حمیدرضا جلایی‌پور با مثبت ارزیابی کردن سیاست دولت روحانی در زمینه اقلیت‌های قومی و مذهبی، مضمون سخنان روحانی را «ناسیونالیسم مدنی» عنوان کرد و این نگاه را از دلایل حسن نیت دولت برای حل مشکلات و توسعه کشور دانست.

 هـراز نـیـوز:  آنا، حمیدرضا جلایی‌پور، استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، در نشست نقد سیاست‌های دولت تدبیر و امید در خصوص اقلیت‌های قومی و مذهبی که شب گذشته در دانشگاه تهران برگزار شد، با اعلام اینکه موافق سیاست‌های دولت روحانی در زمینه اقوام و مذاهب است، این سیاست‌ها را یکی از دلایل اصلی حمایت او از دولت تدبیر و امید عنوان کرد.

همزمانی رشد ملی‌گرایی با رشد قومیت‌گرایی

او در بخش اول سخنرانی خود، درباره ارزیابی‌اش از وضعیت ملی و قومی ایران گفت: باید در نظر داشت که یکی از فرصت‌ها و سرمایه‌های اجتماعی ما، سرمایه‌های زبانی، قومی و مذهبی کشور است. در عین حال واژه ایران دربرگیرنده همه اقوام ساکن در آن است و برخلاف نظر هویت‌گراهای واگرا در آذربایجان، کردستان و عده کمی در سیستان و بلوچستان، ما در ایران قوم مسلط فارس نداریم. ما فارسی‌زبانان داریم. اصفهانی‌ها، شیرازی‌ها، اراکی‌ها، خراسانی‌ها و … همگی فارسی حرف می‌زنند. اتفاقا زبان فارسی ملی ایران نیز زبان اصفهانی‌ها یا تهرانی‌ها نیست بلکه زبان خراسان بزرگ است که در دربار سامانیان شکل گرفته بود. فارسی‌زبانان خود دارای تنوع فرهنگی گسترده‌ای هستند.

جلایی‌پور ادامه داد: نکته دیگر این است که تنش‌ها و چالش‌های جامعه ایران در دوران قدیم و پیش از دوره مدرن به لحاظ تاریخی هیچ وقت قومی نبوده است. این تنش‌ها شکل سیاسی داشته است. تنش‌ها بین شاه و والیانش با نیروهای محلی و یا میان خود ایالات بر سر مراتع و بر سر اتحادهاشان با همدیگر رخ می‌داده است. حتی چالش‌های یکجانشین‌ها و ایلیاتی‌ها در سرحدات ایران قدیم بین وفاداران به شاه و وفاداران به کشورهای همسایه روی می‌داده است.

او تنش قومی را پدیده‌ای نوین معرفی کرد: مدل‌های تنش‌های قدیمی، قومی نبودند. تنش قومی پدیده‌ای نوین است. به نظر من این پدیده ریشه‌دار هم نیست، چون جنبه تاریخی ندارد.

جلایی‌پور درباره تاثیر متقابل رشد ملی‌گرایی بر قومی‌گرایی گفت: از زمانی که ایران در معرض نوسازی و برنامه‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی از سوی دولت‌ها به خصوص برنامه‌های پنج ساله توسعه اجتماعی و اقتصادی قرار گرفت، شاهد رشد ملی‌گرایی در ایران بوده‌ایم. در این جریان به میزانی که ملی گرایی پیش آمده، قومیت‌گرایی هم پیش آمده است.

چرا پویش‌های قومی گاهی سیاسی می‌شود؟

جلایی‌پور در ادامه جلسه این سوال که چرا پویش‌های قومی در ایران گاهی تبدیل به حرکات سیاسی و اعتراضی می‌شود را سوال بسیار مهمی دانست و گفت: اقوام و حتی مرکزنشین‌ها در ایران رنج‌های زیادی کشیده‌اند. سوالی که من مطرح کرده‌ام این است که چرا در کردستان جنبش مسلحانه روی داد اما در ایلام که آنها هم محروم هستند، این اتفاق نیفتاد. حتی این رویداد در کرمانشاه هم روی نداده است. برای بررسی علت این پدیده از یک مدل نمی‌شود استفاده کرد و من در کانتکس زمانی مکانی تحلیل خوشه‌ای می‌کنم.

جلایی‌پور در تحلیل خود گفت: گاهی علل زمینه‌ساز اجتماعی چنین رویدادهایی با سیاسی شدن و همراهی علل تشدیدکننده، پویش قومی را به جنبشی مسلحانه یا جدایی‌طلبانه تبدیل می‌کند. سیاست قومی دولت روحانی از این زمینه قابل دفاع است که علل زمینه‌ای را در این زمینه درمان و جامعه را آرام می‌کند. مهم اینجاست که حرکت قومی مثل بنیادگرایی مذهبی پرهزینه است.

او در تشریح سه علت زمینه‌ای مورد نظر که با همراهی عوامل تشدید کننده، بحران را به وجود می‌آورد گفت: اولین علت فوق‌العاده مهم، تحول اجتماعی بزرگ در 100 سال اخیر در حرکت از ساختار ایلی – روستایی – محله‌ای به سوی ساختار شهری، روابط پولی و بروکراسی است. بافت جدید تشکیل شده پس از این تحول هویت‌طلبی جدید خود را می‌طلبد و نیاز به دولت – ملت به وجود می‌‌آید. ما در دوران پس از انقلاب برخلاف دوران شاه که روی مولفه‌های فرهنگی-تاریخی تاکید داشت بر روی ملیت‌گرایی فرهنگی تاکید داشته‌ایم. این ناسیونالیسم فرهنگی جواب بهتری می‌دهد.

این جامعه شناس درباره دومین علت زمینه‌ای نیز گفت: نابرابری در میزان رشد در مناطق گوناگون ایران علت زمینه‌ای دیگر است. آمار نشان می‌دهد که این رشد در کردستان و بلوچستان پایین است. در نتیجه نخبگان قومی در این مناطق علت این پدیده را در مرکزگرایی می‌دانند و فدرالیسم را به عنوان راه‌حل آن معرفی می‌کنند. در حالی که رفع نابرابری جلوی این کار را می‌گیرد. البته ما در آذربایجان به خاطر شرایط اقتصادی مطلوب با این مشکل روبرو نیستیم.

جلایی پور با ذکر علت زمینه‌ای سوم، تحلیل خود را از روی دادن جنبش مخالف در کردستان اینگونه ارائه داد: علت زمینه‌ای سوم این است که کانال‌های ارتباطی فرهنگی بین قومیت‌ها خوب کار نمی‌کند. این سه عامل زمینه‌ای همیشه هستند اما در پایان دوران شاه با ضعیف شدن حکومت مرکزی، حرکت مسلحانه شکل گرفت.

همه جای ایران سعادت‌آبادی شود

او درباره الگوی موفق در زمینه برقراری صحیح کانال‌های ارتباطی فرهنگی بین قومیت‌ها گفت: منطقه سعادت‌آباد در تهران منطقه‌ای است که در آن تجربه موفق زندگی دور هم اقوام با زمینه‌های متنوع قومی روی داده است. در سعادت‌آباد همزیستی بالاست. می‌شود همه جای ایران را سعادت‌آبادی کرد.

مضمون سخنان روحانی ناسیونالیسم مدنی است

استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، بخش سوم صحبت‌هایش را به بررسی سیاست‌های قومی و مذهبی دولت روحانی اختصاص داد و گفت: سیاستی که نابرابری را کم کند به نفع همزیستی اقوام عمل کرده است. دولت روحانی هم با اینکه بخشی از قدرت در حکومت را دارد در این راه حرکت کرده است. علاوه بر این، من معتقدم اگر مسئولان فقط حرف‌های خوب بزنند، خودش یک رخداد است. مضمون سخنان روحانی ناسیونالیسم مدنی است. او به دنبال ناسیونالیسم عظمت‌طلب نیست که اگر بود باعث می‌شد تا در کوشه و کنار کشور مردم احساس طرد شدن کنند.

او سیاست رئیس جمهوری را ایران برای همه ایرانیان دانست: روحانی دنبال توسعه برای اجرای قانون برای همه ایرانی‌ها است. اگر این دولت حقوق شهروندی را رعایت نکرده به خاطر محدودیت قدرتش است.

جلایی‌پور روحانی را در زمینه حقوق مدنی پیش‌روتر از خاتمی ارزیابی کرد: روحانی یک گام از خاتمی جلوتر است. او می‌خواهد اصل 15 قانون اساسی درباره حقوق شهروندی را به اجرا بگذارد. شاید عده‌ای بپرسند که این اصل در کدام بخش تاکنون اجرایی شده است؟ پاسخ این است که همین که این دولت حرف این موضوع را می‌زند در نهایت به اجرای آن منجر خواهد شد.

این جامعه‌شناس درباره نحوه انتخاب مسئولان در گوشه و کنار کشور نیز گفت: مسئولان محلی در حال حاضر همگی توسعه‌گرا هستند و نگاه امنیتی ندارند. این برخلاف دوران احمدی‌نژاد است که مسئولان محلی از امنیتی‌هایی که دنبال عظمت فرهنگی بودند شکل گرفته بود. همچنین بحث تشکیل معاونت اقوام هم بسیار خوب بود. شاید برخی بگویند این کار هم انجام نشده است اما نفس این حرف ارزشمند بود. از همه مهم‌تر هم به راه افتادن بحث حقوق شهروندی در وزارت کشور بود که باعث شد الان بحث در اینباره مجاز باشد.

ناسیونالیسم مدنی کلید حل مساله

او با اشاره به حل مساله گروگان‌های نیروی انتظامی در سیستان و بلوچستان به ذکر یک نمونه از برخورد دولت پیشین در موارد مشابه پرداخت و گفت: در مساله گروگان‌ها در سیستان و بلوچستان مساله به شیوه حل مدنی به انجام رسید و خود گروه‌های قومی در این استان عملا در حل آن تاثیرگذار بودند. در دوران دولت قبلی گمانم در سال 85 یک کرد در ایست بازرسی نیروی انتظامی به اشتباه مورد هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده بود و در جواب نیز انتقام‌جویی شده بود. در آن زمان آن فردی که انتقام‌جویی کرده بود را در کردستان به وانت بستند و روی زمین کشیدند که نتیجه آن اعتراض همگانی و تعطیلی یک ماهه در کردستان بود.

او درباره راهکارهای خود برای بهبود اوضاع نیز گفت: صدا و سیما در کشور دنبال ناسیونالیسم مدنی نبوده است. ما باید سراغ ارتقای سطح توسعه با مشارکت مردم در مناطق قومی برویم. همچنین ارتقای گشایش سیاسی لازم است. ما زمانی از شورای نگهبان خواستیم که اگر در انتخابات ما را رد صلاحیت می‌کند، دستکم در جایی مثل کردستان و استان‌های مشابه این کار را نکند چرا که با نیرو‌های کرد اصلاح طلب می‌توان با هویت‌طلبان قومی واگرا با زبان نصیحت وارد گفت‌و‌گو شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *