گفت: انتخابات شورای مرکزی اصلاح طلبان آمل با تدابیر شدید، مخفی کاری و جلو گیری از ورود خبرنگاران برگزار شد .
گفتم: الان که دور دور اصلاح طلبان است پشت هم جلسه می گذارند و بیانیه صادر می کنند چرا مخفی کاری ؟
گفت: در جلسه انتخاباتی شان اجازه ندادند چند خبرنگار از برنامه گزارش تهیه کنند و آنها را بیرون انداختند.
گفتم: مگر اصلاح طلبان مدعی فضای باز و آزادی مطبوعات نیستند پس چرا خبرنگاران را بیرون کردند ؟
گفت: یه کسی به آنها مشورت داده اگر بگذارید خبرنگاران بیایند عکس بگیرند تصاویر شما شناسایی می شود !
گفتم: خوب بشود مگر اصلاح طلبان قرار است چه کار کنند که از انتشار تصاویرشان می ترسند؟
گفت: چه عرض کنم؟! اینا همه بهانه است تا حالا هرجایی نشست اصلاح طلبان برگزار شده درگیری و بزن بزن و استعفا و من افشا می کنم راه افتاده اصلاح طلبای آمل هم از ترس این مسایل از حضور خبرنگاران جلوگیری کردند .
گفتم: حالا این شورای اصلاح طلبان قرار چیکار کنه ؟
گفت : هیچی چند تا بیانیه انتقادی به نماینده آمل و معرفی چند نفر برای دریافت ریاست یک اداره و احتمالا معرفی کاندیدای مجلس شورا اسلامی ، البته هرکی هرچی می خواد تایید کنه مهم نیست حرف حرف شیخ اصلاحات است او می گوید کی مسوولیت بگیرد و کی کاندیدا شود ؟
گفتم : پس این همه آدم برای چی جمع شدند؟ این که آخر دیکتاتوری است !
گفت : مگر شما اصلاح طلبی که دخالت می کنی همون بهتر که شما رو راه ندادند !
گفتم : جایزه شما هم این گونی سیب زمینی !
فارغ از گرایشات سیاسی عزیزانی که کامنت گذاشتند یک شباهت در اکثر کامنت ها شان به چشم می خورد و آن هم ادبیات ((پرخاش )) است که زیبنده هیچ انسان مومن و روشنفکر نیست و برای دفاع از راه و هدف خود نیاز به چسباندن لیبل نیست همه ما از خانواده خالق یکتا و پروردگار بی همتاییم پس اندکی از محبت ها یمان را به هر که و از هر جنسی که باشد نثار کنیم .
درسته که دکترسیدرضافاطمی هم کاندیدهست؟باتشکر
سلام
بنده به واسطه فه=عالیت در دوران دانشجویی اقای نصیری رو انسانی معتدل دیده ام و مطمئنم این پست از سوی دوستان ….
در خصوص جلسه اصلاح طلبان امل ، پاسخ در کامنت آقا خسرو درج شده و هم نظر با کامنت ناظر در خصوص ادبیات پرخاش گرانه که البته میراث اسابقون هست که انشالله برطرف گردد.
البته درج خبر با عنوان سیب زمینی حمله به اصلاح طلبان بود یا گل به خودی ؟؟
سلام گزارش فوق مملو ازتضاد است.ازجانبی مدعیست مارابه جلسه شان راه ندادند درحسرت ورود به جلسه اند! اما بلافاصله تمام گفتگوهای جلسه رابه مثابه ی دانای کل پیشگویی یاشاید هم گمانه زنی میکندازقبیل چند بیانیه انتقادی نسبت به نماینده شریف شهرآمل وانتخاب کاندیدا وبزن بزن.بهانه جو …برادرمن!دیگرچا حاجت به حضورتان درچنین جلسه ای ؟جماعتی که ازمنظرشما سطحی. سخیف وشیخشان دیکتاتورو حاجی یک کلام ودرنهایت…یادحکایتی برایم تداعی شد..روزی حضرت عیسی ع باحواریونش از روستایی میگذشتند.ناگهان مردی پرخاشجو هرچه دشنام و ناسزا داشت نثارحضرت نمودند.یاران خشمگین شدند.حضرت مانع شده وباآرامش درحق مرد دشنام گو دعانمودوبرایش طلب مغفرت نمود!یکی ازیاران گفت:اوبه تو دشنام داده وتودرحقش دعا میکنی؟عیسی ع فرمود:”هرانسانی هرآنچه درخزینه ی قلبش وجود دارد ارایه و روانه میکند”آری برادرم.مولانا میفرماید:مه فشاند نورو سگ عوعو کند/هرکسی برطینت خود می تند!