در کنترل دروني، فرد خود را از درون به انجام رفتار مورد انتظار خويش ملزم مي بيند و در واقع نظام فرهنگي جامعه است که مي تواند افراد را با تکيه بر نوعي ضمانت اجراي اخلاقي و دروني به نظم پاي بند سازد.
تعاريف اصطلاحي که از آن ارائه شده را مي توان در دو جنبه در نظر گرفت. در مورد فردي، کنترل به «نظارت داشتن عقل شخص بر احساسات و اعمال وي» (2) تعريف نمود و در مورد اجتماعي، «اِعمال قدرت، هدايت يا بازداشتن اعمال ديگران» (3) و يا «به کار بردن مکانيسم هايي در جامعه براي واداشتن اعضا به سازگاري و جلوگيري از ناسازگاري» (4) بيان کرد.
کنترل در موارد مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي، قضايي و آموزشي کاربرد دارد. آنچه در اين مبحث مورد نظر است کنترل انسان از جنبه ي فردي و اجتماعي در رابطه با غريزه ي جنسي مي باشد.
عملکرد کنترل
انسان با ابعاد مختلف وجودي، داراي نيازهاي گوناگون مي باشد و هر يک از اين نيازها، او را به سوي ارضاي آن ها سوق مي دهد. چنانچه انسان به يک جنبه توجّه نموده و همّت خود را صرف ارضاي آن جنبه ي خاص نمايد، ممکن است ساير نيازهاي انسان در حدّ کافي ارضا نگردد.
عمل کرد کنترل از اين جا مشخص شده و کنترل در ابعاد مختلف معنا مي يابد، بدين معنا که هر جنبه در حدّ نياز، ارضا گرديده و ساير جوانب از نظر دور نگردند.
در ميان غرايز آدمي قوي ترين و نيرومندترين غريزه که در صورت توجّه صِرف بدان، از فعاليّت ساير غرايز جلوگيري مي کند، غريزه ي جنسي مي باشد که به دليل عطش سيري ناپذير آن، انسان را از توجه به ساير نيازهاي روحي و جسمي باز مي دارد.
گاه انسان براي رسيدن به يک خواسته ي جنسي، تمام نيازهاي جسمي خود را فراموش نموده، احساسات و عواطف انساني را زير پا نهاده و به تعالي روحي خويش پشت پا مي زند.
دين اسلام براي سعادت فرد و جامعه، کنترل اميال و خواسته ها را در رأس برنامه هاي ديني قرار داده و سعادت انسان را در گرو تربيت و هدايت همه ي جوانب برمي شمرد:
«رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى»؛ پروردگار ما کسي است که هر چيزي را که خلقتي در خور اوست، داده، سپس آن را هدايت فرموده است. (5)
کنترل تمامي نيازهاي انساني، موجب تعادل بين آن ها گرديده و از رشد يک جانبه و سرطاني آن ها جلوگيري مي نمايد.
کنترل هر يک از غرايز، موجب توجّه به ساير غرايز گرديده و رشد همه جانبه ي انسان را در پي دارد، لذا نظارت و کنترل در مقابل همه ي غريزه ها ضروري به نظر مي رسد وگرنه انسان دچار عدم تعادل گشته و در مسير انسانيت قادر به حفظ خويشتن نخواهد بود.
از آن جا که قدرت اميال نفساني در مقابل انسان بسيار است، شايد هدف دين از کنترل، توجه به همه غرايز و پرورش همه جانبه ي آن بوده تا انسان از مسير عدالت انساني منحرف نگشته و به سوي رشد و تعالي گام بردارد.
دين اسلام در صدد پرورش انسان، هم آهنگ با فطرت مي باشد و نيازهاي جسماني و غريزه را مقدمه ي برآوردن نيازهاي روحي قرار مي دهد و در اين مسير سعادت دنيا و آخرت را تأمين نموده و به ميزان ارتباط تن و روان، سعادت آن ها را يک جا تضمين مي کند. (6)
علل کنترل
حفظ نظم و انسجام جامعه در گرو رعايت صحيح قوانين اجتماعي همراه با قانون پذيري افراد مي باشد که خود منوط به تعليم و تربيت صحيح بوده و نيازمند بسترهاي رواني، اجتماعي و خانوادگي مي باشد. کنترل فرد و جامعه، لازم و ملزوم يک ديگر بوده و با هم ارتباطي تفکيک ناپذير دارند. بر اين اساس مهم ترين گام در جهت حفظ نظم افراد جامعه، به کارگيري روش هاي اساسي و اوليه مي باشد.
الف) پيش گيري
اساسي ترين و بهترين گام براي حفظ و کنترل فرد و جامعه براي جلوگيري از خطرات وقوع در انحراف و کجروي، پيش گيري و ايجاد مصونيّت اوليّه در فرد و اجتماع است.
پيش گيري، «مجموعه اي از راهکارهاي مستقيم و غير مستقيم است که با هدف ايجاد امکانات و موقعيّت هاي بازدارنده از وقوع جرم و کجروي طراحي و تدوين مي شود». (7)
در دهه هاي اخير به دليل کارآمدي پيش گيري نسبت به مقابله با کجروي بدان اهميّت خاصّي داده شده است. حال آن که اسلام از قرن ها پيش اصل اساسي خود را در کنترل فرد و جامعه بر اساس پيشگيري نهاده است (8) و افراد را به تعادل نفساني از طريق مبارزه با خواهش هاي نامشروع نفساني و ارضاي پسنديده و معقول آن دعوت نموده و با گسترش آن به تمامي جامعه ي اسلامي، در صدد ايجاد جامعه اي هماهنگ با افرادي متعادل بوده است.
اصول اخلاقي که ارزش هاي اسلامي بر اساس آن ها پايه گذاري شده، همه زمينه ساز کنترل فردي و اجتماعي است که ضمن تربيت فردي، افراد را به سوي برخورد صحيح و متعادل با يک ديگر دعوت نموده و همراه با تعامل صحيح، آن ها را به سوي ايجاد جامعه اي منسجم و رو به رشد هدايت مي نمايد.
ب) مجازات
در يک مجموعه ي هم آهنگ، گاه عناصري ديده مي شود که برخلاف مسير اصلي و صحيح حرکت نموده و ايجاد ناهم آهنگي مي نمايد. در مقابل اين عناصر بايد شيوه هاي درماني مناسبي به کار گرفت تا در مسير صحيح قرار گيرند، ولي چنانچه اين شيوه در برخي افراد مؤثر واقع نشد و يا افرادي يافت شوند که در صدد بر هم زدن نظم اجتماعي باشند، به ناچار بايد از روش هاي بازدارنده استفاده نمود و از طريق اصلاح فردي، خانوادگي و يا حتي دادگاه ها و … در صدد کنترل و مهار اين گونه افراد برآمد و مانع از گسترش آن به ساير افراد و جامعه شد.
اگر با تمام اين عوامل، کجروي و انحراف به وقوع پيوست و دامنه ي آن از فرد، تجاوز نمود و جامعه را در معرض خطر قرار داد، نمي توان آن را به ديد يک کجروي کوچک تلقي نمود، بلکه متناسب با آن کجروي تنبيه و مجازات در نظر گرفته مي شود، تا ضرر وارده از طريق آسيب هاي فردي و اجتماعي به حداقل کاهش يابد.
مکانيسم هاي کنترل
مکانيسم هاي کنترل شامل دو جنبه رسمي و غير رسمي مي باشد. کنترل رسمي دربرگيرنده ي تلاش ها و اقداماتي است که منابع اقتدار، در مقابله با وقوع جرم و کجروي در جامعه عهده دار مي شوند، ولي در جنبه ي غيررسمي مکانيسمي است که تمامي جامعه را فرا گرفته و مبتني بر اصول اخلاقي، ارزش ها و هنجارهاي متعارف مي باشد. (9)
کنترل غير رسمي، هر چند ضمانت اجراي قانوني ندارد، ولي متغيرهاي دروني فرد را وادار به کنترل مي نمايد.
يک سري عوامل، فرد را وادار به کنترل فردي و اجتماعي مي نمايد که گاه شامل کنترل دروني و گاه بيروني مي باشد.
در کنترل دروني، فرد خود را از درون به انجام رفتار مورد انتظار خويش ملزم مي بيند و در واقع نظام فرهنگي جامعه است که مي تواند افراد را با تکيه بر نوعي ضمانت اجراي اخلاقي و دروني به نظم پاي بند سازد.
کنترل بيروني با کاهش امکان کجروي از طريق ايجاد محدوديت بيروني و فيزيکي صورت مي پذيرد.
کنترل ماوراي طبيعي در جوامع غير ديني به شدت مورد غفلت قرار گرفته است، حال آن که اعتقاد به مکانيسم هاي تنبيهي پس از مرگ تأثير قابل توجّهي در بازدارندگي جرم و کجروي دارد. (10)
پي نوشت ها :
1. لغت نامه دهخدا، ج 12، ص 18614.
2. فرهنگ معين، ج 3، ص 3085.
3. علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 581.
4. علي رضا شايان مهر، دايرة المعارف تطبيقي علوم اجتماعي، ج 1، ص 441- 442.
5. طه، آيه 50، ترجمه محمد مهدي فولادوند.
6. حميد محمد قاسمي، اخلاق جنسي از ديدگاه اسلام، ص 179.
7. علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 684- 685.
8. قال الصادق عليه السلام: دِرْهَمُ وِقَايةٍ، خيرٌ مِنْ قنطارِ علاجٍ؛ يک درهم که براي پيش گيري بيماري خرج شود بهتر از مبلغ زيادي است که براي درمان به مصرف برسد. (حميد محمد قاسمي، اخلاق جنسي از ديدگاه اسلام، ص 189).
9. علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 651- 658.
10. همان، ص 660- 676.
منبع: میگنا