به گزارش هراز نیوز حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق این هفته خود که با حضور جمع کثیری از طلاب ودانشجویان برگزار شد فرمودند:از دستورات ديني ما برميآيد كه ما اين نـهضت عاشورا را بايد دائماً زنده نگه داريم زيرا در اين مراسم به يكديگر ميگوييم «اعظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بالحسين (عليه السلام) و جعلنا و ايّاكم من الطالبين لثاره» ایشان ادامه دادند:اين شعار رسـمي ما مسلمانها كه در دو بخش خلاصه ميشود يكي اينكه اين عزاداريهايي كه اقامه ميكنيم و بايد اقامه بكنيم مقبول خداي سبحان باشد كه اين سبقهٴ عبادي دارد دوّم سبقهٴ جهادي است يعني خداوند آن توفيق را به ما بدهد كه ما خونبهاي حسينبنعلي را بگيريم ثار يعني خونبها نه يعني خون آن توفيق را خدا به ما عطا كند كه اهل قيام و مقاومت باشيم و خونبهاي حسينبنعلي را بگيريم اين شعار رسـمي ماست جملهٴ اوّل معنايش روشن است اقامهٴ عزاي حسينبنعلي عبادت است بايد از مال حلال باشد به قصد قربت باشد از خدا بخواهيم كه اين را اقامه كنيم و خدا هم از ما بپذيرد اين معناي جملهٴ اوّل اما جملهٴ دوّم يعني چه؟ ما از خدا ميخواهيم كه توفيقي به ما بدهد كه ما خونبهاي حسينبنعلي را بگيريم ایشان درادامه افزودند:جريان كربلا يك عدّه قاتليني داشت يك عدّهاي بهعنوان توابين بعدها قيام كردند قيام مختار و غير مختار رخنه كرد عدّهاي از قتلهٴ كربلا را به عذاب اليم گرفتار كردند كُشتند عدّهاي هم به عذاب الهي مُردند فعلاً كسي از آنها روي زمين نيست ما از خدا بخواهيم كه ما را طالب خونخواهي حسينبنعلي قرار بدهد يعني چه؟ اين يك سوال، سوال دوّمي كه به ما چه؟ «من قُتِل مظلوماً قفد جعلنا لوليّه سلطانا» هر كس كُشته شد بازماندههاي آنها خونبها طلب دارند به ما چگونه ربط پیدا می کند؟ ما خونبها طلب داريم اين دوتا سوال در اين شعار رسمي ما شيعهها مطرح هست پاسخ سوال اوّل اين است كه جريان حسينبنعلي به شخصيت حقوقي او برميگردد نه شخصيت حقيقي او حسينبنعلي از آن جهت كه يك شخص حقيقي است فرزند عليبنابيطالب است مانند ساير فرزندان اميرالمومنين (سلام الله عليه) يك انسان متعارف است كه مانند افراد ديگر محكوم ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ است يك شخصيت حقوقي دارد به نام امامت آنها با خود حسينبنعلي از آن جهت كه يك شخص عادي بود كه در نبرد نبودند بهعنوان اينكه او فرزند پيغمبر است و داعيهٴ امامت دارد در نبرد بودند پس بنابراين دشمنان با امامت درگير بودند نه با شخص امام اين يك نكته، و وجود مبارك ابيعبدالله هم در همين جريان مدينه نفرمود كه وقتي يزيد حاكم شد بايد فاتحهٴ اسلام را خواند فرمود: «بعد الاسلام السلام اذ بليت الامّة براعٍٍ مثل يزيد» جريان يزيد تمثيل است نه تعيين يعني خصوصيّتي براي يزيد نيست هر كسي يزيدي فكر ميكند خصوصيّتي براي حسينبنعلي (سلام الله عليه) نيست هر كسي داراي مقام امامت است خود ابيعبدالله فرمود وقتي حاكم يك عدّهاي مثل يزيد شد، نظير آنچه كه در جريان اخير شما در تونس ديديد در مصر ديديد در ليبي ديديد در يمن ميبينيد در بحرين ميبينيد در بخشي از عربستان ميبينيد اين است فرمود اگر مثل يزيد بر مردم حاكم بشود ديگر اسلامي نميماند مرجع تقلید شیعیان جهان فرمودند:بنابراين براساس اين دو نكته يكي اينكه شخصيّت حقوقي حسينبنعلي (سلام الله عليه) به امامت برميگردد دوّم اينكه وجود مبارك حضرت وظيفهٴ همهٴ مسلمانها را تا روز قيامت مشخص كرد كه اگر حاكمي مثل يزيد شد نبايد ساكت نشست براساس اين دو جهت امامت و حقطلبي شهيد شد اما چرا باید طالب خونبهاي او باشيم براي اينكه ما فرزندان حسينبنعلي هستيم پدر ما را كُشتند زيرا وجود مبارك پيغمبر (عليه و علي اهلبيته آلاف التحيّة و الثناء) فرمود: «أناو علي ابوا هذه الامّه» من و عليبنابيطالب پدر اين امّتايم به همه اعلام كردند فرمودند مردم شما يك پدر و مادر طبيعي داريد كه اسمشان در شناسنامهٴ شما هست يك پدر و مادر ملكوتي داريد بياييد فرزندان ما بشويد ما شما را بهعنوان فرزندي قبول داريم ما گفتيم چشم! شديم شيعه شديم اين بزرگواران را بهعنوان امامت قبول كرديم الآن از ما سوال ميكنند مادر شما چه كسي است ميگوييم فاطمهٴ زهراءست پدر شما چه كسي است عليبنابيطالب اگر پدر ما را شهيد كردند ما تا روز قيامت خونبها ميطلبيم «و جعلنا و ايّاكم من الطالبين لثاره» پدر ما را شهيد كردند. آیت الله جوادی آملی تاکید کردند:اينكه ميبينيد همه در اين ايّام مخصوصاً روز عاشورا اينطور به سر و سينه ميزنند براي اين است كه پدر اينها را شهيد كردند پيغمبر فرمود بياييد فرزندان ما بشويد ما هم گفتيم چشم «انا و علي ابوا هذه الامّه» شما بياييد فرزند ما بشويد ما شما را بهعنوان فرزندي قبول داريم ما هم گفتيم چشم بنابراين اينها پدران ما هستند وقتي پدر ما را شهيد كردند تا روز قيامت ما طالب خونبهاييم پس اين شعار رسمي كه وظيفهٴ ماست در ايّام عزاداري به يكديگر بگوييم «اعظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بالحسين (عليه السلام) و جعلنا و ايّاكم من الطالبين لثاره» براساس اين جهت است و شكر هم بكنيم كه ما فرزند صالحي هستيم ـ علامه جوادی آملی تصریح فرمودند:وجود مبارك سيّدالشهداء از همان اوّل كه از مدينه حركت كردند و خواستند به مدينه بيايند به قصد عمرهٴ مفرده حركت كردند نه عمرهٴ تمتّع در مقتلها اينچنين آمده كه حضرت عمرهٴ تمتّع را حجّ تمتع را به عمرهٴ مفرده تبديل كرد اينچنين نبود آن كه در كتابهاي فقهي ما در روايات معتبر ما هست اين هست كه از اوّل وجود مبارك حضرت سيّدالشهداء (سلام الله عليه) به قصد عمرهٴ مفرده حركت كرده در عمرهٴ مفرده سخن از حج مطرح نيست از همان اوّل ميدانست كه نبايد به عرفات و مشعر و منا برود منايش جاي ديگر است از اوّل به قصد عمرهٴ مفرده حركت كردند لذا روز هشتم كه حاجيان در روز ترويه زمينه را فراهم ميكردند كه بروند به طرف عرفات وجود مبارك حضرت در آن سخنراني رسمي ايراد كرد و به طرف كوفه و كربلا حركت كرد ایشان همچنین با اشاره به بحث جهاد تشریح نمودند:جهاد سه قسم است حجرت سه قسم است وجود مبارك سيّدالشهداء (سلام الله عليه) هر سه قسم را داشت بعضيها دو قسم را داشتند بعضيها يك قسم را يك جهاد اصغر هست يك جهاد اوسط هست و يك جهاد اكبر يك حجرت صغري هست يك حجرت وسطي هست يك حجرت كبري شريعت و امثال اينها هم همينطور است جهاد اصغر اين است كه انسان با دشمن بجنگد نظير همين دفاع مقدّس هشت ساله كه در اينجا آنچه كه كاربرد دارد آهن است در جهاد اصغر در جهاد اوسط كه انسان با نفس و هوس ميجنگد آنجا آهن كاربرد ندارد آه كاربرد دارد ناله و گريه كابرد دارد شما در دعاي كميل كه امشب شب جمعه مي شود ميخوانيد در دعاي كميل ميخوانيد «و سلاحه البكاء» يعني خدايا ما در نبرد با نفس در نبرد با هوس در نبرد با هوا در نبرد با شيطان تنها اسلحهيمان گريه است يك انسان مغرور است كه فريب ميخورد يك انسان متواضع و فروتن كه فريب نميخورد اسلحهٴ ما در جهاد اوسط گريه و ناله به درگاه خداست ببينيد شما بساري از اين پروندههاي چند ميليوني بر اساس همين خود خواهي است يكوقت كسي يك حرف تندي به ما زد اگر يك لحظه ما تحمّل بكنيم ديگر به پرونده و ساليان متمادي به دستگاه قضايي نميكشد آن هم بعد خجالت ميكشد شرمنده ميشود بعد عذرخواهي ميكند در مسائل خانوادگي اينطور است در مسائل همسايگي اينطور است بين مالك و مستأجر اينطور است بيين رانندهها و موتور سوارها اينطور است يك مختصر گذشت باشد مسئله حل است . مرجع تقلید شیعیان جهان ادامه دادند:به ما گفتند وقتي نماز ميخوانيد هفت جا كه بايد روي زمين باشد اين مساجد سبعه واجب است يعني پيشانی و دو كف دست و دو زانو و دو تا شصت پا اين هفت جا بايد روي زمين باشد امّا يك جا هم مستحب است كه روي چيزي باشد كه سجده بر او صحيح است خاك باشد و مانند آن و آن بيني است مستحب است در هنگام سجده اين بيني روي خاك باشد اينكه ميبينيد تسبيح تربت تهيه ميكنند يك مهر كوچك تهيّه ميكنند در جا نماز ميگذارند كه بيني روي آن باشد بر اساس همين است كه مستحب است و اين را ميگويند مرقمة الانف النف يعني بيني دين ميگويد مستحب است كه انسان در هر سجده دو بار بيني خود را خاكمالي كند ميگويند ما دماغش را خاكمالي كرديم، دماغش را خاكمالي كرديم يعني آن منيّت و غرور را از او گرفتيم دو بار كه ما در سجده اين بيني را به خاك ميماليم يعني ما خاكمالي شدهايم ديگر حالا نه به كسي پرخاش ميكنيم نه اگر كسي يك مختصري به ما اهانت كرد فوراً مثل كورهٴ آتش در نميآييم بعد هم او خجالت ميكشد جبران ميكند ديگر آنوقت لذّت او كه خيلي بيش از اينهاست اين مرقمة الانف است ایشان درادامه افزودند:نماز براي اين است كه انسان هم در پيشگاه خدا سجده كند و هم در جامعه طوري باشد كه دماغش خاكمالي شده يك همچنين آدمي كه اهل تكبر نيست كه توقع داشته باشد ديگري به او سلام كند اينچنين نيست يك مختصري نسبت او بدرفتاري شده اين پرخاش كند جامعه را آن عنايتهاي عاطفي حل ميكند. آیت الله جوادی آملی ادامه دادند:يك بيان نوراني از امام رضا (سلام الله عليه) هست فرمود «تزاورا» شما شيعيان ما به زيارت يكديگر برويد يكديگر را ترك نكنيد در مجالس يكديگر شركت كنيد چرا؟«فإنّ في زيارتكم احيائاً لاحاديثنا» شما وقتي دور هم جمع شديد بالأخره شيعيان ماييد حاميان مكتب ماييد حرفهاي ما را ميزنيد روايات ما را نقل ميكنيد «و احاديثنا تعطف بعضكم علي بعض» و احاديث ما و كلمات ما در شما عاطفه ايجاد ميكند گرايش ايجاد ميكند اينكه شما ميشنويد ميگويند سنگ روي سنگ بند نميشود اين يك حرفي است حق و درست الآن اين برجهاي طولاني و مرتفعي كه ميسازند اگر همهاش آهن باشد و همهاش سنگ باشد كه روي هم جمع نميشود كه سنگ هرگز روي سنگ بند نميشود يك ملات نرمي بايد باشد تا اين دوتا را به هم جمع بكند اينكه ميگويند سنگ روي سنگ بند نميشود اين است آن ملات نرم است كه انسانها را به هم جمع ميكند آن ملات نرم است كه اعضاي خانواده را جمع ميكند در يك اعضاي يك هيئتي را جمع ميكند اعضاي يك محلي را جمع ميكند اعضاي يك كشوري را جمع ميكند فرمود احاديث ما مثل يك ملات نرمي است «تعطف بعضكم علي بعض» و الّا سنگ روي سنگ بند نميشود علامه جوادی آملی تصریح کردند:وجود مبارك سيّدالشهداء فرمود سخن من و يزيد نيست سخن از مثل يزيد است حالا هر كسي شد سخن از حق و باطل و صدق و كذب و خير و شر و حسن و قبح و امثال ذلك است و مطلب ديگر اين بود كه وجود مبارك سيّدالشهداء از همان اوّل قصد عمرهٴ مفرده داشت نه عمرهٴ تمتع تا عمرهٴ تمتع حج تمتع تبديل به عمره مفره بكند و مطلب بعدي هم اين بود كه وجود مبارك سيّد الشهداء سه جهاد داشت هم جهاد اصغر داشت كه با دشمنان جنگيد هم جهاد اوسط داشت كه با اصاف نفساني جنگيد امام عادل بود و هم جهاد اكبر چون جهاد اكبر معمولاً مطرح نيست اين اوسط را اكبر مينامند و گرنه مبارزهٴ با نفس تهذيب نفس تذكيهٴ نفس آدم عادل شده آدم متقي شدن آدم بهشتي شدن اين جهاد اوسط است نه جهاد اكبر جهاد اكبر براي كسي است كه اين مرز جهاد اوسط را گذرانده يعني آدمي است عادل متقي وارسته اهل نماز شب پاك منزه اهل بهشت ولي ميخواهد وارد حوزهٴ جهاد اكبر بشود جهاد اكبر اين است كه انسان تلاش و كوشش بكند اينجا كه هست بهشت را ببيند جهنّم را ببيند نه بهشتي بشود اگر كسي تلاش و كوششاش اين است كه بهشتي بشود اين در جهاد اوسط هست اين در مسئلهٴ اخلاق است اين در تهذيب نفس است امّا اگر تلاش و كوششاش اين است كه جهنّم را ببيند بهشت را ببيند اين جهاد اكبر است اين چون يا اصلاً مطرح نيست يا فقط در زواياي كتاب براي اوحدي از اهل نظر مطرح است اين اصلاً به حساب نميآيد و اين وسطي را جهاد اكبر ميدانند مفسر بزرگ قرآن کریم تاکید کردند:روايتي كه از وجود مبارك حضرت رسول (صلوات الله و سلّم) نقل شده است آن هم به همين مناسبت است و گرنه جهاد اكبر اين است كه آدم بهشت را ببيند خود سيّدالشهداء (سلام الله عليه) بهشت را ميديد و در شب عاشورا نشان يك عدّه هم داد بعد از اينكه آنها امتحان دادند در شب عاشورا فرمود مردم اينجا غير از مرگ خبري نيست من به شما بگويم نه ما اهل صلحيم نه آنها كوتاه ميآيند هر كس باشد كشته ميشود مبادا بگوييد ما نميدانستيم اين يك مطلب و من هم امام زمان شمايم بيعت را از گردن شما برداشتم الآن هم شب است ميخواهيد برويد، برويد اين دو نكته راه كربلا بسته است امّا يك طرفه بسته است نه دو طرفه يعني هر كس بخواهد به ياري من بيايد هر كس بخواهد به ياري من بيايد جلويش را ميگيرند ولي هر كس بخواهد از كربلا برود راهش باز است ورود ممنوع است نه خروج اگر شما ميبينيد در تمام اين مراحل راه را بستند يك طرفه است اين جريان شريعهٴ فرات، شريعهٴ فرات كه عدّهٴ زيادي از تيراندازان بستند تنها براي اين نبود كه ابيعبد الله و همراهانش آب نبرند براي اين بود كه راه آب را هم ببندند چون روستاهاي فراواني آن طرف فرات گوشهٴ شط بود اين فرات يك شطّي است يك رودخانهاي است كه از دجله جدا ميشود در شمال شرقي كربلا ميريزد آن طرف اين رودخانه روستاهاي فراواني بود آنها ممكن بود از راه آب خودشان را به ابيعبد الله برسانند در اين شريعهٴ فرات كه گذرگاه بود شريعه يعني آنجايي كه شيب نرم دارد و رفت و آمد آسان است آنجا را تيرانداز گذاشتند شما اين رودخانههاي مهم را داديد رودخانههاي مهم اين دو طرف لبه گاهي بالا آمده است كه راه برون رفت نيست نه رفتن ممكن است نه بيرون آمدن ممكن است ولي يك قسمتهايي يك شيب نرم دارد از يك طرفي وارد ميشوند از يك طرفي خارج ميشوند اينجا را ميگويند شرعه شريعه يعني مورد الشارع آنجا كه شيب نرم دارد و رفت و آمد هست اين قسمت را تيراندازها نگه ميداشتند كه مبادا كسي از آن شريعه يعني مورد شارع آنجا كه شيب نرم دارد وارد شود شما ميبينيد در آن رودخانههاي مهم اينطور است آنجا تيراندازها بودن كه كسي از راه آب وارد صحنهٴ كربلا نشود و حسينبنعلي را ياري نكند حضرت در شب عاشورا فرمود رفتن آزاد است شب هم هست تاريك هم هست كسي هم شما را نميبيند من هم بيعت را از گردن شما برداشتم هر كس باشد كشته ميشود هيچ كس زنده نيست حتّي اين طفل شیر خواره من هم ميكشند اين حرف را كه زد قاسم عرض كرد عمو جان مگر اينها به خيمه ميريزند فرمود تا من زندهام نه، تا من زندهام نه، تا من زندهام نه عرض كرد عمو جان خب طفل شیرخواره كه به ميدان نميرود چطور او را ميكشند فرمود «اذا جفّت روحه عطشا» وقتي كاملاً جگر تفتيده و لب خشكيده شد ميگويم «ولّوني» به من بدهيد من سيرابش كنم آنوقت است كه تير ميآيد او را در بغل من ذبح ميكند ایشان همچنین ادامه دادند:بعد از اينكه فرمود مطمئن باشيد اينجا غير از مرگ خبري نيست و اينها با من كار دارند با شما كاري ندارند شما اگر برويد آزاديد اين را در شب عاشو را فرمود اوّل كسي كه قيام كرد گفت ممكن نيست دست از شما برداريم وجود مبارك قمر بنيهاشم بود عباسبنعلي (سلام الله عليه) بود اوّل او قيام كرد بعد ساير شهداء هر كدام به نوبه خود عرض ادب كردند گفتند ما دست بردار نيستيم قاسم عرض كرد فردا من را هم ميكشتند فرمود مرگ را چگونه مييابي عرض كرد «احليٰ من العسل» فرمود بله فردا تو را هم شهيد ميكنند بنابراين بعد از اينكه اين صحنهها تمام شد اتمام حجّت شد معلوم شد كه اينها جهاد اصغر را پشت سر ميگذارند جهاد اوسط را پشت سر گذاشتند از آن به بعد اينها را وارد جهاد اكبر كرد جاي اينها را در بهشت نشانشان داد در شب عاشورا بنابراين جهاد اكبر اين نيست كه آدم ايمان داشته باشد بهشتي هست جهادي هست جهنمي هست جهاد اكبر يعني اينكه آنقدر تلاش و كوشش بكند در مال حلال فكر حلال غذاي حلال نماز شب طهارت روح كه جز خدا نيانديشد تا جهنّم را ببيند و بهشت را ببيند در بيانات نوراني حضرت امير (سلام الله عليه) هست كه «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا» كماند «قَدْ رَآهَا» خود حضرت فرمود من اگر قيام قيامت قيام كند براي من تفاوت ندارد من الآن جهنّم را دارم ميبينم بهشت را ميبينم بنابراين جريان سيّدالشهداء هم داري سه جهاد بود هم داراي سه حجرت بود حجرت صغري بود حجرت وسطي بود حجرت كبري جهاد اصغر بود جهاد اوسط بود جهاد اكبر بعضيها البته جهاد اصغر بود بعضيها جهاد اصغر و اوسط بود گروه اندكي داراي سه جهاد و سه حجرت بودند ما كه ميگوييم «و تجعلنا و ايّاكم من الطالبين لثاره» از همين قبيل است كه ـ ان شاء الله ـ اميدواريم در همين فضا حركت كنيم اين ايام را با عظمت و جلال ما برگزار كنيم عزاداري و گراميداشت جريان نهضت كربلا از مهمترين اركان دين ماست براي اينكه او حفظ كرده گرچه صداي كربلا به خوبي به مصر و تونس و اينها نرسيد امّا هر بركتي كه الآن شما در خاورمميانه ميبينيد محصول اين كار است و اگر سيّد حسن مدرّس (رضوان الله تعالي عليه) كه اين ايّام سالگرد شهادت اوست قيام كرده و مجلس را آبرو داد و ايران را آبرو داد به بركت همين جريان سيّدالشهداست تا اين خون هست تا اين نام هست مبارزه با ظلم هست مبارزه با ستم هست بيداري مسلمانها هست تلاش و كوشش كنيم كه اين عزاداري را با جلال و شكوه برگزار كنيم چيزي كه از اين عظمت اين عزاداري كم ميكند چيزي كه از جلال و شكوه اين عزاداري كم ميكند نه آن حرفها را بزنيم نه آن ابزار را به همراه داشته باشيم نه آن حركتها را امضا بكنيم يك كاري بكنيم حرفي بزنيم عزاداري بكنيم كه واقعاً يكي از اين جهادهاي سهگانه را به همراه داشته باشدمنبع اسرا |
سلام
لطفا اصلاح بفرمائید . عذاب الیم درست است نه عذاب علیم. در جمله
عدّهاي از قتلهٴ كربلا را به عذاب عليم گرفتار كردند
ظاهرا عَظَّمَ الله صحیح است، نه اعظم
سلام علیکم؛
واژه صبغه که معمولاً در بیان آیات عظام و خطبا از آن استفاده می شود، به معنای رنگ(و صفت و ویژگیِ) چیزی است. لذا منظور از صبغه ی عبادی و جهادی، عبارت است از داشتنِ ویژگیِ عبادی و جهادی، بدین ترتیب نگارش کلمه “سبقه” در متن بالا ناصحیح است. ضمناً اشکالاتی که استادان بزرگوار(آقایان: محمد و علی) گرفته اند نیز وارد است و باید اصلاح شود. مأجور باشید