خلبانی که توانست هواپیمای ریگی را بنشاند +عکس

سلام جا دارد از شما به خاطر اين گزارش تشكركنم چون يادي از اين شهيد والامقام شد حيف ام امد اين مسله را بازگو نكنم عكسي از اين شهيد را ديدم كه تمامي خاكهاي اطراف ولاشه هواپيما سوخته ولي يكي از انگشتان اين مرد بزرگ وماندگار تاريخ نسوخته وسالم بود حتي به وضوح با ناخني بسيارتميز ؛به نظر شما چگونه بايد تفسيركرد :شبيه يك معجزه يا ….

سلام: خوشا بحال اين شهيد و شهيدان ديگر كه به درجه احسن الخالقين رسيدند و بد به حال ما كه كه مسئول ادامه خون اين شهيدان هستيم و در اين دنياي ريا و تزوير گير كرديم

اين خلبان جان بركف و دلاور ميهنمان،با توجه به خبري كه از ساير خلبانان جنگنده در محفل خصوصي نقل شده،در هنگام پرواز با جنگنده ،ظاهرا جنگنده دچار نقص فني ميشه و هنگامي كه شهيد خلبان اصغري وقتي ديگر توان كنترل آن را نداشت اجكت ميكه و بخاطر عمل نكردن چتر نجات صندلي مستقيما با سقوط ميكنه و به مقام شامخ شهادت نائل ميشود.
روحش شاد.

هراز نیوز واقعا رسانه برتر است شک نکنید
انانی که هراز را هر روز می بینند این را تایید می کنند
تنها سایتی که همیشه در چارچوب نظام مقدس اسلامی حرکت می کنه چطور میشه که نوسط یه مسئول ف….. میشه که جای بسی سوال است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه های هراز یاد و خاطر شهدا را باز هم زنده کردید مطلب خوبی بود و شما باز هم یک بار دیگر از بچه های مازندران که یکه تاز جبهه بودند خط شکنانی که از جان می گذشتند و همیشه نام مازندران و آمل در کشور زبانزد است خوشا به غیرتت هراز بقیه یاد بگیرند ..متشکرم ….
این شهید واقعا جیگر داشت ….

تکذیب یک خبر درباه خلبانان دستگیرکننده ریگی
کد خبر: ۴۰۱۲۶۴تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ – ۱۴:۳۱ – 18 May 2014
نیروی هوایی ارتش خبر منتشرشده در برخی سایت‌ها و مطبوعات در خصوص خلبان دستگیرکننده ریگی را تکذیب کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، در پی انتشار خبری در سایت‌ها، خبرگزاری‌ها و مطبوعات با موضوع «خلبانی که هواپیمای ریگی را نشاند»، روابط عمومی نیروی هوایی ارتش با بی‌اعتبار دانستن این خبر اعلام کرد: انتشار هرگونه جزئیاتی از این دست از عملیات هوایی دستگیری شرور عبدالمالک ریگی و ذکر اسامی خلبانان شرکت کننده در این عملیات مردود بوده و فاقد واقعیت است.

روحش بلندش شاد.كه دل يك ملت وهمه آزدگان وانساندوستان عالم را شاد كرد.انشاءالله با اباعبدالله الحسين محشور شود.

سعید دوست. دوران. کودکی من بود روزی رو بیاد دارم که تو دانشکده. نیروی هوایی بود اومد دنبال من خونه پدری ام کنار گلزار شهدا از من خواست همراهیش کنم با هم رفتیم امامزاده ابراهیم منو مجبور کرد که حتما وضو بگیر با هم نماز خوندیم اصرار کرد که حتمابراش دعا کنم آخه فرداش امتحان و آزمون پرواز جنگنده داشت و میخواست خلبان جنگنده بشه خیلی بهش اصرار کردم بیخیال شه نشد و آخرش گفت علی من عاشق اینکارم باید قبول بشم ما نیم ساعتی نماز خوندیم دعا کردیم دو ماه قبل از شهادتش با هم تماس تلفنی داشتیم بعدش خبر شهادتش رو شنیدم سعید هیچوقت حرف زشت نمیزد بی ادب نبود همش لبخند به لبش بود هر وقت سر مزارش میرم یاد خاطرات خوبم می افتم

روحت شاد و یادت بخیر سعیدجان