قضات دادگاه کیفری استان تهران چهار جوان ایرانی را که به تعرض به زنی اندونزیایی متهم شده بودند با اکثریت آرا به اعدام محکوم کردند.
زنی اندونزیایی اوایل سالجاری به ماموران پلیس رباطکریم خبر داد توسط پنج جوان ایرانی موردتجاوز قرار گرفته و توانسته از دست آنها فرار کند. این زن مدعی شد بهعنوان کارگر در چند خانه در شمال شهر تهران کار میکرد اما صاحبخانهها به او گفته بودند دیگر کارگر لازم ندارند تا اینکه فرزند یکی از آنها با این عنوان که قصد دارد برایش کاری پیدا کند او را به منطقهای در رباطکریم برده و در روستایی به اتفاق دوستانش او را مورد آزار قرار داده. پرونده پس از شکایت این زن به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و بهصورت ویژه مورد رسیدگی قرار گرفت.
ماموران پنج مردی را که این زن مدعی بود او را مورد تعرض قرار دادهاند، بازداشت کردند. پنج جوان همگی ربودن و تجاوز به این زن را رد کردند و گفتند او دروغ میگوید و احتمالا خواستهای دارد و سعی میکند از این طریق به آن برسد.
یکی از متهمان گفت: «این زن در خانه ما کار میکرد وقتی مادرم گفت دیگر نیازی به او ندارد، خیلی ناراحت شد من هم گفتم یکی از دوستانم برای پدربزرگش پرستار نیاز دارد و خانهاش در روستایی در جاده رباطکریم است، او هم قبول کرد در آنجا مشغول شود. من او را به روستا بردم؛ چند دوست آنجا داشتم که آنها را هم دیدیم و با خانوادهای که قرار بود این زن برایشان کار کند هم صحبت کردیم. فردای آن روز نمیدانم چه شد که به کلانتری رفت و ادعا کرد ما به او تجاوز کردهایم. در حالیکه هیچیک از ما چنین کاری نکردیم و این زن دروغ میگوید. من او را ندزدیدم. ما ساعتها در ماشین در راه بودیم اگر آدمربایی در کار بود او میتوانست فریاد بزند یا در ماشین را باز و فرار کند ما ساعتها در ترافیک ماندیم حتی او از من خواست تلفنم را بدهم تا با یکی از فامیلهایش صحبت کند. من زبان او را بلد نبودم و وی میتوانست به پلیس یا یکی از دوستانش یا حتی سفارت اندونزی زنگ بزند اما این کارها را نکرد و دوبار با خارج از کشور از طریق تلفن من صحبت کرد. فکر میکنم چون او را برای کار به روستا بردم ناراحت شد و چنین ادعایی را مطرح کرد.»
شاکی به دستور قضات پرونده برای معاینه به پزشکیقانونی منتقل شد و تا زمان اعلام نتیجه نیز تحقیقات ادامه یافت. زن اندونزیایی ادعاهای تکاندهندهای را برای قضات گفت. او ادعا کرد چهارنفر از پنج متهم او را به طرز فجیعی مورد آزار قرار دادهاند. به همین دلیل هم صبح روز بعد زود بیدار شد و از آن خانه فرار کرد. این زن گفت: «وقتی از خانه روستایی بیرون آمدم کنار جاده رفتم تا دوباره به تهران برگردم. مردی که من را سوار کرد پرسید اهل کجا هستم و میخواست کمکم کند. گفتم چه اتفاقی برایم افتاده و کسی را ندارم او هم مرا به کلانتری برد.»
گفتههای این زن همچنان از سوی متهمان انکار میشد تا اینکه پزشکیقانونی اعلام کرد آثار تجاوز روی بدن این زن وجود ندارد. با این حال وکیلمدافع شاکی اعلام کرد موکلش مطالبی را برای بیان در دادگاه دارد که بسیار مهم است و حتما باید مترجم در دادگاه حاضر باشد. به این ترتیب دو مترجم از سوی سفارت اندونزی به دادگاه معرفی شدند و وقت رسیدگی نهایی صادر شد. اما اینبار سفارت اعلام کرد شاکی به کشورش برگشته و قصد ندارد دیگر به ایران بیاید. با توجه به اینکه حضور شاکی الزامی نبود، جلسه رسیدگی به اتهام چهار جوان ایرانی تشکیل شد. آنها یکبار دیگر تعرض را رد و عنوان کردند این زن مقاصد دیگری را دنبال میکند.
یکی از متهمان گفت: «زمانی که شاکی میخواست از آن خانه برود با مردی که قرار بود از او مراقبت کند خداحافظی هم کرد. اگر ما او را دزدیده بودیم چطور اجازه میدادیم با تلفن خودمان ساعتها حرف بزند اگر به او تجاوز کرده بودیم چطور او را رها کردیم برود ضمن اینکه هیچ اثری از تجاوز هم روی بدن او پیدا نشده است.»
با این حال بعد از پایان جلسه رسیدگی، هیات قضات شعبه 77 وارد شور شدند و سه نفر از پنج قاضی، بر اساس علم قاضی چهار متهم ردیف اول را به اعدام و متهم ردیف دوم را به دلیل آدمربایی به حبس محکوم کردند. دو قاضی دیگر که نظر اقلیت را صادر کردند، دلایل زن اندونزیایی برای تجاوز به وی را کافی ندانستند و متهمان را تبرئه کردند. به این ترتیب پرونده با حکم اعدام برای چهار متهم به دیوانعالی کشور فرستاده خواهد شد.
پزشک قانونی که گفت آثار تجاوز وجود نداره که؟؟؟