دکتر پیتر وان وانترژم دانش آموخته رشته روابط بین الملل و جهانگرد بلژیکی، به دعوت از دوست قدیمی اش دکتر محمد محمدی آملی به ایران آمد در ادامه مقدمه دکتر محمد محمدی آملی عضوهیات علمی واحد علوم و تحقیقات آیت ا…آملی و گفتگوی ما را با این جهانگرد بلژیکی میخوانید .
آغاز سال تحصیلی 1994 بود که برای اولین بار پیتر را در خوابگاه دانشجویی دانشگاه جواهر لعل نهرو دهلی ملاقات کردم. خیلی خودمانی برخورد میکرد، آنروزها انگلیسی من چندان خوب نبود، کمی از گفتگو با دیگران اِبا داشتم، برخورد دوستانه پیتر کمکم کرد تا بیتوجه به بی بضاعتی خود در انگلیسی با دانشجویان اروپایی تعامل راحتتری داشته باشم.
پیتر در دانشکده روابط بین الملل در دپارتمان مطالعات آسیای جنوب شرقی دوره Mphil یا پیش دکتریش را میگذراند، و من دوره فوق لیسانسم در دپارتمان علوم سیاسی را، دیدگاههای مشترکمان نسبت به مسائل جهان سوم باعث شده بود که رابطه دوستیمان عمیقتر از دوستیهای معمول بین دانشجویان خارجی باشد، با همکاری یکدیگر برنامه های فرهنگی زیادی را در انجمن دانشجویان خارجی ترتیب داده بودیم.
او با آنکه از کشور ثروتمندی آمده بود اما به مانند فقیرترین دانشجویان در خوابگاه زندگی میکرد. خیلی وقتها برای اینکه به دانشجویان دیگر یاد بدهد که دور ریختن غذا کار بدی است، سهمیه غذایش را نمیگرفت و به عوض از باقیمانده غذای ظرف دیگران استفاده میکرد. اگر چه هیچگاه نتوانستم چون او رفتار کنم، اما همیشه تحسینش میکردم.
احاطه عجیبی به زبانهای مختلف اروپایی داشت ، به یازده زبان اروپایی تسلط داشت ، مدرک بسیار معتبری از دانشگاه کمبریج برای آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاههای عالی زبان در اختیار داشت. با وجود اینکه ساعتها وقتش را برای تدریس و اصلاح زبان دانشجویان کشورهای فقیر صرف میکرد، اما حاضر نبود در قبال پول برای موسسات لوکس زبان کار کند.
بعد از اتمام دکترایش مدتی در یکی از دانشگاههای بلژیک به تدریس مشغول شد، فرهنگ بورژوازی و مصرفگرای حاکم بر دانشگاه آن محیط را برایش غیرقابل تحمل میکند، لذا مجددا کوله پشتیاش را به دوش میگیرد و راهی آسیا میشود، تا شیوهای غیر سرمایه داری از زندگی را تجربه کند، اگر چه جز در روستاهای دور آسیای جنوبی و آسیای شرقی کمتر به شیوه ای متفاوتی از نوع زندگی حاکم بر جهان که به شدت مصرفگرا است برخورد میکند.
بعد از چهار سال خانه بدوشی، با دوچرخهاش، بعد از عبور از 9 کشور، امروزکه این مطلب را می نگارم وارد ارمنستان میشود تا از آنجا به اروپا باز گردد. خودش هم شک داشت که بتواند زندگی در قلب سرمایهداری را دوام بیاورد. برای آدمی چون پیتر دنیا هر روز کوچکتر و کوچکتر میشود، او در خانهاش نیز غریب خواهد بود.
محمد محمدی آملی دوست و همکلاس جهانگرد بلژیکی پیتر
این جهانگرد بلژیکی با توضیح این موضوع که اکثر مناطق ایران اعم از شهر و روستا را مورد بازدید قرار داده است در پاسخ به این سوال که ایران را چگونه کشوری دیدید گفت:ایران نسبت به دیگر کشور های منطقه رشد بیشتری داشته است ،من در دیگر کشور های منطقه بازارهایی به پر رونقی بازارهای ایران که با استقبال خوبی مواجه میشوند ندیدم.
وی در ادامه افزود:در کشورهای آسیای میانه اغلب فروشگاه ها یک نوع جنس را به فروش میرسانند اما در ایران به دلیل بازار مصرف مناسب ،اغلب کالاهایی که به دلیل تحریم،واردات آن متوقف شده است در داخل تولید میشوند و به همین دلیل سطح زندگی در ایران بالاتر از دیگر کشور های منطقه است.
این استاد روابط بین الملل در مورد تاثیر دانشگاه بر جامعه بیان داشت :وظیفه ی اصلی دانشگاه انتقال دانش است ،اما یک دانشگاه باید در کنار انتقال دانش برای مردمی که در جامعه زندگی میکنند مفید واقع شود ،بطور مثال دانشگاه می تواند با تکیه بر ظرفیت های داخلی برای مردم یک روستا بیمارستان ساخته یا نیاز های دارویی یک شهر را برطرف نماید، علاوه بر آن از دیگر رسالت های دانشگاه تغذیه ی فرهنگی جامعه است ، در کشور های پیشرفته سازمانهای مردم نهاد از دل دانشگاه بیرون می آیند و به کمک فرهنگ جامعه می شتابند اما براساس مشاهدات من این مسئله در ایران کمرنگ است و ارتباطی بین دانشگاه و جامعه دیده نمی شود.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که چه دانشگاهی را موفق میدانید تصریح کرد :دانشگاه مولد دانش وفرهنگ در جامعه است و دانشگاه خوب لزوما دانشگاهی نیست که ساختمان های مجلل ومحیط زیبا داشته باشد بلکه دانشگاه را به عملکرد اساتید وخروجی دانشجویانش می شناسند .
دکتر پیتر در پاسخ به این سوال که چرا برخی از غربی ها در داخل کشوردر مصاحبه هایشان از ایران تعریف میکنند ولی وقتی به کشورشان بر میگردند مخالف حرفشان سخن میگویند بیان داشت : من قطعا اینچنین نخواهم بود ، شاید این افراد براساس منافع فردی اینطور سخن میگویند ، نظرمن در خصوص ایران مثبت است .
وی درادامه بیان داشت :مردمی که در غرب از طریق رسانه ها ایران را می شناسند نگاه مثبتی نسبت به این کشورندارند ولی افرادی که خودشان به ایران آمده اند واینجا را از نزدیک دیده اند نظرشان کاملا متفاوت است .
جهانگرد بلژیکی در پاسخ به این سوال که چه چیز درفرهنگ مردم ایران برای شما قابل توجه بود بیان داشت : نوع نگاه به خانواده ،چون در غرب این نوع نگاه نسبت به خانواده وجود ندارد ،اینجا خیلی ها از من می پرسند که ازدواج کرده ای یا نه وهمچنین تفکیک جنیستی که وجود دارد که البته وابسته به فرهنگ شماست .
استاد محمدی رو عشق است
چه خوب است در همایش ها از نظرات این موارد استفاده شود.