سایت یاهو در گزارشی به تمجید از عملکرد سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران پرداخت.
کیروش، سرمربی پرتغالی ایران با وجود کمبود بازیکن (10 نفره شدن مقابل عراق) هدفش رسیدن به نیمهنهایی بود، او و تیمش به شدت مانند قهرمانان 77 میلیون جمعیت ایران به خانه برگشتند. منتقدان ایران از جمله برخی از رسانهها و مربیان فوتبال ایران همچنان به نکوهش سبک دفاعی فوتبالی که کیروش تثبیت کرده بود، پرداختند و بر این نکته تأکید کردند که راهیابی به جامجهانی و رسیدن به جمع هشت تیم برتر آسیا چیزی نیست که ایران قبلا به آن دست نیافته باشد.
اگر کسی عملکرد کیروش از زمانی که چهار سال پیش هدایت تیم ملی فوتبال ایران را در دست گرفت، بررسی کند، عادلانه خواهد بود که بگوید او همان طور که انتظار میرفت، موانع را خنثی کرد. فدراسیون فوتبال ایران و وزارت ورزش دائما در خصوص فعالیت وی در تقابل بودند. اختلافات بر سر قرارداد و انتقادها کاری از پیش نبرد. در حقیقت کشمکش سه ماهه بین کیروش و این دو سازمان پس از جامجهانی برزیل تمدید قرارداد او را با تأخیر روبرو کرد و مانع از شروع زودهنگام تمرینات آمادهسازی تیم ملی برای مسابقات استرالیا شد.
فدراسیون فوتبال ایران نتوانست از مرد منتخب خود به نحو شایستهای حمایت کند و به صورتی بود که نقشی مجهول در تمام برنامههای آمادهسازی ایران زیر نظر کیروش داشت. در حقیقت سرمربی تیم ملی مسئول هماهنگکردن دیدارهای دوستانه، اردوهای تمرینی و حتی رزرو هتل و پروازها برای تیمش بود.
با این حال روحیهای که او به تیم ملی تزریق کرد، غیرقابل پیشبینی بود. هیچ مربیای قبل از این احترام تمام بازیکنان و همچنین حمایت 77 میلیون ایرانی را در اختیار نداشت. نرخ موافقت با او به شدت بالا است و حذف شدن در مرحله یکچهارم نهایی تأثیری در کاهش این محبوبیت نداشت.
در حقیقت ایرانیها که در فرهنگ «چه میتوانست بشود»، زندگی میکنند به دلیل شیوه حذف شدن تیم ملی ایران بیشتر از حضور کیروش حمایت میکنند. شخصیت قربانی مثل خیلی چیزها سنتی دیرینه در ایران است. کیروش هدایت یک تیم ملی مسن را بر عهده گرفت که از دیرباز برای اجرای فوتبالی تهاجمی شهرت داشت.
کیروش که مردی عملگرا است، به سرعت تشخیص داد که بازیکنان در دسترس او بیشتر از این نمیتوانند بدون اینکه مانع از نتیجه گرفتن تیم شوند یا به تیم در راه رسیدن به اهداف کوتاه مدت (راهیابی به جامجهانی) کمک کنند، این فوتبال هجومی را به نمایش بگذارند. وی در سه مسابقه آخر ایران در رقابتهای مقدماتی جامجهانی، چرخشی 180 درجهای داشت و تیمی نیرومند، تعریفشده و متکی به ضدحمله ساخت که توانست در هر سه مسابقه آخر خود به پیروزی برسد و از آنچه به نظر میرسید، منبعی از دست رفته است، راهی برزیل شود. این راهکار در ادامه هم موفقیتآمیز بود.
یکی از مهمترین موفقیتهای کیروش معرفی بازیکنانی جوان به تیم ملی در مسابقات جام ملتهای آسیا بود، اتفاقی که به نظر نمیرسد در تاریخچه اخیر فوتبال ایران رخ داده باشد.
ایران پس از مسابقات جامجهانی تنها یک دیدار دوستانه مقابل کرهجنوبی انجام داد تا اینکه در فاصله یک هفته مانده به شروع مسابقات جامملتهای آسیا مقابل عراق نیز به میدان رفت. هر چهار حریف ایران بین 13 تا 15 مسابقه دوستانه در این مدت انجام داده بودند. یک انتقاد بزرگ از کیروش در جامجهانی حضور بازیکنان مسن بسیار زیاد در تیم بود. سرمربی پرتغالی به اکثر بازیکنان مسن آن تیم وفادار ماند زیرا آنها چارچوب اصلی تیمش را در دهه اخیر شکل داده بودند.
برای روشن کردن این موضوع، ایران در دیدار مقابل کرهجنوبی در ماه نوامبر با 6 بازیکن بالای 30 سال کارش را شروع کرد، دو بازیکن دیگر که در جامجهانی 2018 نیز سنشان بالای 30 سال میشد، در ترکیب تیم حضور داشتند. به دلیل کمبود بازیهای تدارکاتی و همچنین نبود نقشه پیشساخته بلند مدت برای فوتبال کشور در فدراسیون فوتبال ایران، کیروش همیشه مجبور بود ورای خواستهاش اهداف کوتاه مدت را تضمین کند و این به معنای کسب نتیجه بود که گاهی به بهای تغییر سبک بازی یا معرفی بازیکنان جوانی مانند سردار آزمون از روبین کازان که به دلیل بیتجربگی جامجهانی را از دست داده بود، میشد.
به هر حال کیروش که مثل همیشه عملگرا بود، دومین چرخش 180 درجهای دورانش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران را با دعوت از چند بازیکن بیتجربه به تیم ملی از جمله علیرضا بیرانوند، وحید امیری و مرتضی پورعلیگنجی از تیم نفت تهران برای مسابقات جام ملتهای آسیا انجام داد. وی که افتهایی در شرایط بدنی چند نفر از بازیکنان مسنتر تیمش مشاهده کرده بود، از دعوت این بازیکنان که انگیزه آنها برای حضور در تیم ملی را میدید، نمیترسید.
کیروش هفت روز پیش از شروع مسابقات پورعلیگنجی را در ترکیب اصلی تیمش قرار داد و او را در قلب خط دفاعی به کار گرفت که پیش از این هرگز در آن پست بازی نکرده بود. این بازیکن جوان عملکرد فوقالعادهای در این مسابقات به نمایش گذاشت و در وقتهای تلف شده بازی مقابل عراق نیز گلزنی کرد اما چند دقیقه بعد یک پنالتی به حریف تقدیم کرد. بقیه از انرژی و جوانگرایی که به تیم تزریق شده بود نیز سود بردند. وریا غفوری، مدافع راست و سروش رفیعی هافبک سازنده ایران نیز از این جمله بازیکنان بودند.
جام ملتهای آسیا احتمالا آخرین دورهای بود که برخی بازیکنان ایران آن را تجربه میکردند. از جمله این بازیکنان میتوان به کاپیتان جواد نکونام (34 ساله) که در پایان ضربات پنالتی و شکست مقابل عراق اشک میریخت، اشاره کرد. او احتمالا آخرین بازیکن نسلی است که مهدی مهدوی کیا و علی کریمی را در اختیار داشت. خسرو حیدری در آستانه 30 سالگی و مسعود شجاعی که او هم 30 ساله است نیز احتمالا به بازیهای ملی خود پایان خواهند داد.
جلال حسینی 32 ساله احتمالا در جامجهانی بازی نخواهد کرد، در حالی که آندرانیک تیموریان 31 ساله اگر به کارش ادامه دهد، احتمالا تقش کمرنگتری خواهد داشت. اشکان دژاگه، مهرداد پولادی و رضا قوچاننژاد که جایش در ترکیب اصلی تیم را با ورود آزمون در این مسابقات از دست داده بود، در روسیه 30 ساله خواهند شد.
جایگزین کردن برخی از بازیکنان کار سختی خواهد بود اما این چالشی است که مطمئنا کیروش جذب آن خواهد شد؛ زیرا این مربی پس از حذف ایران در جام ملتهای آسیا به این موضوع اشاره کرده بود. امیری که به عنوان یک هافبک چپ بازی میکرد، آزمون که پیش از این از او نام بردیم، علیرضا جهانبخش که در هلند زندگی میکند و انتظار میرفت که نقش بیشتری در تیم ملی داشته باشد، به همراه پورعلی گنجی و غفوری همگی در صورتی که ایران بخواهد به مسابقات جامجهانی راه یابد، نقش هستهایتری ایفا خواهند کرد.
ثبات و رضایت عمومی اساس فوقالعاده ارزشمند زندگی در ایران است. در حقیقت تا زمانی که مردم خوشحال باشند، بدون توجه به نتیجه یک تغییر رخ نخواهد داد. تیم با ورود به فرودگاه بینالمللی امام خمینی مورد استقبال علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران قرار گرفت که کیروش را در مقابل رسانهها در آغوش گرفت و از او به خاطر عملکردش تشکر کرد.
حمایت مردم از کیروش به این معنا است که هم فدراسیون فوتبال ایران و هم وزارت ورزش برای بر هم زدن این روابط تردید دارند. وزارت ورزش اعلام کرد که عملکرد ایران در چهار دهه قبلی نشان دهنده جایگاه فعلی ایران در فوتبال آسیا است و انتظارات از تیم ملی باید کاهش یابد.
جالب است که وزیر ورزش اعلام کرده در خصوص کار کیروش اظهار نظر نمیکند تا کارشناسان شرایط را بررسی کنند.
تقریبا تمام بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران از جمله آنهایی که در استرالیا به میدان نرفتند، به حمایت بی حد و حصر از کیروش پرداختند و از مدیریت وی تمجید کردند. با توجه به اینکه برخی از این بازیکنان شاید دیگر در تیم ملی حضور نداشته باشند اما این جبههای متحد در تیم ملی را نشان می دهد؛ چیزی که تیم ملیهای گذشته فاقد آن بودند. با این حال مانع اصلی در این راه فدراسیون فوتبال ایران خواهد بود.
آیا فدراسیون فوتبال ایران میتواند بهتر از چهار سال گذشته از کیروش حمایت کند؟ آیا آنها میتوانند کمک وزارت ورزش را جذب کنند و کمی بیشتر در فوتبال پایه در کشور سرمایهگذاری کنند؟ پاسخ به این سوالات احتمالا در کوتاه مدت منفی خواهد بود. با در نظر گرفتن این موضوع، جایگاه کیروش در تیم ملی تثبیت خواهد شد زیرا او مناسبترین گزینه برای پیشبردن ایران در این شرایط است.
او باید از همچنان از شبکه بینالمللی خود استفاده کند و دیدارهای دوستانه و اردوهای تمرینی را هماهنگ کند. به هر حال او همچنین باید ایران را از پوسته خود بیرون آورد و به جلو بکشاند، ساختار و شکل دفاعی آن را بسازد. در مراحل اولیه رقابتهای مقدماتی جامجهانی انتظارات این خواهد بود که ایران بهتر از دو سال گذشته مقابل رقیبانش حاضر شود.