در گفت‌وگو با گلعلی بابایی و حسین بهزاد عنوان شد:
روایتی از توجه و دلبستگی رهبر انقلاب به نگارش خاطرات دفاع مقدس

خبرگزاری فارس: بابایی گفت: وقتی گزارش عملکردمان در عرصه استان‌نویسی و یگان‌نویسی را به محضر رهبر معظم انقلاب ارائه دادیم، ایشان در پاراف گزارش برایمان نوشتند «به این دو برادر بلند همت آفرین می‌گویم و به فتوحات آینده‌شان دل می‌بندم».

به فتوحات آينده‌شان دل مي‌بندم

به فتوحات آينده‌شان دل مي‌بندم

——————————-

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، گلعلی بابایی و حسین بهزاد از نویسندگان و پژوهشگران عرصه دفاع مقدس هستند که آثار ماندگاری همچون «همپای صاعقه»، «ضربت متقابل»، «از الوند تا قراویز»، «بهار 82» و «مهتاب خیّن» را در حوزه‌های مستندنگاری تاریخ دفاع مقدس، اعم از نگارش کارنامه عملیاتی یگان‌های رزم، نگارش کارنامه تاریخی استان‌ها در جنگ و تاریخ شفاهی جنگ بر جای گذاشتند.

کتاب «از الوند تا قراویز» یکی از کتاب‌هایی است که رهبر معظم انقلاب از آن یاد کردند و پیگیر وضعیت نویسندگان این اثر و گزارشی از ادامه فعالیت‌ها و عملکرد نویسندگان بودند.

گلعلی بابایی در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، ضمن اشاره به ادامه پیگیری‌های رهبر معظم انقلاب پیرامون این کتاب اظهار داشت: پس از انتشار کتاب «از الوند تا قراویز» که جلد یکم از مجموعه کتاب‌های کارنامه عملیاتی استان همدان در ‌جنگ است، رهبر معظم انقلاب پیگیر وضعیت ما بودند؛ بنابراین از بیت رهبری برای ارائه گزارش مکتوبی از عملکرد‌مان با ما تماس گرفتند.

وی ادامه داد: در دیدار روز جانباز سال 1388، رهبر معظم انقلاب را از نزدیک ملاقات کردم؛ بنده علاوه بر کتاب «از الوند تا قراویز»، گزارش مکتوبی از اهداف، عملکرد و برنامه‌های آینده خود و حسین بهزاد به محضر ایشان دادم؛ حضرت آقا پس از اینکه احوال بهزاد را از بنده پرسیدند، گفتند «دوستتان نیامده‌اند؟» بنده هم گفتم «اون بنده خدا خبر ندارد که من آمده‌ام؛ بنده هم فکرش را نمی‌کردم بتوانم شما را از نزدیک ملاقات کنم» پس از صحبت‌هایی با حضرت آقا از محل ملاقات جانبازان تا جلوی در منزلشان، ایشان را همراهی کردم.

حسین بهزاد نیز در ادامه سخنان بابایی یادآور شد: اواخر شهریور 88 بود که به همراه سردار همدانی در حال تدوین نهایی کتاب «مهتاب خین» بودم؛ گلعلی بابایی با بنده تماس گرفت که از بیت رهبری با من تماس گرفتند و جملاتی که حضرت آقا در پاراف گزارش ما نوشتند را برایمان خواندند، حالا می‌خواهند با شما هم تماس بگیرند و جملات را برایتان بخوانند.

بعد از دقایقی از بیت رهبری تماس گرفتند و نوشته ایشان را برایمان خواندند که در آن آمده بود «به این دو برادر بلند همت آفرین می‌گویم و از زحمات با ارزش ایشان تقدیر می‌کنم و به فتوحات آینده‌شان دل می‌بندم» البته متأسفانه تا امروز، رونوشت آن دست خط حضرت آقا به دست ما نرسیده است.

وی افزود: حضرت آقا طی سفرشان به شیراز در دیدار با فرماندهان سپاه در اردیبهشت 87 از کتاب‌های «همپای صاعقه» و «ضربت متقابل» به عنوان کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) نام برده و فرمودند لشکرهای نصر، عاشورا، امام حسین (ع)، نجف، فجر و سایر لشکرهای سپاه هم باید نگارش کتاب‌های کارنامه عملیاتی خودشان را شروع کنند.

این نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس اظهار داشت: در ملاقاتی که روز 4 مهر امسال با حضرت آقا داشتیم، بنده همین تأکید مقام معظم رهبری نسبت به ضرورت نگارش کارنامه عملیاتی سایر لشکرهای سپاه را به معظم‌له یادآوری کردم و گفتم «آقاجان، دو سال و نیم از بیانات شما در آن مورد گذشت اما مشخص نیست لشکرهایی که از آنها نام بردید و سایر لشکرها، در جهت اجرایی کردن آن اوامر حضرت ‌عالی چه کردند. ولی هنوز که هنوز است، آقای بابایی و بنده داریم چوب نوشتن این دو کتاب را می‌خوریم؛ روز اول هفته دفاع مقدس امسال، یکی از روزنامه‌های پرتیراژ مملکت، مطلبی درباره کتاب‌های تاریخی دفاع مقدس نوشت و جمله‌ای را با تأکید به حضرت‌عالی منتسب کرد که یقین دارم اِسنادِ خلاف واقع است».

وی افزود: حضرت آقا پرسیدند «چه جمله‌ای از قول من نوشته بودند؟» گفتم «نوشته بودند حضرت آقا از نحوه نگارش کتاب‌های تاریخ جنگ گلایه دارند و فرموده‌اند چرا باید کتاب‌های تاریخ جنگ طوری نوشته شوند که گویا بار هشت سال دفاع مقدس را فقط لشکر محمد رسول‌الله (ص) بر دوش داشته است».

در ادامه از حضرت آقا پرسیدم «این جمله متعلق به شماست؟» حضرت آقا با لبخند فرمودند «قطعاً این جمله همان طور که شما گفتید اسناد خلاف واقع است و من هرگز چنین سخنی نگفته‌ام».

بهزاد یادآور شد: بنده به آقا عرض کردم البته ما همه می‌دانیم جمله‌ای که شما در قالب گلایه مطرح کرده‌اید چه بود. چراکه متن فرمایش شما هم منتشر شده و ما خودمان هم آن را داریم. شما مکتوب فرموده بودید «آقایان تهرانی‌ها بلند شدند و به جبهه رفتند و در لشکر خودشان مستقر شدند بعد هم برگشتند و همان‌ها را نوشتند؛ در لشکرهای اصفهان، لشکر امام حسین (ع) و 8 نجف، لشکر نصر مشهد، لشکر امام رضا (ع)، لشکر ثارالله، لشکر فجر و لشکرهای گوناگونی که در همه جا هستند، یک عالم حماسه آفریدند، به چه دلیل آنها نتوانند بنویسند».

در ادامه از آقا پرسیدم «این جمله، متعلق به شما بوده است؟» آقا با لبخند پاسخ دادند «بله، این دقیقاً حرف من است». بنده به ایشان گفتم «پس در این صورت گناه آقای بابایی و من چیست که از 8 جلد مجموعه کارنامه عملیاتی لشکر 27 تا الان 2 جلدش را نوشتیم و منتشر شده است. اگر سایر لشکرها در اجرای اوامر شما تعلل کرده‌اند، گناه لشکر 27 چیست؟» آقا خندیدند و گفتند «شماها که گناهی نکرده‌اید» گفتم «پس چرا اینقدر به لشکر 27 سرکوفت می‌زنند؟ ضمن اینکه ما ابا نداریم بگوییم ما دو نفر تا زنده‌ایم بیست و هفتی هستیم. تا آن طرف قبرمان هم بیست و هفتمی هستیم و فرمانده ما هم، ‌احمد متوسلیان است». که آقا تبسمی کردند و سری تکان دادند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *