برای بسیاری از ناظران تحولات “خاورمیانه” و “جهان عرب”، مواضع عمدتا مبنی بر سازش، تسلیم و حتی در بسیاری موارد، ذلیلانه سیاستمداران و دولتهای کشورهای عربی، در برابر رویکردهای استعماری و شبهاستعماری غرب، مایه تعجب است.
اما حقیقت این است که رهبران و سیاستمداران جهان عرب، از آغاز شکلگیری جریانات سیاسی، در دوران معاصر، به طور کامل رویکرد سازشگر و تسلیمی (آنچنان که امروز در مواضع اکثر رهبران عربی دیده میشود) نداشته، بلکه در برخی موارد نیز مقاومت و ایستادگیهای چشمگیری در برابر غرب و جریانات استعماری از خود نشان دادهاند.
این ایستادگی در قالبها و اشکال متفاوتی، از جمله جریان “ناسیونالیسم عربی” بروز داشته که در تاریخ عرب، عمدتا با نماد “جمال عبدالناصر” به عنوان رهبر ناسیونالیست “مصر” شناخته میشود.
این جریان، در آغاز با مقاومت و عصیان علیه سلطه ستمگرایانه “خلافت عثمانی” در مصر راه خود را آغاز کرد و به مرور، به جنبشی در سراسر کشورهای عربی تبدیل شد.
برخی از کشورهای عربی، پس از جنگ جهانی اول، صفکشی گستردهای در مقابل رژیم نوظهور صهیونیستی از خود نشان دادند.
این صفکشیها به طور خاص، پس از “اعلامیه بالفور” در سال 1917 و در پی آن موافقت دولت “انگلیس” با تاسیس “کانون ملی یهود” در سرزمینهای اشغالی و همچنین موج مهاجرت صهیونیستها به “فلسطین” شدت گرفت.
در واقع این تحولات، جرقهای برای جهان عرب به حساب میآمد، تا از خواب غفلت چند صد ساله بیدار شده و مواضع خود را در برابر دشمنانشان قاطعانه اعلام کنند.
در پی افزایش بیداری و آگاهی ملتهای عرب (و به طور کلی تمام ملتهای استعمارزده) و مقاومتهای آنان در برابر تجاوزهای نظامی غرب (که در نمونههایی همچون “لبنان” و مصر نتایج قابل توجهی داشت)، غرب به این نتیجه رسید که دیگر زمان لشکرکشیهای نظامی برای پیگیری منافع این قدرتها در کشورهای مستعمره به پایان رسیده است.
به عبارت دیگر، افزایش دامنه آگاهی ملتها و همچنین افزایش چشمگیر هزینههای یورش نظامی، غرب را بر آن داشت تا طی یک قرن گذشته، روش استعمار خود را تغییر دهد (Robert Appleton Company, 1910).
به طور کلی، میتوان گفت در این روش جدید، هیچچیزی تغییر نکرده مگر روش استعمار؛ چرا که همچنان دشمنی غرب با کشورهای مستعمره، تهاجم، نابودی نسلهای آینده کشورهای مستعمره و غارت منافع و منابع این کشورها؛ در اولویت قدرتهای غربی قرار دارد.
در این روش جدید؛ به جای آنکه بر تهاجم بیرونی و نظامی تکیه شود بر “استحاله درونی” ملتها تاکید میشود، به این ترتیب که با استفاده از اصلیترین ابزار فرهنگی (رسانه) نسلهای جدید ملتها را به لحاظ ارزشی تهی کرده و به این ترتیب کشورهای غربی بدون هیچ دغدغهای، از تامین منافع خود در آینده مستعمرهها اطمینان خاطر داشته باشند (“Culture Wars: How 2004” Article by E.J. Dionne).
جهان عرب یکی از اصلیترین جوامع مورد هدف قدرتهای غربی برای تهاجم فرهنگی به شمار میرود.
حضور یکی از اصلیترین و متراکمترین پایگاههای اسلام (به عنوان اصلیترین چالش گفتمان مسلط بر جهان غرب)، وجود بخش اعظم ذخایر انرژی جهان (حدود 70 درصد نفت و گاز در این مناطق) و همچنین حضور “رژیم صهیونیستی” (که حفظ امنیت آن در اولویت گفتمان امنیتی آمریکا قرار دارد) از دلایل این امر به حساب میآید.
به این ترتیب؛ طی دهههای گذشته و به موازات افزایش قدرت رسانههای فراگیر، شاهد یورش همهجانبه فرهنگی غرب به جوانان عرب (به خصوص در کشورهایی که اولین جرقههای مقاومت در آنان زده شد؛ مصر و لبنان) هستیم.
در طرف مقابل نیز به دلیل عدم آگاهی قشر فرهیخته و روشنفکر جهان عرب از این خطر رو به گسترش، جوامع عرب هیچگونه پاتک جدی برای این شبیخون همه جانبه در دستور کار خود قرار نداده به طوری که میتوان گفت؛ امروزه بیشتر سنگرهای فرهنگی جهان عرب توسط مهاجمین غربی فتح شده است.
شرایط فساد اخلاقی در این کشورها به حدی رسیده که دیگر نه تنها دامنه آن بخش قابل توجهی از جوانان را در بر گرفته بلکه رهبران و نزدیکان آنان در جهان عرب نیز به طور کاملا واضح و رسانهای مشغول به فساد بوده و هیچ گونه دغدغه فرهنگی ندارند.
در همین زمینه، قدرتهای غربی، قدم آخر را برای تثبیت و گسترش فساد در کشورهای عربی برداشته و با ایجاد پایگاههای فساد در کشورهای تحت امر خود در حاشیه جنوبی “خلیج فارس”، فضا را برای هرچهبیشتر به تباهی کشیدن جوانان عربی فراهم کردهاند.
گفتنی است؛ بسیاری از نویسندگان عرب از برخی شهرهای مورد توجه قدرتهای غربی در خلیج فارس، همچون “دبی”، “ابوظبی”، “دوحة”، “منامة” و “کویت” از پایگاههای فساد در خاورمیانه یاد میکنند.
به دلیل رعایت موازین اخلاقی بسیاری از تصاویر این گزارش حذف شده و موارد زیادی از ترویج بداخلاقی و فرهنگ اباحهگری از متن خبر حذف گردیده است.
در ادامه به برخی از نشانههای گسترش بیسابقه و نگرانکننده فساد در میان جوامع به اصطلاح هنری عرب میپردازیم.
اعتراف به خیانت به همسر؛ مقابل دوربین تلویزیون!
“احلام”، یکی از خوانندههای زن اماراتی است که به فساد در سطح جهان عرب مشهور است. وی دارای پدری اماراتی و مادری بحرینی است.
اولین همسر احلام، سرمایهدار و راننده رالی قطری “مبارک الهاجری” بود که نقش ویژهای در ثروتمند شدن وی داشت.
اما ازدواج اول او به دلیل سبک نامناسب زندگی احلام و بیبند و باریهایش دوام چندانی نداشت. میزان بی بندو باری او به حدی است که یک بار در حضور همسر دومش، با “راغب علامه” یکی از همکاران سابق خود، احوالپرسی بسیار نامناسبی را انجام داد؛ این اقدام وی به حدی نامناسب بود که به جدایی همسرش از او منجر شد.
این خواننده، همچنین باری دیگر، با حضور در برنامه گفتگوی موسیقی شبکه “روتانا” (یکی از پایگاههای انتشار فساد در جهان عرب) در پاسخ به اصرار مجری که از او میخواست یک خبر شگفتآور برای همسرش در مقابل دوربینهای برنامه بگوید، پس از اندکی تامل رو به دوربین کرده گفته بود “من از زمان ازدواجمان یک بار به تو خیانت کردهام”!
لحظه اعتراف به خیانت احلام
البته احلام یک روز پس از پخش این برنامه، طی اظهارنظری در فضای مجازی گفته بود “این حرف را به دلیل جوگیر شدن در مقابل دوربین مطرح کردهام”!
اما با نگاهی به زندگی این خواننده و رقاص عربی، میتوان ردپای برخی دولتمردان کشورهای عربی (مخصوصا حاشیه خلیجفارس) را به وضوح دید.
احلام در سال 1994 و با کمکهای قابل توجه “انورعبدالله” (از مسئولین فرهنگی حکومت امارات) توانست اولین آلبوم خود را در حالی که کیفیت بسیار پایینی داشت، منتشر کرده و با تیراژ بسیار بالایی در بازارهای جهان عرب پخش کند.
این موفقیت هنری احلام، مدیون قراردادش با شرکت “فنونالامارات” (هنرهای امارات) بود؛ شرکتی که به سختی حاضر به همکاری با خوانندههای تازهوارد است.
در همین زمینه؛ چندی پیش انور عبدالله، در مصاحبه با مجله روتانا در پاسخ به سئوال خبرنگار مبنی بر اینکه چرا و چگونه تا این حد از احلام حمایت کردید به طور معناداری گفته بود “چرا حمایت نکنم؟ احلام از دخترهای زیبا و با استعداد خلیج فارس است”.
اما این تنها نشانه روابط احلام با حکام کشورهای عربی نیست، چرا که وی یکی از خوانندگان ثابت در جشنهای مخصوص خانوادهها و شیوخ کشورهای عربی خلیجفارس است؛ امری که حاکی از علاقه این شیوخ به احلام است.
احلام برای شرکت در هریک از این جشنها (به عنوان خواننده و رقاص) مبالغ هنگفتی را دریافت میکند.
از جمله اموال و داراییهای این خواننده زن اماراتی، 4 خانه ویلایی در دبی و دوحه، دو آپارتمان در اسکندریه و بیروت و همچنین دو خانه در پاریس و لبنان است.
جالب اینجاست که احلام (از مظاهر فساد جهان عرب) چندی پیش و در پی سفر “ریحانا” (خواننده آمریکایی) و حضورش در مسجد “الشیخ زاید الکبیر” در ابوظبی، با حمله رسانهای به وی در صفحه توییتر خود گفته بود “این کافر زشت، مسجد شیخ زاید را به نجاست کشیده است”!
وقتی بیاخلاقی، صدای اماراتیها را هم درآورد!
“مایا دیاب” یکی از مدلها و خوانندگان لبنانی جهان عرب است به شدت مورد حمایت امپراطوری رسانهای آلسعود و جهان غرب است.
بیبندوباریهای اخلاقی وی بسیار بیشتر از آن است که بتوان در یک گزارش به آن پرداخت، اما آخرین فساد اخلاقی او اخیرا و در سال 2014 زمانی رخ داد که برای شرکت در جشن “Voyageur” (جشنی مرتبط با جواهرات قیمتی) در دبی حاضر شده و در حالی که لباسی پوشیده بود که تقریبا تمام بخشهای بدن وی در آن نمایان بود به خودنمایی پرداخت.
تبلیغ جواهرات با استفاده از “مایا دیاب”
شدت اقدام غیر اخلاقی به حدی بود که حتی عصبانیت اماراتیهای حاضر در آن جشن را برانگیخت و موجب شد مسئولین مراسم به سرعت وی را از آن محل دور کند.
اخبار بسیاری مبنی بر روابط نامشروع وی با شاهزادگان خلیجفارس وجود دارد. در همین زمینه؛ چندی پیش مایا دیاب با حضورش در برنامه “متهم” خبرساز شد.
این برنامه که توسط دو تن از مجریان مشهور جهان عرب در شبکه “البیسی” لبنان پخش میشود، با دعوت از خوانندگان و افراد مشهور جهان عرب و پرسیدن سئوالات چالشی از آنها، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است.
مایا دیاب، از بدو ورودش در این برنامه با سئوالات مجریان مبنی بر روابط خودش با شاهزادگان خلیجفارس و چگونگی این روابط رو به رو شد و پس از گذشت زمان اندکی از برنامه، در واکنش به این سئوالات، در حالی که میگفت “قید کرده بودم که درباره این مطلب حرفی نزنید”، برنامه را ترک کرد!
حق من است که تحریککننده لباس بپوشم!
“الیسا” خواننده مسیحی عرب، که تاکنون با بسیاری از شاهزادگان عربی، (مخصوصا شاهزادگان شیخنشینان حاشیه خلیجفارس) ارتباطات نامشروعی داشته، یکی از مظاهر بیبندوباری اخلاقی در جهان عرب به شمار میرود.
او همیشه تاکید دارد کلیپها و نماهنگهای او مملو از جاذبههای جنسی باشد و به دلیل مخالفتهای معدود برخی از مدیران شبکههای عربی با این مسائل، تاکنون چندین بار جار و جنجال رسانهای به راه انداخته و بر حق خود برای “پوشیدن لباسهای تحریککننده به عنوان یک زن خواننده”(!) تاکید کرده است.
الیسا در یکی از هتلهای دبی
اما یکی از قابل توجهترین بی اخلاقیهای او در برنامه پخش زنده گفتگوی ویژه در شبکه MTV رخ داد که در آن، این خواننده مسیحی لباسی بسیار نامناسب و تحریککننده پوشیده بود.
میزان نامناسبی این لباس به حدی بود که در اواسط برنامه، کارگردان ناچار شد پس از چند دقیقه نشان ندادن الیسا، تنها صورت او را از گردن به بالا در قاب دوربین خود قرار دهد!
الیسا از جمله خوانندگان جهان عرب به شمار میرود که استعداد خوبی در جذب اسپانسرها و منابع مالی دارد.
شرکت پپسی، عینکهای Vogue و Ray Ban، ساعت Croum، موبایل Samsung و بسیاری کمپانیهای مشهور دیگر از حامیان مالی الیسا به شمار میروند.
این در حالی است که اخیرا شرکت فرانسوی Georges Stah نام الیسا را برای عطر جدید خود انتخاب کرده است(Elle D’ Elissa).
وای به حال شوهرت فارس!
“مریم فارس” نیز یکی دیگر از نمادهای فساد و بیبندوباری اخلاقی در جهان عرب به شمار میرود.
وی تاکنون از سوی نهادهای مختلف جوامع عربی، به دلیل پوششهای نامناسب و اقدامات شنیع غیراخلاقی مذمت شده است.
این در حالی است، که وی در سال گذشته، طی یکی از بزرگترین نظرسنجیهای جهان عرب، به عنوان زیباترین خواننده زن عربی انتخاب شد!
این خواننده عربی، اخیرا و برای اجرای برنامهای توسط یکی از شاهزادگان امارات، به ابوظبی دعوت شده بود که طی آن و در حالت هوشیاری کامل، لباسهای خود برای خودنمایی در مقابل شاهزادگان عربی درآورد.
این اقدام وی به حدی زننده و شنیع بود که مجری برنامه، پس از اتمام برنامه وی، به حالت طعنه به او گفت “وای به حال شوهرت فارس“!
چندی پیش، قمر نادر، رقاصه عربی مطالبی را درباره فارس عنوان کرد که پرده از زندگی وی و همچنین چگونگی به شهرت رسیدنش بر میداشت.
این رقاصه گفته بود “فارس ابتدا در شرکت جمال مروان، ملیونر مصری و از وابستگان به دولت مبارک، به عنوان مدل لباس کار میکرد، اما کمکم توانست خود را به وی نزدیک کرده و پس از چندی او را در صفحه تلویزیونها به عنوان خواننده دیدم”!
خوشحالی مدل عربی از رابطه همسرش با یک زن دیگر
“سیرین عبدالنور” نیز یکی از خوانندهها، مدلها، بازیگران و البته مجریان زن عرب است که تاکنون به واسطه فساد اخلاقیاش توانسته شهرت زیادی به دست آورد.
او و همسرش در شب عروسیشان در حالی که کاملا مست بودند اقدامات بسیار شنیعی را در مقابل دوربینهای اهالی رسانه و مردم انجام دادند.
میزان بیبندوباری این افراد به حدی رسیده که هیچ قید و مرزی برای حریم خانواده نیز قائل نیستند، به طوری که چندی پیش عبدالنور گفته بود “احساس میکنم همسرم با الیسا در ارتباط است و از این ارتباط خوشحالم”!
البته دامنه فساد جهان عرب به حوزه مد و موسیقی محدود نمیشود، چراکه هنرهای نمایشی (و در راس آنها سینمای جهان عرب) نیز به عرصه خودنماییها و ترویج گسترده فساد در این جوامع تبدیل شده است.
چندی پیش دامنه فساد بازیگر مصری “الهام شاهین” به حدی رسید که برخی از علمای مصر فتوا بر حرام بودن تماشای فیلمهایی دادند که وی در آن حضور دارد.
برگزاری جشنهای متعدد که کاری جز ترویج فساد و بیبندوباری در آنها رخ نمیدهد و همچنین از طرف نهادهای رسمی و حکومتی مخصوصا کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس حمایت مالی میشوند از دیگر نشانههای این رخداد است.
تصویری از مراسمی شنیع در بحرین
حاشیه عربی خلیج فارس ؛ خانه امن مفسدان خاورمیانه
هرچند امروزه به طور کلی میتوان گفت، دامنه فساد در میان تمامی نقاط جهان عرب گسترده شده، اما نمیتوان نقش ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در این پدیده را نادیده گرفت.
کشورهایی همچون عربستان سعودی ( با حمایت بینظیر مالی از شبکههای ماهوارهای و اینترنتی فاسد، حمایت مالی از برنامههای فساد در سایر کشورهای عربی و همچنین مدیریت امپراطوری رسانهای خود-شبکههای MBC و Rottana-) امارات با تبدیل دو شهر بزرگ خود (دبی و ابوظبی) به پایگاه فساد در خاورمیانه، قطر با حمایتهای مالی از هنرمندان(!) فاسد جهان عرب در کنار دیگر شیخنشینان کوچک خلیجفارس، رویه خطرناکی را برای آینده جوانان عرب در پیش گرفتهاند.
به نظر میرسد غفلت از بنیانهای فرهنگی و توجه صرف حتی روشنفکران جهان عرب به مسائل سیاسی و اقتصادی، نسلهای آینده این کشورها را در آستانه یک فروپاشی خاموش قرار داده است.
باشگاه خبرنگاران