هـراز نـیـوز: در مراسم گرامیداشت سالروز ورود حضرت امام خمینی به وطن، حجت‌الاسلام ناطق‌نوری با بیان خاطراتی یاد و خاطره آن روز بزرگ را گرامی داشت.

در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری به عنوان یکی از یاران همراه امام در مراسم ورود ایشان به وطن در 12 بهمن 57 به بیان خاطراتی پرداخت.

وی گفت: قبل از آمدن امام (ره) کمیته استقبال از حضرت امام که در مدرسه رفاه پایگاه داشت آماده سازی فرودگاه را انجام داد تا مراسم به دقیق‌ترین وضع انجام شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری بیان کرد: برنامه‌ریزی شده بود در سالن یک فرودگاه مهرآباد غرفه‌های مختلف فعال باشند و هر یک از اقشار روحانیت، کارمندان دولتی، اقلیت‌های مذهبی و بانوان غرفه‌هایی در این سالن داشتند.

وی ادامه داد: در آن زمان من طلبه‌ای جوان بودم که مدیریت همین سالن را به دست گرفتم. امام که وارد شدند همه معادلات ما به هم ریخت و قبل از همه همین طلاب و علمایی که مشتاق ورود امام بودند نظم را بر هم زدند و جمعیت دور امام به وفور دور امام جمع شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری افزود: شرایط سختی بود و امکان بروز هر اتفاقی وجود داشت، مثلا انفجار یا ربودن هواپیمای امام، اما امام با اتکا به خدا به ایران آمد؛ زمانی که ایشان می‌خواستند سوار آن بلیزر معروف با رانندگی محسن رفیق‌دوست شوند یکی از ملی‌گراها داخل بلیزر بود که امام تاکید کرد ایشان پیاده شوند،زیرا حواسش جمع بود که هیچ کس از این مراسم بهره‌برداری نکند، امام سوار بر بلیزر شدند و بنده هم سوار بر یکی از جیپ‌های توانیر که بی‌سیم داشت جلوی خودروی امام حرکت کردم و به سمت بهشت‌زهرا رفتم.

وی بیان کرد: زمانی که وارد ورودی بهشت‌زهرا شدیم به دلیل ازدحام مردم چنان فشاری به خودروی امام وارد شد که ماشین خراب و قادر به حرکت نبود. مردم ماشین را تا نزدیک هلیکوپتر هل دادند و این کار یک ساعت طول کشید. من هم روی کاپوت ماشین امام بدون عبا و عمامه ایستاده بودم.

ناطق نوری اظهار داشت: هلیکوپتر امام به هر مشکلی بود بلند شد و نزدیک قطعه شهدا به زمین نشست، ازدحام بسیار زیاد بود اما امام بالاخره به جایگاه رسید.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری افزود: زمانی که خواستیم امام را خارج کنیم چشمم به آمبولانس شرکت نفت افتاد که از همانجا اشاره کردم که نزدیک‌تر بیاید، با همکاری حاج‌احمدآقا امام را سوار ماشین کردیم و من هم پشت میکروفن آمبولانس مدام اعلام می‌کردم که هر کسی جلو بیاید و زیر ماشین برود جانش پای خودش ست.

ناطق نوری افزود: به هر مشقتی بود از بهشت‌زهرا خارج شده و به سمت تهران حرکت کردیم. در نزدیکی یکی از فرعی‌ها مشاهده کردم که یک هلیکوپتر نظامی ناگهان بر زمین نشست. بنابراین به راننده آمبولانس تاکید کردم نزدیک آن هلیکوپتر بایستند.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری گفت: بلافاصله وقتی نزدیک هلیکوپتر شدیم مشاهده کردم جمعیت فراوانی به سمت ما می‌آید و به ناچار از آمبولانس پیاده شده و آجر به سمت مردم پرتاب می‌کردم تا مردم جلو نیایند و سپس امام را سوار آن هلیکوپتر نظامی کردیم.

وی ادامه داد: خلبان تبریزی هلیکوپتر به من پیشنهاد داد به سمت نیروی هوایی برویم اما من گفتم آنجا لانه زنبور است و یادم افتاد که پیکان خود را در کنار بیمارستان هزار تختخوابی امام پارک کردم که به خلبان گفتم به آن بیمارستان رود و آنجا بر رمین بنشیند.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری گفت: زمانی که هلیکوپتر نظامی در بیمارستان هزارتختخواب تهران به زمین نشست هزاران نفر بیمار و پزشک ندانسته دور ما جمع شدند و نمی‌دانستند چه کسی داخل هلیکوپتر است. من به سرعت پیاده شده و درب هلیکوپتر را بستم و اجازه ندادم کسی متوجه شود امام داخل هلیکوپتر است و از آنها درخواست آمبولانس کردم. در این بین یکی از پزشکان جلو آمد و اعلام کرد که پژو 504 خود را در اختیار ما قرار می‌دهد که ما بلافاصله امام را پیاده کرده و سوار آن پژو کردیم و تا نزدیک پیکان خودم رفتیم. من هم از روی سقف پژو مسیر را هدایت کردم، نزدیک پیکان که شدیم با حاج احمدآقا و امام سوار شدیم و گفتم که به منزل ما برویم اما امام با درایت تمام اعلام کرد که بروید منزل آقای کشاورز در خیابان شریعتی فعلی.

ناطق نوری گفت: همه مردم بهشت‌زهرا بودند و خیابان‌های تهران خلوت بود. ما هم آدرس را پیدا نمی‌کردیم اما به هر مشقتی بود آدرس را پیدا کرده و در زدیم و تنها یک پیرزن که در خانه بود در را برای ما باز کرد.

وی گفت: همه گروه‌های انقلابی و غیرانقلابی در بهشت‌زهرا بودند و کسی فکر نمی‌کرد امام در خیابان‌های تهران باشند،‌در همان خانه مرحوم حاج‌احمد آقا تماسی گرفتند و یک ساعت بعد اخوی امام آقای پسندیده تشریف آوردند.

حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری گفت: روز بعد هم به پیشنهاد مرحوم مطهری به مدرسه شماره 2 علوی بردیم تا مردم به راحتی به ایشان دسترسی داشته باشند.

ناطق نوری در پایان تاکید کرد: انقلاب اسلامی به برکت حضور امام پیروز شد و عزت انقلاب‌هایی نظیر تلاش‌های لبنان و حزب‌الله از برکت همین انقلاب است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *