حمید صبری، مردی که هماکنون 53 ساله است، برای نجات اهالی روستای گزانه آمل دچار سوختگی 50 درصد شد اما امروز او و کاری که انجام داده، به ورطه فراموشی سپرده شده است.
دهقان فداکار و معلمهایی که جانشان را برای نجات دیگران به خطر انداخته و در این راه جان خود را از دست دادند، از آن آدمهایی هستند که یادشان جاودانه خواهد بود و شاید به این دلیل است که کارشان دیده شده و برای همیشه در اذهان مانده است.
قصه امروز «حمید صبری» که برای نجات اهالی یک روستا دچار سوختگی 50 درصدی شده، از آن دست واقعیتهایی است که اگر گفته نشود به مرور زمان از یادها خواهد رفت.
نمیدانیم که چرا ایثار این مرد به چشم نیامد و یا کسی نخواست که بداند او چه کرده است؛ امروز او مانده است و بدنی سوخته با زندگی بر باد رفته و بدهی سنگین و همسر و فرزندانی که هر روز با دلهره و نگرانی، چشم به التیام دردهای مرد خانه دوختهاند.
* مردی که قربانی یک بیاحتیاطی شد
حمید صبری راننده نفتکش شرکت نفت شرق تهران است و در 12 بهمن ماه سال 91 هنگام تخلیه نفت در شعبه نفت روستای «گزانه» از توابع بخش لاریجان شهرستان آمل به دلیل بیاحتیاطی مسئول شعبه دچار سوختگی شدید میشود و اکنون پس از حدود دو سال از آن اتفاق، خانوادهاش همچنان درگیر مسائل درمان وی هستند.
به دلیل مساعد نبودن شرایط جسمی و روحی این مرد، همسرش «ز.کیانی» به خبرنگار فارس در آمل، گفت: همسرم 30 سال است که شغل رانندگی دارد، تا چند سال پیش یک مینیبوس داشت اما آن را برای تهیه مسکن مهر فروخت و به عنوان راننده در شرکت نفت شرق تهران مشغول کار شد.
این زن دردمند درباره ماجرای آتشسوزی که منجر به مشکلاتی برای همسرش و به دنبال آن برای زندگی آنان شد، گفت: بهمن 91 بود که همسرش به اتفاق مسئول شعبه نفت گزانه در حال تخلیه نفت از تانکر به مخزن شعبه بودند، براثر بیاحتیاطی مسئول این شرکت، مقداری زیادی نفت روی لباس همسرم پاشید و آن فرد نیز بدون هیچ توجهی به مسائل ایمنی آتش روشن کرد.
وی بیان داشت: شوهرم در حالی که آتش گرفته و سوخته بود، به سرعت به سمت تانکر دوید تا تانکر را از شعلههای آتش دور کند، او در همان حالت، شلنگ را از مخزن خارج میکند تا تانکر آتش نگیرد و اهالی گزانه آسیب نبینند اما دستش صدمه دید.
وی درباره مشکلی که برای همسرش افتاد این گونه میگوید: سوخت اصلی مردم لاریجان نفت است، شعبه شرکت نفت روستای گزانه نیز 22 سال است که راهاندازی شده اما در این مدت، هنوز یک دستگاه آتش خاموشکن ندارد.
همسر حمید صبری اظهار داشت: برای تامین هزینههای درمان همسرم از خیلیها پول قرض گرفتیم و نگران بدهکاریها هستم.
کیانی اضافه کرد: شعبه نفت گزانه در بالادست این روستا قرار دارد یعنی وقتی تانکر حامل نفت برای تخلیه در کنار شعبه میایستد، در پاییندست آن به راحتی میتوانیم روستا را ببینیم و اگر اتفاقی مانند واژگونی تانکرِ سوخت رخ بدهد، جان اهالی به خطر میافتد.
* نبود وسایل اطفای حریق در شعبه نفت «گزانه»
کیانی اظهار داشت: هیچ وسیله ایمنی برای خاموش کردن آتش نبود، با اورژانس تماس گرفته میشود و به موقع هم میرسند، آن روز پنجشنبه بود و همسرم را به درمانگاه گزانه انتقال دادند و پس از آن به تهران منتقل و دو ماه در بیمارستان مطهری بستری بود، روزی یکمیلیون و 260 هزار تومان نیز پول آمپول پرداخت میکردیم.
همسر حمید صبری گفت: اکنون دیگر چیزی نداریم که برای همسرم هزینه کنم، با دو فرزند در زیرزمین نمدار زندگی میکنیم و شرایط سختی داریم، شرکت نفت هم به ما هیچ کمکی نکرد.
* دیگر نمیتوانیم هزینه درمان همسرم را تامین کنیم
وی درباره آخرین وضعیت همسرش اظهار داشت: دو ماه پیش همسرم دوباره عمل جراحی شد و 12 میلیون تومان برای عمل کتفش پرداخت کردیم؛ چون موقع آتش گرفتن همسرم را هل دادند، 6 بار پاهایش را جراحی کردند، پیوند پوست روی قسمتهای سوخته بدنش انجام شده، دو تا از ماهیچههای پایش کاملا سوخته است، برای تامین هزینه درمانی همسرم به شرکت نفت مراجعه کردیم فقط 600 هزار تومان بابت یک ماه اجاره منزلمان را پرداخت کردند و بعد خود را کنار کشیدند.
کیانی با بیان اینکه دیگر نمیتوانیم هزینههای درمان شوهرم را تامین کنیم، اظهار داشت: از مسئول شعبه گزانه شکایت کردیم و محکوم به جزای غیرعمد و پرداخت دیه شد.
همسر حمید صبری تصریح کرد: یک سال و نیم است که خبری از اهالی و افراد حقوقی نیست، کسی نیامد تا بگوید دست شما درد نکند که ما را نجات دادی! از اهالی گزانه ناراحتم که چرا سراغی از شوهرم نمیگیرند.
* حتی اهالی هم سراغی از ما نمیگیرند
وی اضافه کرد: روزی که برای بازسازی صحنه حادثه به روستای گزانه رفته بودیم، همه اهالی آمدند و گفتند که ما دیدیم این مرد در آتش میسوخت اما کاری برایش نکردند، شوهرم در آن حادثه 21 درصد عمیق و 23 درصد سوختگی سطحی پیدا کرد و تاکنون 60 میلیون تومان برای درمان همسرم هزینه کردهام.
همسر حمید صبوری که گلایههای فراوانی از اهالی روستای گزانه دارد، در پایان گفت: 120 نفر در گزانه زندگی میکنند و شوهرم جان خود را برای این روستا گذاشت اما کسی یادی از او نمیکند، آنها امروز میآیند و برای مسئول شرکت نفت وساطت میکنند تا او را ببخشیم، این در حالی است که همسرم از کارافتاده شده، نمیدانم دیگر هزینههای درمانش را از کجا تامین کنیم.
* خیران و مسئولان دست یاری به این خانواده بدهند
به گزارش فارس، نهتنها این خانواده نیازمند کمکهای خیران و نگاه ویژه مسئولان هستند بلکه باید مسئولان شرکت نفت استان مازندران و شهرستان آمل نیز نسبت به نظارت نکردن بر فعالیت و ایمنی اینگونه شعبات نفت پاسخ بدهند، زیرا هنوز این شعبه و شعبههای مانند آن در مناطق بالادست لاریجان تامین سوخت اهالی را بر عهده دارند و ضرورت تامین امنیت و ایمنی در این بخش وجود دارد تا حوادث مشابه مانند این حادثه رخ ندهد.
گزارش از: الناز پاکنیا
============
باسلام وارادت خدمت خانواده آقای صبری
نبایدازاهالی روستای گزانه گله داشت چون اهالی محترم بسیار تنگدست وزیرخط فقرند دراین فقره شکایت ازمسئول شعبه هم کارسازنیست!
بایدازمتولیان سوخت شهرستان آمل ومسئولین دیگر خصوصا جناب فرماندارونماینده محترم انتظاریاری داشت که مقامات عالی شهرند!
لطفاشماره حسابی ارائه فرماییدتاخیرین محترم به وظیفه انسان دوستانه خودعمل کنند!
ازخداوندسبحان شفای عاجل برایشان مسئلت دارم!!!یاعلی مدد
سلام
میدونم خانواده ی صبری چه می کشند. پیشنهاد من:
1 به موسسه خیریه ی همت که یک خیریه ی اینترنتی است رجوع کنند. می شه از سایتش راه ارتباط را یافت
2- به مسئولین مرتبط مراجعه کنند.
هرچند از راه دوم به نظرم حاصلی به دست نیاید
این که از مردم گزانه انتظار کمک دارند شاید بجا باشد ولی ساکنین این مناطق اکثرا کارگران فصلی هستند و در بخش عمده ای از سال بیکارند و توان کمک به دیگران حتی ناجیان شان را ندارند. هرچند در این میان متمولین هم در این روستا زندگی می کنند که….
خداوند گره از کارشان بگشاید
از آمریکا فقط
مرگ بر آمریکا را یاد گرفتیم
یکی بره ببین تامین اجتماعی در آن جا چه جوریه
بیاد اینجا اجرا کنه