ماجرای اسید پاشی در اصفهان چندوقتی است به نُقل رسانه‌های بیگانه و سوژه جدید پروژه‌های ضدایرانی آنها تبدیل شده و سعی دارند با ارائه اطلاعات نادرست و برجسته کردن ماجرا، بهره‌برداری‌های مدنظر خود را داشته باشند؛ این درحالی است که این پدیده ضداجتماعی مانند بسیاری دیگر، ساخته و پرداخته همین جوامع است.

دو هفته‌ای است که از 4 مورد مشکوک اسیدپاشی سریالی به روی هموطنان اصفهانی می گذرد، نهادها و دستگاه های قضایی و امنیتی کشور بر دستگیری و مجازات عاملان این جنایت تاکید دارند، و شخص رئیس جمهور هم قول داده با عاملان این جنایت برخورد شدید شود.
هیچ شک و تردیدی در غیرانسانی بودن و جنایت آمیز بودن این پدیده شوم وجود ندارد و همگان آن را محکوم می کنند، اما آنچه که در این روزها شاهد آنیم سوءاستفاده دشمنان خارجی نظام جمهوری اسلامی و اذناب و دنباله های داخلی آنها از این ماجرا است.
پس از انتشار خبر اسیدپاشی در اصفهان، بوق های تبلیغاتی بیگانه به صدا در آمدند، رسانه های معاند و تحلیلگران آنها دایه مهربانتر از مادر شدند و از جفایی که در حق بانوان ایران می شود دم زدند و “قلمفرسایی” کردند.
در همان ابتدا گروهی از رسانه ها مانند بی‌بی‌سی و صدای امریکا و خبرگزاری فرانسه با هدفی خاص یک قشر معین( یعنی زنان بد حجاب) را قربانی اسیدپاشی معرفی کردند و تلاش کردند مسئولیت این اقدام غیرانسانی را متوجه گروه های مذهبی کنند و در راستای مبارزه با بی حجابی نشان دهند.
حتی “سامانتا پاور” نماینده امریکا در سازمان ملل هم وارد گود شد و با ژستی انسان‌دوستانه که فتنه گری در آن موج می‌زد در محکومیت اسیدپاشی پیامی منتشر کرد. وی در این پیام نوشته است: “ایالات متحده حملات غیرانسانی اسیدی را که بنا بر گزارش‌ها به دلیل عدم داشتن حجاب علیه زنان در ایران صورت گرفته، به شدت محکوم می‌کند. از دولت می‌خواهیم عاملان را شناسایی و تحت تعقیب قرار دهد”. اما وجود یک بانوی محجبه از خانواده معظم شهدا در بین قربانیان اسیدپاشی نقشه آنها را نقش بر آب کرد.
“بوق‌های تبلیغاتی” که تیرشان به سنگ خورده بود این بار کوشیدند تا فضای ایران بخصوص شهر اصفهان را ملتهب و پر از وحشت نشان دهند که در آن کسی جرات حضور در خیابان را ندارند و متاسفانه در این میان کاربران شبکه های اجتماعی نیز آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریختند.
روزنامه‌ها و نشریات بیگانه از عربی گرفته تا غربی هریک سعی کردند از دید خود به ماجرا نگاه کنند و آن را تفسیر نمایند. روزنامه و نشریه هایی مانند گاردین، الجزیره، العربیه، نیویورک تایمز، تایم و دیلی میل … به پوشش جانبدارانه اسیدپاشی در ایران پرداختند، به عنوان نمونه العربیه مقاله ای با عنوان” هفته سیاه برای ایران”(!) منتشر کرد و در آن با گره زدن اعدام اراذل و اوباش و قاتلان با ماجرای اخیر اسید پاشی سعی کرد ایران را از منظر عدم رعایت حقوق بشر به چالش بکشد.
الجزیره نیز تیتر “پیامی برای روحانی” را برای گزارش اسیدپاشی خود برگزید و سعی کرد مخالفان دکتر روحانی را عامل اسید پاشی معرفی کند.
“دیلی بیست” هم با شیطنت خاصی  تیتر زد: “اسید پاشی روی زنان رعب و وحشت را در ایران  گسترد”(!). این در حالی است که منشاء پیدایش این پدیده ضداجتماعی خود اروپا و آمریکا بوده است و بنابر اعلام آمارهای غربی پدیده شوم اسید پاشی یا آنطور که غربی‌ها می گویند “حمله با اسید” پدیده ای جهانی است که متاسفانه در تمامی قاره ها اتفاق می افتد و مختص قاره یا کشور خاصی نیست.
این پدیده در کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان از جمله امریکا، انگلیس، کانادا و بلژیک و استرالیا رایج است و همین موضوع منظوردار بودن رسانه های غربی از بهره برداری سیاسی و ضد ایرانی از اسیدپاشی در ایران ثابت می کند. درواقع دوربین های رسانه‌های بیگانه روی ایران زوم شده تا از این ماجرای غیرانسانی اجتماعی بهره برداری‌های سیاسی کنند.
وقتی برای جستجو در مورد “اسید پاشی” به سراغ ویکی پدیا می روید در بخش انگلیسی اطلاعات زیادی در این خصوص می توان پیدا کرد اما وقتی به بخش فارسی آن مراجعه می کنید و انتظار دارید ترجمه اطلاعاتی که به انگلیسی داده شده را ببینید در کمال ناباوری می بینید که فقط در مورد اسیدپاشی در ایران(!) به شما اطلاعات می دهد و حتی فقط به معرفی قربانیان ایرانی این حادثه وحشتناک می پردازد.
قضاوت در مورد غرض دست اندرکاران ویکی پدیا را به خود خوانندگان واگذار می‌کنیم. اکنون نگاهی داریم به آمارهای موجود از اسید پاشی در جهان.
*** تاریخچه:
در قرن ١٨ ميلادى اسيد سولفوريك، كه در طول تاريخ با نام ويتريول شناخته شده، براى نخستين بار در ابعاد صنعتى در دهه ١٧٤٠ ميلادى و در انگلستان توليد شد، و به محض اينكه دسترسى به آن آسان شد، در اروپا و آمريكا براى مقاصد خشونت آميز از مورد استفاده قرار گرفت. در دهه ١٨٣٠ ميلادى، يك روزنامه چاپ گلاسگو اسكاتلند در يكى از شماره هاى خود نوشت كه اسيدپاشى به امرى رايج در بخش هايى از كشور تبديل شده، لكه ننگى براى شخصيت ملى مردم اسكاتلند به شمار مى رود.
افزون بر استفاده از اين سلاح در نزاع هاى كارى، اسيد سولفوريك در اختلافات خانوادگى نيز به سلاحى شيطانى مبدل شده بود. براى مثال، در سال ١٨٦٥، نيويورك تايمز گزارش داد كه مردى حسود پس از چند بار تهديد صورت همسر خود را با اسيد سوزانده است. در مواردى ديگر در سده ١٩ و ٢٠ ميلادى، برخی زنان بر صورت مردان اسيد پاشيده اند. اسيدپاشى نه تنها به عنوان راهى براى وارد آوردن دردى جسمانى بر افراد استفاده شده بلكه جذابيت ظاهرى فرد را نيز از بين مى برد.
در ميانه سده بيستم ميلادى، در آمريكا و در پى سخت تر شدن قوانين فروش اسيد و افزايش اختيارات زنان، استفاده از اسيد به عنوان سلاح خشونت هاى خانگى رفته رفته كمرنگ شد. اما در اواخر سده بيستم و اوايل سده ٢١ ميلادى اسيدپاشى در نقاط ديگر جهان رونق گرفت.
شاید کمتر کسی باشد که بداند مبدا اسید پاشی به روایتی اروپا و به روایتی دیگر امریکا بوده است.
گروهی از مورخین معتقدند پدیده اسید پاشی اولین بار در سال 1879 در فرانسه گزارش شد که در آن سال 16 مورد اسید پاشی  که به آن vitriol” ” اطلاق می شد از سوی زنانی به صورت زنان دیگر ثبت شده است.
اما مورخی به نام “رابرت استف” اولین اسیدپاشی را به سال 1865 و توسط زنی به نام “مارگارت بویل” در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا، می‌داند.این جرمی رایج در امریکا بود و در اروپا نیز اتفاق می افتاد.
طبق اعلام ” اتحادیه نجات یافتگان اسید” ASTI سالانه 1500 مورد اسید پاشی در جهان رخ می دهد و بین 75 تا 80درصد قربانیان زنان هستند که 30 درصد آنها زیر 18 سال سن دارند.جف شاه مدیر اجرایی این نهاد معتقد است موارد بسیاری هم گزارش نمی شود.او می گوید:” بیشتر قربانیان به دلیل ترس از انتقام موارد را به پلیس گزارش نمی کنند”
علت اسید پاشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است  ولی دلایل اصلی آن انتقام،شکست عشقی، اختلافات خانوادگی و حسادت ذکر شده است.
در میان کشورهای اروپایی بیشترین آمار اسید پاشی در بلغارستان، یونان و انگلیس گزارش شده است. همچنین گزارش ها نشان می دهد در ایتالیا هم اسید پاشی رو به افزایش است.

اما رسانه‌های غربی بیشتر از این که موارد اروپایی اسیدپاشی را گزارش کنند روی مناطق دیگر مانند جنوب آسیا و کلمبیا متمرکز شده اند.
***  اسیدپاشی در انگلیس
طی شش سال آمار اسیدپاشی و حمله با دیگر مواد سوزاننده در انگلیس سه برابر شده است.
آمارهای سازمان  ملی بهداشت انگلیس نشان می دهد که در سال های 2011 و 2012 میلادی 105 مورد “حمله با مواد سوزاننده” در این کشور رخ داده، اما این مقوله مواردی دیگری جز اسید را هم پوشش می دهد.
طبق اذعان مقاله‌ای در روزنامه گاردین، اسید پاشی در انگلیس رو به افزایش است.

کتی پایپر مدل انگلیسی که در سال 2008 توسط نامزد سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت

آمارهای به دست آمده توسط گاردین نشان می دهد که سال گذشته میلادی 21 مورد “پاشیدن مواد خطرناک” در دادگاه عالی انگلیس مورد بررسی قرار گرفته که این رقم 4برابر آمار سال 2012 میلادی است که در آن فقط 5 مورد گزارش شده بود.

وین اینگولد مرد 56 ساله انگلیسی که در تابستان سال 2014 مورد اسیدپاشی قرار گرفت

طی سال های 2008 تا 2013 نهاد پیگرد سلطنتی 63 مورد اسیدپاشی را مورد تحقیق و بررسی قرارداد که در 20 مورد منجر به صدور حکم شد.
سال گذشته در مجموع 130 نفر قربانی اسیدپاشی در انگلیس در بیمارستان درمان شدند.
نکته جالب این که در بیشتر موارد قربانیان مرد بوده اند. سال گذشته 81 مرد قربانی حمله با مواد سوزاننده در بیمارستان مداوا شدند در حالی که تعداد زنان تحت درمان 49 نفر بود.
*** اسیدپاشی در  آمریکا
اسید پاشی در امریکا هم قربانی می گیرد،ظاهرا علت اصلی اسید پاشی در این کشور “حسادت”، به زیر کشیدن رقبا  و مسائل خانوادگی است.

تانیا آرنولد زن 29 ساله امریکایی که در سال 2014 هدف اسیدپاشی قرارگرفت و دچار سوختگی 70 درصدی شد

“کیسی جوردن” جرم شناس امریکایی در مورد وقوع اسیدپاشی در امریکا در گفتگو با شبکه خبری  ان بی سی با اشاره به این که  “حسادت” یکی از عوامل ارتکاب این بزه است، گفت اگرچه ما در سال های گذشته مواردی از اسیدپاشی را در امریکا داشتیم اما موارد بسیار معدودی رسانه ای شده اند. باید توجه کافی به این موضوع شود تا نشان داده شود این موضوع در حال تبدیل شدن به معضل است.”

بتانی استورو 28ساله از واشنگتن که در سال 2010 مورد اسیدپاشی قرار گرفت اما بعد مدعی شد که خودزنی کرده است.

دری ولارد زن 21 ساله امریکایی تابستان سال 2010 مورد اسیدپاشی قرار گرفت.

در امریکا موارد عجیبی مانند حمله پدر خانواده به دختر خود با اسید هم گزارش شده است. به عنوان نمونه در سال  2012 در نیویورک پدری به صورت و بدن دختر خود اسید پاشید.
*** اسيدپاشى ها در ايتاليا نشان از فرهنگ كهن خشونت عليه زنان در اروپا دارد
در سال ٢٠١٣، “وانيا دل كول” ٣١ ساله، در آپارتمان خود در ويچنزا را گشود، دو مرد وى را به داخل ساختمان هل داده و بر روى بدن وى اسيد ريختند. اين زن در سال ٢٠٠٢ توسط يكى از دوستانش مورد تجاوز جنسى قرار گرفته بود. مجرم كه تنها كمتر از چهار سال را به جرم اين عمل در زندان گذرانده بود پس از آزادى دست به تكرار جنايات خود زد.
تراژدى بزرگتر اين است كه اين حمله سومين مورد از نوع خود در طول يك ماه بوده است. چند روز پيش از حادثه قبلى، يك زن باردار در پاركينگ كلينيك زنان در ميلان ايتاليا هدف حمله اسيدپاشى قرار گرفت و بينايى چشم چپ خود را از دست داد.
درست در همان ماه، سه مرد به زور وارد منزل “لوچيا آنيبالى”، وكيل ٣٦ ساله شدند و بر روى صورتش اسيد پاشيدند. اين مردان توسط پليس ايتاليا دستگير شدند و پس از يك هفته مشخص شد كه نامزد سابق وى كه خود نيز وكيل بوده، افرادى را براى انجام حمله استخدام كرده است.
اسيدپاشى در ايتاليا بخشى از فرهنگ خشونت خانگى عليه زنان در ايتاليا به شمار مى رود. بيش از ٦ ميليون ٧٤٣ هزار زن، يعنى از هر سه زن يك نفر در اين كشور قربانى خشونت خانگى بوده است.
عليرغم اينكه جنايات عليه زنان توجه مرد ايتاليا را به خود جلب كرده اما به نظر مى رسد اين دست حوادث همچنان رو به افزايش خواهد بود. بحران هاى سياسى پى در پى در اين كشور بدين معنى است كه برنامه هايى مانند مبارزه عليه خشونت خانگى به سرانجامى نخواهد رسيد.
*** بلژیک
سال 2009 خبر وحشتناکی در روزنامه‌‌های بلژیکی منتشر شد؛ خبر اسیدپاشی به یک زن 45 ساله؛ در این حادثه دلخراش فرد مهاجم چندین بار روی صورت این زن اسید پاشید. نام این زن پاتریشیا لوفرانس است. او که زمانی مادری زیبا و مهربان برای سه فرزندش بود حالا می‌گوید که هر کسی که برای اولین بار او را می‌بیند فکر می‌کند که​ او یک هیولاست!
سه سال پیش از آن، ریچارد ریمز، ​مردی که به پاتریشیا علاقه داشت جلوی در خانه​اش اسیدی را که از قبل تهیه کرده بود به صورت او پاشید. حالا سه سال از آن روزها گذشته و پاتریشیا بعد از گذراندن این روزهای سخت، برای نخستین بار در گفت​وگو با روزنامه​‌ها از آن حادثه وحشتناک صحبت می‌کند. او می‌گوید که اسید نه تنها صورت پاتریشیا را در خود حل کرد بلکه احساسات او را هم برای ادامه زندگی متلاشی کرد و حالا او از زندگی هراس دارد.سال 2009 بود که صدای فریادهای زنی از خانه‌ای در حومه شهر سنت جان مولنبیک بلژیک به گوش می‌رسید: «سوختم، سوختم».
ریمز نه یک بار بلکه چندین بار به صورت پاتریشیا اسید پاشید و در نتیجه این حادثه بافت بینی و پلک چشمان پاتریشیا به طور کلی از بین رفت. همچنین او یک انگشت و بینایی یکی از چشمان خود را از دست داد و یکی از گوش‌‌هایش هم برای همیشه ناشنوا شد. اما این فقط بخشی از آسیب‌‌های جدی وارد شده به پاتریشیا بود.
پاتریشیا در خطر مرگ قرار داشت زیرا اسید تا قلب و شش‌‌های این زن نیز نفوذ کرده و ​آنها  را سوزانده بود.  او پس از انتقال به بیمارستان در بخش مراقبت‌‌های ویژه بستری شد و پزشکان درمان وی را آغاز کردند.
ریچارد ریمز
پاتریشیا در این مدت تحت 86 عمل جراحی قرار گرفت و همچنین 30 پیوند پوست به او زده شد.
حالا چند سال از آن ماجرا می‌گذرد و پاتریشیا همچنان با دردهای مزمن خود سر می‌کند.
*** کانادا
“کارمن بلاندین ترلتون” زن 44 ساله کانادایی و مادر دو کودک، به صورت عمومی برای اولین بار پس از پیوند صورت خود سخنرانی کرد، این امر درست شش سال پس از آن صورت گرفت (در سال 2013) که همسر سابقش با اسید به وی حمله کرد که در نتیجه این زن نابینا شد و صورتش از شکل افتاد.

پیش از آن نیز 55 عمل جراحی بر روی وی انجام شده بود.
*** بنگلادش و هند
در بنگلادش پس از سال 1999 سه هزار مورد اسیدپاشی گزارش شده که اوج آن در سال 2002 بود که 262 مورد به ثبت رسید.از سال 2002 آمارها کاهش یافت ودر سال 2011 میلادی به 91 مورد رسید.در این کشور 82درصد قربانیان زنان هستند.
در بنگلادش در سال 2002 میلادی 492 مورد اسیدپاشی گزارش شده بود اما با اعمال قوانین سفت وسخت و تشدید مجازات ها این تعداد سال گذشته به  75 مورد رسید.
در هند نیز 72درصد قربانیان اسیدپاشی زنان هستند. هند یکی از بالاترین میزان اسیدپاشی ها را در جهان دارد.اتحادیه مذکور تخمین می زند سالانه 1000 مورد اسید پاشی در این کشور اتفاق می افتد.
اسیدپاشی در جنوب آسیا رواج بیشتری دارد.علاوه بر هند در افغانستان هم اسیدپاشی زیادی وجود دارد اما آمارهای رسمی موجود نیست.در پاکستان هم موارد زیادی از اسیدپاشی وجود دارد.
در پاکستان هم سالانه 250 تا 300 مورد اسید پاشی گزارش می شود.پاکستان هم قوانین سفت و سختی اعمال کرده است و در سال 2011 تعداد گزارش ها 300 درصد افزایش داشت.
این مسئله فقط در جنوب آسیا نیست، در کلمبیا هم سال 2012 میلادی 150مورد اسیدپاشی به ثبت رسید.
*** سخن پایانی
همانطور که می‌بینیم در آمارهایی که نهادها و سازمانهای خارجی از آسیا ارائه کرده اند نامی از ایران به عنوان کشوری که دارای موارد اسیدپاشی چشمگیری باشد دیده نمی شود، اما از کشوری مانند انگلیس نام برده می شود اما حالا چه می شود که نام ایران از سوی رسانه های معاند با آب و تاب مرتبا اعلام می‌شود و هیچ اشاره‌ای به تعداد اسیدپاشی در انگلیس و اروپا نمی‌شود؟
پاسخ این سئوال کاملا ساده است. پاسخ را باید در اهداف و مقاصد سیاسی رسانه های خودفروخته جستجو کرد. آنها تلاش دارند جمهوری اسلامی را خشن(!) معرفی کنند و از “نمد اسیدپاشی  کلاهی برای خود ببافند” !
همین تبلیغات منفی  علیه جمهوری اسلامی ایران و همنوایی برخی وابسته های غربی در داخل باعث شده تا تصور شود اسیدپاشی فقط در ایران اتفاق می افتد و کسی از ده ها مورد اسید پاشی در انگلیس و اروپا چیزی نداند. جستجو در اینترنت برای یافتن آمارهای دقیقی از قربانیان اسیدپاشی در غرب هم نتیجه ای ندارد زیرا رسانه های غربی تمایلی به گزارش آنها ندارند و ترجیح می دهند موارد داخلی را گزارش نکنند.
گزارش از رضا عسگری و هانیه مغانی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *