سال های میانی دهه هفتاد به بعد، سالهای تازه فعالیت رسانه ها در ایران بود که تکثر روزنامهها و خبرگزاری ها و سایت های خبری، فضای تازه ای را به جامعه رسانهای بخشید. در این میان، بسیاری از مدیران رسانه ها تلاش کردند از تفکر و نقش زنان در عملکرد بهتر رسانه های خود استفاده کنند که این مهم ، همواره با نقدهای مختلفی همراه بوده است. اینکه در سال های اخیر، زنان چه میزان در مدیریت رسانههای کشور نقش داشته و توانسته اند زمینه های بروز بلوغ و نبوغ خود را در رسانه ها نشان دهند و اینکه به طور کلی، جامعه رسانه ای به چه میزان آمادگی حضور زنان در خود را دارد، موضوع نشستی چالشی برای بررسی نقش زنان در رسانه های ایران شد. خانمها عذرا فراهانی مدیر مسئول ماهنامه دنیای قلم، مهراوه خوارزمی خبرنگارو روزنامه نگار، مریم باقی فعال رسانه ای و فخرالسادات محتشمیپور فعال حقوق زنان، پژوهشگر تاریخ و عضو انجمن زنان پژوهشگر تاریخ مهمان این نشست روزنامه قانون بودند که بررسی های آنها را در ادامه می خوانید:
در بررسی نقش زن در رسانه ابتدا باید نقش هر یک نسبت به دیگری سنجیده شود؛ نقش زن در رسانه و رسانه در امور زنان؛ باید دید که رسانهها تا چه اندازه توانستهاند فضای فعالیت زنان را مهیا کنند؟ زنها تا به حال چه نقشی در رسانهها داشتهاند و تا چه حد در بخشهای مدیریتی و تصمیم گیری تاثیرگذار بودهاند؟ جایگاه زنان روزنامه نگار در مطبوعات حال حاضر چگونه بررسی میشود؟
عذرا فراهانی: متاسفانه آمارهای موجود نشان میدهند که زنها نتوانستهاند نقش زیادی داشته باشند؛ چه در حوزههای مدیرمسئولی چه سردبیری و چه بخشهای دیگر. حال به هر جهت امکان دارد بخشهایی مثل بخش حقوقی یا حوادث، خبرنگار زن بیشتری نسبت به مردان داشته باشد. در واقع شاید مردان اجازه ندادهاند که زنها بتوانند نقشهای موثر و تاثیرگذاری داشته باشند. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که در چند سال اخیر تعداد خانمهایی که نقش مدیرمسئول داشتهاند نسبت به گذشته پیشرفت چشمگیری داشته اما هنوز در حوزه سردبیری اتفاق خاصی نیفتاده.
مهراوه خوارزمی: میتوان از دیدی زنانه به تولید محتوای رسانهها توجه کرد؛ اینکه زنها به تعداد بیشتری در رسانهها حضور داشته باشند تاییدکننده این مطلب نیست که نقش زنان در رسانهها به نحو بهتری مطرح شود و به تعامل بیشتری بین نهادهای زنانه و نهادهای حاکمیتی که بتوانند در حیطه زنان تاثیر بگذارند، منتهی شود. تحریریههایی که در روزنامهها و خبرگزاریها وجود دارد تعداد زیادی از زنها را به عنوان نیروی ارزان به کار گرفتهاند. زمانی که مدیریتی مردانه بر این تحریریهها حکومت میکند، زنها نمیتوانند نگاههای خود را با توجه به محتوایی که تولید میکنند ارائه دهند.
مریم باقی: حضور زنان روزنامه نگار متاثر از وضعیت جامعه است اما به دلیل اینکه قشر روزنامهنگار جزو اقشار فرهیخته است معمولا پذیرش زنان خیلی آسانتر صورت گرفته؛ ما خبرنگاران زن بسیاری داریم. طبیعتا اگر بخواهیم نسبت سنجی کنیم در سطح مدیریت رسانه نسبت کمتری از مردان دارند. ما نمیتوانیم بگوییم که به دلیل ممنوعیت و محرومیتهایی که برای آنها ایجاد شده حضور آنها کمرنگ است.
فخرالسادات محتشمیپور: اگر نگاهی تاریخی به این موضوع داشته باشیم، بحث مطبوعات و فعالیتهای مطبوعاتی به دوره مشروطه برمی گردد؛ ما از همان زمان نداهای ضعیف زنان را در رابطه با مسائل و حقوق خود و طرح مطالباتشان میشنویم؛ زمانی که مجلس شورای ملی شکل گرفت، زنان تلاش کردند جایگاه ایجاد شده خود را در مجلس پیدا کرده و مسائلشان را دنبال کنند. اما متاسفانه نه تنها از حضور در مجلس بلکه از حق رای هم محروم شدند. این بود که زمینههای دیگری را برای حضور خود جستوجو کردند از جمله مدارسی که ایجاد کردند و انجمنهایی که داشتند؛ فعالیتهای سیاسی آنها شکلی صنفی به خود گرفت، روزنامهها و مطبوعات مناسب زنان منتشر شد و قبل از آن البته مقالاتی به صورت پراکنده در حیطه زنان منتشر شده بود که به صورت کلی بود. زنان از همان دوره مشروطه پیگیر بودهاند که بتوانند از طریق تریبونی صدای خود را در وهله اول به زنان برسانند و بعد هم به مردان که برادرانی بودند که در حوزه قدرت قرار گرفته بودند و مسائل زنان میتوانست از طریق آنها پیگیری شود. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، شاهد خطابههای آتشینی از سوی زنان هستیم که وضعیت سیاسی و اجتماعی دوران خود را به نقد کشیدهاند و حتی در مواجهه با مراجعین و مجتهدین مسائلی را در باب اجتهاد مطرح میکردند و این نشان میداد که اینها پیگیر مسائل خود هستند و در طرح مطالبات خود ورزیده شدهاند.
اما سوال این است که چرا با وجود فعالیتهایی که از آن دوره شروع شده با گذشت یک سده هنوز رضایت کافی از حضور زنان در رسانه به دست نیامده؟
فخرالسادات محتشمیپور: نمیتوان گفت که این نارضایتیها صرفا به آقایان مربوط می شود، ضمن اینکه نمیتوانیم بگوییم صرفا به خانمها برمی گردد. از طرفی امکان حضور زن در رسانه فراهم نمیشود و از سوی دیگر هم شاید تلاش و جدیتی که زنان در حوزه زنان انجام دادهاند به حد کافی نبوده.
کدام بستر فراهم بود که زنان نیامدند؟ شاید سفرههایی گشوده شد اما برنتابیدند و جمع شد.
فخرالسادات محتشمیپور: اهمیت نقش زن در رسانه و اینکه ما بخواهیم انتظار بکشیم که دیگران زبان ما باشند، قلم ما باشند و قدم ما باشند نوعی خمودی و رخوت را در ما تولید میکند؛ ما باید در این زمینه پیشتاز باشیم. من در اینجا از فرمایش حضرت امام خمینی(س) استفاده میکنم که در رابطه با مسائل زنان همواره تاکید میکردند که حق گرفتنی است. حالا چرا افرادی سعی میکنند با داعیههای ارزشی و ارزش مدارانه راه را بر زنان ببندند؟ بنیانگذار جمهوری اسلامی این حق را برای زنان قائل بود که خود آنها حقوقشان را مطالبه کنند.
مریم باقی: دوران مشروطه که زنان فعالیت خود را شروع کردند، ظلم و استبداد بر جامعه حاکم بود و تا زمانی که در جامعه استبداد وجود داشته باشد و کرامت انسانی مورد احترام قرار نگیرد، دستیابی به حقوق زنان بعید به نظر میرسد. من فکر میکنم ریشه اصلی مشکل زنان به بحث توسعه برمیگردد؛ هر جا که توسعه نیافتهتر است حقوق زنان کمتر مورد توجه قرار میگیرد به همین دلیل باید تا حدی همه جانبهتر به مسائل نگاه کرد؛ توسعه از منظراقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… مطرح است و طبیعی است که با رشد توسعه، حقوق زنان هم ارتقا پیدا میکند. البته این به معنای مطرح نکردن این مشکل نیست؛ زنان باید پیگیر باشند و مطالبات خود را به صورت خاص داشته باشند.
عذرا فراهانی: عملکرد ضعیف زنان در رسانه دقیقا متاثر از جامعهای است که ما در آن زندگی میکنیم، جامعهای که زنان را ضعیفه مینامد و در بسیاری از جاها زن را با نام فرزند پسر میخوانند.
یکی از مشکلاتی که- به زعم بسیاری از جامعه شناسان- به ویژه در ماههای اخیر بر سر راه زنان به وجود آمد بحث تفکیک و جداسازی زنان از مردان در محلهای کاریشان بود. در شرایطی که صدای مردان از زنان بلندتر است، اگر زنان خود اقدام به تولید رسانههایی مختص خودشان کنند آیا خود را از مردان جدا نکردهاند؟ در بحث زن و رسانه آیا نگاه ما نگاهی جنسیتی است؟
باقی: فکر میکنم عبارت بهتری که باید به کار ببریم نگاه برابری جنسیتی است. به این دلیل که من از منظر حقوق به مسائل زنان نگاه میکنم شاید نگاهم بیشتر معطوف به برابری حقوقی است. اما اینکه ما به طور اختصاصی میتوانیم نشریاتی برای زنان داشته باشیم یا خیر، فکر میکنم تا زمانی که مشکلات زنان در مسائل مختلف وجود دارد و حتی قانونگذاران ما قوانینی وضع میکنند که به طور واضح برخلاف حقوق زنان است، نیاز است که نه تنها مجلات اختصاصی زنان بلکه صفحات اختصاصی هم برای آنان داشته باشیم. البته باید به نکتهای هم اشاره کنم که الزاما هر نشریهای که به زنان اختصاص دارد نگاهش نگاه مطلوب زنان نیست. برای نمونه در نشریهای که برای زنان منتشر میشد، ستونی بود که توضیح میداد چطور زنان روز خوبی را برای همسر خود داشته باشند؟ برای او غذا بپزند، در خانه بمانند، آن روز خودشان را از یاد ببرند و البته این را خطاب به همسر گفته بود؛ چه مرد و چه زن که مشکلی نبود اما وقتی مخاطب زن باشد مشکل پیش میآید؛ نگاه ما به همسر سیادت یکی بر دیگری نیست؛ نگاه ما همیاری است. باید گفت بسیاری از زنانی هم که در مجلس حضور دارند الزاما نگاه حمایتی به زنان ندارند. منظور من این است که آن نگاه مهم است نه نفس حضور زنان و داشتن مجلات اختصاصی در حوزه زنان.
خوارزمی: این یک ایده آل مطلوب است که ما رسانهای داشته باشیم که به همه مسائل از تمام وجوه بپردازد و در کنارش مسائل زنان را هم پوشش بدهد. اما واقعیت این است که هر کدام از نشریات و رسانهها اولویتهای حاکم بر مدیریت دارند که محتوا را تعیین میکند. ما ناچار هستیم فرصتهای خاص خودمان را ایجاد کنیم. فعلا چارهای نیست. در یک سال گذشته، شاهد بازگشت برخی از رسانههای ویژه زنان بودیم و ما امیدواریم که از حمایتهای دولت در حوزه نهادهای مرتبط با زنان هم برخوردار شویم.
محتشمیپور: نگرش جنسیتی باید باشد تا زن را در جایگاه واقعی خود نگه دارد. جنسیت یعنی موقعیت اجتماعی زن اما ما به هیچ وجه دنبال این نیستیم که جداسازی کنیم؛ مگر میشود شما نیمی از جامعه را در خانه گذاشته و درش را ببندی و به بقیه بگویی بفرما این گوی واین میدان! این میشود چیزی معلول و کج و کوله. مثل این است که پرنده ای یک بال داشته باشد؛ نمیتواند بپرد. زن و مرد، چیزی که قرآن میگوید، خدا میگوید و پیغمبر(ص) میگوید در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند؛ زن بدون مرد و مرد بدون زن معنا ندارد و به تکامل نخواهند رسید. اگر نگاه متحجرانه اقلیتی که سعی میکند خود را حاکم نشان دهد را دنبال کنیم هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. باید جایگاه ما تعیین شود؛ دری را که امام به روی جامعه گشود احدی نمیتواند ببندد هر چقدر هم پرقدرت باشد. انقلاب اسلامی در خانهها را باز کرد، چه کسی میتواند دوباره زنان را به خانه برگرداند؟