سرگذشت تلخ یک استحاله بزرگ چگونه نظام نه شرقی نه غربی مجبور شد به نظام سرمایه داری باج بدهد؟

هراز نیوز / به راستی چه شد که نظام به اینجا رسید ؟! چرا به جای نظام اقتصاد اسلام بر بازار و اقتصاد ما شیطان ربا حاکم شد ؟! و چرا متدینان و عناصر مؤمن فقط برای سینه سپر کردن در مقابل خطر ها دیده شدند و ورود ایشان به مراکز تصمیم ساز و اجرایی ممنوع اعلام شد ؟! و در عوض مراکزی مانند «مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام » به پادگانی برای تربیت سربازان نظام سرمایه داری و نیروهای نئولیرال نظام مبدّل شد ؟! چرا مدعیان تحول خواهی به جای همراهی با دولت دکتر احمدی نژاد برای حذف نظام سرمایه داری بازمانده از دولت های قبل بلکه آنرا « غیر اهلی » و « منحرف » و « فاجعه »خواندند؟!

مسعود شفیعی کیا: جبهه متحد اسلامی – انسانی پابرهنگان در مقابل شرق و غرب : انقلاب اسلامی با شعار « نه شرقی و نه غربی » بر اساس تمایز با دوقطب استعمار زمان و دو مکتب چپاولگر حقوق انسان ها ، نظام خود را شکل داد . به علّت این جهت گیری ، نظام انسانی – اسلامی ما آماج صدها فتنه دو قطب کاپیتالیسم و کمونیسم شد ، که بارزترین آنها جنگ تحمیلی صدام علیه ایران بود که حاصل تبانی مستکبران شرق و غرب بود. بنابراین بنیانگذار این اساس مقدس با یکسان دانستن ظلم دو قطب شرق و غرب هم صدا با همه مستضعفان جهان و ملّت های دربند فریاد برائت انقلابیون ایران از این دوقطب را همواره اعلام می کردند : « فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه‏ هایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللى به یغما برده‏ اند و حریصانه از خون دل ملتهاى فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایه دارى و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند داده‏ اند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نموده ‏اند. » صحیفه نور ج‏۲۰ ۳۱۸ آن سفر کرده در آخرین پیام های خود برای مقابله با مستکبران جهانی تشکیل جبهه مستقل اسلامی – انسانی را ضروری می دانستند : « ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامى- انسانى با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود؛ و آقایى و سرورى محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود. » صحیفه نور ج‏۲۱ ۹۱ « نظام اقتصاد اسلام » در دیدگاه امام خمینی / اهمیّت مرزبندی بین اقتصاد « اسلام ناب » و « اسلام آمریکایی » : البته امام راحل قطب شرق که فاقد پیچیدگی ها و نفاق قطب غرب بود را خیلی جدّی نمی گرفتند و گویا فروپاشی زودرس آنرا در طالعش می دیدند ولی در عوض همواره از پیچیدگی های نظام سرمایه داری و کعبه شدن آن برای انقلابیون کشورمان بیم داشتند ، بنابراین همواره نظام اقتصاد اسلام را متذکر می شدند تا کشور و نظام گرفتار « اسلام آمریکایی » نشود ، چراکه همیشه شالوده نظام سلطه بر پایه سلطه ی اقتصادی با همه گیر کردن فرهنگ اقتصاد لیبرالیستی ضد اسلامی و غیر عادلانه بوده است : «راه مبارزه با اسلام آمریکایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است که تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملتهاى اسلامى مرز بین «اسلام امریکایى» و «اسلام ناب محمدى» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس نماهاى متحجر و سرمایه داران‏ خدانشناس و مرفهین بى‏درد، کاملًا مشخص نشده است‏ .» صحیفه نور ج‏۲۱ ۱۲۰ « ربا در اسلام حرام است و به هیچ شکل در اقتصاد اسلامى وارد نباید بشود. و مالکیت در اسلام پذیرفته شده است ولکن اسلام در چیزهایى که حق مالکیت به آنها تعلق مى‏گیرد و نیز در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق دستوراتى داده است که نظام اقتصادى اسلام را و نیز روابط اقتصادى در جامعه اسلامى را از روابط و نظام اقتصادى سرمایه دارى امروز دنیا جدا مى‏کند. و اگر این حدود و شرایط مراعات شود جامعه نه مشکلات و نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى امروز را پیدا مى‏کند و نه دولت اسلامى به بهانه‏ هاى مختلف هر گونه آزادى