هراز نیوز :در مجلس ششم، اقلیت 30 نفره نیروهای راست در آن دوران در مجلس انسجام درونی خود را حفظ کردند و در مجلس بعد شدند اکثریت. قبل تر از آن هم در مجلس چهارم نیروهای راست جبران مجلس سوم را کردند. مجلسی که در آن اعضای جامعه روحانیون مبارز تازه تشکیل شده توانسته بودند امثال محمدرضا مهدوی کنی چهره ارشد جامعه روحانیت مبارز را با برچسب «اسلام آمریکایی» از میدان به درکنند. همه اتفاقات دست به دست هم داد تا مجلس سوم را نیروهای چپ به دست بگیرند. این قاعده در فضای سیاسی تاکنون چندین بار به کار نیروهای سیاسی دو جناح آمده است. به گزارش جبهه ایستادگی، خبرآنلاین در ادامه گزارش خود نوشت: قاعده اقلیت بودن برای اصلاحطلبان بیشتر با معنا است. بعد از مجلس سوم، 8 سال طول کشید تا آنها دوباره به ساختمان مجلس قدیم در خیابان امام خمینی برسند. مجلس ششم اوج اصلاحطلبی از نگاه موافقان و پایان عمر سیاسی اصلاحطلبان در قدرت سیاسی رسمی بود. افراط نیروهای سیاسی آن مجلس کاری کرد که پس از آن در فضای سیاسی سه مجلس بعد، آنها در اقلیت بمانند. دوسال مانده به انتخابات اسفند 94 ،دو طیف سیاسی در فکر بهارستان آینده هستند؛ خوشبینیها در اصلاح طلبان به اقبال مردمی بیشتر است، اما اصولگرایان هم نا امید نیستند و چشم امیدشان به رای مردمی است که به نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری رای دادند. نبی حبیبی دبیر کل موتلفه آرایشی سیاسی برای انتخابات مجلس آینده را « مفید» می خواند، آقا تهرانی دبیرکل جبهه پایداری از قصد این گروه برای «ائتلاف» با دیگر اصولگرایان میگوید، باهنر دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری از «برخی کارهای فکری و تئوری» این جریان برای انتخابات مجلس آینده میگوید. حسینیان چهره ارشد جبهه پایداری هم تاکید میکند که انسجام اصولگرایان برای انتخابات مجلس آینده بیش از گذشته است. اصلاحطلبان هم بیکار ننشستند. هر روز خبری از آنها منتشر میشود. از اینکه می خواهند ناطق نوری را سر لیست خود کنند، تا اینکه حزب کارگزاران به دنبال ائتلاف با دیگر اصلاح طلبان است و فرقی بین اصلاحطلبان با اعتدالیون نیست. عارف هم با حضور در فضای سیاسی تلاش میکند خود را از اکنون برای مجلس آینده آماده کند اقدامی که موجب شده برخی جریانهای سیاسی این جناح، علم حمایت از او را بردارند. برخی دولتیها هم که از دور دستی بر آتش دارد، بدشان نمیآید مجلس دهم متمایل با رئیس جمهور باشد تا هم کارهای دولت راحت تر جلو برود و هم ضمانتی باشد برای 4 سال دوم ریاست جمهوری. چهرهای مثل هاشمی رفسنجانی هم آرایش مجلس آینده را منوط به وضع دولت میداند. آن طور که در گفت و گویش با یکی از سایتهای خبری نزدیک به دولت گفته است: «اگر دولت آن گونه که تا بحال انجام داده، خوب از عهده کارهایش بر بیاید و بتواند همه اهدافی را که در تبلیغات و وعدهها آمده؛ اجرایی کند، فکر میکنم این جریان از لحاظ نیروهای مردمی در سراسر کشور قوی باشد.» در جناح اصولگرا نشستهای غیررسمی برای انتخابات با حلقهای از اصولگرایان سنتی و مدیریت محوریت حجت الاسلام سیدرضا تقوی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در حال برگزاری است. اما برخی گروهها چندان تمایلی به حضور ندارند. این گزارش در ادامه نگاهی خواهد داشت به جریانهای سیاسی دو جناح در مجلس آینده. جبهه پیروان خط امام و رهبری: تشکلی که این روزها بعد از زنده یاد عسگراولادی، باهنر با تجربه را در راس خود می بیند. سامانه اصلی اصولگرایان برای موفقیت در این انتخابات حمایت 15 تشکل را با خود به همراه دارد. تلاش باهنر برای کارکرد حزبی دادن به قدیمیترین تشکل اصولگرا، یکی از اقدامات باهنر برای نشان دادن جایگاه جبهه پیروان است. علی رغم برخی اقدامهای تئوریک که باهنر میگوید اصولگرایان برای انتخابات مجلس آغاز کردهاند، اما مرد پر نفوذ مجلس همچون مرحوم عسگراولادی از جامعیت در میان اصولگراها برخوردار نیست و این مشکلی است که می تواند از وزنه جبهه پیروان و تاثیر گذاریاش در تعیین لیستهای انتخاباتی کم کند. جبهه پایداری: تشکلی که به تعبیر فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران از ریل اصلی خود- با ورود مصداقی به انتخابات و ارائه لیست دور شد، اما هنوز در میان گروهی از اصولگرایان -خصوصا در میان نسل جوانتر- حامیان سفت و سختی دارند. امید این طیف از اصولگرایان به حامیان سعید جلیلی در انتخابات است. ولی در شرایطی که آنان از تصمیم خود برای ائتلاف با دیگر اصولگرایان سخن می گویند، شانس آنها برای حضور در لیست انتخاباتی واحد اصولگرایان کمتر میشود. جمعیت رهپویان و ایثارگران: آنها را به نسبت جبهه پیروان خط امام و رهبری باید نسل اصولگرایان جوانی دانست که با آرزوهای دور و دراز خود تلاش کردهاند متفاوت رفتار کنند. گروهی که در شرایط حاضر تمایلی به حضور در نشستهای اصولگرایان با محوریت سیدرضا تقوی ندارند. زاکانی دبیر کل این جمعیت چندی قبل در گفت وگویی با مهر گفت که برای شرکت در این جلسات از وی دعوت شده است اما در آن حضور نداشته است. حرفهای او درباره اینکه «اگر فعالیتهای صورت گرفته در زمینه وحدت، منطقی و درست باشد همه گروهها با آن همراه خواهند شد.» نشان دهنده تمایل نداشتن این جریان به حضور در سامانه انتخاباتی آینده اصولگرایان است. هر چند در سیاست، اقتضائات زمانی ممکن است خیلی زود سیاسیون را به تصمیمی جدید تر برساند. اعضای بریده از سازمان مجاهدین انقلاب هم در نیمه دوم دهه 70 جمعیت ایثارگران را راه اندازی کردند و در همه 8 سال گذشته حضوری موثر در ارکان قدرت داشتند. آنها با جبهه پایداری در برخی از موراد اختلاف نظر دارند و همین مساله باعث شد آنها در جریان انتخابات مجلس نهم، فدایی دبیر کل مشهور خود را در مجلس نبینند. این روزها هم ایثارگران به رصد فضا میپردازند و هر از چند گاهی از طریق دبیرکل و سخنگوی خود به اظهار نظر درباره مسائل روز می پردازند. جبهه ایستادگی: حامیان محسن رضایی که در جریان انتخابات مجلس نهم در برخی از حوزهها توانستند رای مردم را کسب کنند، بعد از تشکیل دولت یازدهم برخی از آنها در مجلس، برخی در دولت پست گرفتهاند. همین بهانه میتواند وزنه آنها را برای حضور در انتخابات آینده کم رنگ کند، هر چند تا زمان انتخابات، خیلیها به هوس حضور در مجلس میافتند. در طیف اصلاح طلب وضعیت کمی متفاوتر است. انتخابات 88 و حوادث بعد از آن، وضعیت و آرایش اصلاح طلبان را بسیار تغییر داد و بسیاری از نیروهای این جریان بر اثر افراط در مواضع، از صحنه سیاسی دور شدند. انتخابات ریاست جمهوری و برگزیده شدن حسن روحانی به تعبیر محمد رضا باهنر یخ آنها را برای حضور در فضای سیاسی باز کرده و حالا آنها امیدوارانهتر به انتخابات مجلس دهم چشم دارند. تفاوت شرایط این طیف با اصولگرایان در این است که آنها «پدرخوانده» های زیادی را در درون خود دارند که امکان تصمیم گیری آنها را کمی مشکل میکند .مشکلی که اگر چه اصولگرایان هم با آن دست به گریبان هستند، اما این مشکل در چهره های راست به دلیل حضور چهرههای ریش سفید چون آیت الله مهدوی کنی که از مقبولیت در میان اصولگرایان برخوردار است، کمتر است. تکثر اصلاح طلبان در مبانی مورد اعتقاد موجب می شود همگرایی آنها پیرامون چهرهای چون خاتمی سخت باشد. ضمن اینکه گروههای کمتر مطرح اصلاح طلب چون حزب مردم سالاری،همبستگی، اراده ملی، جبهه مردمی اصلاحات و… این روزها دیگر خریدار نظرات گروههای چون مجمع روحانیون، مشارکت و مجاهدین نیستند. حتی محمدرضا عارف که با درخواست خاتمی از گردونه انتخابات ریاست جمهوری بیرون آمد، در چند ماه گذشته با خروج از هیات مدیره بنیاد باران و راه اندازی بنیاد امید تلاش کرده است، چهره ای مستقل از خود نشان دهد. حلقه عارف: عارف از هم اکنون مشتریهای زیادی در لیستهای انتخاباتی دارد. جبهه مردمی اصلاحات او را نامزد خود میداند، مهمان وِیژه حزب مردمسالاری است و خودش هم نظراتی متفاوتتر از برخی اعضای احزاب منحل شده مشارکت و مجاهدین انقلاب دارد. حضورش در انتخابات مجلس قطعی است، اما اینکه آیا او لیستی متفاوت از دیگر اصلاحطلبان را هم همراه خود خواهد داشت، موضوعی است که برای پاسخش باید تا زمان انتخابات صبر کرد. جبهه مردمی اصلاحات: گروهی که در افکار عمومی تنها با دبیر کلش روحانیاش محمدرضا زارع فومنی و نظریات خاصش در مسائل سیاسی شناخته میشود. او اصلاح طلبان را به دو گروه طیف میانهرو و افراطیون تقسیم میکند و معتقد است طیف دوم معتقد به «تغییر در قانون اساسی» هستند، و «خواستههای متکبرانه» دارند. در جریان انتخابات مجلس نهم این گروه حامی طیفی از اصولگرایان و اصلاح طلبان کمتر سیاسی بود. وقتی هم انتخابات به مرحله دوم کشیده شد، این جبهه برای مرحله دوم انتخابات تنها از کاندیداتوری علی مطهری، علیرضا محجوب و سهیلا جلودارزاده حمایت کرد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم دبیرکل این جبهه حمایت خود را از کاندیداتوری هاشمی و خاتمی اعلام کرد، اما بعد از رد صلاحیت هاشمی سکوت را ترجیح دادند. حزب مردم سالاری: تشکلهایی که از جبهه مردمی اصلاحات در فضای سیاسی فعالتر هستند و کنگرههای حزبی مرتب برگزار میکند که آخرینش آخر همین هفته خواهد بود. حزب مردمسالاری که با کواکبیان دبیر کل خوشمشربش شناخته میشود، ریشهاش به استان سمنان و سال 77 می رسد. تشکلی که یک سال بعد از آن تاریخ با مجوز خانه احزاب یک حزب سراسری شد و با شعبههایی در شهرهای مختلف. در جریان انتخابات مجلس نهم در رساندن دبیرکل -کواکبیان- به قطار بهارستان موفق نبود، اما در برخی از استانها با حمایت از چهره های کمتر شناخته شده که برچسب های سیاسی نداشتند، موفق شدند در مجلس نهم هم بدون تاثیر نباشند. حزب وحدت و همکاری ملی: محمدرضا راه چمنی بعد از تجربه ناموفق حزب همبستگی که از دل مجلس پنجم و فراکسیون حزبالله ان مجلس بیرون آمد، حالا چهره ارشد حزبی با عنوان «وحدت و همکاری ملی» است. این حزب در بدنه اصلاحطلبان مورد اعتنا نیست. مجمع روحانیون مبارز: مجمعی که اعضایش ترجیح میدهند بیشتر در پشت صحنه سیاست ایران حضور داشته باشند و به جز چند نفر از اعضایش چون موسوی خوئینیها، سید محمد خاتمی ، مجید انصاری و موسوی لاری بقیه ترجیح میدهند چندان اظهار نظری نداشته باشند. این روزها برخی رسانههای اصولگرا از تلاش آنها برای تاثیر گذاری بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری سخن میگویند، اما کسی نمیتواند انکار کند که آنها مایلند خاطره مجلس سوم را در مجلس دهم تکرار کنند. احزاب منحل شده مشارکت و مجاهدین: قویترین طیف اصلاحطب که با تشکیل دولت اصلاحات شکل گرفتند و با اتمام آن دولت، از هم پاشیدند. مواضع چهرههای این دو حزب، به عنوان صدای اکثریت اصلاحطلبان شناخته میشود، اما آنها مخالفان جدی در میان طیفهای میانهروتر اصلاحطلب دارند. حضور آنها در لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان میتواند موجب تشدید اختلافها در این جریان شود. حزب کارگزاران: موجهترین حزب متمایل به چپ که شانس زیادی برای موفقیت در انتخابات دارد. گروهی که از دنده راست برخواست و به چپ چرخید. کرباسچی، مرعشی و محمد هاشمی چهرههای رسانهای تر این حزب هستند که هر از چندی رسانهها را از اظهارنظرهای خود پر میکنند. و برای مدتی جریانی خبری را مدیریت می کنند. اظهار نظر کرباسچی درباره تمایل اصلاحطلبان به سر لیستی ناطق نوری در انتخابات یکی از آخرین موجهای خبری این حزب بود. حزب اعتماد ملی: حزبی که با اقدامهای کروبی در سال 88 به اغما رفته و این روزها نشستهای اعضایش در منازل منتجبنیا قائم مقام این حزب برگزار میشود. اعضای اعتماد ملی که در شرایط حاضر حرکت مشخصی ندارند، قطعا برای انتخابات مجلس بیمیل به حضور در لیست انتخاباتی نیستند. اما باید دید دیگر اصلاح طلبان حاضر به بازی دادن آنها هستند یا خیر. مشکل دو طیف فکری برای بهارستان دهم مشکل همیشگی احزاب سیاسی است. مدعیان فراوان و صندلی ها کم.
michael kors uk bags
mcm handbag
borse alviero martini outlet
toms cheap
mcm bagpack
toms black friday
michael kors bags uk
mcm boston bag
mcm bagpack