اعطای بورسهای غیرقانونی به سفارششدهها، بپذیریم و بپذیرند یا نه، بخشی از کارنامه وزارت علوم دولت پیشین است. کارنامهای که از نظر عموم دانشگاهیان و البته نه آنهایی که منافعی در دولت گذشته داشتهاند چندان درخشان نیست. در کنار اعطای بورسهای غیرقانونی، ستارهدار کردن دانشجویان، تصمیمات متمرکز و دور کردن دانشگاهها از استقلالی که در تصمیمگیریها داشتهاند، برخوردهای سیاسی و سلیقهای که موجب برخوردهای خارج از مقررات با دانشجویان و استادان شده است، دخالت در ارتقای مرتبه استادان دانشگاه و استخدام هیاتعلمی خارج از مقررات، اینها مسائلی است که گفته میشود در دانشگاهها وجود داشته است. دورهای که دانشجویان و استادان دانشگاهها دوره حاکم شدن روندهای غیردانشگاهی بر مناسبات علمی و دانشگاهی درون دانشگاهها میدانند.
صحبت درباره بورسهای غیرقانونی اعطاشده دولت دهم زیاد است و البته مدیران پیشین نمیپذیرند که تخلفی صورت گرفته است. نظر شما به عنوان یک استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه پلیتکنیک و رئیس دانشگاه آزاد درباره این موضوع چیست؟
سوال من این است که چرا دو بار تحقیق و تفحص از آموزش عالی ایران انجام شده است و هر دو بار تمرکز روی دانشگاه آزاد اسلامی بوده است یا حداقل در مورد اول روی دانشگاه آزاد اسلامی تبلیغات رسانهای کردهاند در حالی که حالا مشخص شده که تخلفات گستردهای در دانشگاههای دولتی وجود داشته است. خوب بود تحقیق و تفحص از آموزش عالی ایران بهخصوص برای دوره سالهای 88 تا 92 انجام میشد. این تحقیق و تفحص معلوم میکرد که در حوزه آموزش عالی دولتی ایران چه اتفاقاتی افتاده است.
چه تفاوتی بین دو دانشگاه وجود داشته است که این اتفاق نیفتاده است؟
آموزش عالی دولتی از بودجه بیتالمال استفاده میکند اما در نوبت اول تحقیق و تفحص با وجود اینکه این دانشگاه از هیچ بودجه دولتی استفاده نمیکند حساسیت بیشتری نشان داده شده است. در نوبت دوم هم که تحقیق و تفحص مجلس مختص به دانشگاه آزاد اسلامی بوده است و دانشگاههای دولتی را در نظر نگرفتهاند. در واقع در هر دو نوبت نسبت به دانشگاه آزاد اسلامی که بدون نفت اداره میشود حساسیت نشان داده شده است. در حالی که هیچ حساسیتی نسبت به دانشگاههای دولتی که از بودجه دولتی هم استفاده میکنند وجود نداشته است.
در مورد بورسها هم پیش از آن که دولت تغییر کند هیچ بررسیای انجام نشده بود. با تغییر دولت و بررسی وزارت علوم است که حالا مجلس هم خواستار رسیدگی به این مساله شده است.
این هم باید مشخص شود که چرا در تحقیق و تفحصهای مجلس در مورد بورسهای غیرقانونی اعطا شده در دولت سابق اصلا حساسیت نداشته است. به هر حال بنا بر گزارش دادن این تحقیق و تفحص است اما در این مورد گزارشی به مردم داده نشده است.
بدیهی است که بورسهای غیرقانونی باعث نرسیدن بورس به عدهای شده است که حق آنها بوده است. زمزمههایی هم در مورد پذیرشهای دکترا وجود دارد.
در هر حال حق کسانی که همزمان با این 3000 نفر که به صورت غیرقانونی بورس شدهاند و متقاضی دریافت بورس بودهاند، از بین رفته است. حالا با مشخص شدن این تخلفات باید به کسانی که حق آنها ضایع شده است پاسخ قانعکننده داد. به هرحال این سرنوشت برخی از افراد را تغییر داده است و حتی شاید موجب شده است که برخی از نخبگان ما که ترجیح میدادند در ایران بمانند از کشور خارج شوند. در برخی موارد این حقها قابل برگشت هم نیست. نمیشود سرمایههایی که از دست رفته است را بازگرداند. با این نگاه که هر دانشجوی دکترا بنا به اعلام دولت یک میلیون دلار برای کشور هزینه دارد ببینید از دست رفتن این سرمایهها چه هزینهای برای کشور داشته است. سرخوردگیهایی که برای نخبگان ما پیش خواهد آمد را هم در نظر بگیرید.
و البته اعتبار دانشگاه هم لطمه دیده است.
دانشجویان اعتماد خود را با دیدن چنین روندی به دانشگاه از دست میدهند. دانشگاهی که باید با روندهای دانشگاهی و علمی اداره شود با چنین روندهایی آسیب میبیند. حالا بعد از انتشار این اخبار رمز گزینش استاد از بالا را متوجه شدیم. پیش از دولت قبلی انتخاب مدرسان و استادان از سوی دانشگاهها و دانشکدهها انجام میشد. اما در دوره قبل گفته شد جذب هیاتعلمی باید از طریق وزارت علوم انجام شود. حالا با افشای تخلفات، از جذب متمرکز هیاتعلمی رمزگشایی شد. همچنین دانشگاهها با دخالت در بورس شدن دانشجویان و پذیرش آنها بهخصوص در دورههای دکترا تخصصی، صدمه میخورد. به هر حال کسانی که بورس تحصیل در دانشگاهها را میگیرند اعضای هیاتعلمی آینده دانشگاهها هم هستند. کسی که به صورت غیرقانونی به دانشگاه آمده است بعدها و زمانی که وارد دانشگاه شد چه برخوردی با دانشجویانش خواهد داشت. آیا چنین فردی میتواند فردی مورد اعتماد برای دانشگاه باشد؟ دانشگاهها با چنین روندی اعتبار خود را از دست میدهند.
چطور میشود اعتماد را به دانشگاهیان بازگرداند؟
رسیدگی به تخلفات باعث میشود که اعتبار از دست رفته دانشگاه بازگردد. باید مشخص شود که چه تخلفاتی در دانشگاهها اتفاق افتاده است. مشخص شدن این تخلفات و رسیدگی به آنها و بازگرداندن حق کسانی که حقوق آنها از بین رفته است باعث میشود که اعتبار دانشگاههای ما به آنها برگردد. مهمتر از همه این مسائل این است که آن افرادی که شایستگی استادی نداشتهاند و غیر حق برای این شغل انتخاب شدهاند مشخص شده و امتیازها از آنها پس گرفته شود و به افراد شایسته واگذار شود. رسیدگی به تخلفات نشان میدهد که دانشگاههای ما از این پس با روندهای دانشگاهی و علمی و متناسب با شان دانشگاهها اداره میشوند. با رسیدگی به این تخلفات است که میشود اعتماد دانشگاهیان را بازگرداند. به همین دلیل است که باید به دور از هیاهوهای تبلیغاتی به این تخلفات رسیدگی شود. بررسیهایی که باید توسط مجلس و دولت انجام شود و نتایج آن مشخص شود. این اتفاق همینطور نشان میدهد که نگاه به دانشگاهها سیاسی نیست.