بشریت در فراق رحلت رسول اعظم و مکرم اسلام و بهترین موجود عالم امکان یتیم شد. پیامبر (ص) از خود دین و مکتبی برجای گذاشت که بعد از گذشت 14 قرن روز به روز شکوفا و پاینده و جاویدان‌تر می‌شود و هر روز بر خیل عاشقان و پیروانش در سراسر گیتی افزود می‌شود.

 

ایسنا، بیست و هشتمین روز از ماه صفر مصادف است با رحلت جانگداز پیامبر ختمی مرتبت. پیامبر رافت و مهربانی و بنیان‏گذار حکومت اسلامی و نخستین معصوم در دین مبین اسلام، حضرت محمد (ص) در روز جمعه، هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل برابر با سال 570 میلادی (به روایت شیعه) متولد شدند و بیشتر علمای اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‌‏اند.

 

مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودی کنونی) محل تولد حضرت است. پدرش عبدالله بن عبدالمطلب و مادر گرامی حضرت، آمنه، دختر وهب بن عبد مناف است؛ این بانوی جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشی، کم‏ نظیر و سرآمد همگان بود.

نخستین زنی که افتخار همسری حضرت محمد (ص) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگی با این بانوی بزرگوار ازدواج کرد.

 

 

لحظه وداع پیامبر با حضرت زهرا(س)

 

لحظات غمباری است. حال رسول خدا (ص) رو به وخامت است. نزدیکان در کنار بستر ایستاده‌اند. حضرت زهرا (ع)هم آنجاست. او با چشمانی اشکبار لحظات واپسین حیات پدر را نظاره می‌کند سپس با صدایی که به سختی از سینه بیرون می‌آید، می‌فرماید: “دخترم؛ فاطمه ام! هم‌اکنون این آیه از قرآن را بخوان: «محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‏‌گردید؟ …»”

 

سپس فرمود: “دخترم نزدیک بیا و آن قدر نزدیک بیا که جز تو کسی صدای مرا نشنود.” سپس زمزمه‌ای در گوش فاطمه (ع) فرمود که او گریان شد. مجددا در گوش او زمزمه‌ای دیگر فرمود که در این لحظه فاطمه (ع)شادان شد؛ آنچنان که خنده بر لبان مبارکش نقش بست. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند: «در همین درد می‌میرم» و در باب شادی و تبسم‌اش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق می‌شود» و این بود که من تبسم کردم و در لحظات واپسین عمر پیامبر(ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین(ع) قرار داشت.

 

رحلت یا شهادت حضرت رسول(ص)

 

در خصوص صحت و عدم صحت اقوال درباره رحلت و یا شهادت پیامبر(ص) نمی‌توان قضاوت کرد، زیرا داوری درباره مسایل تاریخی مبهم، مشکل است. از متون تاریخی استفاده می‌شود که پیامبر توسط زن یهودی مسموم شده است. حال پیامبر(ص) در اثر مسمومیت از دنیا رفت یا نه، مشخص نیست. در خصوص این که به پیامبر(ص) شهید گفته نمی‌شود، شاید بدان جهت باشد که مسایل تاریخی ابهام دارد و یا سند برخی از روایات اشکال دارد.

 

پس از رحلت پیامبر(ص) حضرت علی(ع) جسد مطهر پیامبر(ص) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر(ص) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد و این شخص جز علی(ع) کسی نیست. سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود. فرمود: «پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا(ص) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمان‌ها قطع شد… اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمی‌کردید، آنقدر گریه می‌کردم که سرچشمه اشک را می‌خشکانید».

 

در ادامه به احادیثی گهربار از حضرت رسول (ص) اشاره می‌کنیم:

 

* روزی شیطان در جلوی موسی (ع) ممثل شد پس موسی (ع) به شیطان گفت کدام گناه است که چون فرزند آدم مرتکب آن می‌شود تو بر او مسلط می‌شوی شیطان گفت وقتی که از خود راضی باشد و عمل‌های خیر خود را بسیار شمارد و گناهانش در چشم او اندک نماید.

 

* آنگاه که از بوستان‌های بهشتی عبور می‌کنید خود را از نعمت‌های آن اشباع و بهره مند سازید عرض شد: بوستان‌های بهشت کجاست؟ فرمودند حلقه‌ها و جلساتی که در آن فضائل و احادیث ما خاندان مطرح می‌شود.

 

*آدمی تحت تاثیر رفیق خویش است و از روش او پیروی می‌کند البته هرکدام از شما باید در انتخاب دوست دقت کند و ببیند با چه کسی دارد طرح رفاقت و دوستی می‌ریزد.

 

*زیاد وضو بگیرید و همواره طاهر باشید که خداوند به این سبب عمرتان را طولانی می‌کند و اگر توانائی دارید شب و روز با وضو باشید چه آنکه اگر در حال طهارت از دنیا بروید در صف شهداء خواهید بود.

 

*کسی که در دنیا چشم‌هایش را از نگاه به نامحرم پر کند خداوند در روز قیامت چشم‌هایش را با میخ‌های آتشین پر از آتش کند تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی شود سپس او را به جهنم برند.

 

منابع:

 

شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص ۹۷ و ابن سعد، الطبقات، ج ۲، ص ۲۱۴.

 

ابن هشام، السیرة النبویة، پیشین، ج ۲، ص ۶۵۴ و ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج ۲، ص ۲۱۶.

 

شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص ۹۷.

 

ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج ۲، ص ۳۳۴، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۲۵.

 

ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج ۲، ص ۱۹۰.

 

الشهرستانی، عبدالکریم؛ ملل و نحل، ترجمه و تصحیح سید محمدرضا جلالی نائینی، چاپ سوم، ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۳ و طبری، محمد بن ‌جریر؛

 

تاریخ‌الأمم ‌و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۵۲، ج ۳، ص ۴۲۹.

 

ابن حبل، احمد؛ مسند احمد، دارصار، بیروت، ج۱، ص ۳۵۵.

 

ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین،ج ۲، ص ۲۳۶

 

نهج البلاغه صبحی صالح، خطبۀ ۱۹۷.

 

عین الحیوة صفحه 182

 

الحدیث جلد 2 صفحه 48

 

اسماء الحسنی صفحه 250

 

ثواب الاعمال صفحه 338

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *