هراز نیوز : جمعی از کارکنان دانشگاه شمال درنامه ای سرگشاده خواستار تغییر مدیریت در این دانشگاه شدند ، تلاشهای دلسوزان برای  رسانه ای نشدن مناقشات در این دانشگاه به جایی نرسید و در نهایت تهدید به اخراج کارکنان این دانشگاه توسط مسوولان سبب شد تا نامه سرگشاده در رسانه ها منتشر شود .

 

01 02 0403

25 thoughts on “نامه سرگشاده کارکنان دانشگاه شمال برای تغییر مدیریت +سند”
  1. جلسه در فرمانداری با حضور دادستان فرماندار معاون نیروی انتظامی رییس اداره کار امل ملک محمد غلامی محکوم به دادن اطلاعات غلط به رییس اداره کار امل و…. شد فرماندار خطاب به دکتر رسمی:چطور با وجود مشکلات مالی دانشگاه دنبال زمین برای ویلا سازی است بغض دکتر رستمی در حضور مسئولیین و بعد از پایان جلسه دکتر به بابلسر رفت و هنوز به دانشگاه نیامده با همه این اوصاف هنوز برادر زاده رییس در حال شاخ و شانه کشیدن برای کارمندان دانشگاه است

  2. فرماندار امل خطاب به ملک محمد غلامیوقتی قصد حرف زدن داشت: اقای غلامی لطغا شما حرف نزنید شما با دادن اطلاعات غلط باعث زیر سوال رفتن یکی از چهره های علمی شهرمان دکتر رستمی شده اید

  3. بنده به عنوان هیئت علمی دانشگاه برخوردای مناسبی ازسوی بعضی کارمندا نمیبینیم/واقعآجای تأسف داره این آدمها تواین محیط علمی که به عنوان نماینده فرهنگی و اخلاقی مردمان فهیم این شهربزرگ هستند.البته دسته خودشونم نیست/ هرکی بدون فیلترخاصی با بالطف عزیزانی چون دکتررضوی و پرفسور رستمی اومدن نهایت امرم این میشه دیگه.

  4. lمه فشاند نور و سگ عوعو كند هر كسي بر طينت خود رو كند
    تا بوده همين بوده همواره دو دستگي در ابتداي تاريخ بشر وجود داشته و خواهد داشت و تقسيم هميشه بر دو بوده خوب بد نور ظلمت يك دلي نفاق امروز حال غريبي شده است
    من گنگ خواب ديده و خلقي تمام كر من عجزم زگفتن و خلق از شنيدنش
    مديريت يك هنر است زبانش زبان خوف نيست زبانش زبان امنيت است علم مديريت زبانش افترا و تحميل نيست بلكه تمكين منطقي و حفظ حرمت است مدير بايد علاوه بر امنيت بروني ايجاد امنيت دروني كند مدير نبايد صفتها را آنقدر بزرگ كند اميد وشادابي از بين برود بلكه مدير بايد آنرا تبديل به نقطه قوت كند و نبايد تواناييهاي كارمندان را انكار كند نبايد شخص كارمند را انكار كند چه انكار توان كارمند انكار خود مديريت است مدير بايد تاريخ را ورق بزند و بخواند تا دريابد كه كدامين واژه ها سمت و سوي رويدادها را تضمين ميكند اي دريغا كه فقر به چه آساني احتضار فضيلت است ميگويند كه فلاني كم كار و بيكار است بله درست است چراغي كه در آن روغن كم ريخته ميشود كمتر حرارت و نور دارد مقامات عالي و بالا تر از حق و حقوق همه آيا تا به حال به اين فكر كرده ايد كه چرا امروز به چنين اوضاعي رسيده ايم آيا به نحوه آمدن و رفتن خود فكر كرده ايد آيا ميشود به اين فكر كنيد كه چگونه غرور و و خودپسندي و خود تنومند بيني فكري و مديريتي شما ريشه در كجاي كار دارد ؟چرا اينقدر نسبت به شما بيزاري و بغض وجود دارد آيا ناشي از حقوق چند ميليوني شما نيست ؟ آيا ناشي از تبعيض بي جا و ناعدالتي محض نيست ؟ اين اوضاع مفتضحانه نتيجه چه عملكردي هست ؟چگونه ميتوان به صورت مطلق به دو يا سه نفر اعتماد كرد و شنيد ؟ چه تضميني وجود دارد كه فساد آغاز نشود و تسويه حسابهاي شخصي و كينه توزي و رانت خواري شروع نشود ؟ چه من با اشخاص نه خصومت شخصي دارم نه هيچ دشمني فقط از اوضاع ناراحتم از اين نامردمي ناراحتم از اين بي انصافي ناراحتم .از اين روش فاشيستي ديكتاتور ماآبانه بيزاريم از اين تهديدهاي پوچ و بي مايه بيزاريم ما نميدانيم نگرام وجاهت علم وانديشه باشيم يا نگران جوجه لاتهاي شاخ و شونه كش ما نميدونيم به جوجه اردك زشت بخنديم يا به ابزار در دست همه اگر بنا به تهديد بود كه ما هم از اين اداها بلديم خوب هم بلديم ولي يك فرقي بين ما و بعضي ها هست همون فرقي كه در تاريخ ماندگار خواهد شد و به نيكي ازش ياد مي شود و خواهد شد
    • دولت جاويد يافت هركه نكو نام زيست كز عقبش ذكر خير زنده كند نام را
    • وصف تو را گر كنند ور نكنند اهل فضل حاجت مشاطه نيست روي دلارام را
    • حکمت محض است اگر لطف جهان آفرین خاص کند بنـــــــده ای مصلحت عــــام را
    • ببين روزگار به اوج كه ميرسه مهد فرهنگ و دانش را كه بي هنر ها در آن ترك تازي ميكنند و فاشيست مابانه سعي در ابرام واصرار و ظهور رساندن اراده خويش دارند

    همكاران ما ميدانند كه آزادگان چون سرو تهي دستند اما سرافراز غنا و بي نيازي كه در آزادگي است نه زر وسيم و پست و مقام همكاران ميدانند كه چيزي در اين دنيا به جز واقعيت خوبي و زيبايي اخلاقي و عشق و علاقه به خوبي كردن ها ارزش جستجو و طلب كردن ندارد در خاتمه اين سختيها بر خلاف هميشه اينبار همه شما مظلومان مستقيما با آن در تماس هستيد و رفتار و منش ها را ببينيد و قضاوت نكنيد به تاريخ بسپاريد تا قضاوت كند همه چيز بر سر شما شكست شما مقصر هستيد و شايسته اين مدل رفتاري كه با شما شد چون شما هستيد كه ميليونها تومن در آمد داريد شما هستيد دو روز در هفته حاضريد اونهم به اندازه چند ساعت شما هستيد كه در چند جا حقوق ميگيريد شما هستيد كه هميشه اشتباه ميكنيد شما هستيد كه با ريا و تزوير و تملق و نيرنگ از سوي بعضي از مسئولين روبه رو ميشويد و يا ارائه ميكنيد شما هستيد كه هموارههمه از شما متنفر تر ميشوند و شما هستيد كه تنها اميد مانده به جز آزاده گي به بيزازي از اين اوضاع مبتلا ميشويد و به اين بيزاري افتخار كنيد شما هستيد كه اراده كرديد تا براي يكبار هم كه شده نسبت به بي عدالتي هاي تمام نشدني نسبت به تبعيض ناروا نسبت به حقوق آنچناني نسبت به پيشرفتي غير ممكن نسبت به ترقي شغلي بعيد نسبت به تماشاچي بودن به تاراج رفتن حقوق ومزاياي شما و حقوق بالاي منسوبين سمتهاي نو فراهم آوردن شرايط ادامه تحصيل منسوبين و ممانعت از ادامه تحصيل شما اينهمه ستم بر ما رواست كسيكه
    • با همه سعي و تلاش كه در جهت ماندن خويش داشتم نشد كه بشود سكوت كردم ولي وجدان اجازه نداد وقتي صحبت از ارعاب و تهديد در لفافه كه نه علنا تهديد ميشويم براي مثال از قرارداد سه ماهه بستن حرف ميزنند كه كاملا غير قانوني هست و جهت ترساندن دوستان همكار مظلوم و با شرف ما خب آدم چقدر خفه بشه حرف نزنه
    همكاران محترم ضمن تقديم احترامات و تكريم و تعظيم به شما از شجاعت مثال زدني شما كمال تشكر و تقدير دارم امروز كساني براي شما تصميم ميگيرند كه خود حقوق كلان چند ميليوني دريافت ميكنن از روزي كه قدم به اين مجموعه گذاشتند جز رواج تفرقه و چند دسته كردن كاركنان و از بين بردن انگيزه هاي كاري و روحي چيزي براي ما به ارمغان نياوردند كساني تصميم ميگيرند نه غم مسكن دارند نه غم هزينه فرزند نه نگران اقساط بانكي هستند نه بدهكار فلان بانك و فلان موسسه كساني كه از روز وردشان تا توانستند در كار شما اخلال كردند با ايجاد ترس اخراج و تنبيه انضباطي خيلي راحت خود را قدرت بلامنازع ديدند كساني كه امروز در انظار شما خود را همراه و دلسوز و ياور نشان ميدهند در خلوت موضوع را رسانه اي ميكنند تا رياست را مرعوب جوسازي خود كنند و از امنيتي شدن موضوع با ترسي دروغين همه چيز را در يد كنترل خويش بگيرند و نشان دهند چه اهميتي در سامان بخشيدن اوضاع دارند يك زرشك زرين نثار شما
    در بخش دوم روي سخن من با آن مسئول محترمي است كه تا توانستند كينه ورزي و بغض نشان دادن نسبت به شخص من نه ولي نسبت به من كارمند بسيار بد اخلاقي كردند از همه زواياي ممكن از حقوق به حق همه زدند و كم كردند به هر بهانه اي ليست تهيه كردند براي اخراج همكاران در گذشته كه با ناجوانمردي تمام آن را به گردن رياست و به اسم دستور ايشان جلوه دادند و تمام كردند تا خود را كاملا بي اطلاع و تقصير نشان ميدادند و همه جا گفتند رياست دستور دادند در حاليكه اينطور نبود و ليست را خود تهيه كرده بودند و موجب دلشكستگي و غمي هميشگي براي آنان در نظر خانواده و بعضا فرزندان خويش شدند .آن مسئولي كه دم از مسلماني و شاكرد مكتب حسين بودن ميزنند دم از آزاده گي ميزنند دم از انقلابي بودن ميزنند و از اين دست تظاهر ات و ريا كاري كه جاي هيچ حرفي باقي نميگذارند چند شغله هستند از چند جا حقوق ميگيرنداين بي قانوني نيست ؟ بي انصافي نيست ؟
    آن مسئوليني كه چند ميليون حقوق ماهانه بدون حق تدريس و حق ماموريت و حق هر چيزي كه براي بالا بردن حقوق خودشان را داشتند و دارند از حقوق بچه هاي زحمت كش فضاي سبز كم ميكنند خدمات را با تهديد و ارعاب به استثمار ميكشند از تاسيسات همه مدل كاري ميخواهند از نقاشي تا جوشكاري و تا ……ولي از اضافه كاري آنها كم ميكنند و ميزنند و اكثرا هيچ پرداختي ندارند .ساعات كاري كارمند بيچاره كه از هفت و سي ساعت ميزند تا چهار ونيم افزايش ميدهند تا بيشتر عناد و دشمني كنند تا مثلا با تعطيلي نيم بند پنجشنبه خودشان بيايند و اضافه كار روز تعطيل بيشتري بگيرند اگر قرار به صرفه جويي هست اينهمه ساخت و ساز براي چيست ؟ چه فوريتي دارد ؟ اينهمه حق مسئوليتهاي ميليوني و فلان و فلان فلان چيست ؟ مگر قرار به باقيات و صالحات نبود ؟ مگر قرار به عملكردن به توصيه هاي نيك مردان نبود مگر قرار به يك سفره چهار گوشه بزرگ نبود مگر قرار به كارگر نوازي و كمك به جوانان بيكار نبود ؟ مگر مديران انقلابي ديروز با امروز چه تفاوتي كردند كه شعارهاي گوش نوازشان فراموششان شده است مگر در طي سي سال در راس مديران كلان كشور تصميم به بهبود اوضاع و شرايط كارمندان ودر كلان مردم قشر ضعيف نبود ؟ مگر بي خبر از همه چيز هستيد حتي از خدا هم بي خبريند كه اگر خبر داشتيد اينگونه رفتار از شما شاهد نبوديم واقعا بيخبري تا اين حد كه يك حقوق هفتصد هزار توماني كه در همين داخل دويست هزار تومانش به بهانه بيمه و صندوق فلان و همياري و غيره كم ميشود و ……با اينهمه اقساط و بدهكاري چه ميماند برادران انقلابي ديروز !و مديران ارشد و برتر امروز كه ديديم در اين چند ساله چه نتايجي براي ما داشت و به چه مدينه فاضله اي راه پيدا كرديم اين نتيجه مديريت شما و امثالهم هست كه ميلياردها تومان ثروت و قدرت همچنان برايتان ناچيز جلوه مي نماياند بايد بيشتر و بيشتر و بيشتر به همت عالي آينده نتيجه و نديده هم متعالي ولي صد هزار تومن كه قانوني كه خود با تدبير اميد و كليد طلايي در دست از بدنه و اصل آن هستيد به خود اجازه داده و براي اين قشر فلك زده و آسمون جل ولي شرافتمند و صبور و زحمتكش افزايش در نظر گرفتند همين خود شما عزيزان دولتمرد ولي از آن طرف يك پيك ويژه و سريع السير از مقصد دانشگاه به دفتر تهران جهت امضا و توشيح ذبح افزايش حقوق قانوني به عنوان كسر حقوقي و عدم پرداخت نميدونم فوق العادهفلان و حق جذب و …..خيلي زيبا سر بريده و پيك خويش با حكمي در لفافه به دروازه دانشگاه رسيدندي و آن مرد با وجدان و قانونمند كهخود پيشنهاد اين پس گردني را به كارمندان داده بودندي از اين خبر براق شدندي و تسريع در عقد قراردادهاي سه ماهه نمودندي و رياست هم احسنت و في تبارك الله به آن دو شخص نمودندي كه اين جزيه بر خلق روا دانستندي در حاليكه خود بسيار در گذشته كارها به همين طريق پيش بردندي و بر فشار بر گرده فلكزدگان روا دانستي و اينچنين خود را در اذهان كودك يكساله تا پير مرد صد ساله ماندگار نمودندي گويند به شمالستان هرشبي مادران در قصه ها از آنان به بدي ياد كردندي و بسي نفرين نثار آنا نمودندي كه مظلوم و ضعيف را دستي به قدرت و نهب نه روا داشتندي پس زبان به لاه و نفرين دراز داشتي بگذريم اين تباهي كه به ثبوت رسيد و حدود آن بر همگان معلوم گرديد غم و اندوه كه سالها بر سراسر شمالستان ما جاري و ساري بود ديگر غالب مطلق گرديد و
    خوب كاري در اين سال جديد كه اخلاق و ساخت خودتان را در اينجا مثال تير شيطان شده و بر قلب تفكرات كلان شما در عجبم از اين همه تضاد حقوق ما كارمندان بدبخت كه عملا كيش و مات شديم و به پيري زودرس دچار شده گدايي اين عدد ناچيز را خواسته اول و حياتي خود ديديم ؟
    ما دل مان به درد آمده از اينكه كساني براي ما تصميم ميگيرند كه كوچكترين علقه و وابستگي به اين محيط كه حاصل زحمات و تلاش شبانه روزي بي وقفه چند نفر( كه بر همگان واضح روشن است كه چه كسي از عزيزان شايسته اين صفات هستند و والسلام )نداشته و هيچ نشاني از احترام به جايگاه و شان آن عزيزان نداشته و ندارند كساني كه در گذشته نشان دادند و تهديدات خويش را هم عملي كردند ما به كساني اعتراض داريم كه صلاحيت واقعي يك مقام كه بايد مدافع و حافظ منافع هم باشند نه يك عده خاص؟

  5. چرا کامنتی رو که برا شما میزارن حذف مکنین و نمایش نمیزارین.
    نکنه شما هم دارو دسته این کارکنان هستین

  6. دروغ یکی از صفات شیطان است.آدم هایی که دروغ می نویسند دنبال چی هستند.هرچه حق را بنویسید زیرا بنده خدا که هیچ بلکه خود خدا پشتیبان بندگان خوب خود است. دو چیز را هیچ گاه فراموش نکنید یکی خدا و یکی مرگ. همه می میریم. هو الباقی و همه فانی. تهمت و افترا به یکدیگر بدون سند و مدرک و قضاوت براساس حدس و گمان؟ اگر قران می خوانیم یک ذره به خودمان بیاییم. هیچگاه گذشته خود که چگونه وارد دانشگاه شدیم را فراموش نکنیم.کاری نکنیم که در این دانشگاه بسته شود. اگر یک خانواده هستیم آیا دعوای خانوادگی دارای برنده است؟ البته بعضی ها مثل ……… که خانواده اش درب و داغون شد یا …. که اون هم درب و داغون است از خانواده چی می فهمند؟ خدا به خیر بگذراند.

  7. شما مگه پول تو جیبیتون قطع شده که نامه رو منتشر کردید

  8. مدیریت محترم هراز نیوز لطفأمطالبمو که قبل دادم درج کنید و شماهم بیطرف باشید منتظرم

  9. خداوند همه کسانیکه به دروغ باعث تخریب افراد می شوند را هدایت کند وگرنه آنها را نابود کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *