منصور، بي‌پروا پيوند و ارتباط خود با گراتيان ياتسويچ (رئيس پايگاه سيا در ايران) را به رخ ديگران مي‌کشيد. وي مي‌گفت دوستان آمريکایي به من قول قطعي داده‌اند که در آينده نخست‌وزير ايران خواهم شد.(29)

Research@kayhan.ir

بالاخره شاه در اسفند ماه 1342 وي را به نخست‌وزيري منصوب کرد.(30)
پس از ترور حسنعلي منصور در سال 1343، اميرعباس هويدا به جاي وي به نخست‌وزيري رسيد. فرح پهلوي در مورد چگونگي انتخاب هويدا براي نخست‌وزيري مي‌گويد:
« محمدرضا که پس از مرگ منصور به دنبال يافتن جانشيني براي او بود، با آقايان راکول و هلمز، از سفارت آمريکا، مشاوره کرد و هر دوي آنها هويدا را توصيه کردند.سپس آقاي گراتیان ياتسويچ هم به ديدن محمدرضا آمد و او را به محمدرضا توصيه کرد. محمدرضا، سفير کبير انگلستان را هم خواست و براي نخستين بار ديديم انگليسي‌ها هم برروي نخست‌وزيري هويدا اعتراض ندارند»!(31)
پس از روي کار آمدن کارتر در آمريکا، مقامات آمريکایي در سال 1356 خواهان کنار رفتن هويدا و روي کار آمدن جمشيد آموزگار به جاي وي شدند. در يک گزارش ساواک به تاريخ 28/4/1356 چنين آمده:
«بنا به اظهار خانم امانپور (مديرکل تشريفات نخست‌وزيري)، يکي از منابع ديپلماتي آمريکا اظهار داشته که دولت آمريکا به‌طور خيلي جدّي خواستار تعويض کابينه هويدا از سوي شاهنشاه آريامهر شده است.»(32)
تاج‌الملوک آيرملو (مادر محمدرضا پهلوي) هم در کتاب خاطرات خود در اين باره مي‌گويد:
« محمدرضا تحت فشار آمريکایي‌ها، جمشيد آموزگار را نخست‌وزير کرد. آموزگار هم تبعه ايران بود و هم تبعه آمريکا و پاسپورت آمريکایي هم داشت.»(33)
مهندس جعفر شريف امامي (استاد اعظم فراماسوني) نيز که يک بار در دهه 1330 به نخست‌وزيري رسيد و بار ديگر در شهريور ماه 1357؛ يکي از مرتبطين فعّال سفارت آمريکا بوده است. مارتين هرتز (رئيس اداره اطلاعات سفارت آمريکا) در يک گزارش سرّي به تاريخ نهم سپتامبر 1967
مي‌نويسد:
« شريف امامي شايد مولدترين رابط من در اينجا بوده است … او از محدوده خود فراتر رفت تا نشان بدهد که مي‌خواهد با ايالات متحده همکاري کند و او مي‌تواند در اين مورد سودمند باشد.»(34)
پس از شکست تلاش‌هاي شريف امامي در تابستان 57، شاه با مشورت آمريکایي‌ها، ارتشبد غلامرضا ازهاري را به‌عنوان نخست‌وزير دولت نظامي به روي کار آورد. ازهاري بعد از کودتاي 1332 که ارتش ايران در زير سلطه مستشاران نظامي آمريکا قرار گرفت، براي طي دوره‌هاي متعدد به آمريکا اعزام شد و دوره‌هاي ستاد و اطلاعات را در آمريکا گذرانيد و چندي نيز در اداره مستشاري خدمت مي‌کرد.(35)
فريده ديبا (مادر فرح) در مورد او مي‌گويد:
« ازهاري بيشتر از آن که به پادشاه وفادار باشد، به آمريکایي‌ها وفادار بود. آن طور که محمدرضا مي‌گفت، ازهاري در موقع تحصيل نظامي در آمريکا جذب آمريکایي‌ها شده و به توصيه آنها مراتب رشد و ترقي را پيموده و به رياست ستاد ارتش رسيده بود. ازهاري مدت‌ها در پيمان سنتو، دست راست آمريکایي‌ها بود.»(36)
دولت نظامي ازهاري نيز نتوانست با کشتار و سرکوب، خواسته آمريکا و شاه را محقق سازد؛ لذا به سراغ شاپور بختيار که از چند دهه قبل، هم با تشکيلات اطلاعاتي انگليسي‌ها مرتبط بود و هم با سازمان سيا، رفته و براي انحراف و سرکوب انقلاب اسلامي، او را به‌عنوان نخست‌وزير به روي کار آوردند. يوسف مازندي درباره نخست‌وزير شدن بختيار چنين مي‌گويد:
« بدون ترديد، حضور شاپور بختيار در رأس دولت جديد، با پشتيباني آمريکا صورت پذيرفته بود.»(37)
موارد ذکر شده، فقط چند نمونه از نخست‌وزيران دوران شاه بود. نهايتاً مي‌توان گفت که اکثريت قريب به اتفاق نخست‌وزيران رژيم شاه از شهريور 1320 تا بهمن 1357، با توصيه و يا فشار دولت آمريکا به روي کار آمده؛ در نتيجه دولت آمريکا در کليه جنايات، مفاسد و غارتگري‌هاي آنان شريک مي‌باشد.
انتصاب فرماندهان نيروهاي نظامي با تأیيد آمريکا
فرح پهلوي به نقش آمريکا در انتصاب فرماندهان نيروهاي نظامي، چنين اشاره مي‌کند: «محمدرضا برايم فاش ساخت که آمريکایي‌ها براي دادن کمک‌هاي نظامي به ارتش ايران شرايطي دارند که از جمله شرايط آنها، قرار دادن افراد خاصي در پست‌هاي عمده ارتش ايران است. بنابراين، براي انتخاب رئيس ستاد و فرماندهان عالي‌رتبه ارتش بايد با آنها رايزني
کرد.»(38)
ارتشبد فردوست نيز در اين باره مي‌گويد:
«در دوران محمدرضا، فقط و فقط با حمايت سفارت‌هاي انگليس و آمريکا بود که افرادي مي‌توانستند به مقامات مهم برسند. اين امر نه تنها درمورد من، بلکه در مورد همه کساني که مشاغل و پست‌هاي درجه اول را در اختيار داشتند، صادق است.»(39)
در اين باره نمونه‌هاي متعددي را مي‌توان مثال زد مانند انتصاب ارتشبد آريانا به رياست ستاد ارتش در سال 1344 (40)؛ انتصاب ارتشبد ازهاري به رياست ستاد ارتش(41)؛ انتصاب سرلشگر منوچهر خسروداد به فرماندهي هوانيروز و سپهبد امير حسين ربيعي به فرماندهي نيروي هوائي(42) و …
حمايت از شاه در سال 1355
در يک گزارش “سرّي” سفارت آمريکا مورخ هشتم جولاي 1976 (هفدهم تير 1355) چنين آمده: از نظر شاه، آمريکا مهم‌ترين حامي اوست؛ بنابراين ما بايد در مورد مسائل دو جانبه با صراحت بيشتري با وي تبادل نظر کنيم.(43)
طبق اظهارات فرح پهلوي، شاه نيز به خاطر قدرداني از اين مهم‌ترين حامي خود، در سال 1355 مبلغ 120 ميليون دلار صرف هزينه‌هاي تبليغاتي جرالد فورد در انتخابات رياست جمهوري آمريکا نمود.(44)
منابع در دفتر روزنامه موجود است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *