تقریبا از هشتمین ماه بروز بحران سوریه بود که گروهی به نام «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به داعش اعلام وجود کرد و رفته رفته با افزودن تحرکات نظامی خود و حمایت سیاسی و اقتصادی متحدینش، پس از یکسال تبدیل به یکی از قدرتمندترین گروههای معارض نظام سوریه گردید.این گروه با جذب عناصر تکفیری از سراسر دنیا بخصوص؛ آسیای میانه، کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای اروپایی ، تبدیل به هیولایی خون آشام در مناقشات سوریه شد.بطوریکه ویدیوهای ضبط شده از اعمال خشونت آمیز و غیر انسانی این گروه در مدت زمان کوتاهی زبانزد مردم دنیا شد. در تابستان سال جاری این گروه اقدام به حمله به استانهایی از عراق نمود و در گام اول حمله ی خود توانست موفقیتهایی را نیز بدست آورد و حتی خود را به مرزهای جمهوری اسلامی ایران نزدیک نماید.این توسعه ی سرزمینی نیز برای داعش آبستن خشونتهایی بود که وصفش قلب هر انسان متخلقی را می آزارد.ایالات متحده امریکا در اواخر تابستان سال جاری اقدام به حمله به مواضع داعش در عراق و سوریه نموده و مانند ناجی آخرالزمانی فیلمهای هالیوودی ، پرچم مبارزه با نسل جدید تروریسم را علم کرد.

 

برای داشتن تحلیلی راهبردی از رفتار دنیای غرب خصوصا امریکا؛ در مبارزه با داعش، توجه به نکات زیر ضروری به نظر می رسد:

 

1- امریکا و هم پیمانان غربیش راغب به وجود هیچ دست برتری در مناقشات موجود در خاورمیانه نیستند و منافع درازمدت آنها در درگیری مستمر بین گروههای اسلامگرا و حکومتهای مسلمان در منطقه است. امری که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد و تاکنون نیز ادامه دارد.به همین دلیل تا گروهی از این گروهها پاگرفته و قدرتی در منطقه کسب می کند، با تشکیل ائتلافی بین المللی و با شعاری بشر دوستانه و ضد تروریسم اقدام به سرکوب و تضعیف آن می کند. این امر در راستای منافع منطقه ای و تامین امنیت انرژی برای این کشورهاست و از سوی دیگر موجب اطفاء موج اسلام گرایی در غرب خواهد شد.

 

2- با وجود منابع مالی مختلف نظیر کمکهای کشورهای عرب و ترک منطقه ، فروش زنان،دختران و کودکان در کشورهای عربی و … برای تامین هزینه های دولت داعش، ورود داعش به عرصه ی انرژی و نفت و گاز و وحشت از اثرگذاری این گروه در عرصه انرژی ، موضوعی است که حتی موجب ترس و چاره اندیشی متحدان و حامیان داعش شده است.در حال حاضر بخش عمده ای از منابع نفت و گاز سوریه و اماکن مهمی از صنعت نفت عراق در اختیار این گروه تکفیری است و ترس از توسعه ی این قدرت متصور است.

 

3- یکی از دلایل حمله امریکا به مواضع داعش در سوریه این است که این گروه بیش از آنکه انگیزه ای برای مبارزه ای تمام عیار با دولت بشار اسد داشته باشد، به فکر تاسیس دولت اسلامی خود و استقرار نظام خلیفه ای و بسط و گسترش قدرت خود در منطقه است. سهم کم تعداد عملیاتهای ارتش سوریه در الرقه- پایتخت داعش- همچنین تعداد کم تلفات انسانی این شهر از ابتدای مناقشات سوریه تاکنون(هزار کشته از بیش از صدهزار کشته)قرینه ای بر صحت این امر است.بنابراین حمله امریکا به مواضع داعش در منطقه، در راستای تقویت معارضین سوریه و تضعیف قدرت ایران در منطقه ارزیابی می شود.

 

4- انتشار صحنه های دلخراش و وحشیانه و غیر انسانی از عناصر داعش با اسرای در اختیار این گروه، خصوصا خبرنگاران غربی که اخیرا بدست آنها سر بریده شده اندو تحریک افکار عمومی در غرب، لزوم برخورد امریکا با این گروه را جدی تر کرده است چراکه برای کشوری که داعیه ی مبارزه با تروریسم و مهمتر از آن؛ تامین منافع شهروندانش در سراسر دنیا دارد ، پسندیده نیست که در موضعی منفعلانه قرار گرفته و فقط تماشاچی این صحنه باشد.اگرچه خود در شکل گیری و نمو این گروه و گروههای از این دست نقش بسزایی داشته است. اما انچه مسلم است این است که گروههایی مانند داعش در راستای تامین منافع راهبردی و بلند مدت امریکا نبوده و نخواهند بود.

 

5- همکاری دولتهای ایران، عراق و سوریه ، همچنین تشکیل جبهه ی مردمی متشکل از شیعه،سنی و کرد، در برابر حملات داعش موجب تقویت حاکمیت ملی در این کشورها و وحدت گروههای سیاسی و کوتاه شدن دست غرب در منطقه خواهد شد. بنابراین ورود امریکا و غرب به متن مبارزه با داعش از این منظر نیز قابل بررسی و تحلیل بیشتر می باشد.

 

اگرچه منافع غرب در برخورد با داعش فراتر از سطور فوق خواهد بود، می توان حمله ی امریکا را نه از حب علی و بعد انسان دوستانه و حقوق بشری؛ بلکه از بغض معاویه و ترس از خدشه دار شدن اعتبار بین المللی و به چالش کشیده شدن مفاهیمی نظیر آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در جامعه ی غربی است. مفاهیمی که شالوده ی حکومتهای غربی بر مانور روی آنها بنا شده است. امریکاییها در طول پبجاه سال گذشته ثابت کرده اند که بر تامین منافع ملی خود اصرار داشته و برای دستیابی به آن از حداکثر تلاش خود فروگذار نکرده اند و نهایت استفاده را از شکاف بین دول اسلامی نموده و با پررنگ کردن اختلافات قومی-قبیله ای و مذهبی همواره بر موج این اختلافات به سمت اهداف خود حرکت نموده است.

 

سید مهدی علوی

 

مهر 1393

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *