خودمان بیاییم .
در این فرصت زیبا در این مکان مقدس روایتی را محضر شریف عرض نمایم ابَوُالصّلت هَروى روايت كرده است كه در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (عليه السّلام) رفتم؛ حضرت فرمود كه اى ابوالصَّلْت اكثَر ماه شعبان رفت و اين جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافى كن در آن چه از اين ماه مانده است تقصيرهايى را كه در ايّام گذشته اين ماه كرده اى و بر تو باد كه رُو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسيار كن و تلاوت قرآن مجيد بسيار كن و توبه كن به سوى خدا از گناهان خود تا آنكه چون ماه مبارك درآيد خالص گردانيده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق كسى را مگر آنكه ادا كنى و مگذار در دل خود كينه كسى را مگر آنكه بيرون كنى و مگذار گناهى را كه مى كرده اى مگر آنكه ترك كنى و از خدا بترس و توكّل كن بر خدا در پنهان و آشكار امور خود و هر كه بر خدا توكّل كند خدا بس است او را.
و بسيار بخوان در بقيّه اين ماه اين دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِىَ مِنْهُ
خدايا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته ما را نيامرزيده اى در آن قسمت كه از اين ماه مانده بيامرزمان.
بدرستى كه حقّ تعالى در اين ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسيار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارك رمضان.
عزیزان اهل دل و عرفان سه چهار روز بیش تر فرصت نیست . آنچه را که از امروز به بعد داریم تلافی روزهای گذشته است . دقت بکنیم آنچه را که از این به بعد مانده از این فرصت مانده استفاده کنیم . بیاییم از آن کارهایی که بر اساس تقصیر از ناحیه ی ما ایجاد شده . فرصت هایی که از دست ما در رفته . گناه هایی که مرتکب شده ایم . بستر توبه است . خدا هم که از باب رحمت و غفران دارد درب خودش را به سوی بندگان خودش کریمانه باز می کند . یادتان هست که عرض کردیم اگر بگویید یا کریم العفو چه می شود . کریم کسی است که کریمانه نگاه می کند . در راویت آمده که اگر گناهی را مرتکب شویم و بگوییم یا کریم العفو خدا هم آن گناه ما را می بخشد و هم به آن اندازه که قرار بود به خاطر آن گناه مورد مؤاخذه و عقوبت قرار بگیریم به همان اندازه به ما ثواب می دهد . فرصت استقبال فرصت مناسبی است . تلاوت قران را امام رضا (ع) توصیه می کند . واقعاً خوش به سعادت آنهایی که در محضر تلاوت قرآن هستند . ببینید چه راهی و چه صلاوت و عزتی را دارد ایجاد می کند .
دیروز در همایشی که بخشدار عزیز دشت سر به همراه اعضای محترم شورای بخش با حضور منتخبین مردم با کرامت دشت سر از اعضای محترم شوراها و دهیاران و هیأت امنا ایجاد شده بود جهت برگزاری مراسمی که به استقبال ماه رمضان برویم عرض کردم . حضور این عالمان ربانی که ارتزاق معنوی شده اند در مکتب امام جعفر صادق (ع) موجب عزت می شود . حتماً همه ی روستاها بخشداران عزیز و مسئولین بخش دقت کنیم . از این انسجام و وحدت تشکر می کنم . همه ی روستاها از فیض حضور روحانیت بهره مند شود . کسی نگوید که نمی توانم . اگر برکت می خواهیم از قال الصادق (ع) و قال الباقر (ع) است . امروز جوان ها و نوجوانان مان در تهدید هستند . اصلاً امروز خانه های مان تهدید است و ماهواره دارد تهدید می کند . بیاییم با حضور این عالمان ربانی که صاحب داریم . حتماً صاحب این سلسله ی جلیله موجب عزت ما خواهد شد که هست . برنامه ریزی شود . دقت شود . از باب کرامت در خدمت روحانیت باشیم . بیاییم مساجدمان را با حضور این عالمان فرهیخته و نخبه و ارزشمند روایت های قال الصادق (ع) و قال الباقر (ع) ایجاد شود .
فرصت رمضان فرصت بندگی و عبودیت است . بنده صدای جان خدا را می شنود . وقتی که در ظل سایه سار قران قرار می گیریم تا می فرمایی بک یا الله خدا می گوید جان بنده ی من . بروید ببنید که چه می خواهد هر چه می خواهد به او بدهید . این ایجاد خواهد شد در صورتی که خودمان را تغییر بکنیم . گر چند که ماه رمضان هم فرصت هست اما آن به قدر کفاف نیست .
از دیگر مباحثی که در هفته ی گذشته گذشت . جریان چهارمین همایش طبیب روحانی است که با هدف تجلیل از مقام علمی و اخلاقی افتخار جهان تشیع ، عزت و سربلندی ایران عزیز علامه ی جلیل القدر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در دانشگاه پزشکی دانشگاه تهران برگزار شد . با حضور در ساحت مقدس آیات و روایات در مورد اثار و برکات عالمان عامل و ربانی که موجب هدایتگری عالم و ادم گردیده اند بیانات زیادی داریم که فرموده اند دارای درجات بیشماری هستند.
این عالمان ربانی و این بزرگانی دینی مان ، این انسان های منتخب شده ای از سوی خدا هستند . عزیزان و سروران من خدا به ما سرمایه ای داده قدر این سرمایه ها را بدانیم . نکند که موجب ورشکستگی شویم . فرصت ها را غنیمت بشماریم .
زهد، تقوی ، عرفان ، حکمت ، فلسفه ، اخلاق و خشیت از آموزه های عملی این عالم زاهد و فرزانه است که امروز موجب تلألؤ و نورانیت جهان اسلام شده است.
عالمان ربانی طبیبان روحانی ای هستند که انسان ها با دیدن آنها به یاد خدا و آخرت می افتند .
این انسان های برانگیخته از سوی ذات اقدس اله طبیبان روح بشر هستند چون قطعا بین جسم و جان ارتباط معنوی دارند که با ارتقاء روح و جسم خود موجب سعادت جهان خواهند شد چون روح خودشان را آزاد کردند . جسم در گرو روح قرار گرفته . در محضر خداوند متعال موجب عزت شدند که با دعایشان دارند مسیر راه را به من و شما نشان می دهند . پس خودمان را به خداوند متعال عرضه کنیم و شاکر هستیم به خاطر حضور چنین شخصیت های فرهیخته ای .
سروران عزیز و بزرگوار نکند خودمان را در مسیر بداخلاقی قرار دهیم. قدر عافیت را کسی می داند که خدایی ناکرده فراق ایجاد شود . نکند که این فرصت ها به فراق تبدیل شود . این وصل ها تبدیل به فراق شود . ما بزرگانی همانند مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی ، علامه ی جلیل القدر حسن زاده ی آملی و این شخصیت فرهیخته که موجب هدایت گری جامعه ی تشیع شده . این سرمایه فقط منحصراً مال آمل نیست . تفکر و اندیشه ای است که اسلام دارد از آن ارتزاق می کند .
دگر مادرگیتی بزاید پسری را
اما مطلب دیگری را که به سمع شما می رسانم چریان دلخراش و جانسوز جنگ یمن با کارگردانی سعودی ها و وهابیت می باشد . حدود هفتاد و خرده ای از جریان جنگ یمن گذشته . عزیزانم ببینید جز این وعده ی حق چیز دیگری مشاهده می کنید . آنها خیال کردند که می توانند با حمله به یمن لطمه ی بزرگی به اسلام و مسلمین بزندد . باز هم از طریق عده ای که خوارج زمان مان هستند به اسم اسلام آمدند تا به دین و اسلام و مسلمین لطمه یزنند . ولی شاهد آن هستیم که هر چه می آیند عزیزان مان در یمن دارند پیشروی می کنند و در دل وهابیت و صعودی ها دارند قرار می گیرند . و حتی فرماندهان ملعونشان به درک واصل می شوند .
