شمال فردا نوشت :اين نشريه مدعي است اگر قرار باشد هر شخص تازه واردي به صرف داشتن معرفي نامه از فلان روزنامه يا فلان هفته نامه جهت دريافت آگهي به ادارات مراجعه كند مجالي براي رشد و توسعه و انگيزه كاري در شهرستان باقي نميماند !!! / آيا بهتر نبود این نشریه به جاي توهين به همكاران…
يك نشريه محلی در آمل در آخرين شماره خود در تاريخ ۱۴ آبان كه به نظر ميرسيد روز مازندران و ترويج فرهنگي مازندراني است خبرنگاران را دستفروش و دورهگرد ناميد.
اين نشريه در اقدامي جالب و قابل تامل، كه به عنوان پيام اين شهر چاپ ميشود، در نامهاي به رييس اداره فرهنگ و ارشاد كه در صفحه فرهنگي هفتهنامه خود به چاپ رسانده آورده است كه داشتن پروانه كسب براي نمايندگي روزنامهها ضروري است.
در اين نامه كه خطاب به رييس ارشاد اين شهرستان نگاشته شده اما دراین نشريه به چاپ رسیده نوشته شده است : شرايط داشتن نمايندگي روزنامهها و هفتهنامهها دارا بودن پروانه كسب و محل كار ثابت و نصب تابلو براي اطلاع مراجعين است.
اين نشريه كه در ماه سه بار بیشتر نيز منتشر نميشود در اين مطلب آورده است : لذا افرادي كه به صورت دورهگرد و مشابه دستفروشان به عنوان خبرنگار و نمايندگي روزنامهها به ادارات مراجعه ميكنند و از محل ارسال و اخبار روزنامه و رپرتاژ اگهي منبع درآمدند دارند به عنوان شغل دوم آنها محسوب ميشود.(اگر اشكالي در نوع جمله بندي وجود دارد پوزش مطلبيم چون نقل به مضمون از هفتهنامه مذكور ذكر شده و اين نشان ميدهد كه نويسنده حتي از ادبيات و جملهبندي صحيح هم آگاه نيست)
اين نشريه مدعي است اگر قرار باشد هر شخص تازه واردي به صرف داشتن معرفي نامه از فلان روزنامه يا فلان هفته نامه جهت دريافت آگهي به ادارات مراجعه كند مجالي براي رشد و توسعه و انگيزه كاري در شهرستان باقي نميماند !!!
این نشریه در ادامه آورده است كه وجود تعداد زياد خبرنگار و نشريه در شهرستان فرصتي براي فعاليت نشرياتي كه براي فرهنگ شهرستان قلم ميزنند باقي نميگذارد و از رييس اداره ارشاد خواسته است كه نسبت به اين موضوع به ادارات آگهي دهنده هشدار بدهد و مدعي شده كه اين امر رسانههاي معتبر! اين شهر را دچار مشكلات مالي ميكند.
واقعا جالب و تاسفانگيز است كه هفتهنامهاي كه به نامناسبترين شكل ممكن و بدون درنظر گرفتن ادبيات رسانهاي اقدام به چاپ نشريه خود ميكند اينگونه در منظر افكار عمومي هم صنفان خود را براي تعدادي آگهي مطبوعاتي به تمسخر گرفته و توهين ميكند.
در حالی اين نشريه در مطالب خود اين استنادات را به قانون مطبوعات ارجاع می دهد ، اما توضیح نمی دهد آيا شرايط اقتصادي مطبوعات مازندران اين فرصت را به همه نشريات ميدهد كه هزينه سرسامآور خريد، اجاره و يا هزينههاي جاري اين دفاتر را بپردازند.
آيا بهتر نبود این نشریه به جاي توهين به همكاران؛ در برابر رقبايي كه هر روز وارد ميدان ميشوند به ارتقاي سطح كيفي خود بينديشند.
آيا بهتر نيست پس از كمتر از يك سال چاپ اين نشريه سعي كنند از تكنيكهاي موثر خبر و گزارش براي رسانه خود بهره ببرند و به چاي كپي كردن از خبرگزاريها و دستنوشتههاي كساني كه با مطالعه و رسانه فاصله ها دارند اينگونه آبروي رسانهها را نبرند.
از سویی از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آمل انتظار می رود تذکرات لازم را به این نشریه داده و از شان و جایگاه خبرنگران که در سخت ترین شرایط بار اطلاع رسانی شهرستانها را عهده دار می باشند محفوظ بماند .
شايد روزي كه بهتر و منصفانه بينديشيم ميتوان با قلم خود رشد و توسعهاي موردنظر را براي استان مازندران رقم بزنيم.- ان شاالله / یک خبرنگار
با سلام
خدمت آقای بناگر که ادعای مدیرمسئولی هفته نامه پیام آمل را دارد بگویم که چرا در هفته نامه هشت صفحه خود که بیش از 80 درصد اخبارش از خبرگزاری ها و روزنامه های دیگر است بیش از 70 خبرنگار دارد؟
در شان یک خبرنگار نیست که به خاظر 15 هزار تومان پول از جوشکاری، صافکاری، چوب بری، شیرینی فروشی و … از مغازه های سطح شهر با عکس مطلب کار کند و انها را از بهترین های شهر در آن صنف بداند.
واقعا جای تاسف است و اگر می خواهیم جناب بناگر به همراه عوامل خود این گونه ژیش رود باید در آینده ای نزدیک شاهد به گل گرفتن هفته نامه وزین “ژیام آمل” باشد.
خبرنگار آملی/
تازه تحلیل نویسنده معلوم الحاشون رو نخوندید
این آقا که در شهر شهره است و تمام خانمهای ……. با ایشون ……..دارند بجای تحلیل بره خودش رو جمع کنه
6 بهمن تحلیلش رو کار کرده برید بخونید
منظورت ذاکری بود؟