را از انسانها سلب مى‏کند.» صحیفه نور، ج‏۵، ص: ۴۳۷ « اصولًا تبیین جهت گیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مى‏رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برترى‏اى از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایى و پرورش استعدادهاى خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم مى‏کند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالى خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامى نفوذ کنند ومال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواسته‏ هاى خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهاى متعالى و فرار از تملق گوییها مى‏گردد و حتى بعض ثروتمندان را از اینکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه مى‏کند. خلاصه کلام اینکه بیان این واقعیت که در حکومت اسلامى بهاى بیشتر و فزونتر از آنِ‏ کسى است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مدیران وکارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه‏ ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنه‏ ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است که نصیب اولیا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه مى‏دهد.» صحیفه نور ج‏۲۰ ۳۴۰ «علماى اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفته‏ اند و همواره این شرافت را براى خود حفظ کرده ‏اند و این ظلم فاحشى است که کسى بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدى با سرمایه داران در یک کاسه است. و خداوند کسانى را که اینگونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر مى‏کنند، نمى‏بخشد. روحانیت متعهد، به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتى نداشته و نخواهد داشت‏ .» صحیفه نور ج‏۲۱ ۲۷۶ « مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مى‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه ‏اند. و آنهایى هم که تصور مى‏کنند سرمایه داران و مرفهان بى‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏کنند آب در هاون مى‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله‏ اى است که هرگز با هم جمع نمى‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم‏ . » صحیفه نور ج‏۲۱ ۸۶ دولت به اصطلاح سازندگی سرازیری نظام به ورطه ی سرمایه داری : ولی با هزار تأسف باید این واقعیّت تلخ را باز مرور کنیم که دولت جریان جناب « اکبر رفسنجانی » به عنوان یک روحانی و اولین دولت پس از رحلت آن سفر کرده بر خلاف تذکرات رهبری انقلاب ، با نادیده گرفتن این روح جمهوری اسلامی ، نظام اقتصادی و اجتماعی را بر اساس نظام سرمایه داری و رحجان سرمایه سالاران چید و کشور آماده ی انقلابی ایران را به ورطه ی زرسالاری و مسابقه ی زراندوزی انداخت . و یکه تازی دولت به اصطلاح سازندگی و کارگزاران آن به جایی رسید که رهبری عزیز انقلاب اسلامی خطر شکل گیری طبقه ای اشرافی را به جدّی مطرح کردند : « کسانی هستند که تلاش می کنند و حقیقتا” در صدد این هستند که طبقهء ممتاز جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود بیاورند و به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دست و پا داریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت و از طریق نا مشروع که با زرنگی آن را یاد گرفته اند،به اموال عمومی دست بیاندازند و یک طبقهء جدید ـ طبقهء ممتازان و مرفهان بی درد ـ درست کنند . نظام اسلامی ،با مرفهان بی درد و معارض و مخل ، آنطور برخورد سختی کرد ؛حالا از درون شکم نظام اسلامی ، یک طبقهء مرفه بی درد جدید طلوع بکند؟ مگر این شدنی است؟! به فضل خدا مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهای بزرگی به وجود بیاید.» (دیدار با فرمانده و برخی نیروهای نیروی انتظامی ۲۵/۴/۱۳۷۶) هشت سال دولت «دکتر احمدی نژاد» مبارزه با «جدیدالاشراف ها»: و خدا خواست سال ۸۴ رئیس جمهوری مخلص و تازه نفس برای مقابله با انحراف بزرگ «جدیدالاشراف ها» به میدان بیاید ولی این جدیدالاشراف ها دیگران و حتّی جریانات به ظاهر منتقد را نیز به جرگه ی خود ملحق کرده و در اختصاصی سازی ها نمک گیرشان کرده بودند و همراه دو جناح ساختگی جنگ احزابی بی امان بر علیه این دولت که تمام هشت سال را حاضر به چشم پوشی از حقوق مردم نشد به راه انداختند و کار به جایی رسید که در سال ۸۸ نخست وزیر طرفدار اقتصاد چپ و مجمع روحانیون حامی اقتصاد دولتی وی برای نجات سرمایه داران جدید الاشراف به میدان آمدند و آن شد که فتنه نامیده شد… ، و دریغا که در این جنگ نابرابر که هیچ وقت نباید سردار میدان عدالت متهم به انحراف شود ولی عده ای دیگر از نمک گیران جدید الاشرافان یا به مصلحت و یا از سر جهل چشمشان را بر صف لشگریان مرفهین بی درد بسته و به نام حمایت از اصول و جلوگیری از «خطرناک ترین انحراف از صدر اسلام» به صف احزاب جدیدالاشراف ها پیوستند و … نتیجه استحاله نظام به نظام سرمایه داری ، باج دهی به شیطان بزرگ : به هر ترتیب جایگزینی اقتصاد سرمایه داری به جای اقتصاد اسلام در کشور لوازمی داشت که مهمترین تأثیر آن استحاله ی فرهنگی جامعه انقلابی و خدا محور به جامعه ای شد که در آن ثروت و قدرت بها یافت و نظام سرمایه داری کعبه آمال انقلابی نماها شد و در این محیط پارادایمی حاکم شد که در خروجی آن انقلابی گری و پایبندی به حقوق مردم مستضعف افراط و انحراف و خرابی و گداپروری و … نام گرفت و تعظیم در مقابل شیطان بزرگ عقلانیت خوانده شد ، که تبدیل شدن عناصر سیاسی به سرمایه سالاران و کاخ نشنیان مهمترین عامل این انحطاط شد چنانکه آن سفر کرده فرمود : «آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مى‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخ نشین ها تباهى داشته است.» صحیفه نور ج‏۱۷ ۳۷۷ غلط کنترل موالید یکی از هزاران غلط نظام استحاله شده به سرمایه داری: رهبری درباره کنترل موالید دهه هفتاد ابراز توبه کردند و متواضعانه خود را در این کار غلط شریک دانست ولی همه این معضلات نتیجه ورود در محیط نظام سرمایه داری بود که گرفتاری کشور به ایده ی نخ نمای «مالتوس» یکی از هزاران غلط این نظام می باشد که ارجحیّت سود و منفعت سرمایه سالاران بر منافع مردم و حاکمیّت نظام بانکی ربوی در خدمت سرمایه داران وابسته به قدرت و ثروت و رویکرد قوانین به سوی ویژه خواری مال اندوزان قدرت طلب خروجی طبیعی آن است ، بنابر این در این سامانه تنها سازی که کوک نیست و جریانی که انحرافی می رفت دولت مخلصان به انقلاب بود . جنگ رسانه ای و میدانی جدیدالاشراف هایی که خود را تنها صاحب انقلاب می دانند با رویکرد مردمی تقسیم درآمد هدفمندی یارانه ها با دولت عدالت بالا گرفت چرا که در نظام سرمایه داری همیشه حقّ با سرمایه داران است و مردم آخر صف هستند و صف بندی به ظاهر اصول گرایان در مراکز تصمیم سازی – که متأسفانه معممینی هم در بین آنان هستند – برای مقابله با تصمیم دکتر احمدی نژاد برای حذف سود ربوی بانکی و مقابله با آنچه احزاب قهرمان سازی دکتر احمدی نژاد خواندند همه برای نماندن خاطره خوش از تنها دولت عدالت برای مردم بود که به عنوان نمونه با جنجال رسانه ای بر آن شدند افتضاح ۳۰۰۰ میلیاردی سر برآورده از نظام سرمایه داری گذشته را به دروغ مقصرش را دولت مبارزه گر با آن وانمود کنند و مضحک است که ویژه خواران بزرگ برای تخریب پاک دست ترین دولت ها به دروغ های بزرگ و حتّی استخدام رسانه های بیگانه برای این کار هنوز اقدام می کنند . نظام سرمایه داری حاکم تنها مانع «اقتصاد مقاومتی»و«اقتصاد مردمی» : در فضایی که بازار و مدیریت میانی دولت در جهت منفعت سرمایه سالاران تنظیم شده، سازمان نظام هیچگاه توان مقاومت و ایستادگی بر سر شعارهای انقلاب را نخواهد داشت و بلکه سیاست های کلّی نظام که توسط رهبری ابلاغ می شود توسط این سامانه و مجریان «گندم نمای ارزن فروش » به نفع سرمایه سالاران تمام می شود ، چنانچه در پیچ تاریخی انقلاب در ۲ سال منتهی به انتخابات ۹۲ خیانت این نوکیسه گان مسلط بر بازار را دیدیم و در نهایت با تنها ماندن ولی و تحمیل اثرگذاری تحریم ها ، احزاب که سامانه ی نظام را در جهت تعظیم به نظام سرمایه داری تنظیم کرده بودند ، زمینه را برای بازگشت کارگزاران جریان گفتگوی برهنه با مستکبران آماده کردند که وساطتت بزرگ اصول گرایی در انتخابات ۹۲ برای تأیید نامزد اصلی این جریان که پرونده اش در توافق شکست خورده سعدآباد باز بود گویای این به زانو درآمدن بود که این ماجرا برای اثبات پایان دوران انقلابی گری فقط یک قربانی می خواست و آن هم جز جریان مخلص دکتر محمود احمدی نژاد نبود . رهبری که تکرار صلح امام حسن علیه السلام را نشدنی می دانست چگونه به « نرمش قهرمانانه » راضی شد ؟! و اینجا رهبری که سال های قبل از محال بودن تکرار صلح امام حسن علیه السلام سخن می گفت و سال قبلش از شرایط « بدر و خیبر » می گفت ناگهان از « نرمش قهرمانانه » گفتند و همین کافی بود که توسط احزاب سرمایه سالار جشن ملّی اعلام شود و در توافق مبهم و یک طرفه ی ژنو آنقدر فریاد ها بلند شد تا فرصت تأمل درباره آن چیزی که روی داده نشود و رهبری هم به « بنابر آنچه مرقوم کردید … » اکتفا می کند. ولی « نرمش قهرمانانه » یادآور کتاب ترجمه شده رهبری است که ایشان از صلح امام حسن علیه السلام چنین تعبیری داشتند ، صلحی که استخوانی در گلو و خاری در چشم ولی زمان بود و پس از خیانت سرداران و حذف یاران و از هم پاشیدگی صفوف انقلابیون بر حضرت تحمیل شد و موسس نود سال حکومت منافقان اسلام نما بود . باید تعارف را کنار گذاشت ، تعطیلی پیشرفت ها و قبول نفس مذاکره درباره حقوقمان با سران قطب سرمایه داری ، یعنی مجبور شدن به عقب نشینی و عدم اعتراض مذاکره کنندگان به اغلب کشورهای طرف مذاکره که پشتیبان اصلی کودک کشی رژیم جعلی اسرائیل هستند برای گرفتن بخشی از حقمان یعنی عقب گرد آشکار نظام از شعارهای انقلاب ! به راستی چه شد که نظام به اینجا رسید ؟! چرا به جای نظام اقتصاد اسلام بر بازار و اقتصاد ما شیطان ربا حاکم شد ؟! و چرا متدینان و عناصر مؤمن فقط برای سینه سپر کردن در مقابل خطر ها دیده شدند و ورود ایشان به مراکز تصمیم ساز و اجرایی ممنوع اعلام شد ؟! و در عوض مراکزی مانند «مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام » به پادگانی برای تربیت سربازان نظام سرمایه داری و نیروهای نئولیرال نظام مبدّل شد ؟! چرا مدعیان تحول خواهی به جای همراهی با دولت دکتر احمدی نژاد برای حذف نظام سرمایه داری بازمانده از دولت های قبل بلکه آنرا « غیر اهلی » و « منحرف » و « فاجعه »خواندند؟! قسم های رنگارنگ برای تضمین دادن عدم تکرار آن مرد به مستکبران : و امروز برای اینکه باج دهی خود به کدخدای نظام سلطه ی سرمایه داری را تکمیل کنند شاهدیم که از تمام جناح ها با قسم های رنگارنگ از عدم تکرار دولت دکتر احمدی نژاد می گویند ! و این هم قافیه گی سخن عناصر احزاب در تضمین عدم بازگشت دکتر احمدی نزاد بیش از آنکه گویای انتقامی سیاسی باشد پیامی واضح به سران مستکبر غرب است و بعید نیست که یکی از شرایط مستکبران غرب در مذاکراتی که مردم نامحرم آن هستند ، ضمانت گیری از جریان های نظام برای عدم بازگشت دکتر احمدی نزاد و جریان عدالت خواهی باشد. ستادی از مخلصان دولت های نهم و دهم برای حاکمیت اقتصاد مردمی : ولی در شأن کشور و انقلاب بزرگ ما و رهبری بی نظیر آن چنین باج دهی هایی به مستکبران سزاوار نیست و باید برای بازسازی سنگر مقاومت هر چه زودتر چاره ای اندیشید و با رجوع به افکار امام خمینی که سرمایه داران زالو صفت و مرفهین بی درد و مروجان « اسلام آمریکایی » را لایق تسلط بر اقتصاد مردم نمی دانست همانطور که در سیاست های « اقتصاد مقاومتی » دیده شده است واقعاً اقتصاد به مردم واگذار شود و ثروت های ملّی به جای انباشته شدن در بانک ها و قرار گرقتن در اختیاز کمتر از نیم درصد جمعیّت کشور ، به تمام مردم تعلق بگیرد که در این صورت هیچ تحریم گر و هیچ دجّالی نمی تواند بر سر نان این مردم معامله کند که باید این تحول ضروری در ستادی با کمک مخلصان نظام و به خصوص دولتمردان همراه دولت های نهم و دهم و تحت اشراف رهبری و خارج از ساختار تحریف شده نظام که به نظامی سرمایه داری استحاله پیدا کرده صورت بگیرد .

منبع : میدان 72