فرهاد اعتمادی : با روی کار آمدن دولت یازدهم موجی از شادی در جامعه ایجاد شد و ایرانیان امیدوار بودند که با تدبیر حسن روحانی امید به فردایی بهتر در جامعه رنگ واقعیت به خود گیرد و این حماسه در حالی اتفاق افتاد که مازندران یکی از اثرگذارترین استانهایی بوده است که توانست موج پیش از انتخابات و نتیجه نهایی آن را رقم زند و با یک میلیون و 107 هزار و 494 رأی پس از تهران بالاترین میزان رای را به سبد گفتمان اعتدال بریزد و این میزان رأی به نماینده اعتدال را میتوان یک«نه» بزرگ به 8 سال افراطگرایی تلقی نمود، که با انواع شعارهای پوپولیستی سعی در تحمیق مردم داشت.
در تاریخ 25 شهریور سال 92، بیستویکمین استاندار مازندران از طرف دولت «تدبیر و امید» که نشأتگرفته از تفکر اصلاحات میباشد بر مسند استانداری مازندران منصوب گردید. بعد از تغییر استاندار، که بلندپایهترین نمایندۀ دولت «تدبیر و امید» است، بهنظر میرسید که تغییر در فرمانداران دولت دهم که بازوهای اجرایی استاندار میباشند نیز از واجبات باشد اما گویی قفل افراط گرایان در این استان گشوده نشده است و امید رای دهندگان هر روز که میگذرد به نا امیدی میگراید و تاکنون نیز تدبیری از سوی دولت تدبیر و امید اتخاذ نشده است.
با گذشت یک سال از عمر دولت یازدهم، متاسفانه نه تدبیر، و نه تغییر محسوسی، در هیچیک از امور استانی انجام نگرفته، و هنوز همان تفکر قبلی بر استان حاکم است، و امید رأیدهندگان هر روز که میگذرد بیشتر به ناامیدی میگراید.
پرسش این است: آیا این آقایان نسبت به دیدگاهها و سیاستهای حاکم در دولت قبلی تغییر نظر دادهاند که دراینصورت، بدا به حال دولت سابق و اگر اینطور بوده، چرا در آن زمان استعفا ندادهاند؟ و اگر تغییر دیدگاه
ندادهاند که دراینصورت نمیتوانند دستیاران صادقی برای اجرای منویات دولت یازدهم باشند. و آیا ابقاء آنان بهبیراههرفتن و سادهانگاری نیست؟
تعلل و شتاب زدگی در برخی انتصاب های صورت گرفته در استان به شدت ملموس است و کار تا آنجایی پیش رفت که برخی از مدیران میانی و معاونان دولت احمدی نژاد امروز بر کرسی های ریاست تکیه زده اند و نارضایتیها از شکل انتصابها در مازندران همچنان ادامه دارد و و این امر در سایرِ ادارات نیز صدق میکند، و افرادی که خود را علناً منتسب به جبهۀ پایداری میدانند بر مسند ریاست ادارات کلیدی قرار دارند.
این روند به حدی بوده است که نامه سرگشاده یکی از نمایندگان مردم مازندران در مجلس شورای اسلامی به رئیس جمهوری مبنی بر خانه نشین شدن مدیران با تجربه دولت اصلاحات بیجواب مانده و همچنان مدیران دولت احمدی نژاد در استان رحیم مشایی جولان میدهند و حالا کلید تغییر استاندار هم توسط سیاسیون و برخی حامیان دولت زده شده است.
استاندارِ محترم مازندران که در اولین نشست خبری، اعلام نمودند: «برای نجات استان آمدهام، و تا آخر، پای آن ایستادهام!» لازم است توضیح دهند منظورشان نجات از چه وضعیتی بوده، و تا کنون چه کاری برای آن خطراتی که ایشان برای رفعشان آمدهاند انجامگرفتهاست؟ برگزار نشدن جشن جوانان حامی روحانی در ساری و نا تمام ماندن همایش سالگرد دولت تدبیر و امید در آمل که خود ایشان هم در آن حضور داشتند نشانگر این است که استان مازندران حتی از اولیات تغییر هم بهره ای نبرده است.
