هراز نو : مطالبی که از نظر خوانندگان گرامی می¬گذرد، به قلم یکی از استادان دانشکده علوم قرآنی آمل – که از بدو تاسیس، با این دانشکده همکاری علمی داشته- به رشته تحریر در آمده است تا گویای شمه¬ای از وضعیت اسف¬بار علمی و مدیریتی این مرکز علمی در شهرمان آمل – که خاستگاه عالمانی سترگ چون حضرات آیات حسن¬زاده آملی و جوادی آملی حفظهماالله است- باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
خوانندگان عزیز مستحضرند که به دلیل کاهش جمعیت و نیز توسعه بی-رویه آموزش عالی، رشته¬های دانشگاهی در چند سال اخیر با پدیده صندلی¬های خالی و افول چشمگیر داوطلبان مواجه گردیده و حتّی برخی از رشته¬ها به تعطیلی کشیده شده¬اند. دانشکده علوم قرآنی آمل نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به رغم برخورداری نسبی از امکانات و فضای آموزشی، هر سال با پذیرش حدود 40 دانشجوی دختر و پسر در مقطع کارشناسی به حیات خود ادامه می¬داد.
در چنین شرایطی، با تلاش¬ها و رایزنی¬های فراوان، سرانجام از مهرماه 91 مقطع ارشد در دو رشته تفسیر و علوم قرآنی برای دانشکده آمل تصویب شد که روح و حیات تازه¬ای در کالبد نیمه¬جان آن دمید. امّا در کمال ناباوری، از همین زمان، زمزمه¬هایی مبنی بر انتقال مقطع ارشد از آمل به ساری به¬گوش رسید که خوشبختانه با مخالفت وزارت علوم به نتیجه نرسید.
ماجرا از این قرار بود که برخی از مسئولان کنونی دانشکده علوم قرآنی آمل از مدّتی قبل تلاش¬هایی را برای تاسیس دانشکده مشابهی در ساری آغاز و رایزنی¬های گسترده¬ای را در این خصوص انجام داده و هماهنگی¬هایی را با مسئولان سازمان مرکزی دانشگاه و برخی مسئولان استانی و منطقه¬ای به¬عمل آورده بودند.
این در حالی است که توسعه کمّی و تاسیس دانشگاه و مرکز آموزشی جدید در شرایط کنونی هیچ توجیه کارشناسی ندارد؛ چرا که به فرض ساخت و تجهیز مرکز جدید -که امری طاقت¬فرسا و مستلزم صرف انرژی فراوان و بودجه هنگفت خواهد بود- این مرکز نه تنها با استقبال مواجه نخواهد شد، بلکه باعث تقسیم جمعیت داوطلبان بین دو دانشکده و سبب کاهش رونق و مرگ تدریجی هر دو دانشکده شده و این جز به معنای اتلاف منابع نیروی انسانی و بودجه بیت¬المال نخواهد بود. البتّه اقدامات یادشده با مخالفت وزارت علوم، از قرار مسموع، موقّتًا به حال تعلیق درآمده است، ولی تلاش¬های پیدا و پنهان در این زمینه کم و بیش وجود دارد.
امّا تلاش گسترده برای انتقال محلّ خدمت به محلّ تولّد و سکونت! تنها یکی از بندهای درخشان دوران مسئولیت این عزیزان است! افت شدید علمی، ایجاد فضای امنیتی در دانشکده، سخت¬گیری¬های بی¬مورد، تهدید فزاینده دانشجویان و احضار آنان به کمیته انضباطی به بهانه¬های واهی، حذف برخی از استادان باسابقه و خوشنام به دلیل انتقاد از ضعف¬های مدیریتی، مخالفت با استخدام و جذب اعضاء هیات علمی بومی، نادیده¬گرفتن شأن و جایگاه کارکنان و موارد بسیار دیگر، از آثار مدیریت هشت ساله آقای رئیس است! حضرت ایشان که در کسوت روحانیت، می¬بایست الگوی بی¬اعتنایی به پُست¬ها و مسئولیت¬های دنیایی باشد، همین که احساس نمود ممکن است کسی جایگزین ایشان شود، به اقداماتی دور از شأن و انتظار جهت حفظ منصب ریاست دست یازید و در سایه اهمال و بی¬خبری هیات امناء دانشکده و مسئولان شهری، بدون آنکه با کوچکترین مقاومتی روبرو شود، به هدف خویش نایل گشت.
امید است که با روشن¬بینی و رویکردی عالمانه، فارغ از حبّ و بغض¬های سیاسی و حزبی یا قومی و منطقه¬ای، عملکرد هشت ساله مسئولان دانشکده مورد بازبینی جدّی قرار گیرد و با انتصاب مسئولانی عالِم و عادل، روح تازه¬ای در فضای علمی دانشکده دمیده شود.
یکی از استادان دانشکده علوم قرآنی آمل
هراز نيوز جان با اين پيجي كه شما زدين و ولوله اي كه به پا كردين چوب تو استينمون نكن شاني اورديم من از طرف خودم از همه چيز به شدت راضي ام !!!! همه چي ارومه من چقد خوشبختم به به به چهچهچه
سلام
آقای حسین«رودی» این چه آیین نامه ای که به افراد اجازه توهین می دهد؟
این چه آیین نامه ای که به افراد اجزاه تهدید به پروژه تحقیقاتی و استعلام زمان استخدام دانشجویان می دهد؟
چرا توپ را در زمین دانشجویان می اندازید، شما حتی اجازه حرف زدن به دانشجویان ندادید که امروز در فضای مجازی این عزیزان در حال گفتن واقعیت ها هستند>
آقایان مسئول به ویژه ریاست و معاونت محترم آموزش لطفا کمی بوجدان خود رجوع کنید، البته اگر باقی مناده است؟!!!
راستگو نجات پیدا می کند.
باسلام
عزیران دانشجو و استاد محترم و… در این بین نکته ای را همگی فراموش کردند و از استادی با این کلام انتقادی،توقع بیان آن را داشتم و انشالله سهوا فراموش کرده اند.
موضوع مد نظر بنده این است:
بعد از سال 1392 و همزمان با تشکیل دانشگاه فرهنگیان، هیئت محترم وزیران وقت لایحه را به مجلس فرستادند که طبق قانون مصوب مجلس محترم شورای اسلامی؛ هیچ دانشگاه و دانشکده و موئسسه و مرکزی که تحت نظارت وزارت علوم تحقیات و فناوری است، حق استفاده از واژه ((تربیت معلم )) را ندارد و استفاده از این عنوان خلاف آیین نامه مصوب آموزشی کشور است.
تبصره این قانون: دانشگاه ها و مراکزی که قبل از تصویب قانون مذکور اقدام به پذیرش دانشجو با عنوان« تربیت معلم» کردند، می توانند با ارسال مستندات آموزشی و واحدهای درسی و مواد تحصیلی خود تا قبل از آغاز سال تحصیلی 93-94 نسبت به تغییر عنوان رشته و یا الحاق رشته به دانشگاه فرهنگیان اقدام نماییند.
بنده با دو مثال واضح و قابل لمس از قانون و تبصره قانونی فوق، بحث را روشن می نماییم.
الف:دانشگاه تربیت معلم تهران با ارسال مستندات خود در موعد مقرر به وزارت علوم ، سعی بر حل این مسئله داشت که سرانجام بابررسی وازرت علوم نام این مرکز از تربیت معلم به خوارزمی تغییر یافت و حتی رشته ای تحت عنوان «تربیت معلم« در این مرکز تدریس نمی شود.
ب. دانشگاه شهید بهشتی تهران برای حل مشکل گروهی از دانشجویان خود که با عنوان رشته « تربیت معلم» مشغول تحصیل بودند، مستندات خود را در موعد مقرر به وزارت علوم ارسال کرد، که با بررسی های این وزارت خانه ، تصمیم بر آن شد که این گروه از دانشجویان زیر نظر دانشگاه فرهنگیان ادامه تحصیل دهند، در واقع یعنی الحاق این گروه از دانشجویان به دانشگاه فرهنگیان.
اینک به بررسی تخلفات دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم و بویژه دانشکده علوم قرآنی آمل دراین زمینه می پردازیم:
الف. جذب دانشجو با عنوان تربیت معلم قرآن کریم که در دفترچه ی انتخاب رشته ی سال93 و94 موجود است و بر این اساس اکثر دانشجویان ورودی فریب این عنوان رشته را می خورند و جالب تر این که مسئولین این دانشکده نیز در ابتدا ی ورود دانشحو به این مرکز برای حفظ دانشجو در این دانشکده سعی بر مخفی نگهداشتن این قضیه را داشتند و دارند، الببته برای روشن شدن ماجرا می توانید به ریزش ناگهانی دانشجو در این مرکز در ترم های اول راجوع کنید.
ب.طبق گفته ی نماینده مردم کرمان جناب آقای دکتر زاهدی که ریئس فراکسیون تحقیقات و آموزشی مجلس محترم می باشند و تایید چند نماینده دیگر استان ها و جناب آقای دکتر نصیری معاون حقوقی وقت وزارت علوم، هیچ نامه ای و سندی دال بر وجود دانشجویان تربیت معلم قرآن مجید ورودی89 و90 که قبل از تاریخ مصوب قانون دردنشکده نیز با عنوان رشته تربیت معلم مشغول به تحصیل بودند، در زمان تعیین شده از این مرکز به وزارت علوم ارسال نگشته است.
در پایان به جمع بندی بپردازیم:
دانشجو با عنوان تربیت معلم فارق التحصیل می شود و نه در دانشگاه فرهنگیان جای دارد و نه در هیچ ارگان دولتی دیگر…
به راستی دلیل این همه پنهان کاری ها چیست؟
چرا مسولین به دانشجویان می گفتند نامه ارسال کردیم و در واقع نامه ای در میان نبود؟
آیا منافع مالی و جایگاه آقایان در خطر بود؟
نکته: شاید این سوال بوجود آید که چرا وزارت علوم مانع این قضیه نمی شود:
پاسخ: وزارت علوم در دادن مجوز اولیه و در زمان ورود به مقاطع بالاتر حق مدخلت دارد، نه در استخدام و جذب نیرو ی اشتغال!
اگر کس نیست که مشکل را حل کند.
ای کاش بحال عمر این جوانان کسی مخلصانه گریه کند.
منتظر م که کسی پاسخ این نامردمی ها را دهد….
یکی از مشکلات دروره ارشد این دانشکده، وضع واحدهای پیش نیاز و جبرانی فراوان است که منشا قانونی ندارد.
اگر قرار باشد که دانشجو این مقدار از واحدها را بگذراند پس کی پایان نامه بنویسد؟
تکلیف ترم های اضافی و سنوات مجاز تحصیلی چه میشود؟
سال گذشته آقای رییس و معاون محترم، مسئولیتی در قم هم داشتند. فقط روزهای چهارشنبه آن هم صبح تاظهر در دانشکده حضور داشتند. چون بعداظهر همراه مهمانانی که از قم (مسئولان ….) می آوردند. تشریف می بردند دانشکده در حال راه اندازی ساری.
یعنی به نام آمل به کام ساری
سلام
ضمن تشکر از بازتاب نظرات خوانندگان و بازدیدکنندگان این رسانه متاسفانه بعضی از کامنت های ارسالی به دلیل برداشت اینکه شاید حاوی قدری توهین باشد درج نمی شود
البته این حساسیت و دقت از مدیر محترم این رسانه پذیرفته است اما تنگ کردن بیش از حد حلقه خروجی نظرات خوانندگان باعث می شود تا زوایای مختلف این اتفاق مورد تحلیل و بررسی قرار نگیرد یا دیگر خوانندگان از منظرهای دیگر انتقاد این مسئله بی خبر باشن.
همانگونه که در یادداشتی با نام جوانان، مطالب قابل تاملی بیان شده که شباهت آن به فاجعه و جنایت کم نیست.
چه کسی باید جواب این نامردمی را بدهد.
تقاضای بنده به عنوان یک خواننده این است که کامنت هایی که بار توهین و اهانت با خود ندارد را ثبت بفرمایین.
خدا به همه شما عزیزان جزای خیر بدهد
سلام بنده بعنوان دانشجوی ترم 4 این دانشکده
ازاستاد عزیر و شجاع و دانشجویانی با کامنت های صریح با عناوین(( مک ک ه)) و(( جوانان))و((دانشجوی89))و(( صلوات))و(( دانشجوی علوم قرآنی)) مطلب گذاشتند و بدون ترس و با شجاعت چهرهی واقعی مسئولین دانشکده را ترسیم کردند و حرف دل ما را زدند، کمال تشکر را دارم.
اما حرف های آقای “جوانان “خیلی منطقی و روشن بود، از ایشان به خاطر گذاشتن این کامنت ممنونم.
واقعا مسئولین کجایند؟
سلام
دوست عزیز دستت درد نکنه که بحث شغل و عنوان رشته رو هم باز کردی.
آقای رئیس و معاونت آموزش شب ها راحت سرتون را روی بالش می ذارید؟!!!!!!
سلام
با تبریک میلاد موفور السرور عصاره و چکیده فضایل انبیاء ،آخرین حجت خداوند قدیم، حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) به همه شما خوانندگان و عزیزان زحمتکش در هراز نیوز
قطعا در همه مجموعه ها بلاخص مجموعه های دانشگاهی مشکلات ریز و درشتی وجود دارد که سیر حرکت آن را به کندی می کشاند و ریز شدن در این مشکلات اصلا صحیح نبوده و شایسته یک مسلمان بالاخص شیعه امیرالمومنین نیست.
اما اگز اشکالی در سکان داری و هدایت مجموعه ای مانند دانشکده علوم قرآنی آمل دیده شد حتما خیرخواهان و دلسوزان باید نصایح مشفقانه خود را از کادر مدیریت آن مجموعه دریغ نکنند.
آنچه این استاد عزیز نوشتند بخشی از آن ناظر به مشکلات مدیریتی است و بخش دیگر، مشکلات داخلی که البته ایشان بصورت تیتر وار بیان کردند.
با شناختی که اینجانب از مجموعه دارم باید عرض کنم که شخص ریاست دانشکده تا قبل از حضور معاونت محترمشان در واحد آموزش و پِژوهش، شاید از برخی از اشکالات یاد شده پاک و مبرا بودند و هیجان و خلجان ماجرا از زمانی زیاد شد که دوست قدیم ایشان همراه و ندیم خلوت هایشان شدند و تقریبا به اذعان اکثر آشنایان با مجموعه پس از این اتفاق و حضور پر رنگ معاونت محترم آموزش در اکثر تصمیم گیری های ریاست دانشکده، این اشکالات رخ نمود. تا امروز که، تمام رخ می شود نتیجه بسیاری از این سوء تدبیرها ناشی از عدم ارائه مشاوره صحیح را در این مجموعه دید.
دانشکده علوم قرانی آمل تنها مجموعه قرآنی آکادمیک در سه استان شمالی کشور است و این سکون و سکوت سنگین شایسته آن نیست.
همانگونه که در یکی از کامنت ها نیز بیان شده بود تقلیل دانشجویان در یکی از ورودیها به تعداد کمتر از انگشتان یک دست چیزی شبیه به فاجعه است. قدر مسلم بخشی از آن ناشی از مسایلی است که از ید تدبیر مدیریت خارج است و تاثیرات آن در همه مراکز آموزش عالی هویداست اما قطعا بخش دیگر آن به اتفاقات نادرست و تصمیمات نابجایی بر می گردد که نتیجه آن در مجموعه، اینگونه تجلی پیدا کرده است.
امیدوارم همه دلسوزان و خیرخواهان از امام جمعه محترم گرفته تا سایر مسئولین شهری و استانی دست به دست هم بدهند و این مجموعه را از احتضار در بیاورند.
پاینده باشید
سلام
خداوند کریم درباره حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما، پس از نهی آنان از نزدیک شدن به درخت ممنوعه(لا تقربا هذه الشجره) و عدم اتیان این امر از طرف آنان، در سه جای قرآن، اینگونه نتیجه عملشان را بیان می فرماید: “فاکلا منها فبدت لهما سوءاتهما” یعنی تا به آن درخت نزدیک شدند و از میوه ممنوعه خوردند، زشتی هایشان برایشان آشکار شد.
عرض این کمترین این است که: جناب آقای رئیس دانشکده، گوش ندادن به نواهی قرآنی، بی توجهی به نصایح خیرخواهانه دوستان و گوش و هوش سپردن به وسوسه ها و القاءات دیگران، راهی است که در نهایت، به سرکشی و عدم اطاعت فرامین خداوند سبحان ختم میشود.
دانشکده علوم قرآنی بهشت خرم و جنت مجسمی بود که متاسفانه با توجه نکردن به نواهی و نادیده گرفتن نهیب” لا تقربا”های آن، از دستتان در رفت و آن را از دست دادید.
هر چند در مقامتان بمانید و حکم خویش برانید اما بدانید ” فبدت لکم سوءاتکم”.
به عنوان یک دوست پیشنهاد می کنم: راه نجات همان است که جدمان رفتند: فتلقی ءآدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم
توبه کنید و گریه فراوان کنید و خدا را به اصحاب کسا و آل عبا صلوات الله علیهم اجمعین قسم دهید تا از خطاهایتان بگذرد.
و در شکسته دلی هایتان برای ما هم دعا کنید
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم
یا حق
محض اطلاع
در یکی از این کامنت ها در ارتباط با مدرک دکتری حوزوی چیزهایی نوشته شد. چند نکته:
1- مدارک حوزوی از حدود سال 75 معادل نیست بلکه مدرک علمی است.
2- مدرک علمی بودن آن بر اساس مصوبه 368 شورای انقلاب فرهنگی است. خواهشا یکبار هم شده این اقای دانشگاهی برود زیارت مدرک سطح جهار حوزه را ببیند که در اولین سطر به صراحت مصوبه و آثار ان را نوشته اند
3- دانشنامه ی سطح 4 اعطایی بر اساس آن مصوبه از کلیه مزایای علمی – استخدامی دوره دکتری دانشگاها برخوردار است. که به صراحت در متن مدرک اشاره شده. لذا وظیفه وزارت علوم تایید این مدرک علمی هست و بر همین اساس بیش از 15 سال فارغ التحصیلان حوزوی جذب دانشگاه های وزارتی می شوند.
4- اما سنگین تر بودن مدرک حوزوی در رشته های مرتبط بخاطر آن است که حداقل 10 سال ادبیات عرب و متون عربی را بیشتر از دانشگاهی ها خوانده اند.
5- پس عنوان دکتری خلاف مقررات آموزش عالی نیست.
6- امثال حضرات علامه جوادی زینت بخش عنوان دکتری هستند نه نیاز مند به آن.
7- اما از حوزه به دانشگاه آمده اند تا امثال جناب عالی را آگاهی بیشتر دهند.
8- حوزویان دنبال لفظ دکتر نیستند بلکه در جایگاه طبیعی این عنوان برایشان استفاده می شود و سرازیر به دانشگاه ها شدند تا از لایک شدن و دیگر آفات دانشگاهها پیشگیری کنند.
9- بحق فرمودید شاگردی مکتب امام باقر و صادق علیهماالسلام داشتن واقعا قابل توزین نیست و دفاع از حریم اهل بیت و خدمت در نشر و گسترش معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام توفیق عظیمی است که خداوند به هر کسی عطا نمی کنه خدا به آنان که در این کسوت هستند توفیق پاسداری از حریم قرآن و اهل بیت عنایت کند.
10- و نتیجه از این نوشته آن اقای کامنت نویس: وقتی واجبات دایر در محیط دانشگاه و مقررات وزارت را نمی داند چطور از یک نوشته رسانه ای با جهت گیری سیاسی این جور قضاوت میکنه؟؟ خدا عاقبت همه ما را بخیر کنه
سلام
اولا :اصل موضوع بحث نفس خود مدرک مسئولین نیست و بیشتر بحث خود محور رفتار مسئولین می باشد.
دوما: با توجه به مشکلاتی که خود حوزه ها دارندبهتر است خودتان مواظب لایکشدن شوید تا دانشگاه ها…
سوما: بعضی افراد با فرا فکنی و مظلوم نمایی سعی در پوشاندن روحانیت این دانشکده دارند.
چهارما: هرکس که رو حانی شد که معصوم نیست.
لطفا جوسازی نفرمایید و بحث را به حاشیه نکشانید.
با سلام ، به قول استاد الهي قمشه اي شهيد كسي است كه در برابر حق سر تسليم فرود آورد . امام حسين قبل از شهادتش در روز عاشورا شهيد بود ، در عاشورا شهادت فيزيكي آن عزيز اتفاق افتاد . اين بزرگواران كه امروز به عنوان مسؤولين دانشكده علوم قرآني انجام وظيفه مي كنند واقعا در برابر حق تسليمند ؟ اگر اينگونه اند پس چگونه تحمل كوچكترين انتقاد را ندارند ؟ همانطوريكه با انتقاد يكي از اساتيد اقدام به حذف درسشان كردند . ما هيچگاه مراقبت نفس را نشنيده بوديم مگر از زبان بزرگواران حوزوي ، مگر اين عزيزان خود را مفتخر به لباس روحانيت نمي دانند ؟ پس چگونه يكبار مراقبت نفس نكردند ؟ مگر استفاده بردن از دانش اساتيد كارامد حق دانشجو نيست ؟ چطور اين آقايان به خود اجازه دادند كه اين حق را از دانشجويان سلب كنند ؟ حق الناس كه فقط بالا رفتن از ديوار مردم نيست . اين دانشكده با بودجه همين شهر ساخته شد و حق مردم همين شهر است كه از آن استفاده كنند مگر اينكه افراد لائق در اين شهر وجود نداشته باشد . چگونه اين آقايان تصميم گرفتند كه حتي خدمتگزار را از شهر خودشان انتخاب كنند ؟ هميشه اولويت در تمام دانشگاههاي كشور با افراد بومي بود و هست .
از همه اينها كه بگذريم بايد گفت : الخير في ما وقع . شايد خداوند خواست اينگونه اين بزرگواران را از خواب غفلت بيدار كند . كسي چه مي داند ؟
شايد كه چو وا بيني خير تو درين باشد
حق اين است كه رياست محترم دانشكده شخص رقيق القلبي است و اين خود از الطاف الهي است كه نصيب هركسي نمي شود اما دوست نادان و مغرض انسان را به ورطه هلاكت مي برد . حقير خدا را شاهد مي گيرد كه جز صلاح چيزي در سر ندارد . نصيحت بنده به اين بزرگوار اين است كه در ماندن در اين پست بيشتر تامل كنند . فكر نكنند كه ديگر اين موقعيت دست نخواهد داد . امام علي مي فرمايند : من يك نفر مرد ميخواهم كه از لاي دندان مانده ديگران ( دنيا ) چشم پوشي كند . دنيا همچون سايه اي است كه اگر به دنبالش روي هرگز به آن نميرسي اما اگر به آن پشت كني او به دنبال تو مي آيد . كلام الامير امير الكلام .
والسلام علي من اتبع الهدي
آقا،اصلا مدرک شما معادل نیست، و اصلا نسبت به دکتری سوربن برتری داره.
فقط یه سوال تو دانشگاه ها فقط ادبیات عذب تدریس میشه!
با احترام به روحانیون عزیز،به نظرتون در دانشکده علوم قرآنی آمل روحانیت نمره خوبی کسب کرد؟
این آقای ریئس که کلاس داری رو با مجلس ترحیم اشتباه گرفتند و معاونت محترم آموزش هم منو یاده کاراه گجت می ا ندازد، جون هر وقت این بنده خدا رو می دیدم مشغول تخریب یه دانشجو بود.
هرکس باور ندارد، چرا فقط کامنت می گذارد یک سر برود دانشکده علوم قرآنی و به شکل غیر محسوس با دانشجویان و اساتید مدعو مصاحبه کند.