یکي از مصائبي كه به دليل حضور نيروهاي انگليسي بر ايرانيان مي رود، فاجعه قحطي سالهاي ( 1919-1917م) مقارن با (1298-1296 هجري شمسي) است، كه در سراسر كشور به وقوع مي پيوندد و به تاوان آن بيش از 10 ميليون ايراني به كام مرگ كشيده مي شوند.

قحطي، زماني اتفاق مي افتد كه سراسر ايران در اشغال نظاميان انگلستان است، اما آنها نه تنها هيچ كاري براي مبارزه با قحطي و كمك به مردم ايران نكردند، بلكه عملكرد شان اوضاع را وخيم تر كرده و سبب مرگ ميليون ها نفر مي شود. درست زماني كه مردم ايران به دليل قحطي نابود مي شدند، ارتش بريتانيا مشغول خريد مقادير عظيمي غله و مواد غذايي از بازار ايران بود و با اين كار هم افزايش شديد قيمت مواد غذايي را سبب مي شد و هم مردم ايران را از اين آذوقه محروم مي كرد.

جالب‌تر اين كه انگليسي ها حتي مانع واردات مواد غذايي از آمريكا، هند و بين النهرين به ايران مي شدند. به علاوه در زمان قحطي، انگليسي ها از پرداخت پول درآمدهاي نفتي ايران استنكاف ورزيدند.

به اين ترتيب مردم نگون بخت ايران بزرگترين قربانيان بي نشان جنگ جهاني اول مي شوند. اما متاسفانه تا امروز آنگونه كه شايسته است به بازخواني آن دوران و كشف حقايقي كه منجر به بروز آن شد، پرداخته نشده است.

” قحطي بزرگ ” عنوان كتاب مستندي است درباره اين رخداد تاريخي كه موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي به چاپ رسانده است. يافته هاي اين كتاب به نقل از نويسنده آن بسيار شگفت انگيز است و در داوري تاريخي ما تحول بزرگي ايجاد خواهد كرد.

معرفي كتاب:

قحطي سالهاي( 1919-1917 م )كه در ايران رخ داد و به مرگ ميليونها ايراني منجر شد دستمايه كتابي است تحت عنوان قحطي بزرگ كه از ميان صدها سند موجود در آرشيو وزارت امور خارجه آمريكا توسط يك پژوهشگر ايراني مقيم اين كشور گردآوري شده است. اين كتاب در 235 صفحه و 7 فصل به بررسي اين رخداد تاريخي و علل و عوامل ايجاد آن مي پردازد. آقاي محمد قلي مجد با تكيه بر اسناد، مدارك، گزارشهاي آرشيو وزارت خارجه آمريكا و نيز اخبار، اطلاعات و گزارشهاي موجود در روزنامه هاي آن دوران به ويژه روزنامه رعد و ايران همچنين خاطرات افسران و فرماندهان انگليسي حاضر در ايران در زمان جنگ جهاني اول پرده از اسرار روزهاي سختي بر مي دارد كه در آن ميليونها ايراني قرباني سياست هاي استعمار پير انگلستان مي شوند.

از ديگر نكات جالب توجه درباره اين كتاب مي توان به مشكلات نويسنده براي چاپ آن اشاره كرد وي بيان مي كند كه :”به رغم اهميت اين كتاب و يافته هاي پژوهشي كاملاً مستند و معتبر آن، من با دشواري بزرگي براي چاپ آن مواجه شدم. بسياري از ناشرين دانشگاهي آمريكا حتي حاضر نشدند اين كتاب را تورق كنند. تجربه من با انتشارات دانشگاه كرنل بسيار روشنگرانه است. اين بنگاه انتشاراتي در سال گذشته كتابي درباره نسل كشي در رواندا چاپ كرده بود كه بسيار شهرت يافت. ولي همين ناشر حاضر نشد حتي كتاب من را ببيند. اين نشان مي دهد كه ناشر فوق به كتابي علاقه دارد كه نسل كشي آفريقائيان سياهپوست به وسيله ساير آفريقائيان را نشان دهد ولي نمي خواهد كتابي را منتشر كند مشتمل بر اسنادي كه نسل كشي مردم ايران را به وسيله اروپائيان سفيدپوست (انگليسي ها) نشان مي دهد. ” وی در پایان نتیجه می گیرد:هیچ تردیدی نیست که انگلیسی ها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای سلطه بر ایران استفاده می کردند.

بخشی از کتاب:

داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامي انگلستان و نماينده سياسي آن دولت در غرب ايران در سالهاي 1918 و 1919 درباره قحطي درغرب ايران اينگونه مي نويسد:

” اجساد چروكيده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومي افتاده اند. در ميان انگشتان چروكيده آنان همچنان مشتي علف كه از كنار جاده كنده اند و يا ريشه هايي كه از مزارع در آورده اند به چشم مي خورد؛ با اين علفها مي خواستند رنج ناشي از قحطي و مرگ را تاب بياورند. در جايي ديگر، پابرهنه اي با چشمان گود افتاده كه ديگر شباهت چنداني به انسان نداشت،چهار دست و پا روي جاده جلوي خودرويي كه نزديك مي شد مي خزيد و در حالي كه ناي حرف زدن نداشت با اشاراتي براي لقمه ناني التماس مي كرد…”

24-04.jpg
New Picture.JPG
سفارت-انگلیس.jpg

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *