پس از انتشار قسمتهای (اول) و( دوم) گفتگو بایدالله اکبرزاده در قالب گفتگوی صندلی داغ قسمت سوم و پایانی این گفتگو را در ادامه می خوانیم
در خصوص تعامل شما با شورای شهر و شهرداری مسایلی مطرح است اینکه می گفتند چون شورا آنچه که شما می گفتید می پذیرفت و تصویب می کرد شما هم با آنها به قولی بده بستان داشتید مثلا در پروژه میدان شهدای 6 بهمن موضوع ساخت میدان را شما به سازمان تاکسی رانی تحمیل کردید و اینکه شما چه بودجه ای برای خود شهر آوردید ؟
تعامل در خروجی کار ها بود ، موضوعات زیادی بود که برای شهر داشتیم ، طرح گلزار شهدا بود ، شهدای گمنام بود و خیلی کار های دیگر یک موضوع که ما پیگیر بودیم جابجایی زندان بود که گفتیم زمینش را ما تامین می کنیم در دانشگاه آیت الله آملی جلسه ای را با ریاست قوه قضاییه داشتیم که ایشان با جابجایی زندان موافقت کردند حدود 13 هکتار زمین بود که 4 هکتار دادیم به دانشگاه فناوری های نوین و5هکتار به زندان و 2 هکتار به بهزیستی که البته همان موقع علیه من شب نامه پخش کردند که فرماندار این زمین را برای خودش برداشته و درختهای آن را قطع کرده است .
آقای اکبریان در مصاحبه با ما مطرح کرده بودند کمربندی امام زاده عبدالله به جاده ی نور در زمان ایشان آغاز شد ولی در زمان شما متوقف شد چه دلیلی داشت؟
دلیلش این بود که بعضی از این زمینها آزاد نشده بود پس از تفکیک این زمینها کشاورزها راضی نیستند و مدعی هستند که زمین ما آب رو ندارد بنابراین باید عرض جاده دوباره کنده شود و لوله گذاری صورت گیرد این مستلزم هزینه است که قبلا پیش بینی نشده بود البته یکی از موضوعاتی که آقای نماینده در یکی از جلسات شورای شهر آمل نسبت به بنده مطرح می کردند این بود که اکبرزاده در استان از حقوق آمل دفاع نمی کند در صورتی که من از جمله فرماندارانی بودم که بیشترین اعتراض را نسبت به عملکرد مدیران کل در جلسات استانی مطرح می کردم به طوری که بعضی از آنها از من گله مند بودند .البته آن پروژه هم بخش زیادی از آن آسفالت شده و با تامین بودجه کار آن به اتمام خواهد رسید
بزرگترین مشکل و چالش زمان مسئولیت شما در فر مانداری چه بود؟
بعد از انتخابات عدم همراهی نماینده با بنده
یعنی نماینده با شما همراه نبود؟
نه اینکه ایشان بیاید همراه من باشد نه منظور تعامل نماینده با بنده بود
دلیلش چه بود ؟
البته ایشون باید پاسخ دهند من به همراه شورای تامین از هر سه ستاد انتخاباتی آقایان تورنگ ،حاجی پور و یوسفیان بازدید کردیم ، شب انتخابات آقای یوسفیان پیامکی به من دادند که از حضور سبز شما تشکر می کنم اگر من انتخاب شدم روستا به روستا و مکان به مکان می رویم برای عمران و آبادی شهرمان آخرش هم یک یا حسین اضافه کردند.البته عصر فردای انتخابات یک تجمع از سوی طرفداران یکی از کاندیداها داشتیم که ما جمعش کردیم البته آنها دنبال اغتشاش و بی نظمی بودند
یک سوال اینجا پیش می آید برخی همان موقع این شبهه را مطرح کردند که تراز رای آمل این میزان نبود و شما تراز کلی آرا را بالا بردید ؟
این امکان وجود ندارد این موضوع در سال 88 نیز به دروغ مطرح شده بود دیدید که انتهای آن چه در آمد اولا نماینده های کاندیداها حضور دارند ما به خاطر تجربه بد اخلاقی سال 88 چندین بار با این عزیزان جلسه گذاشتیم و آنها را توجیه کردیم به کاندیداها هم گفتیم نمایندگان شما در تمام صندوقها و روند شمارش آرا حضور داشته باشند تا هر جا ادله ای بر تخلف مشاهده شد گزارش دهند غیر از این در سر صندوق و هنگام جمع بستن آرا هم نمایندگان وزارت کشور هستند و هم هیئت نظارت که در انتخاب مجلس از شورای نگهبان معرفی می شوند موقع جمع بندی آرا فرماندار تنها نیست 50 نفر از جمله نماینده خود کاندیدا حاضرند و هر کدام از اعضا برای خود لیستها را جمع می بندد
اینکه مطرح می کنند نماینده می خواهد فرمانداری همسو با خودش داشته باشد چه نظری دارید؟
به نظر من کاری که در حال حاضر صورت می گیرد چه دولت احمدی نژاد باشد چه دولت روحانی درست نیست من با تعامل موافقم اما اینکه نماینده در روند انتخاب مدیر نقش داشته باشد مخالفم من همیشه حسرت این را می خوردم که چرا این تعامل بوجود نیامد
آیا فرماندار می تواند در انتخابات تاثیر گذار باشد؟
بله،با برگزاری جلسات مختلف از جمله تجلیل ها ،برنامه های سیاسی و دعوت از نماینده
یعنی دعوت از نماینده مردم در مراسمات تخلف است؟
شما سوال پرسیدید چگونه می تواند من هم جواب دادم البته نماینده فرماندار سر صندوق هم تعیین کننده است نمی تواند به آرا صندوق تعرض کند اما مثلا وقتی فرد بی سوادی می آید می تواند فرد مورد نظر خود را بنویسد
خوب اینجا نمایندگان شورای نگهبان هستند ،نظارت می کنند
بله ولی نماینده فرماندار هم اگر خدای نکرده فرد امانت داری نباشد تاثیر می گذارد
البته اینرا تاکید می کنم در خود صندوق به هیچ وجه نمی توانند دخل و تصرف کنند
خوب در سال 88 هم می گفتند چون شورای نگهبان ، وزارت کشور و همه از یک جناح هستند تقلب شده است ؟
خوب در این انتخابات ریاست جمهوری هم همینطور بود پس چرا آقای روحانی از صندوق بیرون آمد .
شما آیا در دوران فرمانداری تان بر انتخابات اثر گذار بودید ؟
شش ماه مونده به انتخابات آقای تورنگ آمد آقای حاجی پور هم آمد ، آقای تورنگ گفت :آقای اکبرزاده شما هستید من دارم می آیم به ایشان گفتم من برای دنیای کسی آخرت خودم را خراب نمی کنم . بازرسان انتخابات که آمدند پاکترین و سالم ترین انتخابات را انتخابات آمل معرفی کردند در بابلسر خود آقای ابراهیمی معاون سیاسی ورود پیدا کرد .
یکی از شبهاتی که مطرح بود می گفتند برخی از افرادی که شما هیات اجرایی مطرح کردید علنی برای کاندیدای خاصی تبلیغ می کردند قبول دارید؟
سه عزیز بودند که هر سه از معتمدان و از فرماندهان جنگ بود یکی از این افراد که فرد سالمی هم بود متاسفانه رعایت جایگاهش را نکرد ولی من به ایشان تذکرجدی دادم .
یک بحث دیگری هم در خصوص شما مطرح شد که شما ، آقای شهردار و رییس شورای شهر آن موقع جلسه ای را با آقای حاجی پور در یکی از شهرهای همجوار داشتید ، قبول دارید در ان جلسه چه بحثی شد ؟
اصلا اساس این حرف و برگزاری جلسه دروغ هست ، شاید من از نظر سیاسی یا اعتقادی جناب آقای یوسفیان را قبول نداشته باشم و همچنین ایشان هم شاید بنده را قبول نداشته باشد ولی هیچ وقت شان و جایگاه ایشان به عنوان نماینده را پایین نیاوردم در تمام سخنرانی ها از ایشان تشکر کردم حتی منتقدین ایشان از من خورده می گرفتند که چرا اینقدر از آقای یوسفیان تشکر می کنی من می گفتم ایشان نماینده مردم هستند ، حتی در مراسم تودیع هم از ایشان تشکر کردم .
دوستان صمیمی شما در زمان فرمانداری چه کسی بود ند یعنی کسانیکه روی شما تاثیر می گذاشتند ؟
دوستان زیادی از انها مشورت می گرفتم ولی فرد مشخصی نبود در تصمیم گیری همیشه مستقل بودم مثلا در موضوع دانشگاه ها با آقای دکتر متکان ارتباط داشتم از نظرات ایشان استفاده می کردم ، در بعد مسایل فرهنگی شورای ایثار گران بود .
امام جمعه چه طور مثلا پیش امده بود امام جمعه به شما بگویند آقای اکبرزاده فلان کار را انجام نده ؟
نه خیلی دخالت نمی کردند .البته از برخی از مدیران انتقاد داشتند که چرا در نماز شرکت نمی کنند یا جواب مردم را نمی دهند ولی از اینکه بگویند فلان مدیر را باید انتخاب بکنی نه
در زمان شما مردان سایه بود چقدر بر شما و معادلات شهری تاثیر داشتند ؟
بله بی تاثیر نبودند بعضی جاها تاثیر بسیار بالایی هم داشتند ببینید یا باید بگویید که من چهار سال فرماندار هستم و زمان را طی کنید و یا باید مسوولیت می پذیرفتم و باید پاسخگو باشم ، کسانی بودند که هفته و برخی بروز فقط می بایست جواب اینها را می دادیم .
این مردان سایه بیشتراز نظر فکری به شما نزدیک بودند یا مربوط به سایر جریان ها بودند ؟
نه از خود مان بودند مخالفان الحمدالله خیلی محبت داشتند .
بزرگترین مشکلی که مردان سایه زمان شما ایجاد کردند چه بود ؟
وقتی مدیرارشد یک شهر را درگیر حاشیه می کنند بزرگترین مشکل است .
میشه مثال بزنید؟
همین بعد انتخابات ما رتبه دوم برگزاری انتخابات را در کل کشور کسب کردیم اما چرا بعد انتخابات به جای اینکه تمام انرژی را بگذاریم تا مشکلات شهر را حل کنیم صرف امر دیگر می شد .
در رابطه با جریانهای سایه یکی بحث تاکسی رانی هست در زمان شما شخصی از مدیران تاکسی رانی شیشه فرمانداری را شکاند شما چه برخوردی با ایشان کردید ؟
خوب می دانید این بنده خدا هم آزاده هست و هم به نوعی خودش می گوید من ….. ام ، اتفاقی که افتاد قبلش اتفاقی رخ داد که شخصی مشکلی داشت یکی از چیز هایی که من به آقای رسولی خورده گرفتم و به نوعی لفظی هم برخورد کردم . گفتم اگر شخصی غریبه بود می گذاشتی سالم خارج شود با بقیه هم برخورد کردم ایشون یک طلبکاری هم از تاکسی رانی داشت من در شورا سازمان البته به ایشان کمک کردم و حتی گفتم یک روز اسارت این بچه هارا به میلیاردها تومان عوض نمی کنم اما می توانستم شکایت بکنم چون از جنس ما بود و بعد عذر خواهی کرد و گفت من ….هستم ، بخشیدم ، مگر این آفایان کم به من بد کردن ولی من این بچه ها را رها نمی کنم اینها از جنس ما هستند .
دو موضوع حاشیه ساز و چالشی هم در انتخابات شورای شهر پیش آمد یکی موضوع جنجالی و عجیب و غریب تایید صلاحیت بود و دیگری هم اعتراض سه چهار عضو علی البدل شورای شهر است که مدعی هستند که آرا انها خوانده نشده و هر کار ی کردند شما صندوق ها را باز کنید قبول نکردید حرف اینها این بود که انتخابات ریاست جمهوری در سلامت کامل برگزار شد اما چون بعد از شمارش آرا ریاست جمهوری شمارش شورا شهر شروع شد در برخی از صندوق ها همه خواب بودند و یکی دو نفر آرا را می شماردند چه پاسخی دارید ؟
تایید صلاحیت یک مسیری دارد در روند تایید صلاحیت فرماندار نیست که بگوید فلانی تایید شد و فلانی رد شد هیات نظارت دارد و هیات اجرایی در آمل خوب فقط دو نفر بود که در سایت ها مطرح شده بود و البته یک خانمی بود که قبلا عضو شورا بود که در استان جوابش منفی شد . خوب یکی از این آقایان استعفا نوشت که ان موقع در سایت ها هم مطرح شد این استعفا را آقای محمد جورسرا از طرف ایشان به آقای سید جعفر رسولی تحویل داد و ایشان هم دستور داد در صورتیکه مسوولیت انتخابات تعریف شده و ایشان نمی بایست دستور می داد ولی این استعفا وارد سامانه نشد .البته فرد مستعفی بعد در بیمارستان بستری شد .
اینکه می گویند بستری شدن ایشان صوری بود و به خواسته حامل نامه بود قبول دارید ؟
من خبر ندارم ولی خوب خیلی ها به عیادت ایشان رفتند ولی من نرفتم حتی من به برخی از مسوولان گفتم چرا رفتید
در ادامه آقای طاهایی گفتند دستور شخص رییس جمهور است همه کسانیکه فقط پرونده قضایی دارند رد شوند و به بقیه استعلامات کاری نداشته باشید اگر پرونده قضایی ندارند و سایر دستگاه ها جواب منفی دادند در جلسه هیات اجرایی به رای اعضا بگذارید . کل شهرهای استان چنین کاری کردند ما هم به هیات اجرایی توضیح دادیم من به یکی از این کاندیداها گفتم با این اتهاماتی که به شما زدند به نظر من مفسد فی الارض شدید ایشان گفت چی میگی حاج آقا به ایشان گفتم برو دادگستری و تکلیف خودت را مشخص کن .
ایشان رفت خدمت آقای عمادی مجد تاظهر طول کشید اونجا معلوم شد یک فردی هم نام با ایشان در استان گلستان هست شرور به تمام معنی البته مستندات اینها در اداره سیاسی فرمانداری موجود است آقای عمادی مجد هم نامه زد که ایشان هیچگونه مشکل قضایی ندارد .
بعد این دو نفر جدا جدا رفتند به جلسه هیات نظارت آنجا از خودشان دفاع کردند نفر اول توانست تایید اعضا را بگیرد نفر دوم نتوانست به جای اینکه از خودش دفاع کند نکاتی را مطرح کرد که اگر فلان عالم بیاید به اندازه من طرفدار ندارد و برخی موارد دیگر که هیات نظارت هم ایشان را باتوجه موارد مطروحه از جانب دستگاه استعلام شونده رد کرد .
البته نفر تایید شده از سوی آقای دکتر یوسفیان برای من پیام آورد که آقای اکبرزاده رفیق شماست چرا شمارا تایید نمی کند بعد شنیدم که آقای یوسفیان از تایید ایشان ناراحت شد .
در خصوص انتخابات شورای شهر برادر یکی از کاندیداها امد خوب رفاقت ما برمی گردد به دوران درگیری با منافقان ایشان گفت : صندوق ها راباز کنید گفتم کدام صندوق نمی شود که همه صندوق ها را باز کنیم ، یکی دیگر با خانمش امد گفت : من اعتراض دارم صندوق ها را باز شماری کنید گفتم کدام صندوق گفت :همه صندوق ها گفتم چندم شدید گفت: هشتادو پنجم ، گفتم چند تا صندوق را جابجا کنم که شما اول شوید سرش را انداخت پایین گفت: ما پول بازنشستگی را هزینه کردیم به ما وام بدهید گفتم بگید وام می خوایم ولی انتخابات را زیر سوال نبرید . ببینید صندوق ناموس انتخابات است باید مراحلی انجام شود تا باز شود .
خوب در خصوص آقای شفیع زاده نظرتون چیه مطرح هست که قرار فرماندار بشه ؟
ایشان بسیجی ما بود ،در زمان ما حتی قرار بود بخشدار دابودشت بشه در مدیریت آب و فاضلاب نیز در کار خودش تخصص داشت البته من یکسالی از ایشون بی خبرم .
حال می رسیم به موضوع انجمن صنفی خبرنگاران و همایش روابط عمومی ها
روزهای سخت من اون روزها بود کاری که من نکردم ،اون جلسه من می خواستم بیایم خدانگذرد از آقای حسنی خیلی از مشکلات از جانب ایشان بود من این آقا را عزلش کردم دو روز نشده بخشدار شد بحث انجمن خبرنگاران را آقای رمضانی رییس اداره کار گفت اینها غیر قانونی اند
کی گفتند غیر قانونی اند؟
آقای رمضانی آمد پیشم و از ایشان پرسیدم در جریان دعوتنامه روز روابط عمومی ها هستید وبه آقای حسنی گفتم این دعوتنامه چیست گفت خبر ندارم و گفتم خودتان گفتید 17 مرداد برنامه داریم من در سالهای قبلش چندین برنامه برای روایط عمومی ها گرفته بودم گفتم پس آقای رمضانی به احترام آقای یوسفیان برنا مه ای که خودتان در شهرک صنعتی گذاشته اید را کنسل کنید
آقای رمضانی گفت: من دوبار جلسه را کنسل کردم از شما خواهش می کنم بیاین گفتم پس برنامه روابط عمومی ها چی؟گفت من نمی روم و با هم می رویم شهرک صنعتی گفتم : آقای حسنی داستان روابط عمومیها چیست در جریا ن هستی گفت اصلا خبر ندارم گفتم پس همراه من برای تهیه خبر به شهرک صنعتی بیا،جلسه شهرک صنعتی طولانی شد آقای رمضانی بدون اینکه اطلاعی به من بدهد رفت اداره ارشاد و در جلسه روابط عمومی ها شرکت کردآقای رمضانی در آن جلسه به آقای دکتر یوسفیان گفت که فرماندارمرا احضار کرد و باید برم .
آقای رمضانی می گوید که من چند بار از آقای اکبرزاده خواهش کردم در برنامه ی روابط عمومی ها شرکت کند ولی ایشان قبول نکردند؟
پس چطور دو جا همزمان برنامه گذاشت؟از آقای رمضانی قبل از اتمام برنامه شهرک صنعتی در اداره ارشاد از دکتر یوسفیان عذر خواهی می کند و دوباره به شهرک صنعتی برمی گردد بعد از اتمام برنامه در بین راه از او پرسیدم حسنی چرا نیامد گفت: در برنامه روابط عمومی هاست گفتم تو از کجا می دانی گفت: من در جلسه ارشاد بودم اون روز روز بدی برایم بود به آقای رمضانی گفتم من به خاطر تو آمده ام حتی آقای روزبه نصیری رفیق قدیمی ماگفت ما لوحی آماده کرده ایم که می خواهیم از جانب شما به دکتر یوسفیان بدهیم البته من می دانستم برخی از این آقایان که اطراف دکتر یوسفیان را گرفته اند اجازه نخواهند داد ارتباط ما حسنه شود، بعد زنگ زدم به حسنی دلیل حضورش در آن جلسه را جویا شدم حسنی پاسخ داد من به دستور آقای رسولی در آن جلسه حاضر شدم گفتم : فرماندار من هستم یا آقای رسولی؟ گفتم آقای حسنی از این لحظه به بعد شما عزل هستید و خانم حق شناس به جای شما کار روابط عمومی را انجام دهد تا بعدا آقای شیرازی را که از اول دنبالش بودم جایگزین کردم.بعد هم آقای دکتر یوسفیان آن نامه را نوشت که موجب عزل ما شد .
خوب از این به بعد انجمن صنفی خبرنگاران از آقای یوسفیان خواست تا کاری انجام دهد چون از نظر انجمن شما به خبرنگاران بی احترامی کرده بودید مثلا شما به معاون سیاسی امنیتی گفته بودید که این انجمن مجوز ندارد و چرا مدیر کل روابط عمومی بدون هماهنگی با فرماندار در این جلسه شرکت کرد ،توضیح دهید؟
من د رآن زمان چیزی نگفتم یک ماه بعد به آقای معافی مدیر کل روابط عمومی گفتم معاون استاندار یک شهر می رود به فرماندار اطلاع می دهد شما چطور یک سوال از ما نکردی گفت من اشتباه کردم من نمی دانستم شما نمی آییدآقای حسنی به من گفت شما هم تشریف دارید
شما فکر نمی کنید ارتباط خود را با اکثریت خبرنگاران قطع کردید، مثلا بعد از آن عکسی که از آقای تقی پور زدیم ارتباط خود را با ما قطع کردید؟
می آمدند می گفتند که اینها در خلاف جهت فرمانداری حرکت و فعالیت می کنند در خصوص شما هم می دیدم که بین من و شما آن نگاه قبلی وجود ندارد من از نگاه منصفانه استقبال می کردم ولی نگاه شما کاملا انتقادی بود
از کجا متوجه نگاه انتقادی ما می شدید کسی این را به شما انتقال می داد؟
از همکاران خبرنگار شما آقای کمالی بود آقای غلامی بود یکی دوتا از خانم ها بودند غیر از اینها آقای حسنی و رمضانی از فرمانداری نیز اخبار هراز نیوز را می آوردند
شما از آنها می خواستید یا آنها خودشان می آوردند؟
نه خودشان می آوردند البته من عصر ها بعد از وقت اداری چند دقیقه می رفتم در سایتها و هراز نیوز را هم رصد می کردم البته الان در موبایلم نمی توانم هراز نیوز را ببینم فوری رد می شود
شاید هراز نیوز با شما قهر کرده است
(خنده)نه ، البته دیگر سایتها اینطوری نیست
شما آدم کینه ای هستید؟
نه ،بعضی از افراد معدود خواسته اند تا مرا اینگونه معرفی کنند خیلی از افراد در حق من بدی کردند ولی من همان رفتار عادی را نسبت به انها دارم البته من یک آدم عاطفی در اوجش هستم شاید صبر و تحملم محدود باشد اما از برخی از چیزها نمیگذرم
حال به نظر شما دکتر یوسفیان مقصر بود یا این افراد
آقای یوسفیان
چرا
من یکسال ازایشان خواستم که نشست داشته باشیم ، من به آقای دکتر یوسفیان گفتم من یک نفر شما هزار نفر می رویم مناظره در مصلای شهر امل
اینکه اصلا حرف منطقی نبود
در مثال مناقشه نیست
ببینید ما زمان فرمانداری شما چند بار از شما خواستیم اگر شما حرفی دارید ما حاضریم با شما گفتگو کنیم این در حالی بود که درخواستی هم برای خودمان از شما نداشتیم ولی شما پاسخ نمی دادید
اینجوری نبود
من به مسوول دفتر شما آقای یوسفی زنگ زدم حتی برای کار اداری دانشگاه ایشان گفت آقای اکبرزاده گفت با شما صحبت نمی کنند
البته من از برخی دوستان در فرمانداری گله مند هستم این یکی دو تا نیست که من می شنوم من اگر شما را از نزدیک می دیدم مشکلی باهم نداشتیم
خوب ببینید آقای یوسفیان هم شاید همین نگاه را داشت
نگاه فرمانداری این بود تنها سایتی که مقابل اکبرزاده ایستاد شخص روزبه نصیری بود
شما چرا می خواستید ما رو فیلتر کنید چند بار به رییس ارشاد امل ظاهرا گفتید
این دروغ هست
آقای محمدی می گوید فرماندار چند بار در خصوص هراز نیوز با من تماس گرفت و حتی گفتید شما چه رییسی هستید که قدرت فیلتر کردن یک سایت را ندارید
من در خصوص سایت 6 بهمن گفتم ولی هیچ وقت در خصوص هراز نیوز نگفتم فیلتر کنید
رییس ارشاد به آقای یوسفیان می گوید اکبرزاده مرا برای انتخابات تهدید کرد که چرا فلان کار را کردید به من زنگ می زنه می گوید آقای یوسفیان چی کارست که در خصوص حضور یا عدم حضوررییس اموزش پرورش در جلسه شورای فرهنگ عمومی سرم داد می زنه
خوب چه مشکلی با ما داشتید که طرفدار های شما علیه ما پارچه زدند ؟
ببنید من دوست داشتم شما کمکم کنید کجا امدید این همه پروژه که من انجام دادم را اطلاع رسانی کنید
شاید مقصر همکاران عزیز ما بودند که این همه خبر خوب ما را برای شما نمی آوردند
البته من گفتم اشتباه کردم باید آقای نصیری را می آوردم و میپرسیدم که آقا چیه این اتفاقات آقای نصیری هم اشتباه کرد که اگر راهش نمی دادند در رو باز می کرد می امد درون آقای اکبرزاده چرا ما رو راه نمی دی ما که از جنس شماییم من چند بار دانشگاه رفتم شما چند بار جلو منو گرفتید مثلا جلسه کمیسیون دانشجویی را در حضور دکتر لاریجانی در دانشگاه تشکیل دادم شما هم در جلسه بودید خوب انجا با من صحبت می کردید ، حالا در مورد خبرنگاران فرمودید من ماه رمضان سال های گذشته در سالن ارشاد جلسه گذاشتم سه نفر از آقایان جلسه را ترک می کنند و حرمت ماه رمضان را می شکنند .
البته فکر کنم دو تاشون خبرنگار نبودند
من از بد اخلاقی ها ناراحت بودم ، برخی از مدیران که خودشان را منتسب به نماینده می دانستند کار نمی کردند به دکتر یوسفیان می گفتم اینها همراه نیستند او هم می گفت با انها برخورد کن ولی عملا اینها حرف گوش کن نبودند اینها سه چهار نفر بودند تقریبا هر روز کارشان این بود ساعت یازده می آمدند دفتر آقای رسولی بعد هم ناهار باهم می رفتند بیرون حالا اداره معلوم نبود دست کیست من می گفتم شما مدیر اداره هستید تا دو بعد ازظهر باید پاسخگوی مردم باشید بعد ان می خواهید هرکجا بروید بروید این آقایان هم به همین خاطر چهار تا روی آن می گذاشتند و جوردیگر انعکاس می دادند .
چرا آقای محمد نسب رییس آموزش و پرورش را به دفتر تان راه ندادید ؟
آقای محمد نسب بسیجی من بود من با اصل موضوع حرف داشتم آقای محمد نسب قبل از اینکه انتخاب بشه بجای اینکه دفتر من بیاد می رفت دفتر آقای رسولی ضمن این ایشان مشکلاتی داشتند که می بایست مشکلات خودشان را مشخص می کردند بعد از مدتی گفتند که ایشان حکمشان زده است آقای امیری به من زنگ زد که می خواهیم ایشان را معرفی کنیم به امیری گفتم من نمی آیم ده دقیقه بعد آقای طاهایی زنگ زد گفت داستان چیه ؟ گفتم آقای یوسفیان ایشان را انتخاب کرد و آقای معاون هم هماهنگی کرد بنده خبرندارم بنده ماموریت بودم با کی هماهنگ کردند (اگر بحث تفحص نبود امکان نداشت آقای طاهایی قبول می کرد) با این وجود گفت من به آقای مدیرکل می گویم بیایند دفتر شما ایشان را معرفی کنند، گفتم آقای طاهایی اصلا شما فرمانده ما چشم ولی من می دانم ایشان نمی آید آقای طاهایی گفت من تماس گرفتم می آید ، من آمدم دفترم دیدم معاون آقای امیری امد تا آقای محمد نسب را معرفی کند زنگ زدم به استاندار گفتم آقا داستان چیه استاندار هم گفت آقای اکبرزاده راهش نده ، من هم محمد نسب را نپذیرفتم .
شما فرمودید که جابجایی شما فقط معامله در خصوص موضوع تفحص بود آیا آقای طاهایی در این موضوع تخلف نکرد ؟
من نمی دانم اگر تخلف داشت روال قانونی ان انجام شود چرا باید اکبرزاده تاوان پس بده، 123 میلیارد پول آمد من به آقای طاهایی گفتم یک مقدار پول را به امل بده ،گفت: این پول را آقای حسینی وزیر اقتصاد وقت برای غرب استان داده اند من در بودجه حوادث برای آمل جبران می کنم گفتم معلوم نیست کی بودجه حوادث بیاید ولی استاندار قبول نکرد .
5 میلیارد داد به ساری 2 میلیارد به بابل و بابلسر بقیه را داد به غرب . آقای یوسفیان در خصوص من موضوع تفحص را دردستور کار قرار داد ، از استانداری به من زنگ زدند گفتند آقای یوسفیان می خواهند با شما در استانداری جلسه بگذارند من گفتند من استقبال می کنم همه مستندات را بردم انجا من که رفتم انجا آقای یوسفیان از در دیگر رفت گفتم آقای طاهایی چه شد ، تمام شد بستید باهم ، آقای ابراهیمی رفت حرف بزنه گفتم شما خودت چند بار درخصوص آقای یوسفیان حرف زدی دیگر حرف نزن ، گفتم آقای طاهایی من شما را فردی خدا ترس می بینم شما به من اصرار کردی من فرماندار شدم وگرنه من کاری نداشتم ، دولت هنوز مشخص نیست بیست روز منو تحمل کنید من خودم استعفا می نویسم ، گفت : گرفتار تفحص شدیم و ماندیم چه کنیم یوسفیان می گوید یا تفحص یا اکبرزاده
الان شایعه هست که شما برای انتخابات مجلس برنامه دارید تایید می کنید ؟
نه تایید می کنم و نه رد می کنم خیلی از گروه های مختلف از علما گرفته تا جوانان ، بازار ، صنعتگران خوب من با جامعه مرتبط هستم و از محبت مردم بعد از فرمانداری تشکر می کنم هرجا ببینم نیاز هست اکبرزاده می تواند کمک کند پای کار می آیم .
فکر نمی کنید چند دستگی بین اصولگراها وجود دارد ؟
مطئمن باشید اتفاقات خوبی در راه است ، تلاش بر این است که یک نفر بیاید
از نظر شما جریان اصولگرایی تصمیم می گیرد که یک نفر در نهایت بیاید ؟
بله تلاش می کنیم این اتفاق بیفتد
ممکن است جریان اصلاح طلب یک کاندیدای خاص معرفی کنه و شما و هرکس دیگر نتونید با اون مقابله کنید و تصمیم بگیرید از آقای دکتر یوسفیان حمایت کنید ؟
بعید می دونم این اتفاق بیافته الان هم دعوت می کنم از دوستان تاثیر گذار کمک کنند برای سربلندی آمل
ممکن هست که اصولگرا ها از آقای حاجی پور حمایت کنند ؟
هر اتفاقی ممکن است تحلیل انتخابات ها از این به بعد به روز آخر هم می کشد .
الان لیدر جریان اصولگرایی در امل کیه ؟
یک کارهایی در حال انجام شدن است
کی اعلام میشه ؟
اعلام میشه
سخن آخر ؟
یک موضوع در خصوص ویژه شدن آمل بود ببینید آمل را علمای آن ، شهدای عزیزش ، 6 بهمنش ، موقعیت جغرافیایی اش، جمعیت آمل ، صنعت آمل باعث شد من از آقای ناصری نماینده مردم بابل پرسیدم داستان ویژه شدن چیه گفت : در جلسه هیات دولت البته آقای یوسفیان نبودند آقای احمدی نژاد بابل را شهر ویژه اعلام کرد وگفت چون آمل هم پرونده اش هست ما آمل را هم اعلام می کنیم خوب آقای احمدی نژاد بود دیگر، البته آقای یوسفیان هم تلاش کرد .
آیا قبول داشتید کار ان موقع شهرداری را که بنر زد جناب آقای اکبرزاده از شما متشکریم و اسمی از کس دیگر نیاورد حتی از رییس جمهور و نماینده شهر که این همه تلاش کردند هم تشکر نکردند ؟
من خبر نداشتم من به این بنر زدن ها اعتقاد ندارم و همه این کارها را وظیفه ام می دانستم که نیاز به تشکر نبود .
از شما سپاسگزارم احساس می کنم در حقم ظلم شده بود وبا توجه به شناختی که از شما دارم و انتظار دارم از مظلوم حمایت کنید ان شالله شما و مجموعه عزیزان هراز نیوز در انجام رسالت تان موفق باشید .
ما هم برای شما آرزوی موفقیت داریم .
تنظیم گفتگو مریم اکبر پور هرازنیوز
تشکر و قدردانی از برادر دو شهید که فرماندار امل شدند و زحمت های زیدی کشیدند خدا حفظشان کند .
اقای اکبرزاده نماینده مجلس شود امل آباد میشود . همین الان 500 نفر از خانواده خودم به او رای میدهد ودر دل ما جا دارد.