البته دیروز هم شنیدیم که یکی از مسئولین عربستان گفته که همه ی گزینه های مان در مورد ایران روی روز میز است . نمی دانم گزینه ی عربستان چیست . اگر غیرت داشتید که این همه بی غیرتی ها صورت نمی گرفت . نوامیس اسلام را به تاراج نمی گذاشتید . شمایی که تمام حیثیت تان به ارباب تان وابسته است . حتی روابط اجتماعی فردی تان را از آمریکا و صهیونیسم دارید کسب تکلیف می کنید و دارید دستور می گیرید صحبت از گزینه ها می کنید . ما که سردار عزیزمان سردار سلیمانی که فرموده اند اگر مولای مان ، مقتدای مان ، رهبرمان اذن بدهد نمازمان را در کنار خانه ی کعبه خواهیم خواند . پس توصیه می کنیم به وهابیت خبیث ، به آنهایی که به عنوان یک مزدور در خدمت مستکبران قرار گرفتند متوجه افعال و جرکات خودتان باشید که اگر دستور و اذن داده شود برای تان پشیمانی خواهد ماند .
آخرین عرض بنده در محور هم دلی و هم زبانی است . نقشه ی راهی که ترسیم شده از طریق این طلایه دار عشق و مودت و دوستی ، رهبر فرزانه ای که به عنوان آموزگار جهان است . بروید نامه ی مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی را ببینید . بازتاب آن نامه و جواب هایی که به مقام معظم رهبری دادند را ببنید . که قطعاً آثار و برکاتش را داریم مشاهده می کنیم . هویت و شناسنامه ی ایران عزیزمان در مقوله ای است که معمار کبیر انقلاب امام راحل که فرموده جمهوری اسلامی . نه یک کلمه کم تر و نه یک کلمه بیش تر . ابتدا مردم را داریم . اجتماع عظیم مردمی . وحدت ، وفاق و هم دلی و ارادت ناب به دین مقدس اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی . پس این طلایه دار عشق هر ساله مطابق با مبانی ای که در تفکر ناب ایشان نهفته است شعاری را برای سال انتخاب می کند . متأسفانه همیشه در حد یک کنفرانس و یک همایش می رسد به آذر ماه می گویند نام خوبی است و به بهمن ماه که می رسد می گویند آماده شویم برای سال دیگر . این طوری نباشد . ولی الحمدلله مازندران عزیز روز چهارشنبه عزیزان در رسانه ها دیدید از سوی نماینده ی معزز رهبری در استان مازندران حضرت آیت الله طبرسی و استاندار فهیم و علیم و عزیزمان که حقیقتاً به عنوان یک مدیر جهادی است و همیشه مورد حمایت ما ائمه ی جمعه بوده . آمدند تدبیری اندیشیدند تا استان مازندارن همیشه آماده و مقتدر و طلایه دار در خدمت ولی فقیه در این امر باشد . جلسه ی بسیار مبسوطی را تشکیل دادیم . ریاست محترم شورای سیاست گذاری حضرت آیت الله تقوی حضور داشتند . مباحث مهمی عنوان شد . مشکلات شما مردم هم خدمت شان عرض شد . هر چه هست در هم دلی و هم زبانی است . اما این هم دلی و هم زبانی هم در مورد دولت باید مشخص شود و هم در مورد ملت باید مشخص شود . ملت سی و شش سال است که دارد نشان می دهد . ملت از قبل از انقلاب تا به امروز دارد نشان می دهد . همه باید کمک کنند . از حقیر فقیر گرفته تا هر عزیز که به عنوان خادم مردم هست باید در خدمت مردم باشد . باید هم دل باشد . تا هم دلی نباشد هم زبانی بسیار زیاد است ولی دل ها باید معطوف به هم و کنار هم باشد . درد مردم را درد خودم بدانم . مشکلات مردم را مشکلات خودم بدانم . الحمدلله آمل هم نسبت به این امر طلایه دار هست . حضور مسئولین شهرستان آمل هم به همین حالت است به گونه ای است که در سطح کشوری از این مسئولان خدوم بهره برداری می کنند اگر هم مشکلاتی که در دو بخش ایجاد شده . خدایا تو شاهدی آن عزیز که پیام داد فرمود دو سه روزی است که آب قطع شده خواب در چشمان مان نیامد هم بنده و هم بخشدار محترم دابودشت و تماس گرفته شد . گر چند که نیاز هست که مدیریت جدی به مشکلات مردم شود چه در امر آب و چه در امر گاز و چه در امر برق و الحمدلله عزیزان مسئولین دو بخش مان مجدانه ایستاده اند و به عنوان یک خدوم شریف در حال خدمت هستند . و یک چشمه هم که ما هفته های گذشته در خواست کردیم و فضای این جا گرم بوده که با عنایت ویژه ی مسئولین مرتبط ایجاد شده و ما وظیفه مان نسبت به این مردم فهیم انجام دادیم می توانیم از طریق هم دلی و هم زبانی مشکلات مان را بر طرف کنیم . ما مشکل داریم . اقتصاد مان و مشکلات اقتصادی مان را گره به مذاکرات نزنیم . مسئولین عزیز ما از طریق اقتصاد مقاومتی و مقاوم شدن اقتصاد مان می توانیم خیلی از مشکلات مان را حل کنیم . توپ در آغوش دشمن قرار ندهیم . حرف در دهن دشمن قرار ندهیم که بگویند اگر این مذاکره به پایان نرسد ایران ضرر می کند . هیچ ضرری نیست ما استفاده کردیم که امروز به عزت رسیدیم . سر زبان ها هستیم و در جهان حرفی را برای گفتن داریم . بله نرمش قهرمانانه و مذاکراتی که عزت و صلابت مان ، هویت و شناسنامه جمهوریت اسلامیت مان با هم باشد جزئی از خواسته های مان هست . بنده هم از ریاست محترم جمهور و هم از وزیر محترم امور خارجه و مسئولین تقدیر و تشکر می کنم که حقیقتا زحمات زیادی را در مورد مذاکرات می کشند چون آنچه را ما می بینیم همه قضایا نیست خیلی سخت تر از آنچه که در ذهن ما وجود دارد ولی این را هم می دانیم خطوط قرمزی وجود دارد و آن هم از سوی ولی امر مسلمین مان بیان شده و در مقابل باید مواظب شیطنت های استکبار جهانی باشیم و متوجه باشیم که فریب لبخندهای مذبوحانه دشمنان قسم خورده مان را نخوریم و جز در مورد هسته ای سخنان بی مورد دیگری را به مذاکرات راه ندهند و به هیچ وجه بازرسی نخباگان مان را قبول نخواهیم کرد و بازدید از مناطق نظامی وادوات نظامی مان حتی اگر نتیجه ای حاصل نشود.
هفته ی جهاد کشاورزی است . تبریک عرض می کنم به همه ی عزیزان . تعامل بسیار مناسبی از سوی این عزیزان و مردم هست ولی خدمت بیش تر را توصیه می کنم . مسئولین محترم جهاد کشاورزی دو بخش دست مریزاد از محبت های شما تشکر می کنم مسئولین محترم و ریاست محترم جهاد کشاورزی دست مریزاد. ولی چون مسئولین محترم در بخش ها اهل بخش هستید و دلسوز هستید بیاییم لباس خدمتی را که بر تن هست بهتر و با صلابت تر بپوشیم و بیش از پیش برکات حضور خودمان را در بین کشاورزها ایجاد بکنیم و سبد حمایتی خودمان را برای کشاورزان ایجاد نمائیم و کار بزرگی که سال گذشته توسط مسئولین بزرگوار جهت خریداری برنج طارم انجامید امسال با برنامه ریزی مجدانه و مهندسی شده به استقبال این عزیزان برویم و نیز ما را در برگزاری جشنواره برنج کمک نموده تا دعای پرخیر و برکت کشاورزان عزیز بدرقه راهمان باشد.