تقدیم به پدران آسمانی که در اوج آسمان ها به پرواز درآمدند :

 

 

 

قلمم ! راست بایست !

نگرانی ؟ چرا ؟!
واژه ها …. !

واژه ها ، ای واژه ها ، چرا سربه زیر … !؟

گوش به فرمان قلم !
همگی نظم بگیرید 
مؤدّب باشید !

****
صاحب شعر عزیزی است به نام ( پـــدر )
امشب از شعر پرم ، کو قلم و دفتر من ؟
آنقدر وسوسه دارم بنویسم که نگو …
تک وتنها وغریبم !
تو کجایی پدر ….؟!

****
آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو … 
بس که دلتنگ توام ، از سر شب تا حالا …
آنقدر بوسه به تصویر تو دادم که نگو … 
جان من حرف بزن !
امر بفرما پدرم …

****
آنقدر گوش به فرمان تو هستم که نگو …
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست 
آنقدر بی تو در این شهر غریبم که نگو …
پدر ای یاد تو آرامش من … !
امشب از کوچه ی دلتنگی من می گذری؟!
جان من زود بیا 
بغلم کن پدرم … !

****
آنقدر حسرت آغوش تو دارم که نگو …

گفته بودی : فرزندم ! غاشق اشعار توام

ای به قربان تو فرزند … بیا ، دلتنگم !

آنقدر شعر برای تو بخوانم که نگو … 
پدرم …. پدر خوبم 
به خدا دلتنگم !

****
رو به رویم بنشینی کافیست
همه دنیا به کنار … 
تو که باشی پدرم ! 
دست ودلباز ترین شاعر این منطقه ام 
آنقدر واژه به پای تو بریزم که نگو …  …..
گرچه ازدور ولی ، دست تو را می بوسم 
نه شعار است نه حرف !

آنقدر خاک کف پای تو هستم که نگو …

 

روز پــدران آسمانی گرامی باد

شادی روح همه ی به عروج رفتگان صلوات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *