هرازنیوز : جناب علیرضا خانی سردبیر روزنامه وزین اطلاعات انسان آگاهی که قلم توانایش در یادداشت سردبیر اکثریت قریب به اتفاق از سر دلسوزی و انسان دوستانه و هشدارها بحق بوده و هست و کمتر کسی پیدا می شود یادداشتهای این چهره خدوم روزنامه اطلاعات را بخواند و درودی نثارش ننماید آنچه جناب علیرضا خانی سردبیر درد آشنا به آسیب های اجتماعی اشارتی دارد متاسفانه نشریات دیگر اگر هم دارند خیلی کمرنگ است!! باید اذعان نمائیم در پیچ و خم خبرهای دیگر در این مورد بخصوص راهمان را گم کرده ایم! هر از گاهی دور از جنجال آفرینی ها سردبیر روزنامه اطلاعات به تنهائی بار سنگین دفاع از سلامت، بهداشت، ده ها معضل دیگر اجتماعی وطنی بر دوش خود احساس می نماید.
سبک زندگی
در روزنامه اطلاعات 7 تیرماه 93 خود برگزیده است بشدت نگرانی خود را با قلمی ساده و روان، صادقانه اعلام می دارد. تا وزارت بهداشت و درمان دولت تدبیر و امید در مورد ورود داروهای تقلبی و مرگ بار ماهواره ای که خود اظهار داشتند و رواج بی رویه و فروش، بعضاً استقبال دروهای قاجاق معروف به ماهواره ای و عواقب خطر این گونه دامن گیر خانواده ای ایرانی شده و فروشندگان آن وقاحت و گستاخی را به آن حد رسانده و با دادن آدرس و تلفن در سراسر کشور با تبلیغات به مصرف آن و معجزات درمان آنرا نوید و بهتر بگویم تشویق می نمایند!! این یک فاجعه نیست؟! این نشان از بی تدبیری و عدم مسئولیت پذیری و یا خویشاوند گماری اینگونه پستهای حساس در گذشته با جان و روان و مال ملت سر و کار داشتند نبوده ام و اخیراً هم دکتر حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت تدبیر و امید در مصاحبه با خبرگزاری فارس با بیان این مطلب که اکثر کودکان کار و سرراهی به سوء تغذیه مبتلایند و با دادن آمار وحشت ناک تعداد و ارقام و بسیاری از آن ها معتاد به مواد مخدر به دنیا می آیند وی اضافه کرد این سیاست غلط دولت ها و مجلس های قبلی است!! وقس علیهذا در مورد داروهای ماهواره ای و مصرف آن در شهری که زادگاه من است کم نیست خانواده ها و عواقب خطرناک مصرف آن آن را که کلوله باری که از غم و اندوه است با خود حمل نکنند و در فراق عزیزانشان زندگی دردناک و رنج آوری را سپری می کنند. من باب نمونه دوست خردمندی دارم که از دبیران سخت کوش و خوشنام دبیر ریاضی که برای امورات زندگی با تدریس خصوصی حتی پس از بازنشستگی با دوچرخه بعنوان معلم برجسته ریاضی عمری را در تعلیم و تعلم فرزندانمان در منازل شهروندانش کمر همت بسته بود، دوست دیرینه و همکلاسی دوران ابتدائی آقای ر- ق چهره نام آشنای دانش آموختگان و شاگردانش را می گویم فرزند تنومندش ، پسر جوانش با مصرف همین دارو بدن ساز، یا لاغر کننده را از دست داده، عوامل پخش با ارائه تلفن ناشناخته نیستند قطعاً دارای دفتر و دستک در مراکز استان های ایران می باشند که با موتور و گاهاً توسط پست به آدرس خریدار متاع ماهواره ای تقلبی خود را بدرب خانه های می رسانند گرچه این دبیر پسر از دست داده به نگارنده قول مساعد داده شرح مفصل آنرا برایم قلمی نماید تا درس عبرتی باشد برای آندسته…. بدانند سستی و رخوت و پشت گوش انداختن در نابودی این عاملان فروش ظلمی نابخشودنی است، گرچه این گونه هشدارها پس از مرگ سهراب نمی تواند تسکین دهنده آلام عزیزان بخاک خفته آنان باشد اما آهنگ بیداری وزیر بهداشت و درمان دولت تدبیر و امید خود یک نعمت است. زیرا کشور با همه امکانات فرهنگی صدا و سیما و غیره تا کنون نتوانسته اند پا پیش بگذارند و به طریق مقتضی ریشه مافیای قاچاق داروهای ماهواره ای را بسوزانند جای تعجب است!! سخن کوتاه خواننده گرانقدر دل نوشته های جناب علیرضا خانی سردبیر روزنامه اطلاعات را تحت عنوان ( سبک زندگی) بخوانید و آنگاه قضاوت نمائید مقصر کیست؟!
سبك زندگي
عليرضا خاني
هشدارهاي پيدرپي وزارت بهداشت نسبت به عوارض داروهاي تقلبي ماهوارهاي و در همان حال شيوع و رواج نامعقول و غيرمتعارف آن، اتفاقي تعجببرانگيز به نظر ميرسد.
در بسياري از كانالهاي فارسي زبان ماهوارهاي، انواع داروهاي عجيب و غريب براي مصارف مختلف تبليغ ميشود و شماره تلفنهايي به بينندگان ـ در داخل ايران ـ معرفي ميشود. وقتي افراد تماس بگيرند و تقاضا كنند، موتورسوار داروها را در منزل يا محلكار تحويل ميدهد. در همين حال مسئولان ميگويند اين داروها قاچاق، تقلبي و غيرقانوني است و باعث جنون و مرگ برخي شده است و بلافاصله اين سئوال مطرح ميشود كه چگونه ممكن است قاچاقچيان اينگونه، آشكار و تابلودار باشند و نيروهاي انتظامي و امنيتي آنها را دستگير نكنند؟!
اينكه دستگيري و پيگرد افرادي كه دفتر و تلفن پيكموتوري دارند و كالايي را در محل تحويل و روش مصرف آن را شرح ميدهند و پول ميگيرند و ميروند، از نوشيدن آب هم آسانتر است را همه ميدانيم، آنچه نميدانيم اين است كه چرا كساني كه به قول مسئولان با جان آدمها بازي ميكنند آزادانه كار ميكنند و تبليغات تلويزيوني هم دارند و مسئولان فقط به دادن هشدار بسنده ميكنند.
اما موضوع اين كلام، اصلاً جنبه انتظامي و امنيتي ندارد، بلكه مقولهاي است صرفاً فرهنگي و اجتماعي.
پرسشي كه احياناً ذهن بسياري از مردم را درگير كرده اين است كه چطور ممكن است اخبار و مستندات مرگ، جنون، سكته، اغما و ابتلا به بيماريهاي لاعلاج بواسطه مصرف اين داروها در رسانهها منعكس شود اما خيليها، به رغم دانستن و ديدن اين موارد، پول كلاني بدهند تا همين داروها را بگيرند؟
براي پاسخ به اين پرسش ابتدا لازم است بدانيم كه چه داروهايي، عمده تبليغات و فروش را به خود اختصاص ميدهد؟ داروهاي زيبايي شامل لاغر كنندهها، چاق كنندهها، داروهاي بدنسازي و ايجاد كننده عضله، داروهاي رفع چروك و لك و پيس و ضدافتادگي پلك (!) و ضد آويزان شدن غبغب و ضد ريزش و محرك رويش مو و …. خلاصه داروهاي افزايش قد!
روشن است كه هيچكدام از عوارضي كه صاحبان اين داروها مدعي رفع آن هستند «بيماري» محسوب نميشود و اساساً اين داروها، تازه اگر عرضهكنندگان راست بگويند، نه كاركرد درماني كه كاركرد «زيبايي» دارند.
اما چرا اين ميل به زيبايي به قدري قوي و تأثيرگذار شده كه عقل انسانها را تحت تأثير گذاشته و ريسك پذيري افراد را تا اين حد بالا برده است؟
پاسخ به اين پرسش متضمن دانستن مفهوم «سبك زندگي» است كه متاسفانه در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي كاملاً مغفول مانده است. سبك زندگي مجموعه سلايق و كنشهاي افراد را، اعم از عقلاني و غيرعقلاني شكل ميدهد. سبك زندگي وقتي در نقطهاي ـ كوچك يا بزرگ ـ غالب شود الگوهايي را غالب ميكند كه افراد جامعه نميتوانند يا به سختي ميتوانند از آن خارج شوند. به عبارتي «سبك زندگي» همچون جريان رودخانهاي است كه شنا كردن در جهت خلاف آن دشوار و پرهزينه است.
پيدا است كه امروزه سبك زندگي، عمدتاٌ و غالباً توسط رسانهها برگزيده و ترويج ميشود و رسانه غالب در اين حوزه تلويزيون است. رسانه است كه به بيننده با هزار ترفند و شعبده ميگويد چه چيزي زيبا و چه چيزي زشت است؟ چه لباسي قشنگ است؟ چه اندامي برازنده و چه اندامي زشت است. قد بلند قشنگتر از قد كوتاه است. لاغرها زيباتر از غيرلاغرها هستند و مدلهاي مو اين گونه بهتر از آن گونهاند و … الي آخر. تلويزيون همه اين ارزشها و هنجارها را در نشان دادن ستارگان فيلمها و شخصيتهاي سريالها به شكلي كاملاً عميق و زيرپوستي به بيننده القا ميكند. از پوشاك و زينت آلات و خانه و اتومبيل تا نوع رفتار و گفتار وكنش و واكنش. فرقي نميكند تلويزيون خودي باشد يا خارجي، خودي ناخودآگاه اين كار را ميكند و غيرخودي،خودآگاه. مجموعه اينها سبك زندگي را تشكيل ميدهد و آنگاه براي رسيدن به اين سبك زندگي، نسخه ميپيچد كه يكي از اين نسخهها همان داروهاي لاغركننده و سفيدكننده و براق كننده و قدبلند كننده و مو بلند كننده … است.
نكته مهم اين است كه تأثير رسانه و سبك زندگي غالب، به حدي قوي است كه آثار شگفتي بر جاي ميگذارد و حتي ريسك خطرناك بودن اين داروها را بي رنگ يا لااقل كمرنگ ميكند.
در اين وضع، چون از منظر اقتصادي، «تقاضاي مؤثر» ايجاد ميشود، حتي اگر نيروهاي قهريه نيز بخواهند جلوي اين داروها را بگيرند، نخواهند توانست و شكل عرضه آن، از آشكار به پنهان تبديل ميشود.
در خلاصهترين سخن، ريشة شيوع اين رفتارهاي اجتماعي، همان «سبك زندگي مسلط» است كه مقولهاي كاملاً فرهنگي است و آنها كه گمان برند اين اتفاقات ريشه در حوزههاي ديگر دارد، بي گمان خطا ميكنند. تا تقاضا باشد، عرضه هم هست و اين تقاضا از سبك زندگي مسلط بر ميخيزد كه حاصل فرهنگ مسلط است و اين فرهنگ مسلط توسط «رسانه» خلق ميشود و شيوع ميگيرد و تغيير آن، كاري بس دشوار و طاقت فرساست و نياز به رسانههايي قوي بنيه دارد و رسانه داراني بلند انديشه و فرهنگ آفرين.
حاجي آقا توللي سلام
كمافي السابق مقاله شما عالي بود