مگر غیر از اینست که در دو همایش گذشته جبهه متحد اصولگرایان، آقایان طلایی و خوراکیان همه کاره بودند! جالب اینجاست که وقتی که جبهه پایداری جهت رسیدن به وحدت و رسانه ای نشدن اختلافات، پیشنهاد تشکیل کمیته 4 نفره را مطرح می کند، جناب زاکانی(مسئول ستاد انتخاباتی قالیباف در سال 84 و رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان) با قاطعیت! آن را رد می کند!

وبسایت “6 بهمن”//گروه سیاسی: گفتگوی اخیر آقای صابری درباره جبهه پایداری هرچند که حاوی حرف جدیدی نیست و بیشتر به اظهارات این روزهای افرادی نظیر باهنر و علی مطهری می ماند، اما دو جنبه لازم است تا به آن پرداخته شود:1) سمت سیاسی گوینده و 2) تکرار اتهامات واهی به جبهه پایداری انقلاب اسلامی

قبل از پرداختن به مواضع مسئول جامعه اسلامی مهندسین استان که البته از سوی سایت اصلاح طلب “مازندنومه”، (مسئول اصولگرایان مازندران)!! معرفی می شود، لازم است تا به این نکته تاکید شود که اساسا استراتژی پررنگ کردن چهره های مستهلک سیاسی وابسته به اردوگاه اصولگرایان که با هدف تحت الشعاع قراردادن رویش های جدید ارزشی انجام می شود، یکی از راهبردهای ثابت جریان اصلاح طلب به خصوص در مقطع پس از حماسه سوم تیر است. نگاهی گذرا به دو خبرگزاری اصلاح طلب “ایلنا” و “ایسنا” در سال های اخیر به روشنی این نکته را اثبات می کند. و اما جبهه پایداری…

سید محمد خاتمی حدود یکماه پیش در یک جلسه خصوصی تاکید می کند که عمده نگرانی ما در مقطع کنونی از آن دسته اصولگرایانی است که از احمدی نژاد عبور کرده و به شدت طرفدار ولایت فقیه اند. وی همچنین بیان می دارد که اگر در انتخابات مجلس نهم این طیف به قدرت برسد، کار اصلاح طلبان تمام خواهد شد(نقل به مضمون)

در راستای همین سیاست فتنه گران، طرح اتهامات واهی علیه جبهه پایداری(نظیر ماجرای مضحک گرین کارت حجت الاسلام آقاتهرانی) در دستور کار تیم رسانه ای این جریان قرار می گیرد تا ضمن تضعیف نیروهای اصیل اصولگرا، طیف های دیگر این جناح که “کبریت بی خطر” بهترین عنوان برای آنهاست، به عنوان نماد اصولگرایی شناسانده شوند. طیفی که از ناطق نوری (که یکسال پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم به دیدار یکی از سران فتنه می رود) تا علی مطهری(که چند روز پیش در جمع سبزهای دانشگاه تهران حضور یافت) را شامل می شود.

حال نوبت به نقد مصاحبه اخیر آقای صابری می رسد. وی در گفتگو با سایت اصلاح طلبان مازندران (که ظاهرا تنها خروجی فعالیت های ایشان است!) می گوید: “درست است که جبهه پایداری ها از جریان انحرافی جدا شدند اما عمل شان هنوز مانند جریان انحرافی است”. این سخن جدای از اینکه توهینی آشکار به تشکلی است که به فعالیت زیرنظر آیت الله مصباح و آیت الله خوشوقت افتخار می کند و همچنین افراد خوشنام و امتحان پس داده ای نظیر حجج اسلام آقاتهرانی و پناهیان در آن فعالیت دارند، یادآور سخن دو هفته پیش علی مطهری است که گفته بود جبهه پایداری به ابزار دست مشایی تبدیل شده است؛ اظهارنظری که تیتر یک سایت بی بی سی فارسی شد.

وی در اظهارنظر دون شان دیگری، جبهه گفتمانی نیروهای انقلاب را “شب انتخاباتی” و “دولتی” می نامد و در قیاس مع الفارقی می گوید: جبهه مشارکت هم با رفتن سید محمد خاتمی تمام شد!!!

اما مهمترین نکته ای که در مصاحبه آقای صابری آمده و این روزها مستمسکی برای ساکتین و مردودین فتنه علیه جبهه پایداری شده است، بحث وحدت اصولگرایان برای انتخابات مجلس نهم و عدم پیوستن جبهه پایداری به سازوکار موسوم به 7+8 و یا به تعبیر برخی دوستان “لاریجانی+قالیباف”! است. دبير جامعه اسلامی مهندسین مازندران در این خصوص می گوید: ” جبهه اي ها هنوز شعار وحدت می دهند اما به جبهه متحد اصولگرایان نپیوسته اند. اعتقاد داریم اینها از اصل هم بنای بر وحدت نداشتند… حرکات جبهه پایداری مغایر با منافع اصولگرایان است…جبهه پایداری چنانچه به جبهه متحد بپیوندند دارای جایگاه هستند…اینها بنای وحدت ندارند، اینها فقط خودشان را اصولگرا می دانند…”

در خصوص این سخنان باید گفت مشکلی که در حال حاضر بر سر راه اصولگرایان برای رسیدن به وحدت در انتخابات وجود دارد، نه عدم داشتن بنای وحدت جبهه پایداری و نه وحدت شکنی و سهم خواهی این گروه است، بلکه مشکل اصلی به ایرادات ساختاری جبهه متحد اصولگرایان و حضور برخی از حامیان فتنه در مرکزیت آن می باشد و بدتر از آن اینکه دوستان جبهه متحد نه تنها بنای اصلاح این رویه معیوب را ندارند، بلکه روزبروز بر نفوذ و قدرت طیف مذکور در این ساختار بیشتر می شود. مگر غیر از اینست که در دو همایش گذشته جبهه متحد اصولگرایان، آقایان طلایی و خوراکیان همه کاره بودند؟! جالب اینجاست که وقتی که جبهه پایداری جهت رسیدن به وحدت و رسانه ای نشدن اختلافات، پیشنهاد تشکیل کمیته 4 نفره را مطرح می کند، جناب زاکانی(مسئول ستاد انتخاباتی قالیباف در سال 84 و رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان) با قاطعیت! آن را رد می کند!

درباره داشتن پایگاه مردمی و اجتماعی جبهه پایداری هم به نظر می رسد مساله بقدری شفاف و روشن است که نیازی به اثبات نداشته باشد، چنانچه تصاویر همایش های استانی این جبهه در گوشه و کنار کشور به اندازه کافی گویا است، اما… اما آقای صابری! کاندیدای موردنظر شما در انتخابات سال 84 چندم شد که اکنون شرط داشتن پایگاه اجتماعی برای جبهه پایداری را پیوستن به جبهه متحد می دانید؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *