«آمانو برای اعتبار دادن به گزارش خود، این گونه استدلال کرده است که وی اطلاعات گزارش خود درباره جوانب برنامه هسته‌ای ایران را دست‌کم از ده کشور دریافت کرده است. حال آن که قاعدتا وی باید اطلاعات خود را از بازرسی بازرسان سازمان تحت نظارت خویش به دست می‌ آرود، نه از سازمان های اطلاعاتی کشور های خاص. موارد دیگر استدلال های گزارش وی نیز با چنین لغزش‌هایی روبه‌روست.

شب گذشته، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی، گزارش خود درباره برنامه هسته‌ای ایران را منتشر کرد.

به گزارش «تابناک»، مرور متن این گزارش به ویژه ضمیمه آن، حاکی از این است که گویا این گزارش، بازنشر گزارشی است که در سال 2003 منتشر شد؛ گزارشی که همان زمان مدیر کل سابق از عدم قطعیت مدارک آن سخن گفت و ایران هم همان زمان، پاسخ خود را به مقامات آژانس تحویل داد.

بنا بر این گزارش، از آنجا که مقامات ایران بر این باورند که شواهد مورد ادعای آژانس نامعتبر است، آمانو در تأیید اعتبار گزارش خود می‌گوید:

«سازمان تحت نظارت وی، دست‌کم از ده کشور درباره جوانب نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران اطلاعات جامعی دریافت کرده که این اطلاعات «در مجموع» معتبر است».

بی‌گمان و بنا به گفته مدیر کل، این اطلاعات را سازمان‌های جاسوسی همان ده کشور در اختیار آژانس گذارده‌اند، نه اینکه بازرسان آژانس به آن دست پیدا کرده باشند.

حال پرسش این است، چگونه برآورد‌های جاسوس‌های چند کشور دشمن با ایران باید مدارکی معتبر برای یک نهاد بین‌المللی ـ که تخصصا خود به امر بازرسی مشغول است ـ تبدیل شود؟ اگر اصل بر این باشد که از این پس، هرگاه چند کشور اراده کردند، مدارکی را علیه کشور درست و بر پایه آن کشور‌ها را محکوم می‌کنند، در این صورت، دیگر چه نیازی به آژانس و بازرسی است؟ همان جاسوس‌ها و منابع اطلاعاتی، رسما گزارش منتشر کنند و به محکومیت کشور‌ها بپردازند.

در ادامه گزارش آژانس آمده است:

«پیش از پایان سال ۲۰۰۳ میلادی، فعالیت‌های اتمی نظامی احتمالی ایران در چهارچوب یک برنامه سازمان یافته انجام می‌شد و این امکان هست که هم‌اکنون نیز برخی از این فعالیت‌ها ادامه داشته باشد».

در این بند هم آژانس از یک احتمال سخن می‌گوید؛ احتمالی که ممکن است، تحقق‌یافتنی باشد یا نباشد. در واقع، ابراز یک احتمال بر پایه ارایه و یا به دست آوردن شواهدی معتبر است که بر انجام موضوع دلالت کند. در غیر این صورت، برآورد کردن و احتمال دادن به اینکه هر کسی یا هر کشوری در هر زمانی در حال انجام عملی است که شاهدی درباره آن نیست، کار سختی نیست؛ بنابراین، کافی است اراده کنید که احتمال دهید، آمریکا اکنون در حال ساخت سلاح‌هایی است که از کره مریخ به زمین حمله کند. به این ترتیب، چون شما احتمال داده‌اید، پس حتما این گونه هم هست.

آژانس می‌گوید:

مدارکی به حجم بیش از یک هزار صفحه، اعم از مراسلات، گزارش‌ها، نمودارها، طرح‌های مهندسی و ویدیوها به دست آورده که حاکی از اطلاعاتی «پیچیده» است که با هم ارتباط دارند. با خواندن مدارک یاد شده، به خوبی به سازماندهی جوانب نظامی احتمالی برنامه اتمی ایران پیش از سال ۲۰۰۳ میلادی پی می‌بریم، ولی توانایی اش برای درک این جوانب پس از سال ۲۰۰۳ کمتر است.

در این بند هم آژانس اعتراف می‌کند که نتوانسته ـ و یا چون اصالتا وجود نداشته، نتوانسته ـ است مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هسته‌ای ایران ارایه کند و برای همین، دوباره به ادعاهای خود، پیش از سال 2003 اشاره می‌کند. گویا، گزارش جدید، تنها بازنشر گزارش آژانس در سال 2003 است؛ مدارکی که هیچ گاه مدیر کل سابق از درست بودن و قطعیت آنان سخن نگفت.

در ادامه گزارش، آژانس از برنامه‌ای به نام «برنامه آماد» یاد می‌کند که آن هم پیش از سال 2003 بوده و در صورت درست بودن در همان زمان متوقف شده است.

در واقع، می‌توان به صراحت گفت که آژانس گزارش سال 2003 را بازنشر کرده است؛ گزارشی که در خلال این سال‌ها، تقریبا همه موارد ابهام آن برطرف و مذاکراتی طولانی درباره آن انجام شده بود؛ اما اینک غرب می‌خواهد برنامه هسته‌ای ایران را از لحاظ بررسی بین‌المللی به پله اول برگرداند!

بنابراین، باید دید که آیا غرب می‌تواند پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را هم به سال 2003 برگرداند و آیا چنین چیزی تحقق یافتنی است؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *