به نام خدا
استاد علی بابا عسکری خالق اشرف البلاد آسمانی شد
و مازندران هم بیمار است
مازندران را می گویم، به دریا و جنگل و خیابان آن نمی گویم، مازندران بیمار است، یعنی مازندرانی بیمار است، چه کسی باید بگوید که این موجود بیمار است، با حرف و حدیث و شعار و بلند گوی دولتی صدا و سیما که بگویند چنین و چنان هستیم ملاک نیست، در هشتم فروردین ۹۴، استاد علی بابا عسکری در آمریکا درگذشت، علی بابا پیشکسوت اهل قلم بود، او خالق کتاب ارزشمند اشرف البلاد( بهشهر) در چهل سال پیش بود، من و امثال من هنوز خواب بودیم و دست به قلم نشده بودیم، او کتاب هزار جریب را نوشت، نقشه کتاب دانشنامه امام حسین (ع) و دانشنامه امام علی(ع) و اطلس مناسک حج و نقشه کتاب غدیر را تهیّه کرد، او یک معلّم ساده و خود ساخته اهل گلوگاه بود، او نویسنده ، پژوهشگر، معلّم، استاد در تاریخ و جغرافیا و یک مازندرانی فرهیخته بود، بهشهر و هزار جریب لمراسک و رستمکلاو …. و مازندران به او بدهکار است، علی بابا عسکری واقعاً بابای گلوگاه و پدر اهل قلم مازندران بود که در دفاع از خلیج فارس با بزرگان دانش جغرافیای ایران خیلی زحمت کشید، قرار است چهارشنبه پیکر این استاد فرزانه به خاک وطن برسد و پنجشنبه در گلوگاه تشییع جنازه است تا در آرامگاه اِسبه جا(سفید چاه) بیارامد، او یک دانشمند متعهّد و آگاه و متدیّن و وطن دوست بود، برگ بازنده زندگی او شاید مهاجرت و سکونت بچّه های فاضل و تحصیلکرده اش در آمریکا است که او بناچار در پیرانه سر در غربت و با آرزوی بازگشت به زادگاهش گلوگاه ماند و ماند و ماندگار شد و حالا پیکرش به وطن بر می گردد. این مهاجرت های خود خواسته و نا خواسته و تقلیدی هم بلائی شد به جان ما و کشور ما، نامش را گذاشتیم فرار مغزها، همین است، ما افراط و تفریط داریم، جوگیر می‌شویم، استاد عسکری اگر بچّه هایش به ایران بر می گشتند که هیچ بهانه ای برای برنگشتن مغزها پذیرفتنی نیست، و استاد در ایران می بود، ما این فرصت را داشتیم که برایش مراسم تجلیل شایسته بگیریم، چند بار تلاش کردم، امّا استاد توان بازگشت و حضور در پاسداشت خود در مازندران را نداشت، امّا اینها دلیل نمی شود که ما بزرگان و اندیشمندان و دانشمندان خودمان را فراموش کنیم، اینها آنها نیستند که از دیده رفتند از دل هم بروند. آنگاه که استاد عسکری اشرف البلاد را می نوشت، یک سر آغاز بود، هنوز هم کتاب اشرف البلاد از کتب مرجع تاریخ وجغرافیای مازندران است، انتظار می رود، مراکز فرهنگی و دانشگاهی و آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی مخصوصاً تمام شرق مازندران در بزرگداشت این عزیز از دست رفته حضوری پر رنگ داشته باشند.
در گلوگاه، در پنجشبه مورخ ۲۰/۱/۹۴استاد را به آرامگاهش بدرقه می کنیم، مردم بهشهر و گلوگاه و لمراسک و خلیل شهر و رستمکلا و هزار جریب انشاالله بیشتر از دیگران همراه هستند، امّا با اینکه فرمانداری گلوگاه ستادی را در فرمانداری تشکیل داد، و شهردار بهشهر پیام تسلیت داد، چرا؟ چرا؟ صدا و سیمای مازندران، رسانه های مجازی و مکتوب، و مهمتر از همه چرا آقای استاندار محترم این رویداد را تاکنون ندیدند؟ برنامه های اجرائی فرمانداری و شورای شهر و شهرداری بهشهر و گلوگاه چرا اعلام نمی شود؟ کتابخانه های استان و ارشاد و میراث فرهنگی کجا هستند؟ اینها همه دلیل بیماری ما مردم مازندران است، مسوولین هم نبض مردم را می گیرند و عکس العمل نشان می دهند، ما مردم مازندران تب داریم، نبض ما خوب نمی زند. این سکوت ها به نفع هیچ کس نیست ، بزرگداشت علی بابا عسکری میزان سلامت فکری ماست. ارج نهادن به بزرگان و دانشمندان نشانه بزرگی است. سکوت ما در این موارد نشانه بیماری فکری است.
ساری-فروردین ۹۴
حسین اسلامی ساروی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *