به گزارش «تابناک»، با آغاز هفته جاری، کارمندان شاغل در محدوده جنوبی زمین‌های عباس‌آباد (شمال بزرگراه رسالت و حدفاصل بزرگراه‌های مدرس و آفریقا) در هنگام رفتن به محل کار با صحنه عجیبی روبه‌رو شدند. خیابان منتهی به برخی از ادارات مهم شهر با تلی از خاک و نخاله ساختمانی بسته شده بود و چند سرباز از آن محافظت می‌کردند. این اتفاق در حالی رخ داده بود که هیچ اثری از کندن خیابان یا دیگر امور ساختمانی در آن محدوده نبود و جالب اینکه راه عبوری دیگری برای دسترسی به این ادارات (البته برای آنهایی که با ماشین مراجعه می‌کنند) وجود ندارد.
یکی از کارمندان بانک سپه در این باره می‌گوید: وقتی با جاده بسته روبه‌رو شدیم، از سربازان حاضر در محل، دلیل را جویا شدیم که پاسخی نداشتند و خود را مأمور و معذور خواندند. در حالی که این خیابان کریدور عبوری برخی ادارات دیگر هم هست، در زمان کوتاهی خیابان از خودروهای متوقف شده پر گشت و تماس با پلیس ۱۱۰ هم مشکل را حل نکرد.
این در حالی است که سامانه فوریت‌های خدمات شهری (۱۳۷) خود را مجاز به ارایه خدمات در محدوده زمین‌های عباس آباد نمی‌داند و با اعلام اینکه جنوب این اراضی در انت‌های فاز دوم پارک «آب و آتش» است، مدیریت این ناحیه را با شهرداری کل می‌داند.
همان گونه که در تصاویر هم پیداست، با بی‌نتیجه ماندن پیگیری‌ها، بیشتر حاضرین در صحنه، دیرکرد بیشتر در محل کار را جایز ندانستند و از روی ناچاری خودرویشان را همانجا پارک کرده و پیاده راهی محل کارشان شدند؛ غافل از اینکه سربازان حاضر در محل، مانع از رفت‌وآمد افراد هستند و راه گریزی برای رسیدن به ادارات نیست، جز از طریق بزرگراه آفریقا.
در حالی که با گذشت چند روز، هنوز خبری از بازگشایی این خیابان در دست نیست، یافته‌های خبرنگار ما حاکی است که این خیابان بر اثر یک کار تلافی جویانه بسته شده است، به این صورت که شب پیش از بسته شدن خیابان (جمعه شب)، بخشی از دیوار بنیاد مستضعان در محدوده بزرگراه آفریقا، شبانه به دست مأمورین شهرداری تخریب و این موضوع عاملی شده است تا بنیاد مستضعفان هم بدین شکل مقابله کند؛ با این تبصره که گویا مردم هدف تیغ این انتقام قرار گرفته‌اند، نه شهرداری!
این اختلاف که در وهله نخست ریشه‌دار هم به نظر می‌رسید، از این روی جالبتر می‌شود که سربازانی در محل هستند که مانع تردد می‌شوند؛ موضوعی بسیار ناگوار که به زورآزمایی شباهت بیشتری دارد تا یک اختلاف حقوقی و حتی حقیقی!
در این باره باید گفت، پیگیری‌ها نشان می‌دهد که این دو سازمان بر سر تملک برخی از زمین‌ها در منطقه اختلاف دارند و به گفته یکی از کارمندان سازمان نوسازی عباس آباد، شهردای تهران، حکم تخلیه برخی از این زمین‌ها را هم دارد.
هرچند موارد بسیاری در دست است که نشان از سیاست تساهل و تسامح شهرداری (به فرض متخلف بودن بنیاد مستضعان در ساخت دیوار تخریب شده) در حوزه شهری دارد، اما ساکنین مناطق گوناگون پایتخت، بار‌ها نیز شاهد برخوردهای تند و چکشی این سازمان با برخی متخلفان بوده‌اند؛ برخوردهایی از جنس تخریب تالار پذیرایی وابسته به علی پروین گرفته تا بریدن درختان حیاط یکی از ساختمان‌های مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ برخوردهای نسنجیده‌ای که جامعه را جریحه‌دار می‌کند. اما نباید از نظر دور داشت که این برخوردهای زشت، در مقام قیاس با بستن راه عبور مردم با لودر و با گماردن سربازهای وظیفه، به غایت جلوه بهتری دارد!
اما پرسش اینجاست که مگر نه اینکه مدیران دو طرف دعوا، بر مسند امورات مردم نشسته‌اند و هر دو خادم ملت هستند، پس اگر نفع شخصی ندارند و کارشان برای رضای خدا و خلق خداست، چرا اختلافشان را به مراجع قضایی نمی‌برند تا مردم را اسیر حاشیه‌هایشان نکنند؟
به راستی اگر شهرداری محق است، چرا در معضل پیش آمده برای مردم ورود نمی‌کند و اگر حق به جانب بنیاد مستضعفان است، به‌کارگیری سربازان وظیفه تحت نظارت این ارگان در غایله پیش آمده چه ضرورتی دارد؟
آیا واقعا راه دیگری نبود که این دو سازمان بزرگ اختلافات را بین مردم کشاندند و بسان دو خان (در ایام منسوخ شده) با هم برخورد کردند؟
بیشتر کارمندان ترجیح داده‌اند که خودروهایشان را پارک کنند و پیاده به محل کارشان بروند
