هراز نیوز : تفسیر سوره دخان هر شب از ساعت 10 و 30 دقیقه در مسجد حاج علی کوچک (هدایت ) پایین بازار آمل با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی برگزار می شود .
اين سوره مباركه در شمار، چهل و چهارمين سوره از سورههاى قرآن كريم است، كه پيش از پرداختن به ترجمه آيات و تفسير آنها، براى آشنايى با اين سوره به نكاتى در باره شناسنامه آن مىنگريم.
1- فرودگاه اين سوره
همه مفسّران و محدثان بر اين باورند كه همه آيات اين سوره مباركه در مكّه و در كنار كهنترين پايگاه توحيد و تقوا و در سرزمين وحى و رسالت بر قلب مصفاى پيامبر انديشه و خرد فرود آمده، و آن حضرت به تدريج مفاهيم و معارف بلند و انسانپرور آن را به مردم بيان فرموده و دلهاى آماده و جانهاى پذيراى حق از اين مشعل پرفروغ و روشنگر، شمعى براى خانه دل و جان و براى زندگى افروختهاند.
2- نام اين سوره
اين سوره پربركت، دو نام دارد كه هر دو نام بلند آن از آيات روشنگرى برگرفته شده است:
نام نخست آن «حم والكتاب» است، كه از آغازين آيات آن برگرفته شده، و نام ديگرش «دُخان» مىباشد كه از آيه دهم اين سوره اقتباس گرديده است كه مىفرمايد: «فارتقب يوم تأتى الناس بدخان مبين.»
پس در انتظار روزى باش كه آسمان دودى نمايان برمىآورد؛
3- شمار آيات و واژهها و حروف آن
در باره شمار آيات اين سوره مباركه ديدگاهها متفاوت است:
1- براساس قرائت قاريان پيشين كوفه اين سوره داراى 59 آيه است.
2- امّا اهل بصره همين واژهها و همين سورهاى را كه در برابر ماست، داراى 57 آيه مىدانند.
3- و گروهى ديگر داراى 56 آيه، بىآنكه واژهاى از همين واژههاى موجود را كم و يا زياد كنند.
دليل اين تفاوت آن است كه برخى از قاريان برخى از آيات را، دو آيه شمردهاند.
گفتنى است كه اين سوره مباركه از 344 واژه و 1431 حرف ساخته شده است.
4- پاداش تلاوت شايسته و هدفدار آن
در باره پاداش پرشكوه تلاوت اين سوره روايات نويدبخش و برانگيزانندهاى روايت شده است كه به پارهاى از آنها مىنگريم:
1- از پيامبر گرامى آوردهاند كه فرمود:
«و من قراء الدّخان فى ليلة الجمعه غفر له»(95)
هركس شب جمعه سوره مباركه «دخان» را تلاوت كند و آن گونه كه شايسته و بايسته است به آيات آن براى شناخت و عمل و آراستگى به ارزشهاى مورد نظر حق بنگرد، گناهان و لغزشهاى او آمرزيده مىشود.
2- و نيز آوردهاند كه فرمود:
«من قراء سورة الدّخان فى ليلة اصبح يستغفر له سبعون الف ملك»
هركس شب هنگام سوره مباركه «دخان» را تلاوت كند و حق آن را بشناسد، در حالى آن شب را به سحر مىرساند كه هفتاد هزار فرشته برايش آمرزش مىطلبند.
3- و نيز آوردهاند كه فرمود:
«من قراءها ليلة الجمعة اصبح مغفوراً له»(96)
هركس سوره «دخان» را شب جمعه تلاوت كند، در حالى به بامداد وارد مىگردد كه آمرزش خدا او را فرا گرفته است.
4- و نيز آوردهاند كه فرمود:
من قراء سورة الدخان ليلة الجمعه و يوم الجمعه نبى الله له بيتاً فى الجنة
كسى كه سوره «دخان» را شب و روز جمعه تلاوت كند، خدا براى او سرايى پرشكوه در بهشت پرطراوت و زيبا بنياد مىكند.
5- و «ابوحمزه ثمالى» از پنجمين امام نور آورده است كه:
«من قراء سورة الدّخان فى فرائضه و نوافله بعثه الله من الامنين يوم القيامه، واظلّه تحت عرشه و حاسبه حساباً يسيراً و اعطى كتابه بيمينه.»(97)
هركس سوره دخان را در نمازهاى واجب و مستحبى خويش بخواند، خدا او را در روز رستاخيز در ميان امانيافتگان از عذاب و كيفر برخواهد انگيخت؛ و زير سايه عرش خود او را جاى خواهد داد، و از او حسابى سهل و آسان خواهد كشيد، و نامه عمل وى را به دست راست او خواهد داد.
5- دورنمايى از مفاهيم و معارف اين سوره
گذشت كه اين سوره مباركه در مكّه و در كنار كهنترين معبد توحيد و تقوا بر قلب نورانى پيامبر مهر و آزادى فرود آمده است؛ و بر اين اساس حال و هوا و شرايط و جوّ آن نشانگر آغازين سالهاى بعثت پيامبر است و بيش از هر چيز در انديشه ايجاد دگرگونى فكرى و فرهنگى و عقيدتى و بنيادى در گستره مغز و جان و دستگاه انديشه و خرد انسانهاست، تا آنان را از اسارت بافتهها و يافتههاى خرافى و موهوم، رها كند و زنجير شرك و استبداد، و داغ و درفش خشونت و جاهليت و جزمانديشى و خمودى زيانكاران و سوداگران و فريبكارانِ عوامباز نجات داده و به فراخناى انديشه و عقيده و اخلاق انسانى و اسلامى اوج بخشد.
در اين سوره و آيات پنجاه و نه گانه آن، از جمله اين مفاهيم و معارف انسانپرور و جانبخش به تابلو مىرود:
وصفِ شكوه و عظمت قرآن،
چگونگى فرود آن در شب قدر،
زنجيرهاى از نشانههاى يكتايى و قدرت و حكمت خدا در آفرينش،
موضوع توحيدگرايى و يكتاپرستى و اخلاص به بارگاه او،
شيوههاى ناجوانمردانه شركگرايان و اصلاحستيزان در برابر دعوتهاى توحيدى و اصلاحى پيامبران،
پرتوى از سرگذشت موسى و فرازهايى از پيروىهاى درخشان و شكستهاى عبرتانگيز بنىاسرائيل و فرعون و فرعونيان،
درسهاى عبرتانگيز و عبرتآموز براى استبدادگران و خودكامگان،
موضوع رستاخيز و پاداش پرشكوه شايستهكرداران و عذاب مرگبار ستمكاران و زشتكرداران،
هدفمندى و هدفدارى آفرينش،
و دهها نكته ظريف و پند و اندرز جالب و درسآموزى كه خواهد آمد.
. حا، ميم
2. سوگند به اين كتاب [پرشكوه و] روشنگر،
3. كه ما آن را در شبى پربركت فرو فرستاديم؛ چرا كه ما [نويدبخش و] بيمدهندهايم.
4. در آن [شب پربركت] هر كار [حكيمانه و] استوارى [از كار تدبير جهان براساس نظم و حساب و ميزان و اندازهگيرى ]مشخص مىگردد [و سامان مىيابد].
5. كارى كه از نزد ماست [مشخص مىگردد و ما به بيان آن و مشخص ساختن آن فرمان مىدهيم]؛ چرا كه ما فرستنده [پيامبران و كتابهاى آسمانى به سوى مردم] هستيم.
6. [اين] به خاطر [مهر و] رحمتى [است] از سوى پروردگارت [نسبت به بندگانش]؛ چرا كه او همان شنواى داناست.
7. پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است؛ اگر شما [به يكتايى و قدرت بىكران او] يقين آورنده باشيد.
8. جز [ذات پاك و بىهمتاى] او هيچ خدايى نيست؛ [اوست كه ]زنده مىسازد و مىميراند، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستين [و پيشين شماست].
9. [نه، اين حقناپذيران و ستمكاران در انديشه حق نيستند، ]بلكه آنان در ترديدى [سخت دست و پا مىزنند و با سرنوشت خويش] بازى مىكنند.
10. پس [اى پيامبر!] چشم به راه روزى باش كه آسمان دودى آشكار [پديد] آورد.
11. [دودى] كه مردم را فرا مىگيرد؛ [و آنان خواهند گفت كه واى بر ما!] اين است عذابى [سهمگين و] دردناك.
تفسير سوگند به كتاب روشنگر و پرشكوه خدا
خداى فرزانه سوره مباركه «زخرف» را سرانجام با هشدارهايى تكاندهنده و برانگيزاننده به پايان برد، و اينك اين سوره را با حروف پراسرار مقطعه آغاز مىكند و مىفرمايد:
حم
در مورد اين حروف پراسرار در آغاز شمارى از سورهها از جمله سوره بقره و آلعمران بحث شد كه در اين جا چيزى بر آن نمىافزاييم و بحثهاى گذشته را نيز تكرار نمىكنيم.
آن گاه با سوگندى تكاندهنده و برانگيزاننده مىفرمايد:
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ
سوگند به اين كتاب روشنگر و پرشكوه كه در آن رواها و نارواها، بايدها و نبايدها، حلال و حرام و درست و نادرست از ديدگاه دين و پيامبر و خداى او آمده است؛ و اين كتاب با ويژگىهايش سند صداقت رسالت محمد(ص) و دليل راستى و راستگويى آن بزرگ آموزگار آسمانى است.
* * *
پس از سوگندى تكاندهنده و برانگيزاننده به قرآن شريف به منظور توجّه دادن دلها و جانهاى حقطلب به اهميت مطلب اينك مىفرمايد:
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ
ما اين قرآن را در شبى پربركت فرو فرستاديم.
در مورد اين شب مبارك، كه شب فرود قرآن است، ديدگاهها يكسان نيست:
1- به باور گروهى از جمله «ابن عباس» منظور از اين شب پربركت شب قدر است و قرآن در شب قدر فرود آمده است.(98)
2- از دو امام راستين حضرت باقر و صادق نيز همين ديدگاه روايت شده است.
3- امّا به باور پارهاى منظور از اين شب پربركت، شب پانزدهم شعبان است.
به باور ما ديدگاه اوّل و دوم درست است، چرا كه در دو مورد از قرآن شريف درستى اين ديدگاه دريافت مىگردد.
نخست از سوره مباركه «قدر» كه به صراحت مىفرمايد: «انّا انزلناه فى ليلة القدر…»(99) بىگمان ما اين قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم؛ و ديگر از اين آيه شريفه كه مىفرمايد:
«شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن»(100) ماه رمضان ماهى است كه در آن قرآن كريم فرو فرستاده شد؛ و مىدانيم كه شب قدر در ماه رمضان است و نه خارج از اين ماه.
چگونگى فرود قرآن در شب قدر
در اين مورد ديدگاهها يكسان نيست:
1- از ديدگاه گروهى همه قرآن به يكباره در شب قدر به آسمان دنيا فرود آمد، و آن گاه به تدريج بر قلب پاك پيامبر مهر و آزادى فرو فرستاده شد، و آن حضرت آن را بر مردم تلاوت كرد و معارف و مفاهيم آن را آموخت.
2- امّا از ديدگاه گرومهى ديگر، از قرآن در شب قدر هر سال، همان بخش و همان اندازه و همان آياتى كه در آن سال مقرر شده است تا به پيامبر گرامى وحى شود، فرود مىآيد، آن گاه فرشته وحى به تدريج آن آيات را بر پيامبر گرامى مىآورد.
3- به باور پارهاى منظور اين است كه آغاز فرود قرآن يا نخستين آيه آن شب قدر بوده است.
4- امّا از ديدگاه «ابن عباس» منظور اين است كه خدا قرآن را در شب قدر به جبرئيل وحى فرمود و فرسته وحى آن را حفظ كرد و به آسمان دنيا آورد و به كاتبان و فرشتگان آسمان فرودين سپرد، و آن گاه مقرر گرديد كه در مدت 23 سال به تدريج بر قلب پاك پيامبر عدالت و آزادى فرود آيد و آن حضرت با اين مشعل پر فروغ سر راه بندگان را روشن سازد…(101)
چرا شب مبارك؟
چرا خداى فرزانه شب «قدر» را به عنوان شب مبارك و پربركت خوانده است؟!
پاسخ اين است كه در اين شبِ سرنوشتساز و مبارك است كه آفريدگار هستى نعمتهاى خود را از شب قدر اين سال تا شب قدر سال آينده ميان بندگانش تقسيم مىكند و سرنوشت هركسى را مقرر مىدارد؛ به همين جهت در همه طول سال بركت آن شب در جهان امتداد دارد و به اين دليل شب مبارك عنوان يافته است.
واژه «بركت» به مفهوم رشد و فزونى يافتن خوبىهاست و ضد آن، واژه «شؤم» مىباشد كه منظور از آن فزونى يافتن، و رشد قارچگونه شرارتها و آفتها و بدىهاست.
به هرحال به گونهاى كه از قرآن و روايات دريافت مىگردد، «شب قدر» شبى است مبارك و خجسته و به دليل همان عظمتى كه خدا به اين شب داده است و دعاها در آن پذيرفته بارگاه خدا مىگردد، خير و خوبى در آن شب رشد و فزونى دارد.
در ادامه آيه شريفه مىافزايد:
إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ
بىگمان ما با هشدارهايى كه در مورد فرود عذاب به ظالمان و كفرگرايان، به كيفر گناه و بيدادشان مىدهيم آنان را از ادامه راه زشت و ظالمانهاى كه در پيش گرفتهاند مىترسانيم؛ آرى، ما هشداردهنده بودهايم و هستيم.
واژه «انذار» به مفهوم اعلام داشتن خطرها، لغزشگاهها و پيچهاى حساس و خطرناك تاريخى به مردم است تا آنان متوجّه خطر گردند و با دقت و خويشتندارى و ايمان و پروا خود را نجات دهند؛ آرى، خداى فرزانه از راه عقل و وحى و فطرت و وجدان و پيامبران و امامان نور، هم خطرها را نشان مىدهد و هم راههاى رشد و سلامت و امنيت را، تا مردم آگاهانه راه درست را برگزينند و به سعادت و نيكبختى دنيا و آخرت اوج گيرند.
* * *
آن گاه در وصف شب «قدر» مىافزايد:
فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ
به باور پارهاى از مفسّران پيشين همچون: «ابن عباس»، «حسن» و «قتاده» منظور اين است كه: در شب مبارك «قدر» هر كار استوار و حسابشدهاى كه ديگر در آن كاستى و فزونى راه ندارد، بيان گرديده و مشخص مىشود؛ و منظور از اين كارها تقسيم رزق و روزىها و ديگر امور تا شب قدر سال آينده است.
«سعيد بن جبير» آورده است كه: شما پس از شب قدر هر سال پارهاى را مىنگرى كه در كوچه و بازار قدم برمىدارد و نمىداند كه نامش در شمار مردگانِ سال به ثبت رسيده است و زندگى را بدرود خواهد گفت.
امّا به باور پارهاى ديگر اين شب پربركت، شب پانزدهم ماه شعبان مىباشد كه در آن شب زندهها از مردگان مشخّص و حاجيان و زائران كعبه نامشان به ثبت مىرسد؛ و اين اندازهگيرى و ثبت به گونهاى است كه هيچ كم و كاستى در آن راه ندارد و قطعى است.(102)
* * *
سپس مىفرمايد:
أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا
اين كار، كارى است كه به فرمان ما انجام مىشود و ما دستور مىدهيم تا هركارى با همه حدود و مشخصات آن از لوح محفوظ بيان گردد؛
إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ
چرا كه ما فرستنده پيامآوران و كتابهاى آسمانى هستيم، و محمد(ص) را نيز ما براى هدايت و نجات انسانها از اسارت خرافات و استبداد و آفتهاى آن برانگيختيم.
* * *
در ادامه سخن در اين مورد مىافزايد:
رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ
اين انگيزش پيامبران و فرو فرستادن كتابها و برنامههاى آسمانى به سوى زمينيان، به خاطر مهر و رحمتى است كه پروردگارت نسبت به بندگانش دارد؛ و اينها پرتوى از رحمت و مهر و حكمت اوست. اين تفسير را از ابن عباس آوردهاند.(103)
إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
آرى، خدا دعاى بندگانش را مىشنود و به مصالح و منافع آنان داناست.
* * *
در هفتمين آيه مورد بحث در وصف آفريدگار جهان مىفرمايد:
رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ
پروردگار آسمانها و زمين و پديدههاى گوناگونى كه ميان آنها پديد آورده است و كارشان را تدبير مىكد؛ آرى، اين انگيزش پيامبران و فرو فرستادن كتابهاى آسمانى نيز پرتوى از مهر و رحمت اوست؛ اگر شما به راستى به اين حقيقت كه خدايى جز ذات پاك و بىهمتاى او نيست، و او آفريدگار و تدبيرگر هستى است، ايمان آوريد و به مرحله يقين اوج گيريد.
* * *
و روشنگرى مىكند كه:
لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ
جز ذات پاك و بىهمتاى او هيچ خدايى نيست كه در خور پرستش باشد.
يُحْيِ وَيُمِيتُ
اوست كه مردم را پس از آنكه مردند، در آستانه رستاخيز زنده مىكند؛ و يا پس از زندگى بخشيدن به آنان، آنان را مىميراند و در آستانه فرارسيدن روز قيامت زنده مىسازد.
رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمْ الْأَوَّلِينَ
او، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستين شماست و همه را او آفريده و كارشان را تدبير فرموده است.
* * *
آرى، او هم پروردگار شماست و هم پروردگار پيشينيان، امّا كفرگرايان و حقستيزان نمىخواهند اين حقيقت روشن و انكارناپذير را بپذيريد.
بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ
نه اين ناسپاسان در انديشه شناخت حق و ايمان به آن نيستند؛ بلكه آنان در مورد آنچه بر تو اى پيامبر فرو فرستاديم، در ترديدى سخت گرفتارند و با اين وصف به جاى تلاش در راهيابى به سوى حق تو و كتاب آسمانى تو را به باد تمسخر مىگيرند و با سرنوشت خويش بازى مىكنند.
آنچه در تفسير آيه آمد ديدگاه «جبايى»، از مفسران پيشين است، امّا به باور پارهاى منظور اين است كه: آنان سرگرم بازى و بيهودهكارى در اين دنيا هستند و به خود نمىرسند و به سرنوشت خويش نمىانديشند.
* * *
در دهمين آيه مورد بحث خداى فرزانه روى سخن را به پيامبرش مىكند و مىفرمايد:
فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ
هان اى پيامبر! اينك كه چنين است و آنان در حقستيزى خويش و كفر و بيدادشان پافشارى مىكنند، شما در انتظار روزى باش كه آسمان دودى آشكار پديد آورد.
در تفسير آيه مورد بحث و «دودى» كه از آن سخن رفته، دو نظر آمده است:
1- به باور گروهى همانند «ابن مسعود»، «ضحاك» و… اين آيه شريفه پس از آن فرود آمد كه پيامبر گرامى از حقناپذيرى و اذيت و آزار سردمداران شرك و كفر به ستوه آمد و دست مبارك را به سوى آسمان گشود و نيايشگرانه گفت: خداوندا، اينان را به خشكسالى و قحطى گرفتار ساز، همان گونه كه در عصر يوسف مردم را به كيفر كردارشان گرفتار ساختى؛ و آن گاه بود كه دعاى آن حضرت به هدف اجابت رسيد و قريش به خشكسالى سخت و گرسنگى با سابقهاى گرفتار آمدند؛ به گونهاى كه از فرط گرسنگى و تشنگى نور ديدگانشان رفت و جلو چشمانشان تيره و تار گرديد، به گونهاى كه آسمان در نظرشان دودآلود مىنمود.
آنان از فشار گرسنگى به خوردن استخوانها و گوشت حيوانات مرده افتادند و به ناگزير به حضور پيامبر آمدند كه: هان اى محمد، تو آمدهاى مردم را به مهر و صفا و پيوند با نزديكان و خويشاوندان سفارش كنى ؛ آن گاه همشهريان تو در برابر چشم تو از گرسنگى و تشنگى پر مىزنند و مىميرند و كارى نمىكنى؟! از خدا بخواه تا اين خشكسالى را بردارد و گشايشى براى ما پيش آورد، اميد كه ايمان آوريم.
پيامبر گرامى دعا كرد و بر اثر دعاى آن حضرت بلا و گرفتارى برطرف شد و نعمت و فراوانى از راه رسيد، امّا آنان به كفر و شرك و بيداد و ناسپاسى و حقناپذيرى گراييدند و اصلاح نپذيرفتند.
2- و به باور گروهى ديگر همچون: «ابن عباس»، «ابن عمر»، «جبايى» و ديگران منظور از واژه «دخان» در آيه شريفه نشانهاى از نشانههاى رستاخيز است و هنوز نيامده است، بلكه در آستانه رستاخيز خواهد آمد و وارد گوشهاى كفرگرايان و نفاقپيشگان خواهد شد؛ به گونهاى كه سر و چهره آنان را به صورت گوشت بريان و سرخ شده درخواهد آورد، اما به مردم توحيدگرا و شايستهكردار زيانى نخواهد رساند…
يَغْشَى النَّاسَ
اين دود همه مردم را فرا خواهد گرفت.
براساس ديدگاه نخست كه از نظر شما خواننده گرامى گذشت، منظور اين است كه: اين دود همه مردم مكّه را فرا خواهد گرفت، و براساس ديدگاه دوّم مردمى را كه در آستانه رستاخيز براى حساب و كتاب و پاداش و كيفرِ عملكرد خويش در آنجا گردآورى شدهاند؛
هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
و همه فرياد برمىآورند كه: اين است عذابى سهمگين و دردناك.
کاملا تابلو هست که شما با جهت گیری خاص و به دلایل خاص از ایشان مطلب منتشر میکنید. و در حالی که ایشان فاقد هرگونه مدرک هستند را دکتر خطاب میکنید.
این در حالی است که در آمل چند روحانی با مدرک دکترا هستند که به امر ترویج دین و تفسیر قرآن مشغول اند اما شما نامی از ایشان نمی برید. پس هدف اطلاع رسانی نیست.
الی این تذهبون
———————————————————
پاسخ هراز نیوز :
سلام تلقی شما صحیح نیست ایشان هم دارای مدرک دکتری دانشگاهی هستند و هم دروس خارج فقه می دهند
ایشان و بیت معظم جوادی آملی نیازی به تلبیغ مثل مایی ندارند
جهان اسلام به وجود والد عظیم الشان ایشان افتخار می کند
ایشان به هراز نیوز لطف دارند و گهگاهی رهنمود های ارزنده ای دارند و بر ما منت گذاشته و یاد داشت نیز ارسال می نمایند
هر عزیز دیگری هم صلاح بداند در خدمتشان خواهیم بود .