جام شوکران را نوشیدم تا رحل اقامت برکنم
در آغازین روزهای پایگاه اطلاع رسانی بلاغ با شاخص ولایت و دست اخوت ندادن به هیچ جریان و حزب سیاسی وارد فضای غبار آلود جامعه رسانه ای استان مازندران شدم.
امروز که رسانه به ابزاری در دست اربابان سیاسی برای نقل و انتقال اطلاعات ،انتشار عقاید ،افکار و ایده همه چیزی را که آنها برای رسیدن به مطامع سیاسی خود میخواستند، تبدیل شده است و برای تغییر افکار عمومی دست به سیاسی بازی و سیاسی کاری بدون آنکه به منافع مردمی پرداخته شود، با توجه به فرمایشات مقام عظمای ولایت که امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار فکری قرار داریم؛ وارد میدان رسانه شدم.
اما قبل از آنکه وارد این فضای مبهم و مه آلود شوم برای پایه گذاری پایگاه خبری با توسل و عنایت خاصه ولی نعمتان حضرت علی بن الموسی الرضا(ع) در صحن جامع رضوی وقتی چشم به کبوتران حرمی که بال در بال گنبد طلایی شاه خراسان را در آغوش می گرفتند قران را حلقه وصلی برای مهمات فکری خود قرار دادم تا نامی را برای این پایگاه خبری که مزین به فرهنگ اسلامی باشد و بتواند به جهان عرضه کند ،انتخاب شود و این آیه آمد« بسم الله الرحمن الرحیم. وَمَا عَلَیْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ. آیه 17 سوره “یس” که “برما جز آنکه به روشنی رسالت ابلاغ کنیم تکلیفی نیست” » و از همین رو نام بلاغ را برگزیدم تا رسالتی را جز آگاهی بخشی،اطلاع رسانی،هشدارها و نویدها و همچنین تبیین اصول انقلاب اسلامی در عرصه جهانی را ندارد، برعهده بگیرم .
در آغازین روزهای پایگاه اطلاع رسانی با شاخص ولایت و دست اخوت ندادن به هیچ جریان و حزب سیاسی وارد فضای غبار آلود جامعه رسانه ای استان مازندران شدم . عرصه ای برآمده از جماعتی که جدا از اخلاق و تقوا ،سواد رسانه ای چندانی هم نداشتند. این جماعت که عمدتا وظیفه شان تنها کلک های سیاسی و پرونده سازی علیه همدیگر بود و برایشان مازندران و مازندرانی آنچنان ارزشی نداشت.
رسانه هایی که فصل تاریکی را در نه تنها در مازندران بلکه در جمع رسانه های کشور رقم زدند که یادآور هتاکی ها در دوران خاص و اجیر اربابان زر و زور بودند.
رسانه هایی که با رانت صاحبان نفوذ بقای آنها تضمین می شد و خوراک و سوژه های عجیب و غریبشان شهره جامعه رسانه ای بود و عده ای نیز که هنوز هم نفسشان را با این رسانه ها چاق می کنند با تکیه بر اخبارشان ژست انقلابی می گرفتند تا خود را وجیه نشان دهند.
حال با دستان خالی و کار شبانه روزی در عرصه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به مدد الهی و عنایت خاصه امام رضا(ع) توانستم در مدت کوتاهی در این هیاهوی رسانه های مازندران و کشور ، پایگاه خبری بلاغ را به جایی برسانم که در بازتاب اخبار،انعکاس رویدادها و همچنین تبیین و تحلیلها با مد نظر قرار دادن واقعیت ها ، نه منتسب به نماینده و مدیر خاصی ، نه با رانت خواری و پرونده سازی، نه با سیاسی بازی و سیاسی کاری، نه با حزب و گروه های خاص، بلکه تنها با پشتوانه مردمی و افکار عمومی ، عرصه را بر همه کسانی که بخواهند رفتاری برخلافاصول انقلاب اسلامی ، قانون اساسی و منافع ملی ، مصالح مردم و باورهای ايمانی مازندران و کشور داشته باشد، تنگ کند.
در این میدان نابرابر با تمام هجمه ها از طرف خودی (!) و غیر خودی با نقد جدی و منصفانه همراه با راهکار که عنصر یک جامعه زنده و پویا است ،از کسانی درصدد عبور از خط قرمزهای اصول انقلاب اسلامی بودند و هنوز هم هستند ، همه آن کسانی که از این انتقادها بر نتابیدند تا مرز تهدید به مرگ نیز پیش رفتم.
روزهایی نبود که شاهد صف آرائي ها نباشم و دهان های با حقد و غضب گشوده شده و دندان هاي با غيظ به هم فشرده شده علیه جریان اسلامی و انقلابی این سایت که خار چشم فتنه گران ،فتنه انگیزان و منحرفین بود،را نبینم اما تمامی این حملات را جانانه تن به خریدم تا ذره ای ترس و هراس به دل عده قلیل من عبادی الشکور که بدون هیچ چشم داشتی با من همگام و همراه بودند،نیفتد.
لحظاتی نبود که تیرهای تهمت و طعنه دست دلم را نشانه نگیرد اما ماندم و در جهت رسالت بزرگی که بر عهده ام نهاده بودند همانگونه که شایسته استان علوی مذهب ولاله خیز مازندران است،ادامه دادم تا اینکه در وقت به ثمر نشستن باورهای اعتقادی در نهایت اثر بخشی و اثر گذاری ، در این برهه حساس که در چند جبهه باید مقاومت و روشنگری می کردم بدون حمایت جام شوکران را نوشیدم تا رحل اقامت برکنم، راهی سرای دیگری شوم بنا بر مصلحت بزرگانم اما سربلند از این هستم که بگویم من در موقع مناسب به وظیفهام عمل کردهام.
اما باید برخی های که فکر میکنند فضا آن قدری باز شده و میتوانند با بخشی نگری،سیاسی بازی و لابی های حزبی در جهت به ثمر نشاندن افکار ریاکارانه شان بر کرسی ریاست چند صباحی تکیه زنند،گروههای متنوع با تیپ های مختلف از طلحه و زبیر های امروزی تا خوارجیون و معاویه ها! که با هم دشمن اما در ضربه زدن به اصول انقلابی مشترک هستند بدانند این رودخانه خروشان حق طلبی با قدرت نرم آگاهی بخشی در قلمش هرگز آرام نخواهد نشست و به این عده که عملا شعارهای منفعتطلبانه سر می دهند؛ «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم» که رمز عملیات و رمز پیروزی در جنگ روانی ماست،را خواهند دید.
از همه مخاطبان بلاغ که در کوران حوادث خبری و جریانات مردمی همیشه مایه دلگرمی برایم بودند و نگذاشتند ذره ای از تعهدرسانه ای غافل شوم قدردانی کرده و از خدای متعال موفقیت و سربلندی برای دیار علویان و مردم سرزمینم خواستارم.
و در آخر خطاب به ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای عزیز می گویم؛
عزیزِ ما، ای وصیّ امام عشق!
آنان كه معنای «ولایت» را نمیدانند، در كارِ ما سخت درماندهاند؛ امّا شما خوب میدانید كه سرچشمهی این تسلیم و اطاعت در كجاست.ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاهِ شما بازیافتیم.سرِ ما و قدمتان كه وصیّ امام عشق هستید و نایبِ امام زمان(ع).
پیوند ما با آسمان تقصیر ِ ماه است
راهی اگر پیداست از تنویر ماه است
در جزر و مدّ ِ اشکهامان روضه جاریست
آوردهاند اینها همه تاثیر ماه است
ما نسل پر آشوب و آرامیم و آرام
آرامش ِ آشوب ِ ما.. تدبیر ماه است
دور و برش هم ابرهای پر غبارند
آری… خسوفی اینچنین تقدیر ماه است
با من خودش می گفت.. با من حرف می زند
دیدم که در قاب ِ غزل تصویر ماه است
علی ابراهیمی مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی بلاغ،
9 اردیبهشت سال 93