نکته‌های اخلاقی و حقوقی و تربیتی متعددی وجود دارد که باید در روابط همسران ملاحظه و رعایت شود. رعایت هر کدام از این نکته‌ها و وظایف اخلاقی به نوعی در استحکام خانواده و شیرینی زندگی و همچنین در بسترسازی برای تربیت فرزندان دخالت دارد.

بخش دوم و پایانی

ب) پاک‌دامنی و عفت

یکی دیگر از وظایف و مسئولیت‌های مهم زن و مرد در زندگی زناشویی رعایت پاک‌دامنی و عفت است که البته پاک‌دامنی درباره زنان مهم‌تر و تأثیرگذارتر است. به سبب اهمیت این ویژگی و تأثیر آن در روابط خانوادگی و تربیت فرزندان، مناسب است به این بحث با تفصیل بیشتری پرداخته و جوانب مختلف آن بررسی شود.

یک ـ مفهوم عفاف و پاک‌دامنی

عفت در لغت به معنای حفظ نفس از تمایلات و شهوت نفسانی است.24 به عبارت ساده‌تر و عمومی‌تر، عفت، یعنی نگاه داشتن نفس از چیزهای حرام که بیشتر جنبة شهوانی دارد یا چیزی که شایسته نیست. استاد مطهّری در تعریف عفاف می‌گوید: عفت حالتی نفسانی است به معنای رام بودن قوة شهوت و تحت حکومت عقل و ایمان درآمدن، یعنی تحت تأثیر قوة شهوانی نبودن.25 حضرت علی(ع) دربارة حقیقت عفت می‌فرماید: «عفت، مقاومت در برابر شهوت‌هاست.»26

در یک جمع‌بندی می‌توان گفت: اگرچه عفت در لغت به معنای خودداری از غلبه مطلق شهوت و تمایلات درونی و همچنین پارسایی و باز ایستادن از هر زشتی است،27 ولی در آیات و روایات غالباً در خصوص خودداری از شهوت جنسی و شهوت شکم به کار رفته است که در فارسی از آن به پاک‌دامنی تعبیر می‌شود، و همچنین واژة عفت و پاک‌دامنی در مورد زنان بیشتر استفاده می‌شود.28

دو ـ اهمیت پاک‌دامنی و عفت

عفت و پاک‌دامنی در آموزه‌‌های قرآنی و روایی جایگاه ویژه و قابل‌توجهی دارد. قرآن کریم از این ارزش انسانی و اسلامی با عظمت خاصی یاد کرده و یکی از ویژگی‌های مؤمنان راستین را، پاک‌دامنی و عفت دانسته و می‌فرماید: «آنان (مؤمنین) کسانی هستند که خویشتن را از بی‌عفتی حفظ می‌کنند.»29

حضرت علی(ع) درباره صفات پرهیزکاران می‌فرمایند: «پرهیزکاران، نفس‌هایشان عفیف است و حاجاتشان سبک است و خیرشان بیشتر و شرّشان کمتر است.»30

پیامبر گرامی(ص) می‌فرمایند: «بیشترین چیزی که امتم را به دوزخ در می‌آورد، دو میان‌خالی است؛ یعنی شکم و فرج.»31

بسیار بدیهی است که بیشتر گناهان به سبب خوردن و شهوات جنسی است و اگر اینها کنترل شوند، مخصوصاً شهوات جنسی، انسان‌ها نه‌تنها کمتر به گناه آلوده می‌شوند، بلکه می‌توانند به مقاماتی بالاتر از ملائکه نایل شوند. عبدالله ‌بن سنان می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم که ملائکه بالاترند یا انسان؟ حضرت جواب دادند: جدم علی(ع) فرمودند: خداوند متعال به ملائکه، عقل بدون شهوت، و به چهارپایان، شهوت بدون عقل داد، اما به انسان هم عقل داد و هم شهوت. همین انسان اگر عقلش بر شهوتش غلبه داشته باشد از ملائکه برتر است و اگر شهوتش بر عقلش غلبه کند از چهارپایان پست‌تر می‌گردد.32

سه ـ فواید عفت و پاک‌دامنی

1. محفوظ ماندن از پستی‌ها

پاک‌دامنی انسان را از آلوده شدن به زشتی‌ها و صفات ناپسند مصون داشته و از فراهم شدن زمینه گناه و کارهای زشت جلوگیری می‌کند. حضرت علی(ع) فرمودند: «میوه عفت، محفوظ ماندن است.»33

2. عزت و سربلندی

انسان در سایه عفاف، عزت و سربلندی پیدا می‌کند. حضرت علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «هر کس به عفت و میانه‌روی آراسته باشد، عزت و بزرگی پیدا می‌کند.»34

3. سلامت جامعه

جامعه متشکل از افراد بوده و بدیهی است که اگر افراد جامعه، با عفت و پاک‌دامن باشند، آن جامعه نیز در سلامت و امنیت خواهد بود و ناهنجاری اخلاقی در آن جامعه وجود نخواهد داشت.

4. پاکی اعمال

اگر در اعمال و کردار ما عفت و پاکی وجود داشته باشد، اعمال و کردارمان از نورانیت و پاکی بیشتری بهره‌مند شده و اخلاص و طلب رضایت الهی بیشتر خواهد شد. حضرت علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «به وسیلة عفاف، اعمال پاک می‌شود.»35

5. قدر و منزلت الهی

حضرت علی(ع) فرمودند: «کسی که عفت داشته باشد گناهانش سبک و منزلتش در درگاه خداوند زیاد خواهد شد.»36

6. فرونشاندن آتش شهوت

امیرالمؤمنین علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «عفت و پاک‌دامنی شهوت را کاهش می‌دهد.»37

7. استحکام بنیان خانواده

اگر جوانان قبل و بعد از ازدواج، عفت و پارسایی پیشه کنند، پایه‌های زندگی استوار شده، ارتباطات زناشویی و همسری، زیباتر و پرجاذبه‏تر خواهد شد. یکی از فواید مهم عفت و حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اهتمام به این مسئله، باعث پیوند و اتصال قوی‌تر زن و شوهر و در نتیجه، استحکام بیشتر کانون خانواده می‌شود؛ و برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. در جامعه‎ای که برهنگی و بی‌عفتی حاکم باشد، هر زن و مردی همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه‌ آنچه دارد با آنچه ندارد. و آنچه ریشه‌ خانواده را می‎سوزاند این است که این مقایسه، آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می‎زند.

8. آرامش روانی

یکی از فواید و آثار مهم حجاب و عفت عمومی، ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است. در مقابل، فقدان حجاب و آزادی معاشرت‎های بی‎بندوبار میان زن و مرد، هیجان‎ها و التهاب‎های جنسی را فزونی می‎بخشد و تقاضای سکس را به صورت عطش روحی و یک خواست اشباع‌نشدنی درمی‎آورد. غریزة جنسی، غریزه‎ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هرچه بیش‌تر اطاعت شود بیشتر سرکش می‎گردد، همچون آتشی که هرچه هیزم آن زیادتر شود شعله‎ورتر می‌شود. بهترین شاهد بر این مطلب این است که در جهان غرب که با رواج بی‎حیایی و برهنگی، اطاعت از غریزة جنسی بیشتر شده است، هجوم مردم به مسئله‌ سکس نیز زیادتر شده و تیراژ مجله‌ها و کتاب‌های سکسی بالاتر رفته است.

چهار ـ عوامل عفت و پاک‌دامنی

عوامل متعددی در ایجاد عفت و پاک‌دامنی و جلوگیری از هرز‌گی دخالت دارند که به نمونه‌هایی از آنها اشاره می‌شود.

1. ایمان

ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ از مهم‌ترین و قوی‌ترین عوامل پیشگیری از شهوات و هوس‌هاست. شخص با ایمان، خداوند متعال را همه‌جا حاضر و ناظر می‌بیند و باور دارد که همه کارهای او به وسیله فرشتگان الهی در پرونده‌ای ثبت و زمانی به آنها رسیدگی می‌شود. این سخن و تعبیر امام خمینی(ره) بسیار زیبا و تکان‌دهنده است که فرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.»38 حضرت علی(ع) دربارة نقش ایمان و اعتقاد قلبی در جلوگیری از طغیان می‌فرمایند: «خداوند، سعادت‌مندان را به وسیله ایمان (از خطر گناه) حفظ کرد و ظالمان را به سبب عصیان و نافرمانی، ذلیل و خوار گرداند.»39

کسی که ایمان به خدا و روز واپسین دارد و می‌داند که خداوند بر اعمال او نظارت دارد، هرگز تن به ناپاکی و بی‌عفتی نمی‌دهد. شخصی از امام صادق(ع) سؤال کردند که زندگی و کارهایت را بر چه اساسی بنیاد نهاده و بنا کرده‌ای؟ حضرت فرمودند: بر اساس چهار اصل و چهار محور: اول، اینکه دانستم و متوجه شدم که تکالیف مرا کسی غیر از خودم انجام نمی‌دهد، و از این‌رو خودم تلاش کردم، دوم، اینکه فهمیدم خداوند متعال بر احوال و کردار من آگاه است و به همین علت شرم کردم، سوم، اینکه دانستم رزق و روزی مرا کسی نمی‌تواند بخورد و به همین سبب مطمئن شدم؛ چهارم، اینکه فهمیدم و متوجه شدم که آخر و نهایت زندگی، مرگ است و از این‌رو آماده شدم.40

امام جواد(ع) نیز دربارة نظارت الهی بر اعمال انسان‌ها می‌فرمایند: «بدان که از دایره دید خداوند بیرون نخواهی بود؛ اکنون ببین چگونه هستی؟»41

2. تقوا

تقوا سدی محکم در برابر بی‌عفتی و آلودگی به گناه است. حضرت علی(ع) می‌فرمایند:

بندگان خدا! بدانید که تقوا حصاری بلند و نفوذناپذیر است، اما هرزگی و گناه، خانه‌ای در حال فروریختن و خوارکننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد و کسی که بدان پناه برد در امان نیست. آگاه باشید که با پرهیزکاری می‌توان ریشه‌های گناهان را برید.42

3. آگاهی

یکی از زمینه‌های عفت، اطلاع و آگاهی از فواید عفت و ضررهای بی‌عفتی است. اگر کسی علم و یقین داشته باشد که کاری یا چیزی برایش ضرر و زیان دارد، بعید است که در پی آن باشد یا آن را مرتکب شود. حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «هر که آگاه باشد، از انجام گناه باز ایستد.»43

این آگاهی و اطلاعات را می‌توان از راه‌های متعدد، مثل مطالعه کتاب‌های اخلاقی، نشریات مربوطه، عبرت گرفتن از حوادث و تجربیات دیگران و سرگذشت خانواده‌هایی که بر اثر بی‌عفتی به نابودی و بی‌آبرویی کشیده شده‌اند، مطالعه آیات مربوط به عفت و… به ‌دست آورد. امام صادق(ع) می‌فرمایند:

اموال و دامن خود و همسرانتان را با خواندن سوره نور حفظ کنید، زیرا کسی که روزی یک بار این سوره را قرائت کند (و به احکام و مجازات بی‌عفتی آشنا شود) به فحشا کشیده نخواهد شد تا بمیرد.44

4. کنترل نگاه‌ها

چشم دریچه‌ای به خانه دل است؛ معمولاً هر چیزی را که چشم می‌بیند و مشاهده می‌کند، دل هم طلب می‌کند و در پی آن می‌رود، مخصوصاً در مسائل غریزی که نگاه حرام و شهوت‌انگیز، مواد اولیه و مصالح لازم تصورات و تخیلات جنسی را فراهم می‌کند و افراد با دیدن منظره‌های تحریک‌آمیز، سفر بی‌پایان و خطرناکی را آغاز کرده و به نتایج نامطلوبی می‌رسند.

نگاه‌های غیرمجاز که معمولاً به جنس مخالفِ نامحرم است، باعث انقلاب درونی و میل انسان به طرف گناه و انحراف جنسی می‌شود و از آنجا که چشم، پیش‌قراول و پیشرو قلب و دل است، او را می‌تواند به فساد و تباهی رهنمون شود، و اگر به نگاه حرام گرفتار شود، دل را هم گرفتار می‌کند. حضرت علی(ع) در روایتی نورانی می‌فرماید: چشم، پیشرو و پیش‌قراول قلب و دل است45. و به هر جا چشم نظر کرده و مایل شود، دل هم تمایل پیدا می‌کند.

نگاه به تصاویر، افراد یا منظره‌هایی که باعث تحریک شهوت شده و انسان را به سوی گناه و مسائل جنسی می‌کشاند، در دستورات دینی ممنوع و حرام شمرده شده و علت این ممنوعیت، آن است که این نگاه‌ها باعث می‌شود تا زمینه گناه برای انسان فراهم شود، و دیگر اینکه نگاه آلوده و شهوت‌انگیز باعث حسرت و اضطراب روحی و آشفتگی اعصاب می‌گردد و انسان را از تعادل خارج می‌سازد. حضرت علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «چشم پوشیدن از نگاه حرام و آلوده، باعث منصرف شدن از شهوات است.»46

امام صادق(ع) نیز فرموده‌اند: «نگاه به نامحرم و نگاه به حرام، تیری از تیرهای مسموم و زهرآگین شیطان است و چه بسا یک لحظه نگاه به حرام، غم و اندوه طولانی و گرفتاری در پی داشته باشد.»47

این به آن علت است که چشم قوی‌ترین ابزار حسی است؛ یعنی میدان آستانه تحریک چشم از بقیه حواس بیشتر است و بیشترین تحریکات حسی را دریافت می‌کند و این دل است که بعد از نگاه به کار می‌افتد؛ یعنی آنچه را دیده، می‌بیند، دل طلب می‌کند و چون امکان رسیدن به آنچه دیده شده فراهم نمی‌شود، افسردگی و رنجوری عاید انسان می‌شود.

به هر حال، چشم‌چرانی انحرافی جنسی است که در پی آن، اختلال دیگری به نام بی‌عفتی پدید می‌آید و شخص چشم‌چران علاوه بر گرفتار شدن به تزلزل خانواده و رواج هرزگی در خانواده به عقوبت پروردگار هم گرفتار می‌شود. پیامبر گرامی(ص) درباره گناه چشم‌چرانی می‌فرمایند: «هر کس چشم خود را از گناه پر کند و به نامحرم نگاه کند، خداوند در روز قیامت، چشم او را از آتش پر می‌کند مگر اینکه از گناه خود توبه کرده باشد.»48

5. حاضر نشدن در محیط‌های آلوده

محیط‌‌های آلوده و غیراخلاقی می‌تواند زمینة انحراف و بی‌عفتی خانواده‌ها را فراهم کند. به بیان دیگر، یکی از مصادیق انحراف، مجالس لهو و مجالسی است که زن و مرد نامحرم حضور داشته و حدود حجاب را رعایت نمی‌کنند، این مجالس، آثار تخریبی و جبران‌ناپذیری برای افراد جامعه، خصوصاً خانواده‌ها دارند.

اگر زن و مرد جوان در عروسی‌ای حاضر شوند که در آن موسیقی حرام نواخته می‌شود یا زنان بدحجاب حضور دارند و یا در مهمانی‌هایی حاضر شوند که مردان و زنان به صورت مختلط و با وضعی ناپسند، حضور دارند، یقیناً در افکار و تمایلات آنها اثر گذاشته و علاوه بر اینکه با حضور خود در چنین مکان‌هایی مرتکب حرام شده‌اند، به انحراف جنسی و بی‌عفتی نیز کشیده می‌شوند. بی‌شک، حضور در این‌گونه مکان‌ها گرایش به انحراف و بی‌بند و باری را تسهیل کرده و بستر را برای روی آوردن همسران به طرف ناهنجارهای اخلاقی آماده می‌سازد، زیرا نقش محیط در تأثیرگذاری بر افراد انسانی از مقوله‌هایی است که بیشتر اندیشمندان بر آن اتفاق‌نظر داشته و حتی محیط اجتماعی در مباحث جامعه‌شناختی و روان‌شناسی شخصیت، عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت انسان معرفی شده است.

