زن جوان، برای انتقام از همسایه، نقشه قتل پسر سه ساله او را اجرا کرد. او پس از قتل، جسد را داخل زبالهها انداخت و با صحنهسازی سعی داشت مسیر تحقیقات را منحرف کند.
عرشیا مثل سایر بچههای همسایه، گاهی برای بازی به کوچه میآمد و بعد از مدتی با صدای مادر به خانه برمیگشت اما این بار از عرشیا خبری نبود و مادر و همسایهها به کوچهها و خیابانهای اطراف رفتند، اما هیچ ردی از پسر بچه سه ساله به دست نیامد. تماس با اقوام و آشنایان نیز بیفایده بود؛ کسی از عرشیا خبر نداشت و تنها راه چاره اعلام این موضوع به پلیس بود.
کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان لرستان از این ماجرا با خبر شدند و تحقیقات را آغاز کردند. در نخستین گام با این احتمال که پسربچه هنگام بازی دچار حادثهای شده و او را به بیمارستان انتقال دادهاند، به استعلام از بیمارستانها پرداختند اما بررسیها در این زمینه به نتیجهای نرسید.
در ادامه این احتمال مطرح شد که عرشیا قربانی کودکربایی شده است، اما پس از گذشت یک روز، هیچ آدمربایی برای مطرح کردن درخواستش با خانواده او تماس نگرفت.
در پایان فرضیه قتل از سوی کارآگاهان طرح شد؛ به همین دلیل آنها تحقیقات را روی افرادی که با خانواده عرشیا مشکل داشتند، متمرکز کردند. بررسیها نشان میداد که زن همسایه به نام زیور مدتهاست که با مادر عرشیا اختلاف دارد و همسایهها شاهد دعوای آنها بودهاند. از طرفی مشخص شد در زمانی که خانواده عرشیا به دنبال پسر سه ساله میگشتند زیور در خانه نبوده است.
به همین دلیل زیور به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد و تحقیقات از او ادامه یافت. زن جوان ابتدا منکر جنایت بود و گفت: «در زمانی که عرشیا ناپدید شد من بیرون از خانه بودم. پس از رفتن به خانه برادرم و خرید به خانه بازگشتم. مؤسسه کرایه خودرو که از آنجا درخواست ماشین کردم میتواند ادعای مرا تائید کند. همسایهها نیز شاهد بازگشت من و بستههای خرید بودند.»
کارآگاهان سپس به بررسی ادعای زیور پرداخته و متوجه شدند او راست گفته اما زمانی از خانه خارج شده که عرشیا ناپدید شده بود و او برای جنایت وقت کافی داشته است.
در حالی که زن جوان همچنان ادعاهای خود را تکرار میکرد، پس از روبهرو شدن با مدارک پلیسی به قتل اعتراف کرد و گفت: «با مادر عرشیا اختلاف داشتم، سر هر موضوعی با هم دعوایمان میشد و من نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. به همین دلیل کینه آنها را به دل گرفتم، روز حادثه وقتی عرشیا را تنها در کوچه دیدم تصمیم گرفتم که انتقام خودم را بگیرم.»
او ادامه داد: «عرشیا مرا میشناخت، مدتها بود که در همسایگی آنها زندگی میکردیم. عرشیا را به خانه آوردم و سر او را در تشت پر از آبی کردم. بعد از آن که پسر سه ساله خفه شد جسدش را داخل کیسهای گذاشتم و به آژانس زنگ زدم. به بهانه رفتن به خانه برادرم سوار خودرو شدم و در نزدیکی سطل زبالهای از راننده خواستم توقف کند. طوری وانمود کردم که داخل کیسه، زباله است و جسد را داخل زبالهها انداختم و به خانه برادرم رفتم.»
سرهنگ قدرتالله دالوند، رئیس پلیس آگاهی استان لرستان با اعلام این خبر به جامجم گفت: به دنبال اعتراف زن جوان به جنایت، با راهنماییهای او جسد پسر بچه پیدا شد. متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
منبع: جام جم