مایلی‌کهن با کمی تاخیر نسبت به دیگر همتایانش نسبت به عملکرد تیم ملی درجام ملت‌های آسیا واکنش نشان می‌دهد: «یکی از دلایلی که سعی کردم صحبتی در مورد تیم ملی نکنم این بود که فضا را احساسی می‌دیدم. در جریان مسابقات جام ملت‌ها بیشتر صحبت‌ها احساسی بود اما اکنون که مسابقات تمام شده می‌توان منطقی و منصفانه‌تر صحبت کرد. در فضایی احساسی برخی دچار بیگانه‌پرستی شدند و برخی هم به بیگانه‌ستیزی روی آوردند که هر دو مورد آن خوب نیست. خودم هم با اساتید بین‌المللی و خارجی کار کرده‌ام و هم با اساتید داخلی. از هر دوی آنها خیلی چیزها یاد گرفته‌ام البته برخی اساتید داخلی بودند که خارجی‌ها انگشت کوچک آنها هم نمی‌شدند و یا برخی از اساتید خارجی بودند که داخلی‌ها انگشت کوچک آنها نمی‌شدند. در مربیگری نباید بیگانه‌ستیز و بیگانه‌پرست بود. دین ما هم توصیه کرده، علم را بیاموز حتی اگر در چین باشد. یعنی باید کسب علم کرد، داخلی و خارجی بودن افراد مهم نیست.» درحالی که تیم ملی خالق یکی از زیباترین بازی‌های جام بود اما مایلی‌کهن اعتقاد دارد که تیم ملی بازی‌های زیبایی انجام نداده است: «متر و معیار موفقیت یا عدم موفقیت در یک تورنمنت مشخص است، یکی از مهم‌ترین آن نتایج تیم است و شاید بتوان بر روی بازی زیبا هم دست گذاشت اما تیم ملی ما نه در نتایج موفق بود و نه در ارائه بازی زیبا. ما در سه دوره قبل هم در جام ملت‌های آسیا در مرحله یک چهارم حذف شدیم. بنابراین در نتایج موفق نبودیم. در مورد زیبا بازی کردن هم باید بگویم که ما زیبا بازی نکرده‌ایم. در آمار و ارقام هم وضعیت خوبی نداشتیم و در جام جهانی تیم ملی ما در بین 32 تیم سی و یکم شد. در آسیا هم از نظر تعداد پاس موفق نبودیم، از نظر مالکیت توپ موفق نبودیم در انجام کارهای تاکتیکی هم موفق نشان ندادیم. من قبل از این هم گفته بودم که صعود از مرحله یک چهارم می‌تواند برای تیم ملی موفقیت محسوب شود چون در بین چهار تیم اول آسیا قرار می‌گرفتیم اما ما به این مرحله هم نرسیدیم. ساده‌ترین کار‌های ترکیبی را انجام ندادیم، در بازی‌های تیم ملی ما چند بار این کار انجام شد؟ کارهای ترکیبی دو، سه یا چهار نفره و خطی را از تیم ملی شاهد بودیم؟ همین بازی استقلال و سپاهان در لیگ یک بازی با کیفیت بود. سپاهان و استقلال در چند صحنه 6-5 بار توپ را یک ضرب و رو به جلو پاس دادند و حرکت کردند، پاس‌هایی موثر که خلق موقعیت می‌کرد نه پاس‌هایی در عرض.»
مایلی‌کهن از برنامه نود هم انتقاد می‌کند: «مجری محترم برنامه نود یکسری کارهای گرافیکی را پخش کرد و مدام گفت وقتی تیم ملی کرنر می‌زد چنین و چنان می‌کردیم انگار برای او این کارها خیلی تازگی داشت. این کارهایی که او می‌گفت را سال‌هاست باشگاه‌های ما هم انجام می‌‌دهند اما او چون تخصصش مجری‌گری برنامه‌هاست و این مسائل فنی فوتبال را نمی‌بیند و نمی‌داند، برایش خیلی جالب بود که به یک بازیکن می‌گویند در تیر اول بایست و کدام بازیکن در تیر دوم قرار می‌گیرد و کدام بازیکنان پشت 18 قدم. مجری نود جوری این صحبت‌ها را عنوان می‌کرد که انگار فقط از عهده کروش این کارها برمی‌آید. ایشان بارها لیگ ما را کوبید و اعلام کرد که لیگ ما بی‌کیفیت است. این در حالی است که من بارها گفته‌ام همین لیگ بی‌کیفیت از نظر کروش پر از استعداد است. البته داوری‌مان هم از فوتبال‌مان بالاتر است و باید به فغانی، ابوالفضلی و سخندان و جامعه داوری تبریک بگویم که فینال جام ملت‌ها را قضاوت کردند. با این حال برخی از دوستان در بیگانه‌پرستی دست قاجار را از پشت بسته‌اند. مگر از همین لیگ ما پورعلی‌گنجی، وریا غفوری، بیرانوند، سروش رفیعی، امید ابراهیمی و وحید امیری به تیم ملی نرفتند و معرفی نشدند؟ سوالم این است که کروش بعد از عقد قرارداد که این حرف را می‌زد چقدر در ایران ماند؟ مگر نمی‌گفت زمان را از دست داده و باید 48 ساعته کار کند اما او در اکثر اوقات در ایران حضور نداشت.» مایلی‌کهن از پروسه آماده‌سازی تیم ملی هم انتقاد کرد: «بازی در ترکیه به سود تیم ملی بود یا در آفریقای جنوبی؟ که تازه ویروس ابولا هم آنجا آمده بود. هزینه اردو در ترکیه ارزان‌تر بود یا آفریقای جنوبی؟ ما در ترکیه اردو زدیم هتل و دو زمین تمرینی داشتیم. ببینید هزینه‌های اردوی ما در ترکیه چقدر بود و در آفریقای جنوبی چقدر؟ آیا به خاطر برخی مسائل نیست که تیم ملی به آفریقای جنوبی می‌رود؟ آیا تیم ملی کشوری معتبر در دنیا را می‌شناسید که در آفریقای جنوبی اردو برگزار کند؟»
مایلی‌کهن ادامه می‌دهد: «ببخشید کدام بازیکن سالاری؟ مگر در زمان‌های گذشته و در ادوار مختلف تیم ملی بازیکن سالاری داشتیم؟ شاید فقط در این دوره با بازیکن سالاری مقابله شده که نتیجه‌اش این بوده که یک بازیکن جوان کروش را نگه داشته تا به داور حمله نکند. آیا این معنایش مبارزه با بازیکن سالاری است؟ در کدام یک از ادوار تیم ملی شاهد چنین صحنه‌ای بوده‌ایم؟ برخی این رفتارهای کروش را غیرت می‌نامند. یعنی آنهایی که چنین کارهایی نمی‌کنند غیرت ندارند؟ آقای کروش در کجای دنیا چنین رفتارهایی را انجام داده است، در منچستر و رئال مادرید هم همین کارها را می‌کرد؟ در آمریکا و امارات و آفریقای جنوبی هم چنین رفتاری داشته است؟ مربی باید الگوی بازیکن باشد نه اینکه بازیکن او را آرام کند. البته می‌توان از بازیکن هم چیزی یاد گرفت اما نه در این موارد. در جام ملت‌های 96 هم داور ما را اذیت کرد با این حال ما هم به مقام سوم رسیدیم و هم جام اخلاق را کسب کردیم چون همه تیم ملی از کادر فنی تا بازیکنان رفتار بسیار خوبی در جام داشتند.»
مایلی‌کهن اعتقاد دارد که کروش مجبوری جوانگرایی کرده است: «کروش مجبور به جوانگرایی شد. منتظری و خسرو حیدری مصدوم شدند، بیک‌زاده هم مصدوم شد تا پورعلی‌گنجی و غفوری در زمین حاضر شوند. من کار مهدی رحمتی را تایید نمی‌کنم از او دفاع هم نکردم اما وقتی او اعلام کرد که اشتباه کرده است چرا بخشیده نشد؟ تا قیام و قیامت باید ماجرای رحمتی ادامه پیدا می‌کرد؟»
مایلی‌کهن در ادامه حرف‌هایش می‌گوید: «من نمی‌خواهم بگویم کروش مربی نیست یا مربی ضعیفی است. او مربی بین‌المللی است و تجربه بین‌المللی دارد اما روشی که او برای فوتبال ما در نظر گرفته با ما همخوانی ندارد. مردم ایران همیشه عاشق فوتبال تهاجمی بوده‌اند. کروش می‌تواند بگوید کی از تیم ملی انتقاد کنیم؟ قبل از جام ملت‌ها که صحبت نکنیم، بعد از جام ملت‌ها هم که صحبت نشود پس چه زمانی باید در مورد تیم ملی صحبت کرد؟ شاید هم از نظر ایشان اظهارنظر پیرامون تیم ملی خلاف و جرم است، حالا خوب است کروش فارسی بلد نیست و متوجه خیلی از اعتراض‌ها نمی‌شود که اعصابش به هم بریزد اما شما نگاه کنید در مقاطع مختلف مربیان تیم ملی حتی آنها که نتیجه گرفته‌اند چه بلایی سرشان آوردند. دمار از روزگارشان در آوردند آن هم در حالی‌که به اندازه یک صدم کروش هم امکانات در اختیارشان نبوده است. در زمان سرمربیگری من تیم ملی حتی زمین تمرین هم نداشت و بازیکنان در خوابگاه ورزشگاه آزادی می‌خوابیدند. اکنون کمترین جایی که ملی‌پوشان حاضر می‌شوند هتل آزادی تهران است. می‌خواستم به رییس محترم سازمان صداوسیما هم مطلبی بگویم؛ اینکه جناب سرافراز، فقط برنامه نود نبود که از کروش حمایت کرد بلکه کل صداوسیما در این 4 سال حامی کروش بود و روز پنج‌شنبه هم از ساعت 19 تا پاسی از نیمه شب از کروش حمایت شد. ابتدا برنامه رضا جاودانی بود که پژمان جمشیدی آمد و گفت از حامیان کروش است و بعد برنامه بعضی‌ها با مجری‌گری خوب علی ضیا بود که سردار آزمون را آورد و در آخر هم برنامه نود پخش شد. اگر اینگونه است آقای سرافراز ما باید از ایران برویم چون مدام مربیان ایرانی تحقیر می‌شوند شاید بهتر است از کشور برویم و این مسائل را نبینیم و حرفی هم نزنیم. آن هم از روزنامه‌ دولتی که مربی ایرانی را موتور گازی خطاب می‌کند و کروش را بنز می‌نامد.»
مایلی‌کهن از پرداخت دستمزد و هزینه‌های تیم ملی هم شاکی است: «به غیر از دستمزد سالیانه کروش باید بگویم بالغ بر 100 میلیارد تومان هزینه تیم ملی در این 4 سال شده است مقداری کمتر یا بیشتر، نتیجه این هزینه در این 4 سال چه بوده؟ خروجی این میلیاردها تومانی که خرج کرده‌ایم چه بوده است؟ تیم ملی در جام ملت‌های 96، 15-10 لژیونر به تیم‌های اروپایی داد و برای کشور ارزآوری شد اما اکنون بازیکنانی که در لیگ‌های معتبر اروپایی هم بازی می‌کردند به باشگاه‌های عربی حوزه خلیج فارس آمده‌اند.»
دفاع از درخشان بخش دیگری از حرف‌های مایلی‌کهن است: «درخشان کاپیتان تیم ملی ما و از نظر فنی یکی از بی‌نظیرترین بازیکنان فوتبال ایران بوده است. کروش حق ندارد که بگوید درخشان لیاقت ندارد. واقعیت آن است که فوتبال تدافعی که کروش به تیم ملی داد به باشگاه‌های ما سرایت کرد و عاملی شد که تماشاگران ما از بازی‌های باشگاهی هم لذت نبرند و به ورزشگاه نیایند. در بازی با کره جنوبی چقدر تماشاگر در ورزشگاه آزادی داشتیم؟ آن هم در حالی که مدام از تماشاگران خواهش کردیم به ورزشگاه بیایند. در زمان ما مدام خواهش می‌کردیم که مردم به ورزشگاه نیایند چون ظرفیت تکمیل شده بود. اکنون شیوه بازی تیم ملی به باشگاه‌ها سرایت کرده و مردم به ورزشگاه‌ها نمی‌آیند. جالب است برایتان بگویم باشگاه‌های ما هم امکانات آنچنانی ندارند اما در آسیا حداقل دو سه مرحله حذفی را صعود می‌کنند اما تیم ملی حتی نتوانست به جمع 4 تیم برود. یک نکته‌ای هم می‌خواستم اشاره کنم اینکه وقتی فرگوسن از منچستر یونایتد رفت قاعدتا باید کارلوس کروش که می‌گویند دستیار اولش بوده سرمربی منچستر می‌شد چرا چنین اتفاقی رخ نداد؟! البته من شنیده‌ام کروش فقط روی خط دفاعی این تیم کار می‌کرده و هر خط در منچستر مربیان مختلف داشته است اما بر فرض کروش دستیار اول فرگوسن بوده چرا نباید بعد از او سرمربی منچستریونایتد شود مگر به تیم اشراف کامل نداشته؟ مگر در بارسلونا بعد از گواردیولا، تیتو ویلانووا سرمربی بارسا نشد؟ حتما کروش مناسب تیم منچستر یونایتد نبوده که انتخاب نشده است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *