«روح بلند امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست»
25 سال از اعلام این خبر تلخ و دردناک میگذرد، خبری که هرگز وقوعش را باور نمیکردیم، بارها در دعای بعد از نمازمان از خدای روح الله خواسته بودیم از عمر ما بکاهد و بر عمر او بیفزاید، اما چه کنیم که دست تقدیر پیر جماران را از ما گرفت و غم فراقش را بر دلهای میلیونها عاشقش نهاد.
آری، جسم امام از میان امتش پر کشید و رفت لیکن راه و هدف او همچنان باقی است. هر چند در طول این مدت شیاطین داخلی و خارجی و فتنهگران عنود کوشیدند نام و هدف امام را نیز همچون جسمش خاتمه یافته تلقی کرده و به اصطلاح آن را به «موزه» بسپارند ولی زهی خیال باطل که راه مردان خدا خستگی و پایان ندارد و هنوز میلیونها واله و شیدای امام چشم به سرانگشت نائب بر حق او دارند که «از او به یک اشاره، از ما به سر دویدن».
اکنون نیزبرخی سیاستبازان به دنبال این هستند تا با تصویرسازیهای دروغین از امام و جعل خاطرات غیرواقعی، خطوط قرمز آن عزیز سفر کرده را تحریف کرده و نظرات خویش را به نام امام جا بزنند!
اما در آستانه سالگرد ارتحال آن پیر فرزانه شایسته است مروری هر چند اجمالی بر ویژگیهای بارز شخصیت امامخمینی داشته باشیم و ببینیم آیا ابعاد وجودی آن شخصیت عظیم فقط در همان زمان و مکان حیاتش خلاصه میشد؟ که اگر اینگونه بود پس چرا با گذشت این همه سال از هنگامه رفتنش همچنان در اقصینقاط عالم الگویی اثرگذار و کمنظیر برای نسلهای جدید است. چرا بسیاری از آزادیخواهان و ظلمستیزان جهان به مریدی او مباهات کرده و تصویرش را سردست میگیرند و حاضرند جانشان را فدای نام او کنند؟
و بدانیم آیا برای امام قوم و قبیله و خاک و میهن و ارتباط نسبی مهمتر بود یا آرمانها و اعتقادات و اسلام؟ آیا امام حاضر بود به واسطه نزدیکانش دست از اهداف الهی خویش بردارد؟ و آیا امام به دنبال جمعآوری قدرت و ثروت و مال و منال بود و موافق جریان سازش در برابر زورگویان عالم؟
خصوصیات بارز امام
محمد کوثری از سربازان صدیق امام راحل در دوران دفاعمقدس و نماینده کنونی تهران در مجلس شورای اسلامی درباره ویژگیهای بارز شخصیت حضرت امام خمینی(ره) میگوید: «پیاده کردن ارزشهای الهی و اسلامی، استکبارستیزی رسیدگی به طبقه مستضعف و پابرهنه، مبارزه با فساد و تبعیض و ایستادگی و مقاومت تا آخرین قطره خون در برابر متجاوزان و زورگویان از جمله ویژگیهای حضرت امام بود.»
کوثری ادامه میدهد: «امام بدنبال بسط حکومت جهانی اسلام و ایجاد تمدن اسلامی در سراسر گیتی بود و هرگز هم در بیان این آرمان بلند الهی رودربایستی نداشت و قاطعانه اعلام میکرد که خواهان محو تمامی مظاهر شرک و بتپرستی است. امام نابودی رژیم صهیونیستی را با صراحت و شفافیت فریاد میزد و میگفت این رژیم غده سرطانی است و باید محو و نابود شود. ایشان در اعلان این موضع هم هرگز دچار تردید و شک نمیشد و به هیچوجه حاضر نبود برای زندگی چند روزه دنیا دست از آرمانهای حقگرایانه خود بردارد.»
از این سرباز وفادار امام میپرسم چرا با گذشت 25 سال از ارتحال پیر جماران همچنان شاهدیم که ایشان الگوی بسیاری از آزادیخواهان جهان است، کوثری پاسخ میدهد: «چون امام اخلاص و صداقت ویژهای داشت. زندگی ساده و بیریای ایشان و اینکه هیچ چیزی از مظاهر دنیا را برای خودش نمیخواست، هرچه میخواست فقط برای خدا و اسلام بود و هرچه هم میگفت فقط از خدا و ائمه طاهرین میگفت.»
اسلام مهمتر از ارتباطات نسبی بود
این فعال سیاسی درباره اینکه آیا ارتباطات نسبی و سببی برای امام مهمتر بود یا آرمانها و اعتقادات اسلامی، اظهار میدارد: «امام در گفتار و عمل برای هیچکس ارزشی قائل نبود مگر در چارچوب قواعد اسلام ناب محمدی(ص). حتی در انتهای وصیتنامه سیاسی الهی خویش نیز تأکید فرمودند که چه بسا من در مقطعی از زندگیام از کسانی تجلیل کردهام ولی مردم بدانند ملاک، حال فعلی افراد است.»
ویژگی خط امامیها
کوثری در خصوص ویژگی مدعیان خط امام هم میگوید: «مدعیان خط امام اگر واقعا پیرو ایشان هستند باید همان خواستهها و شاخصههایی که امام مطرح میکردند را در عمل ادامه بدهند. مثلا امام استکبارستیز بودند بنابراین خط امامیها باید همواره استکبارستیز باشند یا سادهزیستی ایشان و اینکه هرگز برای فرزندانشان امتیازی قائل نمیشدند و در این مسئله آنقدر جدی بودند که حتی وقتی قرار شد مسئولیتی از جانب حکومت به سیداحمد آقا بدهند امام قبول نکردند بنابراین مدعیان خط امام باید ضمن سادهزیستی هیچ امتیازی برای فرزندانشان در مقایسه با سایر آحاد ملت قائل نباشند. نکته دیگر اینکه امام در مقابل اسلام آمریکایی محکم میایستادند و با تمامی مظاهر آن مبارزه میکردند بنابراین خط امامیها نیز باید همینگونه باشند و تا آخر در برابر اسلام آمریکایی بایستند نه اینکه تا به پست و مقامی رسیدند دست از اسلام ناب بردارند و موافق سازش با اسلام آمریکایی شوند.
امام سازشناپذیر بود
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی همچنین درپاسخ به این سؤال که آیا امام موافق جریان سازش و تسلیم در برابر زورگویان عالم بود میگوید: «بههیچوجه امام موافق جریان سازش نبود. زیرا اگر امام میخواست سازش کند به راحتی میتوانست در مقاطعی از انقلاب که هم فضا برای سازش از جانب عدهای فراهم میشد و هم اینکه خطری انقلاب را تهدید میکرد جریان سازش را بپذیرد. مثلا در مقاطعی از جنگ تحمیلی که کار دشوار میشد و یا در هنگامه ترور شخصیتها امام میتوانست با دشمنان انقلاب سازش کند اما ایشان به هیچوجه حاضر نشدند برای یک لحظه هم به فکر سازش با دشمن بیفتند و لذا در طول سالهای رهبری ایشان ما همواره شاهد بودیم که امام فقط به دنبال جلب رضایت خدا و خدمت به مردم بودند و بس. البته بعد از امام هم رهبر معظم انقلاب همچون ایشان عمل کردند و تا امروز به هیچوجه به دنبال سازش با دشمنان نبودهاند.»
کوثری درباره پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام و اینکه شاید عدهای آن را تعبیر به سازش با دشمنان کنند میگوید: «اولا امام در بحث پذیرش قطعنامه به رأی و مشورت با مسئولان نظام اعتماد کرده و به نظر آنها احترام گذاشتند کما اینکه ما در صدر اسلام هم شاهدیم که پیامبر(ص) در برخی مقاطع به نظر اصحاب احترام میگذاشتند و با آنها مشورت میکردند و هرچند میل قلبیشان با نظر اصحاب متفاوت بود ولی برای احترام به موضوع مشورت نظر آنان را میپذیرفتند. بنابراین بحث سازش با موضوع مشورت و احترام به آن فرق دارد.
ثانیا امام پس از پذیرش قطعنامه گفتند اگر من میدانستم که مردم این قدر آمادگی دفاع را دارند موضوع قطعنامه را نمیپذیرفتم و چون جمع زیادی از مسئولان این مسئله را خواستند لذا من به خاطر احترام به خواسته آنها حاضر به پذیرش قطعنامه شدم. »
امام بدنبال بهشت بردن مردم بود
یک کارشناس مسائل سیاسی امام خمینی را شخصیتی جامع معرفی کرده و میگوید: «امام تکبعدی نبود و مثل بسیاری از رهبران کشورهای مختلف فقط به فکر رشد مادی کشورش نبود بلکه اولا امام شخصیتی جامع بود به این معنا که هم فقیه و عارف بود و هم زمانشناس و سیاستمدار، هم مبارز و مقاوم بود و هم عابد و زاهد، خلاصه یک بعدی نبود. ثانیا یکی از اهداف اصلی امام از قیامش، سعادت اخروی ملتها خصوصا ملت ایران بود. به عبارت دیگر برعکس آنچه این روزها از زبان برخی افراد مطرح میشود که نظام برای بهشت بردن مردم ایجاد نشده است. امام اتفاقا به دنبال آباد کردن آخرت مردم بود ولذا از همان آغاز نهضت اسلامی خویش مدام بر آموزههای قرآنی و الهی تاکید میورزید و «کار برای خدا» و «اخلاص» تکیه کلام آن یگانه دوران بود.»
محمدجواد صالحی میافزاید: «امام هیچگاه به مردم نگفت قیام کنید تا مثلا گرانی اجناس تبدیل به ارزانی شود یا شکمهایتان سیر شود یا جامعه مرفهی بدون توجه به آخرت داشته باشید بلکه همواره امام مردم را متوجه سعادت اخروی میکرد و به سادهزیستی و پرهیز از تجملات و تشریفات زائد دنیوی توصیه مینمود. البته خودش پیش از همه، عامل به گفتههایش بود. به طور نمونه امام هیچگاه حاضر نشد منزل خویش در جماران را از سادگی خارج کند و مثلا به مبلمان و فرشهای آنچنانی زینت دهد لذا همین الآن هم که مردم برای تماشای منزل ایشان به جماران میروند میبینند که اتاق امام در اوج سادگی و بیآلایشی است این مسئله آنقدر برای برخی میهمانان خارجی عجیب و شگفتآور است که بارها شنیدهایم مقامات کشورهای مختلف پس از رویت منزل امام مات و متحیر ماندهاند. بنابراین امام هرگز به دنبال ثروتافزایی و صرفا سعادت این دنیایی ملت نبود بلکه زندگی جاویدان را در سرای آخرت میدید لذا تمامی هم و غمش بر سعادتمندی مردم در دو دنیا خصوصا آخرت بود.»
مخالف جدایی دین از سیاست
این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به اینکه امام عاقلانه و قاطعانه قائل به جدایی دین از سیاست نبود میافزاید: «امام معتقد بود دین واقعی منفک از سیاست نیست و علما و روحانیون فقط وظیفه ندارند که مسائل شرعی مردم آن هم در حوزه فردی را به آنها بیاموزند بلکه باید در حوزههای اجتماعی و سیاسی ورود کرده و احکام اسلام را در این حوزهها پیاده کنند، لذا بر همین اساس ایشان در دهه 40 در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح میکنند و محکم نیز از این نظریه دفاع مینمایند. هر چند برخی آخوندهای درباری به تقبیح این نظریه پرداختند اما امام تا آخر بر سر این اعتقاد راسخ خویش ایستادند و علیرغم همه زخم زبانها نشان دادند که تئوری ولایت فقیه، نظریهای جامع و دقیق است. این امر، امروزه و پس از گذشت 35 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به خوبی برای ملت ایران ملموس است زیرا اگر ولایت فقیه در این مملکت نبود بسیاری از توطئههایی که دشمنان ملت در طول این سالها طراحی و اجرا کرده بودند میتوانست به سقوط نظام اسلامی بینجامد. به طور نمونه اگر فتنه 78 و 88 را مرور میکنیم به خوبی به جایگاه مهم و اثرگذار ولایت فقیه پی میبریم. در فتنه 5 سال پیش فتنهگران به مدت 8ماه با استفاده از ابزارهای داخلی و خارجی به آشوبگری پرداختند بسیاری از خواص هم در این میان دچار لغزش و سقوط شدند و خواستار سازش نظام با اذناب آمریکا شدند اما، ولی فقیه زمان حضرت آیت الله خامنهای با هوشیاری خویش به خوبی از پس فتنهگران برآمدند و هرگز باجی به آنها ندادند.»
«ما میتوانیم» شعار امام
یکی دیگر از ویژگیهای امام خمینی این بود که عمیقا معتقد به توانمندی ملت ایران در تمامی حوزههای علمی، اقتصادی، فرهنگی و… بودند. امام از همان بدو تشکیل نظام اسلامی شعار «ما میتوانیم» و «خودکفایی» را سردادند و از جوانان و سایر اقشار ملت خواستند تا با کار و فعالیت سازنده به آبادانی کشور همت بگمارند.صالحی در این باره به بیاناتی از امام راحل اشاره کرده و میگوید: «بنیانگذار جمهوری اسلامی در همان روزهای نخست پیروزی انقلاب طی سخنانی با اشاره به هجوم فرهنگی دشمنان برای ترویج غربزدگی در جوامع اسلامی و خصوصا ایران میفرمایند: اینها با تبلیغات خودشان ما را همچو به غرب برگرداندند و غربزده کردند که همه چیز خودمان، همه مفاخر خودمان، یادمان رفت، برای خودمان دیگر چیزی قائل نیستیم. همین چند روز پیش از این یک آقایی- که من نمیشناسمش- آمد اینجا نشست همچو تندتند هی شروع کرد گفتن که آقا ما محتاجیم به آنها، ما محتاجیم به آنها، ما از آنها همه چیز باید بگیریم! من اصلا جوابش را ندادم. یک همچو مغزهایی است! ما تا نفهمیم که محتاج به آنها نیستیم، نفهمیم که آنها محتاج به ما هستند نه ما محتاج به آنها، نمیتوانیم اصلاح بشویم. شرق همه چیز دارد. فرهنگش از فرهنگ غرب بهتر است، فرهنگ غرب از شرق رفته است، همه چیزش از غرب بهتر است، فقط تهی اش کردند از خودش. فقط تبلیغات دامنهداری که به وسیله نوکرهای اینها که الان هم موجودند در مملکت ما، الان هم با صورتهای مختلف در مملکت ما موجودند، و معالاسف اشخاصی دامن میزنند به اینکه اینها را بزرگ کنند ما را از خودمان تهی کردند به طوری که ما خیال میکنیم هر چیز که هست از آنجاست. ما تا خودمان را پیدا نکنیم، تا شرق خودش را پیدا نکند، تا این گمشده پیدا نشود، نمیتوانیم سر پای خودمان بایستیم.»همان طور که ملاحظه میشود امام در این بیانات به شدت نسبت به غربزدگی ملت و نخبگان هشدار میدهند و خواستار تکیه بر توانمندیهای بومی و داخلی هستند.
نظر امام درباره مرگ بر آمریکا
این روزها برخی به دنبال این هستند تا با تصویرسازیهای دروغین از امام و جعل خاطرات غیرواقعی در خصوص ایشان خطوط قرمز آن عزیز سفر کرده را تحریف کرده و نظرات خویش را به نام امام جا بزنند! یکی از این اقدامات تحریف گونه، قبح زدایی از رابطه ایران و آمریکا و جعل نظرات امام درباره مبارزه بااستکبار خصوصا آمریکاست اینان تا جایی پیش رفتند که مدعی شدند امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! به نظر میرسد در این برهه بازخوانی اهم مواضع صریح، قاطع و آشکار امام خمینی(ره) در باب آمریکا به عنوان نماد امپریالیسم در جهان و مخالفان سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» برای روشن شدن حقیقت خالی از لطف نباشد:
* «فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول الله(ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند گفت تاسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه میکنید، و تاسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را برخلاف میدانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه میکنید و اوامر خدا و رسول را برای منافع دنیایی خود به طاقنسیان میسپارید، و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر میدانید؟»
صحیفه امام ج 18 92
* «ان شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیسای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
فرازی از پیام قطعنامه
*«خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی (فراموش) بشود، یک دسته «الله اکبر» را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند آن هم روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.»
صحیفه امام ج 15 29
* «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.»
صحیفه امام ج 21 286کیهان
آری، جسم امام از میان امتش پر کشید و رفت لیکن راه و هدف او همچنان باقی است. هر چند در طول این مدت شیاطین داخلی و خارجی و فتنهگران عنود کوشیدند نام و هدف امام را نیز همچون جسمش خاتمه یافته تلقی کرده و به اصطلاح آن را به «موزه» بسپارند ولی زهی خیال باطل که راه مردان خدا خستگی و پایان ندارد و هنوز میلیونها واله و شیدای امام چشم به سرانگشت نائب بر حق او دارند که «از او به یک اشاره، از ما به سر دویدن».
اکنون نیزبرخی سیاستبازان به دنبال این هستند تا با تصویرسازیهای دروغین از امام و جعل خاطرات غیرواقعی، خطوط قرمز آن عزیز سفر کرده را تحریف کرده و نظرات خویش را به نام امام جا بزنند!
اما در آستانه سالگرد ارتحال آن پیر فرزانه شایسته است مروری هر چند اجمالی بر ویژگیهای بارز شخصیت امامخمینی داشته باشیم و ببینیم آیا ابعاد وجودی آن شخصیت عظیم فقط در همان زمان و مکان حیاتش خلاصه میشد؟ که اگر اینگونه بود پس چرا با گذشت این همه سال از هنگامه رفتنش همچنان در اقصینقاط عالم الگویی اثرگذار و کمنظیر برای نسلهای جدید است. چرا بسیاری از آزادیخواهان و ظلمستیزان جهان به مریدی او مباهات کرده و تصویرش را سردست میگیرند و حاضرند جانشان را فدای نام او کنند؟
و بدانیم آیا برای امام قوم و قبیله و خاک و میهن و ارتباط نسبی مهمتر بود یا آرمانها و اعتقادات و اسلام؟ آیا امام حاضر بود به واسطه نزدیکانش دست از اهداف الهی خویش بردارد؟ و آیا امام به دنبال جمعآوری قدرت و ثروت و مال و منال بود و موافق جریان سازش در برابر زورگویان عالم؟
خصوصیات بارز امام
محمد کوثری از سربازان صدیق امام راحل در دوران دفاعمقدس و نماینده کنونی تهران در مجلس شورای اسلامی درباره ویژگیهای بارز شخصیت حضرت امام خمینی(ره) میگوید: «پیاده کردن ارزشهای الهی و اسلامی، استکبارستیزی رسیدگی به طبقه مستضعف و پابرهنه، مبارزه با فساد و تبعیض و ایستادگی و مقاومت تا آخرین قطره خون در برابر متجاوزان و زورگویان از جمله ویژگیهای حضرت امام بود.»
کوثری ادامه میدهد: «امام بدنبال بسط حکومت جهانی اسلام و ایجاد تمدن اسلامی در سراسر گیتی بود و هرگز هم در بیان این آرمان بلند الهی رودربایستی نداشت و قاطعانه اعلام میکرد که خواهان محو تمامی مظاهر شرک و بتپرستی است. امام نابودی رژیم صهیونیستی را با صراحت و شفافیت فریاد میزد و میگفت این رژیم غده سرطانی است و باید محو و نابود شود. ایشان در اعلان این موضع هم هرگز دچار تردید و شک نمیشد و به هیچوجه حاضر نبود برای زندگی چند روزه دنیا دست از آرمانهای حقگرایانه خود بردارد.»
از این سرباز وفادار امام میپرسم چرا با گذشت 25 سال از ارتحال پیر جماران همچنان شاهدیم که ایشان الگوی بسیاری از آزادیخواهان جهان است، کوثری پاسخ میدهد: «چون امام اخلاص و صداقت ویژهای داشت. زندگی ساده و بیریای ایشان و اینکه هیچ چیزی از مظاهر دنیا را برای خودش نمیخواست، هرچه میخواست فقط برای خدا و اسلام بود و هرچه هم میگفت فقط از خدا و ائمه طاهرین میگفت.»
اسلام مهمتر از ارتباطات نسبی بود
این فعال سیاسی درباره اینکه آیا ارتباطات نسبی و سببی برای امام مهمتر بود یا آرمانها و اعتقادات اسلامی، اظهار میدارد: «امام در گفتار و عمل برای هیچکس ارزشی قائل نبود مگر در چارچوب قواعد اسلام ناب محمدی(ص). حتی در انتهای وصیتنامه سیاسی الهی خویش نیز تأکید فرمودند که چه بسا من در مقطعی از زندگیام از کسانی تجلیل کردهام ولی مردم بدانند ملاک، حال فعلی افراد است.»
ویژگی خط امامیها
کوثری در خصوص ویژگی مدعیان خط امام هم میگوید: «مدعیان خط امام اگر واقعا پیرو ایشان هستند باید همان خواستهها و شاخصههایی که امام مطرح میکردند را در عمل ادامه بدهند. مثلا امام استکبارستیز بودند بنابراین خط امامیها باید همواره استکبارستیز باشند یا سادهزیستی ایشان و اینکه هرگز برای فرزندانشان امتیازی قائل نمیشدند و در این مسئله آنقدر جدی بودند که حتی وقتی قرار شد مسئولیتی از جانب حکومت به سیداحمد آقا بدهند امام قبول نکردند بنابراین مدعیان خط امام باید ضمن سادهزیستی هیچ امتیازی برای فرزندانشان در مقایسه با سایر آحاد ملت قائل نباشند. نکته دیگر اینکه امام در مقابل اسلام آمریکایی محکم میایستادند و با تمامی مظاهر آن مبارزه میکردند بنابراین خط امامیها نیز باید همینگونه باشند و تا آخر در برابر اسلام آمریکایی بایستند نه اینکه تا به پست و مقامی رسیدند دست از اسلام ناب بردارند و موافق سازش با اسلام آمریکایی شوند.
امام سازشناپذیر بود
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی همچنین درپاسخ به این سؤال که آیا امام موافق جریان سازش و تسلیم در برابر زورگویان عالم بود میگوید: «بههیچوجه امام موافق جریان سازش نبود. زیرا اگر امام میخواست سازش کند به راحتی میتوانست در مقاطعی از انقلاب که هم فضا برای سازش از جانب عدهای فراهم میشد و هم اینکه خطری انقلاب را تهدید میکرد جریان سازش را بپذیرد. مثلا در مقاطعی از جنگ تحمیلی که کار دشوار میشد و یا در هنگامه ترور شخصیتها امام میتوانست با دشمنان انقلاب سازش کند اما ایشان به هیچوجه حاضر نشدند برای یک لحظه هم به فکر سازش با دشمن بیفتند و لذا در طول سالهای رهبری ایشان ما همواره شاهد بودیم که امام فقط به دنبال جلب رضایت خدا و خدمت به مردم بودند و بس. البته بعد از امام هم رهبر معظم انقلاب همچون ایشان عمل کردند و تا امروز به هیچوجه به دنبال سازش با دشمنان نبودهاند.»
کوثری درباره پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام و اینکه شاید عدهای آن را تعبیر به سازش با دشمنان کنند میگوید: «اولا امام در بحث پذیرش قطعنامه به رأی و مشورت با مسئولان نظام اعتماد کرده و به نظر آنها احترام گذاشتند کما اینکه ما در صدر اسلام هم شاهدیم که پیامبر(ص) در برخی مقاطع به نظر اصحاب احترام میگذاشتند و با آنها مشورت میکردند و هرچند میل قلبیشان با نظر اصحاب متفاوت بود ولی برای احترام به موضوع مشورت نظر آنان را میپذیرفتند. بنابراین بحث سازش با موضوع مشورت و احترام به آن فرق دارد.
ثانیا امام پس از پذیرش قطعنامه گفتند اگر من میدانستم که مردم این قدر آمادگی دفاع را دارند موضوع قطعنامه را نمیپذیرفتم و چون جمع زیادی از مسئولان این مسئله را خواستند لذا من به خاطر احترام به خواسته آنها حاضر به پذیرش قطعنامه شدم. »
امام بدنبال بهشت بردن مردم بود
یک کارشناس مسائل سیاسی امام خمینی را شخصیتی جامع معرفی کرده و میگوید: «امام تکبعدی نبود و مثل بسیاری از رهبران کشورهای مختلف فقط به فکر رشد مادی کشورش نبود بلکه اولا امام شخصیتی جامع بود به این معنا که هم فقیه و عارف بود و هم زمانشناس و سیاستمدار، هم مبارز و مقاوم بود و هم عابد و زاهد، خلاصه یک بعدی نبود. ثانیا یکی از اهداف اصلی امام از قیامش، سعادت اخروی ملتها خصوصا ملت ایران بود. به عبارت دیگر برعکس آنچه این روزها از زبان برخی افراد مطرح میشود که نظام برای بهشت بردن مردم ایجاد نشده است. امام اتفاقا به دنبال آباد کردن آخرت مردم بود ولذا از همان آغاز نهضت اسلامی خویش مدام بر آموزههای قرآنی و الهی تاکید میورزید و «کار برای خدا» و «اخلاص» تکیه کلام آن یگانه دوران بود.»
محمدجواد صالحی میافزاید: «امام هیچگاه به مردم نگفت قیام کنید تا مثلا گرانی اجناس تبدیل به ارزانی شود یا شکمهایتان سیر شود یا جامعه مرفهی بدون توجه به آخرت داشته باشید بلکه همواره امام مردم را متوجه سعادت اخروی میکرد و به سادهزیستی و پرهیز از تجملات و تشریفات زائد دنیوی توصیه مینمود. البته خودش پیش از همه، عامل به گفتههایش بود. به طور نمونه امام هیچگاه حاضر نشد منزل خویش در جماران را از سادگی خارج کند و مثلا به مبلمان و فرشهای آنچنانی زینت دهد لذا همین الآن هم که مردم برای تماشای منزل ایشان به جماران میروند میبینند که اتاق امام در اوج سادگی و بیآلایشی است این مسئله آنقدر برای برخی میهمانان خارجی عجیب و شگفتآور است که بارها شنیدهایم مقامات کشورهای مختلف پس از رویت منزل امام مات و متحیر ماندهاند. بنابراین امام هرگز به دنبال ثروتافزایی و صرفا سعادت این دنیایی ملت نبود بلکه زندگی جاویدان را در سرای آخرت میدید لذا تمامی هم و غمش بر سعادتمندی مردم در دو دنیا خصوصا آخرت بود.»
مخالف جدایی دین از سیاست
این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به اینکه امام عاقلانه و قاطعانه قائل به جدایی دین از سیاست نبود میافزاید: «امام معتقد بود دین واقعی منفک از سیاست نیست و علما و روحانیون فقط وظیفه ندارند که مسائل شرعی مردم آن هم در حوزه فردی را به آنها بیاموزند بلکه باید در حوزههای اجتماعی و سیاسی ورود کرده و احکام اسلام را در این حوزهها پیاده کنند، لذا بر همین اساس ایشان در دهه 40 در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح میکنند و محکم نیز از این نظریه دفاع مینمایند. هر چند برخی آخوندهای درباری به تقبیح این نظریه پرداختند اما امام تا آخر بر سر این اعتقاد راسخ خویش ایستادند و علیرغم همه زخم زبانها نشان دادند که تئوری ولایت فقیه، نظریهای جامع و دقیق است. این امر، امروزه و پس از گذشت 35 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به خوبی برای ملت ایران ملموس است زیرا اگر ولایت فقیه در این مملکت نبود بسیاری از توطئههایی که دشمنان ملت در طول این سالها طراحی و اجرا کرده بودند میتوانست به سقوط نظام اسلامی بینجامد. به طور نمونه اگر فتنه 78 و 88 را مرور میکنیم به خوبی به جایگاه مهم و اثرگذار ولایت فقیه پی میبریم. در فتنه 5 سال پیش فتنهگران به مدت 8ماه با استفاده از ابزارهای داخلی و خارجی به آشوبگری پرداختند بسیاری از خواص هم در این میان دچار لغزش و سقوط شدند و خواستار سازش نظام با اذناب آمریکا شدند اما، ولی فقیه زمان حضرت آیت الله خامنهای با هوشیاری خویش به خوبی از پس فتنهگران برآمدند و هرگز باجی به آنها ندادند.»
«ما میتوانیم» شعار امام
یکی دیگر از ویژگیهای امام خمینی این بود که عمیقا معتقد به توانمندی ملت ایران در تمامی حوزههای علمی، اقتصادی، فرهنگی و… بودند. امام از همان بدو تشکیل نظام اسلامی شعار «ما میتوانیم» و «خودکفایی» را سردادند و از جوانان و سایر اقشار ملت خواستند تا با کار و فعالیت سازنده به آبادانی کشور همت بگمارند.صالحی در این باره به بیاناتی از امام راحل اشاره کرده و میگوید: «بنیانگذار جمهوری اسلامی در همان روزهای نخست پیروزی انقلاب طی سخنانی با اشاره به هجوم فرهنگی دشمنان برای ترویج غربزدگی در جوامع اسلامی و خصوصا ایران میفرمایند: اینها با تبلیغات خودشان ما را همچو به غرب برگرداندند و غربزده کردند که همه چیز خودمان، همه مفاخر خودمان، یادمان رفت، برای خودمان دیگر چیزی قائل نیستیم. همین چند روز پیش از این یک آقایی- که من نمیشناسمش- آمد اینجا نشست همچو تندتند هی شروع کرد گفتن که آقا ما محتاجیم به آنها، ما محتاجیم به آنها، ما از آنها همه چیز باید بگیریم! من اصلا جوابش را ندادم. یک همچو مغزهایی است! ما تا نفهمیم که محتاج به آنها نیستیم، نفهمیم که آنها محتاج به ما هستند نه ما محتاج به آنها، نمیتوانیم اصلاح بشویم. شرق همه چیز دارد. فرهنگش از فرهنگ غرب بهتر است، فرهنگ غرب از شرق رفته است، همه چیزش از غرب بهتر است، فقط تهی اش کردند از خودش. فقط تبلیغات دامنهداری که به وسیله نوکرهای اینها که الان هم موجودند در مملکت ما، الان هم با صورتهای مختلف در مملکت ما موجودند، و معالاسف اشخاصی دامن میزنند به اینکه اینها را بزرگ کنند ما را از خودمان تهی کردند به طوری که ما خیال میکنیم هر چیز که هست از آنجاست. ما تا خودمان را پیدا نکنیم، تا شرق خودش را پیدا نکند، تا این گمشده پیدا نشود، نمیتوانیم سر پای خودمان بایستیم.»همان طور که ملاحظه میشود امام در این بیانات به شدت نسبت به غربزدگی ملت و نخبگان هشدار میدهند و خواستار تکیه بر توانمندیهای بومی و داخلی هستند.
نظر امام درباره مرگ بر آمریکا
این روزها برخی به دنبال این هستند تا با تصویرسازیهای دروغین از امام و جعل خاطرات غیرواقعی در خصوص ایشان خطوط قرمز آن عزیز سفر کرده را تحریف کرده و نظرات خویش را به نام امام جا بزنند! یکی از این اقدامات تحریف گونه، قبح زدایی از رابطه ایران و آمریکا و جعل نظرات امام درباره مبارزه بااستکبار خصوصا آمریکاست اینان تا جایی پیش رفتند که مدعی شدند امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! به نظر میرسد در این برهه بازخوانی اهم مواضع صریح، قاطع و آشکار امام خمینی(ره) در باب آمریکا به عنوان نماد امپریالیسم در جهان و مخالفان سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» برای روشن شدن حقیقت خالی از لطف نباشد:
* «فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول الله(ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند گفت تاسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه میکنید، و تاسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را برخلاف میدانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه میکنید و اوامر خدا و رسول را برای منافع دنیایی خود به طاقنسیان میسپارید، و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر میدانید؟»
صحیفه امام ج 18 92
* «ان شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیسای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
فرازی از پیام قطعنامه
*«خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی (فراموش) بشود، یک دسته «الله اکبر» را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند آن هم روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.»
صحیفه امام ج 15 29
* «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.»
صحیفه امام ج 21 286کیهان