جناب آقای سلطانی فر
معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی
با سلام
کار در یک سازمانی که همیشه حیاط خلوت دولتها بوده و همه اش سیاسی و تابلوی فرهنگی دارد، جگر شیر می‌خواهد،
بگذار به قول بیهقی لختی قلم را بگریانم، این بار در غم بی صاحبی مازندران،
۱- آیا می‌دانید که ما در مازندران موزه نداریم؟ آنچه را که آمار می‌دهند و گزارش می‌کنند یک شوخی تلخ است؟
۲- آیا می‌دانید که ساری تنها مرکز استان بدون موزه کشور است؟
۳- آیا می‌دانید که ما بالای سیزده هزار قطعه آثار تاریخی بالای هزار سال در انبار میراث در ساری داریم؟
۴- آیا به شما گفتند که تا حالا چندین بار ساختمان موزه ساری را کلنگ زدیم؟ فقط بازی بود، کلنگ بازی بود؟
۵- آیا شما مطالعه کردید که چطور شد صدها میلیون تومان برای تهیه نقشه های صدها صفحه‌ای موزه ساری هزینه شد، پس این موزه کجاست؟ توی هوا بود که هزار صفحه نقشه اجرائی کشیدند؟ نقشه ها را من دارم!! از خجالت به شما نشان نمی دهند!
۶- آیا شما پرسیدید که چه شد؟ مازندران اگر بالای ده میلیون گردشگر دارد، پس اشتغال آن کجاست؟ مگر صنعت گردشگری اشتغال ساز نیست، پس در مازندران چرا اشتغال سوز و سرمایه سوز شد، یعنی چه که ویلا داریم ….. و هزار کوفت و زهر مار داریم؟…
۷- آیا به شما گفته شد یا نه؟ و شما پرسیدید یا نه؟ که مازندران در این ۳۵ سال چند کارگاه صنایع دستی از دست داد و خراب کرد؟ چند ده و چند صد اثر تاریخی از بین رفت؟ هر ماه چند اثر تاریخی ثبت ملّی در مازندران ویران میشود؟ آیا این آمارها را دارید؟ وهم اکنون چند اثر تاریخی ثبت ملّی زباله دانی و مرکز معتادین است؟بیائید من شما را در قلب همین شهر نشان بدهم.
۸- آیا می دانید که این میراث در تمام مازندران کدام اثر تاریخی و ثبت ملّی را ساخت و اداره کرد و جاذبه فرهنگی گردشگری پدید آورد؟ میراث آمار بدهد! اگر راست می گوید، امّا آمار سازی نکند.
۹- اگر مسجد فرح آباد ساری را به شما گزارش می‌دهند من به شما می‌گویم، این مسجد، شبها طویله گاوها می‌شد، مهندس کشاورزیان و دکتر بزرگ نیا۲۰سال قبل دلشان سوخت و برای نجات مسجد از این بی حرمتی آن روزگار چهار صد میلیون تومان اعتبار استانی دادند، و هنوز این مسجد بعد از دهها سال آماده نشد، چرا؟
۱۰- آیا به شما گزارش شد که ما از دست داشتن اداره میراث فرهنگی چه خونها که نمی‌خوریم؟ و آرزوی ما شد که ما این سازمان را نداشته باشیم تا تکلیف مردم و دیگر ارگانها روشن شود که باید به میدان بیایند.؟ بلال بمیرد اذان گو هست.
۱۱- آقای معاون رئیس جمهور اینجا اصفهان نیست، اینجا مازندران است، ما، دریا، جنگل، چشمه- رودخانه- دریاچه‌های پشت سدّ، حمام- بازار- مسجد- تکیه- امامزاده- خانه‌های قدیمی، برج‌های تاریخی، بناهای آرامگاهی، پارک جنگلی، زبان، غذا، لباس، مراسم آئینی، تنوّع غذائی، تاریخ، فرهنگ، ادب، همه و همه را با هم یکجا داریم، امّا این میراث مانع اصلی ما از روز اول شد، من که از شخص آقای دکتر بزرگ نیا گله ندارم، او یک چهره فرهنگی شایسته‌ی استان من است، او هم خود زنی کرد، مثل شما، فداکاری کرد، بزرگ نیا اهل قلم و ادب در این میراث فرهنگی؟؟ سنگ بنای این سازمان از ازل بر سیاست بازی گذاشته شد.
۱۲- فقط یک مورد بگویم که ما در دنیا دو تا چشمه ویژه داریم که خیلی زیباست، یکی در ترکیه، یکی در ساری، به نام چشمه سورت؟ اگر به سورت بروی و ببینی حتماً یک شکم سیر گریه خواهید کرد. من می‌گویم آنجا نروید که خطر حمله قلبی برای شما خواهد داشت.
آقای سلطانی فر،
شما بگو، من به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خویش را؟؟؟ شما بگو!!
بگو، حرف بزن، دلم دارد پاره میشود، خسته شدم، دهها سال است که برای مظلومیت مازندران دارم فریاد می‌زنم، حرفی بزن، بیا یک کاری بکن، بیا برون سپاری کن، برای چشمه سورت که زیر ساخت لازم را ندارد حتماً دولت باید به میدان بیاید.
امّا خیلی از جاهای ثبت ملّی شده را به شهرداریها، بخش خصوصی، بدهید، شما نظارت کنید، باز کارکنان میراث کار شکنی نکنند، آزار نرسانند،اصلاً یک واحد مستقل از میراث برای این کار درست کنید، بخش خصوصی باز سازی کند، عوارض بگیرد، نگاهداری کند، سرمایه گذاری کند، حالا که شکر خدا، بودجه عمرانی ما دارد ته می‌کشد، نفت هم انشا… خشک بشود، بیائید در حوزه میراث با اقتصاد غیر نفتی کار کنیم، مگر ترکیه با گازوئیل لیتری بالای ۵۰۰۰تومان صادرات میوه و سبزی ندارد که کشاورز ما با گازوئیل ۱۵۰تومانی هم قادر نیست!! حالا در بخش گردشگری سالم و فرهنگی شما مدیریت کنید که هم این ننگ ویران شدن آثار تاریخی از دامان همه ما زدوده شود وهم اشتغال پایدار و با ارزش مطابق ارزشهای فرهنگی ما درست شود. آقای سلطانی فر مازندران را دریابید، مازندران را باور کنید، مازندران آباد برای همه ی ایران خوب است، مازندران به کمک و دلسوزی و آگاهی شما نیاز دارد.
با احترام- حسین اسلامی