آشنایی همسران را با زنان و مردان نامحرم که هر کدام نیز ممکن است با رنگ و لعاب و آرایش خاص حضور پیدا کرده باشند، به ‌وجود می‌آورد و زمینه دلبستگی به نامحرم را ایجاد می‌کند. بیشتر دلبستگی ها به سبب مجاورت و همنشینی با افراد دیگر (نامحرم) است، از این‌رو باید از زمینه‌های ایجاد گناه و دلدادگی حرام، پرهیز کرد.49

حضرت علی(ع) دربارة دوری از محیط‌های ناپاک در نامه‌ای به حارث همدانی چنین می‌فرماید: «از مکان‌هایی که مردم آن از یاد خدا غافل‌اند و به یکدیگر ستم روا می‌دارند و بر اطاعت از خدا به یکدیگر کمک نمی‌کنند، بپرهیز.»50

امیرالمؤمنین علی(ع) در این حدیث شریف از مؤمنان و دوستان خواسته‌اند تا در محیط‌های آلوده به گناه و جاهایی که معصیت الهی می‌شود، پرهیز کنند و خود را در معرض گناه و نافرمانی قرار ندهند.

6. عزت و کرامت نفس

وقتی کسی به عزت و کرامت نفس رسیده باشد و برای خودش ارزش و جایگاهی قایل باشد و حقیقت وجودی و گوهر وجودی خود را دریافته باشد، به طرف گناه و بی‌عفتی روی نمی‌آورد. اگر کسی به خودپنداره مثبت از خویش رسید و ارزش قابل قبول برای شخصیت و هویت خود قائل بود، هرگز حاضر نمی‌شود این اعتبار و ارزشمندی را لکه‌دار کند. روان‌شناسان اعتقاد دارند که عزت نفس، ما را از دست یازیدن به امور نامطلوب باز می‌دارد و ماهیت بازدارندگی دارد.51کسی که برای خودش ارزش و اعتبار قائل است، آبروی خود را در معرض تاراج قرار نمی‌دهد.

حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «کسی که دارای بزرگواری و کرامت نفس باشد، هوا و هوس در نظرش خوار شمرده می‌شود.»52

7. خلوت نکردن با نامحرم

زن و مرد نامحرم در هر مرحله‌ای از صفات اخلاقی و دین‌داری هم که باشند، در خلوت، به صورت جدی در معرض وسوسه‌های شیطانی قرار می‌گیرند و دامن عفتشان لکه‌دار می‌شود. خطر این عمل تا اندازه‌ای است که شیطان به حضرت موسی که بنده برگزیده پروردگار است، می‌گوید:

ای موسی! با زنی که با تو حلال نیست خلوت مکن، زیرا هر کس چنین کند من خودم برای گمراه کردن و آلوده ساختن او حاضر می‌شوم و این کار را به یارانم واگذار نمی‌کنم.53

8. پرهیز از شنیدن موسیقی مطرب و مبتذل

موسیقی مطرب و تحریک‌کننده، یکی دیگر از عوامل بی‌عفتی است. موسیقی مطرب به سبب تحریک شهوات و قوای جنسی، زمینه و بستر بی‌عفتی را مهیا کرده و افراد را به سوی آن سوق می‌دهد. علّامه محمدتقی جعفری می‌نویسد: موسیقی تأثیرات شوم زیادی برای انسان دارد که از جملة آنها ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک،54 مرض پارانویا،55 ضعف اعصاب، هیجان کاذب، از دست دادن نیروی فکری، تهییج عشق و عامل فحشا بودن و زمینه بی‌عفتی را می‌توان نام برد.56 علّامه مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار می‌فرمایند: غنا و موسیقی مقدمه زنا و زمینه‌ساز بی‌عفتی است.57

9. پرهیز از گفت‌وگوهای عاشقانه

گفت‌وگوهای عاشقانه چه از طریق نامه‌نگاری، چت، پیامک (SMS) و چه مستقیم، علاوه بر اینکه جایز نبوده و خلاف اخلاق اسلامی است، چه بسا زمینه‌ساز بی‌عفتی‌های دیگر و زمینه‌ساز ارتباطات جنسی باشد. بسیار مشاهده می‌شود که زنان و مردان جوان ابتدا به بهانه گفت‌وگوی علمی، همکاری اداری، خرید و فروش، همسایگی یا مسائل دیگر با همدیگر ارتباط برقرار کرده و آرام آرام این گفت‌وگوها عاشقانه و جنسی شده و بالأخره به بی‌عفتی و بدنامی منجر می‌شود.

10. آرایش‌های نامناسب

آرایش و خودنمایی زن برای مردان بیگانه، علاوه بر حرمت شرعی، از لحاظ مصالح خانواده و اجتماع زیان‌بار است؛ بدین صورت که اگر بنا باشد زنان با خودآرایی در جامعه ظاهر شده و به جلب نظر و توجه مردان دیگر بپردازند، اولاً: زمینه بی‌عفتی را پدید می‌آورند، ثانیاً: موجب می‌شوند تا هر مردی که از خانه خارج می‌شود، با زنان آراسته و جذابی روبه‌رو شود و دل و دیده‌اش جذب آنان شود. و این مجذوب شدن به طور طبیعی از توجه و علاقه مرد به همسرش می‌کاهد. گویی هر بار که او زنی آراسته را می‌بیند ناخودآگاه همسر خویش را در ذهن با او مقایسه می‌کند و کدام زن می‌تواند با همه زنان رقابت کند و همچنان موقعیت خود را نزد همسرش حفظ کند.

بر این اساس، یکی از علت‌های اصلی تحریم خودآرایی و دلربایی زنان برای مردان بیگانه، حفاظت از عفت و پاک‌دامنی زنان و مردان و حفاظت از خانواده و روابط همسری است. پیامبر گرامی(ص) دربارة جایز نبودن آرایش برای دیگران (نامحرم) می‌فرمایند: «همانا بهترین زنان شما زن‌هایی هستند که خود را برای شوهر می‌آرایند، اما در مقابل غیر او خود را حفظ می‌کنند.»58

همچنین آن حضرت فرموده‌اند: «هر زنی که خود را خوشبو سازد و از خانه شوهرش خارج شود، تا زمان بازگشت به خانه، مورد لعن و نفرین است، بازگشت او هر زمان که باشد.»59

11. غیرت

غیرت به معنای نفرتی طبیعی است که از ناحیه مشارکت دیگران در امر مربوط به محبوب فرد سرچشمه می‌گیرد.60 از جمله محبوب‌ترین افراد برای انسان، همسر و فرزندان هستند. فرد غیور به سبب علاقه‌ای که به همسر و فرزندان دارد، اجازه نمی‌دهد دیگران به حریم آنان وارد شوند و به ناموس خود حساس است. حضرت علی(ع) دربارة نقش غیرت در به ‌وجود آمدن عفت می‌فرمایند:  «ارزش هر کس به اندازه همت، و عفتش به اندازه غیرت اوست.»61

غیرت و توجه کافی به پاک‌دامنی همسر، زمینه‌ساز حفاظت از آلودگی‌های مختلف و سبب دلبستگی بیشتر به همسر خواهد شد. البته نباید فراموش کرد که به همان میزان که غیرت در جایگاه خود در عفت همسر مؤثر است، غیرت بی‌مورد و بی‌جا، در دوری همسر از پاک‌دامنی تأثیر دارد، از این‌رو حضرت علی(ع) در وصیت‌نامه خود به امام حسن(ع) فرمودند: «بپرهیز از رشک و غیرت نابجا، به‌درستی که غیرت نابجا (بی‌مورد) فرد درستکار را به نادرستی، و پاک‌دامن را به بدگمانی می‌کشاند.»62

آثار پاک‌دامنی و عفت در خانواده

در بحث فواید عفت و پاک‌دامنی و عوامل پاک‌دامنی به نکته‌هایی اشاره شد که اگر با نگاهی تربیتی و روان‌شناختی به هر کدام نگریسته شود، هر کدام از آنها سهمی وافر در استحکام و پویایی خانواده و همچنین سهمی سترگ در زمینه‌سازی پیشرفت معنوی، اخلاقی و رشد خانواده خواهند داشت. همسری که به سبب تقوا، عزت نفس، غیرت، کنترل نگاه، پرهیز از خلوت با نامحرم و رعایت حدود آرایش و حدود گفت‌وگو با نامحرم، به صفت پاک‌دامنی و عفت آراسته می‌شود، در ایفای نقش همسری و انجام وظایف همسری موفق عمل کرده و تمام وفاداری، محبت و ارادت قلبی خود را نثار همسر خویش خواهد کرد.

این شخص به علت مصون بودن از انحرافات، محبت و عشق و وفاداری خود را فقط در منزل و در رابطه با همسرش هزینه خواهد کرد، زیرا در جای دیگر آنها را هزینه نکرده است و دلش در گرو دیگری نیست و بنابراین، زندگی‌اش مملو از صفا، پاکی، معنویت و فداکاری خواهد بود. وقتی مرد با مراقبت از خویش، لذت‌ها و کامجویی‌های جنسی را به همسر منحصر ساخت و نیازهای عاطفی خود را برای دیگران هزینه نکرد، در تعامل با همسر خود موفق خواهد بود. همچنین زن اگر کوچک‌ترین ارتباط عاطفی و ارتباطات دیگر که خلاف اخلاق است، با دیگران نداشت و فقط خود را در اختیار شوهر گذاشت، دلبسته شوهر شده و تمام لذات و کامجویی‌های عاطفی، جنسی و غیره را در خانه جست‌وجو خواهد کرد. علاوه بر این، مورد اعتماد و علاقه شوهر شده و از تمام مزایای مادی و معنوی این کار بهره‌مند خواهد بود.

در آموزه‌های دینی ضمن تأکید بر عفت و پاک‌دامنی همسران، به‌ویژه زن‌ها، این ویژگی‌ از وظایف همسران جوان، بخصوص زنان شمرده شده است.63

پیامبر گرامی(ص) در حدیثی می‌فرمایند: «بهترین زن، زنی است که در برابر شوهرش با تبرج64 و زینت، و در برابر دیگران پاک‌دامن و با عفت ظاهر می‌شود.»65

امام باقر(ع) نیز فرموده‌اند: «بهترین زنان، آنهایی هستند که وقتی با شوهر هستند، تمام زیبایی‌ها و جذابیت‌ها و عواطف را نثارش می‌کنند و هنگامی که با دیگران هستند، لباس حیا و پاک‌دامنی بر تن می‌کنند و کاملاً پوشیده هستند.»66

پاک‌دامنی زمینة ظهور پلیدی و ناهنجاری اخلاقی و جنسی را سد کرده و مانع ایجاد تزلزل در خانواده می‌شود و در خانواده‌ای که عفت وجود ندارد و زن و شوهر به طرف شهوت‌پرستی و انحراف تمایل دارند، علاوه بر ایجاد محیطی ناسالم و زندگی‌ای آمیخته با زشتی و بی‌حرمتی، فرزندان این خانواده نیز در معرض آسیب‌های جدی اخلاقی و تربیتی خواهند بود و به انحراف کشیده خواهند شد.

در ایام دانشجویی وقتی برای انجام کار عملی و گذراندن واحد عملی به یکی از بیمارستان‌ها و یکی از مراکز روان‌درمانی رفته بودم، در جلسه مصاحبه، دختری را آورده بودند که حدوداً هیجده سال داشت و چندین بار از منزل فرار کرده بود و با دوستان خود که اغلب پسرهای هرزه بودند، به مسافرت و کنار دریا رفته بود. ایشان خودش می‌گفت که در هر سفر صدها هزار تومان هزینه می‌کنم و قسمت عمده این هزینه مربوط به مواد مخدر است.

وقتی از این دختر فراری دربارة علل گرایش به بی‌عفتی و فرار سؤال شد، در جواب گفت: من دختر باهوش و درس‌خوانی بودم، اما متأسفانه پدر و مادرم با یکدیگر اختلاف شدید داشتند و هر کدام نیز به انحراف اخلاقی آلوده بودند و پدرم با زنان ارتباط نامشروع داشت و مادرم نیز ‌پاک‌دامن نبود. من هم آرام آرام با پسرهای بی‌بند و بار آشنا شده و حالا به جایی رسیده‌ام که بدون آنها نمی‌توانم زندگی کنم و هرزگی دامنگیرم شده است. ایشان می‌گفت: با وجودی که از خودم و زندگی‌ام نفرت دارم، ولی راه بازگشت ندارم و پناهگاه امنی برای خود سراغ ندارم.

نتیجه‌گیری

نکته‌های اخلاقی و حقوقی و تربیتی متعددی وجود دارد که باید در روابط همسران ملاحظه و رعایت شود. رعایت هر کدام از این نکته‌ها و وظایف اخلاقی به نوعی در استحکام خانواده و شیرینی زندگی و همچنین در بسترسازی برای تربیت فرزندان دخالت دارد. حسن معاشرت و بهره‌مندی از اخلاق نیکو و هچنین رعایت عفت و پاک‌دامنی، از اصول اخلاقی شاخص در روابط همسران است که در این مقاله بررسی شد و امیدواریم برای خوانندگان عزیز مفید باشد.

 

پی‌نوشت‌ها:

24. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 8، ص 180.

25. مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 150.

26. جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 82، ح 1927.

27. علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ج 10، ص 14090 و 14089.

28. ر ک: محمدبن‌یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 3، ص؟؟

29. مؤمنون: آیه5.

30. جمال‌الدین محمد خوانساری، همان، ص83، ح1931.

31. محمد‌بن‌یعقوب کلینی، همان، ص126، ح1635، باب عفت.

32. الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج15، ص210، ح20297.

33. محمد محمدی‌ ری‌شهری، میزان الحکمة، ج 6، ص363، ح12857.

34. همان، ح12863.

35. همان، ح12862.

36. همان، ح12858.

37. همان، ح12855.

38. صحیفه نور ,ج 5, ص 166.در تاریخ 7/10/59 در دیدار با خانواده شهدا.

39. محمد محمدی ری‌شهری، همان، ص344، ح12777.

40. محمدباقر مجلسی، همان، ج75، ص288، ح100.

41. همان، ص358، ح1.

42 . نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 157، ص292

43. عبدعلی بن جمعه، الحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج3، ص583.

44. محمد‌بن الحسن حر عاملی، همان،ج 6، ص 252.

45 عبدالواحد الآمدی التمیمی، غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 25، ح420.

46. همان، ج 2،ص 293، ح 44.

47. محمد بن الحسن الحر العاملی، همان، ج 14، ص 138، باب104، ح 1.

48. همان، ص142 ، باب 105، ح 1.

49 .ر ک: مسعود آذربایجانی و همکاران، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی.

50. نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، نامه69، ص610.

51. مارستون استعفانی، معجزة تشویق، ص 19.

52. نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ح4449.

53. محمد باقر مجلسی، همان، ج73، ص334.

54. ر.ک: محمد کریم خداپناهی، روان‌شناسی فیزیولوژیک.

55.paranoia  یعنی آشفتگی روانی, اختلال هذیانی وآشفتگی عاطفی مثل, خود بزرگ بینی و حسادت و….

56. محمدتقی جعفری، مبانی فقهی، روانی موسیقی، ص 34.

57. محمد باقر مجلسی، همان، ج 16، ص 297.

58. محمد بن الحسن الحر العاملی، همان، ج 20، ص 29.

59. همان، ص 161.

60. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج 3، ص 432.

61. نهج‌البلاغه، ترجمة دشتی، حکمت 47، ص 634.

62. همان، نامه 31، ص 536.

63. محمد محمدی ری‌شهری، همان، ج 6، ص363، ح12857؛ ح12863؛ ح12855

64. یعنی اظهار زینت و زیبایی‌ها.

65. محمد بن الحسن الحر العاملی، همان، ج 20، ص 29.

66. همان،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *