براساس مسلمات كيفري ماهوي؛ هيچ جرمي بدون مجازات نمي ماند. اين اصل هم در حقوق غرب و هم حقوق اسلامي مورد قبول حقوق دانان است.
در مورد فتنه و آثار و تبعات آن در قرآن، فقه و حقوق اسلامي بسيار به آن پرداخته شده است. اين واژه در اصل از وزن (فتن) گرفته شده كه به معني قرار دادن طلا در آتش، براي ظاهر شدن خوبي آن از بدي است. كلمه فتنه در قرآن به كرات و با معاني مختلفي به كار برده شده است مانند آيه سوره ۲ عنكبوت كه فتنه در آن به معني آزمايش آمده و گاهي هم در قرآن به معاني فريب دادن ديگران، گمراهي، شرك پرستي و بلا و عذاب معني شده است (در اين مورد رجوع كنيد به آيات ۴۱ سوره مائده و آيه ۲۷ سوره اعراف.) اما در اصطلاح لغوي برخي لغت دانان براي آن معاني ديگري آوردهاند و آن را معادل ناسپاسي، رسوايي، ديوانگي، بي ديني، ننگ، خفت دانسته اند. به هرحال چيزي كه محرز است اينكه معناي غالب فتنه در عرف همان آشوب و دسيسه و گمراه كردن ديگران مي باشد.
در مورد فتنه همان طور كه در فوق به آن اشاره شد، آيات زيادي در قرآن به آن پرداخته ولي به نظر نگارنده اهم ترين آيه در قرآن كه به آثار و تبعات خطرناك بودن فتنه نازل شده؛ آيه مقدس الفتنة اشد من القتل است زيرا از ديدگاه حقوقي هيچ جرمي بالاتر از قتل نيست. به طوري كه در قرآن، شارع مقدس بيان مي دارد؛ هركس يك نفر را بكشد مانند اين است كه تمام مردم را كشته است. و باز همانطور كه محرز است مجازات هيچ جرمي مانند مجازات قتل نفس سنگين نمي باشد زيرا مجازات در نظر گرفته شده از سوي خداوند متعال در اين جرم قصاص است (آيه شريفه القصاص الحياة يا اولي الباب) حال با همه اين توضيحات در مورد قتل، مشاهده مي گردد كه در همين قرآن مقدس با توجه به آيه فوق جرمي اشدتر از قتل هم وجود دارد و آن فتنه است. در پاسخ به اين سؤال كه چرا فتنه اشدتر از ديگر جرائم مي باشد، شايد بتوان گفت: فتنه در زمره جرائم سياسي است كه موجب از بين بردن امنيت و آسايش مردم مي گردد. در واقع بزرگترين موهبت الهي به انسان بعد از حيات، امنيت و آسايش است كه فتنه اين نعمت الهي و خدادادي را سلب مي نمايد.
در بالا به اين نكته اشاره كرديم كه فتنه در زمره جرائم سياسي است. اما خود جرم سياسي چيست؟
در تعريف جرم سياسي تعريفي درهيچ قانوني صورت نگرفته ولي به نظر برخي حقوقدانان آن ميتواند عبارت باشد از هرعمل مجرمانه اي كه انگيزه ارتكاب آن سرنگوني نظام سياسي و اختلال در مديريت سياسي كشور است. در اصطلاح فقهي جرم سياسي يا بغي به عملي گويند كه گروهي از مسلمانان از تشكيلات زمان و اطاعت ولي امر مسلمين دراثر شبهاتي كه براي آن بوجود آمده، خارج گردند و به اختيار اقداماتي را انجام دهند خواه اين عمل از راه افساد في الازض، محاربه ويا جنگ مسلحانه با حكومت اسلامي و خواه هر امور ديگري صورت گيرد.نكته مهم در مورد جرم سياسي اين است كه اين جرم وقتي به عنوان جرائم عليه امنيت كشور به شمار مي رود كه براي بدست آوردن مال و مقام دنيوي و منافع شخصي باشد و هنگامي منفور بودن اين جرم نمايان مي-گردد كه به قصد اختلال در حكومت اسلامي و خارج شدن از امر ولي مسلمين باشد.
مجازات براي اين نوع جرائم چيست؟
براساس مسلمات كيفري ماهوي؛ هيچ جرمي بدون مجازات نمي ماند. اين اصل هم در حقوق غرب و هم حقوق اسلامي مورد قبول حقوق دانان است. در قانون مجازات اسلامي ايران مصوب ۱۳۷۵ با توجه به اين اصل به مجازات بزهكاران پرداخته شده است. در مورد مجازات مجرمين عليه امنيت كشور در فصل اول كتاب پنجم در مواد مختلف، مقرراتي مصوب گرديده است. ماده ۴۹۸ يكي از اين مواد است كه اشعار داشته؛ تشكيل دسته يا جمعيت با هدف برهم زدن امنيت كشور موجب حبس از دو تا ده سال است و اگر علاوه بر اين مورد همكاري با دولت متخاصم (دولتي كه دشمن جمهوري اسلامي ايران است مانند آمريكا) صورت گرفته باشد بر اساس ماده ۵۰۸ به مجازات محارب محكوم مي گردد مگر آنكه در دادگاه صالح، مجرم محارب شناخته نشود كه مستلزم حبس از يك تا ده سال خواهد بود.
با مروري بر تاريخ درمي يابيم دربعضي موارد فتنه گرها براي گمراه كردن مردم تشكيلاتي را راهاندازي كرده و يا براي براندازي حكومت از كشورهاي متخاصم، كمك هاي مادي دريافت كرده و هدف نابود كردن نظام را داشته اند. حال با توجه به اين توضيحات آيا مجازات فتنه گران در بر انداختن حكومت اسلامي كمتر از مجازات محارب خواهد بود؟
يادداشت خود را با سخن زيبايي از امام صادق (ع) به پايان مي رسانيم. ايشان مي فرمايند؛ كسي كه حقيقت را از طريق قرآن نشناسد از گزند فتنه ها بر كنار نماند (ميزان الحكمه، حديث ۱۶۵۸۶) با توجه به اين سخن امام معصوم كساني كه روز عاشوراي حسيني در حكومت اسلامي ايران به خيل هل هله كنان يزيدي پيوستند، حقيقت قرآن و ولايت اسلامي را درك نكرده و در روز محشر از زيانكارن خواهند بود.
امير رضا دهقان – كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسي