گروه شوک: پسرک در کوچه بازی می‌کرد که پدر و برادرش را دید.
ذوق خاصی در چهره «محمدامین» کوچولو به چشم می‌خورد، پدر وعده‌ ماشین سواری داده بود.
مادر چشم به راه بود که صدای جیغ و شیون از خانه پدر شوهرش در همسایگی‌شان شنیده شد وقتی شنید خانه خراب شده است باور نمی‌کرد پدر مهربانی دو کودک‌شان را کشته باشد.
غروب جمعه 12 دی ماه سال جاری پدری جوان همراه دو کودک خردسالش سوار بر خودروی سفیدرنگ برای تفریح از خانه خارج شدند و دقایقی بعد خودرو به سمت کلانتری 11 رامهرمز رفت و زمانی که پدر با چهره‌ای آشفته پای در کلانتری گذاشت از ماجرای هولناکی پرده برداشت.
«علی» 30 ساله به مأموران گفت: دو کودک خردسالم را به بهانه تفریح و گردش در روز تعطیل سوار خودروی برادرم کردم و در مسیر هر دو را خفه کردم تا دیگر شاهد اختلافات خانوادگی‌ام نباشند.
همین ادعاها کافی بود تا مأموران خود را به خودروی این مرد برسانند و با صحنه دلخراشی روبه‌رو شوند.
دو کودک 3 و 6 ساله کنار هم روی صندلی عقب به خواب ابدی رفته بودند و تحقیقات نشان از خفه شدن این دو برادر داشت.
پدر خشمگین که عریضه‌نویس دادگستری است در اعترافاتش گفت: مدتی است که با همسرم اختلاف پیدا کردم و چون قصد طلاق گرفتن دارم تصمیم گرفتم بچه‌هایم را بکشم تا در این جدایی سرنوشت آنها تیره و تار نشود.
مأموران در گام نخست تحقیقات به سراغ مادر جوان رفته و متوجه شدند وی از این جنایت بی‌اطلاع بوده است.

گفت‌وگو با دادستان رامهرمز
«ناصر غلامی» دادستان رامهرمز درباره جزئیات این جنایت پدرانه به شوک گفت: پدر جوان ادعا کرده به خاطر اختلاف و درگیری با همسرش دست به این جنایت زده است.
وی افزود: عامل این جنایت در شرایط روحی خاصی قرار دارد تا جایی که وقتی بازپرس پرونده قصد داشته وی را به مراسم تشییع جنازه بچه‌هایش ببرد پدر بی‌رحم با خونسردی گفته آدم ضعیفی هستم و می‌خواهم تنها باشم و اگر بچه‌هایم زنده می‌ماندند دوباره اقدام به کشتن آنها می‌کردم.
وی ادامه داد: روز حادثه همسر علی پس از 20 روز قهر به خانه بازگشته بود اما شوهرش به بهانه تفریح و گردش بچه‌ها را از خانه بیرون برده و برای این دو قتل از خودروی برادرش استفاده کرده است.
دادستان غلامی گفت: متخصصان پزشکی قانونی در نظریه‌های ابتدایی اعلام کردند که عامل این جنایت از سلامت روحی و روانی کاملی برخوردار است اما برای اطمینان بیشتر تصمیم بر آن است که علی دو هفته در بیمارستان روانی تحت نظر قرار گرفته شود تا نتیجه نهایی اعلام شود.
دادستان رامهرمز ادامه داد:‌ متأسفانه در مواقعی که بین زن و شوهر اختلاف شروع می‌شود هیچ یک از آنها به مراجع قضایی مراجعه نمی‌کنند تا به صورت کارشناسانه چاره‌جویی کنند.
وی افزود: اختلافات زن و شوهر تنها باعث آسیب‌پذیری برای فرزندان می‌شود که بیشتر کودکان خردسال تحت تأثیر این آسیب‌های روانی قرار می‌گیرند.
دادستان غلامی افزود: اگر اختلافاتی بین زن و شوهر صورت می‌گیرد که باعث ترک یکی از آنها از خانه می‌شود باید حتماً موضوع را با دادستانی مطرح کرد تا با ارائه مشاوره یا معرفی مشاوران از بروز چنین حوادث تلخی جلوگیری کنیم.
«آمنه» 23 ساله که هنوز باور ندارد بچه‌هایش در حادثه‌ای هولناک کشته شده‌‌‌اند با صدایی لرزان و گریان به شوک گفت زندگی خوبی با علی داشتم و هیچ اختلافی بین ما وجود نداشت.
وی افزود: عصر جمعه بود که علی ادعا کرد می‌خواهد با خودروی برادرش بچه‌ها را برای تفریح بیرون ببرد.
پسرم احمدرضا سه ساله همراه پدرش از خانه بیرون رفتند و محمدامین نیز که در کوچه بازی می‌کرد با آنها سوار خودروی عمویش شد.
چند ساعتی گذشت و خبری از شوهر و بچه‌هایم نشد. نگران بودم تا اینکه پلیس به در خانه‌مان آمد و خواست همراه آنها به کلانتری بروم که ناگهان خودروی پلیس دیگری به سمت مان آمد و ادعا کرد که علی به خاطر درگیری در کلانتری است و نمی‌خواهد شما با ما بیایید.
آمنه ادامه داد: وقتی سراغ بچه‌ها را گرفتم مأموران گفتند که آنها هم در کلانتری هستند و همگی خواهند آمد، آنها مرا به آرامش دعوت کردند.
دلشوره عجیبی داشتم و به داخل خانه برگشتم تا اینکه دقایقی بعد صدای جیغ و فریاد از خانه پدرشوهرم که نزدیکی‌مان است به گوش من رسید، با عجله خودم را به خانه‌شان رساندم.
چهره پدرشوهرم پریشان بود و وقتی مرا دید، گفت که «علی» تصادف کرده و بچه‌ها مرده‌اند ولی دقایقی بعد گفت که علی بچه‌ها را به قتل رسانده است.
وی افزود: نمی‌دانم چرا علی دست به این کار زده است چون ما با هم زیاد اختلافی نداشتیم مثل همه زن و شوهرها گاهی دعوا می‌کردیم و هربار با هم اختلاف داشتیم علی به من زنگ می‌زد یا برادرش را سراغم می‌فرستاد تا به خانه برگردم.
وی در پایان گفت: ما با هم مشکلی نداشتیم، پدرشان همیشه برای بچه‌ها هرچه می‌خواستند می‌خرید، هیچ‌گاه از علی نمی‌گذرم چون بچه‌هایم را بی‌گناه کشت.

کارشناسی پرونده

قتل‌های خانوادگی

دکتر جعفر بای محقق و کارشناس آسیب‌های اجتماعی

اعضای خانواده در یک کانون گرم و صمیمی نهاد خانواده را شکل می‌دهند اما گاهی بروز مشکل باعث پیدایش رفتار ناهنجاری می‌شود که وجدان عمومی را به درد می‌آورد و تنش را در جامعه زیاد می‌کند. در این حادثه تلخ و هولناک پدر خانواده در حل مسأله ناتوان بوده و به همین خاطر دست به پاک کردن صورت مسأله زده است. او با تصور غلطی که چون والد فرزندان است، می‌تواند هر جنایتی را رقم بزند در یک اقدام خشن و ضد‌انسانی دو طفل معصوم را به نابودی کشاند.  قاعده این است که اعضای خانواده باید حلال مشکلات و پشتیبان یکدیگر در گرفتاری‌ها باشند و زمانی که مشکلی متوجه بخشی از خانواده شد با همدلی آن مسأله را حل کنند. در این پرونده دردناک پدر خانواده که می‌خواهد ستون اصلی و حلال مشکلات و تکیه‌گاه سایر اعضا باشد، وقتی با بروز کوچک‌ترین مشکلی از مسیر زندگی خارج شد، همه افراد را گرفتار پنداشته و به غلط نسخه درمان را نابودی دانسته و دچار چنین خطای نابخشودنی شده است و قتل خانوادگی را رقم زد.
گاهی انسان‌ها به دلیل شدت عصبانیت در حالت جنون آنی به اقدامی دست می‌زنند که فاجعه می‌آفرینند و جبران‌ناپذیر است. اگرچه پس از مدتی فرد بشدت پشیمان می‌شود اما وی راه به جایی نخواهد برد و گاه درصدد انتقام از خود و انتقامجویی از جامعه بر‌می‌آید.
در شرایطی که افراد دچار مشکلات یا گرفتاری می‌شوند باید عصبانیت خود را مدیریت کنند و با افزایش آستانه تحمل و صبر به جای بروز رفتار خشن، آرامش خود را حفظ کنند و تصمیم آنی نگیرند. در چنین مواقعی نیز همگی باید به کاهش تنش و کمک به حل مسأله اقدام کنند و باعث تشدید بحران نشوند و به عنوان یک پشتیبان افراد درگیر را یاری کنند. در این پرونده، خانواده زن و مردی که با هم اختلاف داشتند می‌توانستند به کمک دختر و پسرشان بیایند تا این حادثه تلخ رخ نمی‌داد.
در چنین شرایطی تنها نظاره‌گر بودن و بی‌تفاوتی مؤثر نخواهد بود. این پدر خشن راه‌حل‌های فراوانی را پیش‌رو داشت که می‌توانست امروز در جایگاه قاتل فرزندانش قرار نگیرد و با خشونت و بی‌رحمی پسرانش را خفه نکند. این مرد اگرچه در شرایط عادی نبود اما می‌توانست با کمک گرفتن از فردی آگاه و باتجربه اختلاف خانوادگی‌اش را حل کند. مطمئناً طلاق گرفتن و از هم پاشیدن خانواده شرایط بهتری از اکنون آنها بود.
این پدر سنگدل با تصور غلطی گمان می‌کرده چون فرزندانش را وارد این دنیا کرده است می‌تواند هر زمان که اراده کند آنها را حذف کند در حالی که فرزندان بی‌گناه فرد مستقلی بودند و می‌توانستند افراد مفیدی برای جامعه باشند. پدر و مادر تنها مسئول تربیت صحیح فرزندان هستند نه مرگ آنها!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *