جمشید حمیدی . کارشناس والیبال و روزنامهنگار
ایراد بزرگی که ما در جامعه ورزش داریم، این است که مرتبا درگیر جنگهای «حیدری و نعمتی» هستیم. وقتی عزیزی را از دست میدهیم تازه متوجه میشویم «دُراگر فراوان بود همه جا ریخته بود». نمیخواهیم مثل رسم معمول در جامعه ایرانی از مردهپرستی بگوییم اما واقعیت این است که وقتی جوانی را از دست میدهیم هر آدمی باشد دلش به درد میآید چون سرمایه این مملکت است. حسین معدنی یک سرمایه برای والیبال ما بود. با وجود اینکه ما بهعنوان یک روزنامهنگار هر شخصیتی را که مسوولیتی میگیرد نقد میکنیم و در تناقض با او قرار میگیریم اما همیشه بر این نکته تاکید کردهایم که حسین معدنی شخصیتی برای والیبال ایران بوده که از نظرها دور نبوده است. خود من کسی بودم که سالهای پیش وقتی معدنی در تیم صداوسیما پاسور بود در مجله دنیای ورزش نوشتم این جوان را به خاطر بسپارید! حسین معدنی چندین سال در سایه مربیان مختلف بود و گامهای مختلفی برای اثبات خودش برداشت تا اینکه خولیو ولاسکو جانشین او در تیم ملی والیبال بزرگسالان شد. ولاسکو رفت و معدنی باز هم ایستاد تا این بار در کنار کواچ به والیبال کشورش خدمت کند. ما تاثیر وجود حسین را همین یک ماه پیش در لیگ جهانی در دو بازی اول با برزیل دیدیم که چطور توانست تیم بههمریخته را جمع و جور کند. خیلی نارواییها در حق او شد. اما یک بار
خم به ابرو نیاورد. امروز نه تنها خانواده والیبال بلکه جامعه ورزش ایران برای او گریه میکنند. روحش شاد
خم به ابرو نیاورد. امروز نه تنها خانواده والیبال بلکه جامعه ورزش ایران برای او گریه میکنند. روحش شاد