و در این میان متاسفانه برخی از فعالین ستادی و چهره هایی که ربیع فلاح را برای نشستن بر کرسی استانداری مازندران همراهی کرده اند فارغ از توجه به توانمدنی و کارآمدی شان اینروزها به مشاوران و مدیران استانداری مازندران تبدیل شده اند و سرعت انتصاب مشاوران استاندار مازندران به حدی زیاد بود که شاید حساب کار از دست خود ایشان هم خارج شده باشد ؛ در همین ارتباط رحیم قاسمی طوسی قائم مقام ربیع فلاح در ستاد انتخاباتی دکتر روحانی و مشاور عالی استاندار مازندران در روزهای پایانی سال 1392 در مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم گفت : بسیاری از افرادی که اکنون به عنوان مشاوران استاندار فعلی مازندران هستند، در ابتدای فعالیت استاندار هیچ رغبتی به همکاری با وی نداشتند و برای اینکه پاسخ او را ندهند حتی تلفن های همراه خود را خاموش می کردند، حال ما که نزدیک ترین فرد به شخص استاندار فعلی مازندران و افرادی نظیر آقای حسین زادگان و روزبهی که ازفعالان ستاد روحانی در استان بودیم کاری به جایی رسیده که استاندار مازندران نه ما را به دعوت می پذیرد و نه به تلفن های ما پاسخ می دهد.
طوسی در بخش دیگری از این مصاحبه نیز با انتقاد از بر برنامه گی استانداری مازندران افزود: بنده اکنون از شخص استاندار و مجموعه مدیریتی او در استان انتقاد دارم چرا که با گذشت هفت ماه از تصدی مسئولیت مدیریت ارشد مازندران، هیچ برنامه عملیاتی برای توسعه استان تدوین نشده است و اگر در روزها و یا هفته های نخست انتصاب استاندار مازندران، تغییرات فرمانداران و مدیران کل ها ولو با انتصاب سرپرست انجام می شد اکنون با این مشکلات و بی برنامگی ها در روند توسعه استان مواجه نبودیم.
مازندران یک سال پس از پیروزی دولت تدبیر و امید همچنان در آستانه تغییر میباشد ؛ تغییرانی که ملموس ترین آن شاید از فرمانداری ها باید کلید بخورد و اینروزها از 22 فرمانداری، تنها 10فرمانداری تغییر کردهاند و از این تعداد تنها هفت تغییر به نفع اعتدالیها بوده و سه تغییر هم از حامیان احمدینژاد و 12 فرماندار باقیمانده هم همان مدیران دوره احمدینژاد هستند که ابقا شدهاند.
نکته مهم آن است که، فرماندارانی که ثابت ماندهاند، فرمانداران شهرهای بزرگ و ویژه استان می باشند و تغییرات معمولا در شهرهای کوچک اتفاق افتاده است. همچنین برخی از فرمانداران منصوب شده مدیران دولت احمدی نژاد بوده اند و بدون تغییر دیدگاه فقط تغییر پست داده اند و در کنار اختلافات احتمالی بین نمایندگان مجلس و استاندار مازندران شاید آنچه روند انتصابات را کند می کند سنگ اندازی برخی از حامیان دولت در شهر ها و حلقه مشاورین استاندار میباشد که در این میان در کمتر از یک سال و نیم مانده به انتخابات مجلس جناح رقیب بیشترین سود را از حضور فرماندارانی میبرد که آشکارا در تقابل با سیاست های دولت قرار دارند و گاها در بعضی شهرستان ها همه ی عملکرد ها و فعالیت های مثبت اتفاق افتاده را به حساب نمایندگان مجلس میگذارند و آنچه اینروزها بیشتر نمایان میشود مظلومیت دولت در بسیاری از شهرهای مازندران میباشد
چرا اون خبری که گفتم نزاشتید/بابا یه کار ازتون خواستیم/بزارید خیلی جالبه « قرار بود اخلاق مدار باشیم »
کاملا درست است اصلا به کشور . نظام و دولت نیست . زیان این بی تد بیری که موجب نا امیدی شده را فعلا مردم دارند می دهند .