حضور رهبری در مناطق عملیاتی به یک معنا تأکید و توجه دادن به تجربهی پیروزی مردم در اثر داشتن عزمی ملی و مدیریتی جهادی در دوران دفاع مقدس است و اینکه این شیوه همچنان راهگشا است.
* به عنوان پرسش نخست، لطفاً کمی دربارهی ویژگیهای جغرافیایی و عمومی یادمان شهدای شرق کارون در منطقهی دارخوین توضیح دهید.
محدودهی منطقهی یادمانی که امروز فرمانده کل قوا، حضرت آیتالله خامنهای تشریف آوردند، منطقهای است در کیلومتر ۱۷ جادهی آبادان به اهواز، منطقهای معروف به حفار شرقی یا پل مارد. عراقیها در ابتدای جنگ برای اینکه آبادان را محاصره کنند، در دو نقطه روی رودخانهی کارون پل زدند، یکی از این نقاط همین محل بود که آنها از این نقطه، نفوذ کرده و آبادان را محاصره نمودند.
پس از صدور فرمان امام رحمهالله برای شکسته شدن محاصرهی آبادان و پس از برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا، عملیاتها برای شکست حصر آبادان طراحی شد. ابتدا در خردادماه عملیاتی در منطقهی دارخوین توسط نیروهای سپاه و با پشتیبانی ارتش تحت عنوان «فرمانده کل قوا-خمینی، روح خدا» انجام گرفت. این عملیات که در واقع، مقدمه و آزمایشی برای انجام عملیات بزرگ ثامنالائمه بود موفقیتآمیز بود و رزمندگان اسلام در آن کانالی به طول ۱۳۰۰ متر به شکل T در نزدیکی خط خاکریز دشمن حفر کردند.
در نهایت در عملیات ثامنالائمه که در پنجم مهرماه ۱۳۶۰ با رشادت نیروهای سپاه، ارتش، ژاندارمری، هوانیروز، بسیج، فداییان اسلام و سایر نیروهای مردمی انجام گرفت، این منطقه آزاد شد و حصر آبادان هم شکسته شد. در این عملیات بزرگ حدود ۳۵۰ نفر از رزمندگان ما شهید شدند و خود این عملیات هم مقدمهای شد برای ورود ما به عملیاتهای «طریقالقدس»، «فتحالمبین» و سرانجام عملیات بزرگ «الی بیتالمقدس» در اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۱ که در جریان آن منطقهی وسیعی حدفاصل اهواز تا خرمشهر و نوار مرزی ما با عراق شامل شهرهای خرمشهر، حمیدیه، سوسنگرد و بستان از تیررس دشمن خارج شدند و فتح خرمشهر در سوم خرداد نقطهی اوج آن بود.
در جریان عملیات ثامنالائمه، به دلیل اینکه منطقهی پل مارد، سرپل خروج عراقیها برای عقبنشینی بوده و یک تجمع نیرو در اینجا وجود داشته است، تعداد زیادی از سربازان آنها در این محل به هلاکت رسیدند و پس از انجام عملیات، اجساد آنها بر روی زمین برجای مانده بود. در آن زمان تعدادی از رزمندگان که در قالب بسیج پالایشگاه نفت آبادان در منطقه حضور داشتند، اقدام به پاکسازی محل کرده و بخشی از اجساد عراقیها را در همان محل دفن کردند. آنها در لابلای این اجساد مواجه شدند با پیکرهای پاک ۹ شهید که مشخص بوده از نیروهای خودمان هستند، اما هیچ مدرکی که هویت آنها با آن شناسایی شود، همراه آنها نبوده است. رزمندگان این شهدا را به وجه شرعی در آن محل به خاک سپردند و آن محل را سیمانکاری کردند تا مشخص باشد که اینجا مزار شهدای گمنام ایرانی است.
بعد از پایان جنگ در اواخر سال ۱۳۸۰ که ما برای کار تفحص و تحویل اجساد سربازان عراقی به مسئولان آنها اقدام کردیم، مواجه شدیم با این ۹ شهید گمنامی که دفن شده بودند. متعاقب این اتفاق، بررسیهای تکمیلی صورت گرفت و برای ما مسجل شد که اینجا همان محل تدفین شهدای گمنام است. لذا این محل به عنوان یادمان عملیات ثامنالائمه و شهدای شرق کارون تثبیت شد.
بعدها از سپاه امام صادق علیهالسلام که در استان بوشهر مستقر است، درخواست کردیم که در محل این یادمان مستقر شوند و اینجا را محل اردوگاه خود در مناطق عملیاتی قرار بدهند. مسئولان سپاه امام صادق علیهالسلام هم از حدود پنج سال پیش تحت حمایت مسئولان استان در این محل اردوگاه خیلی بزرگی تحت عنوان «فاطمةالزهرا» برپا کردند که بحمدالله در ایام برگزاری اردوهای راهیان نور، محل برگزاری برنامههای فرهنگی و حماسی نیروهای فعال استان بوشهر و اخیراً استان هرمزگان در مناطق عملیاتی جنوب است.
* به نظر شما حضور امروز رهبر انقلاب در مناطق عملیاتی چه پیامی برای مردم ما دارد؟
حضور رهبری در مناطق عملیاتی همیشه یک جهت و نشانه را برای ما تأکید میکند. شخصیت ایشان از یک روح حماسی برخوردار است که این روح حماسی، ایشان را هر از چندگاهی به این مناطق میکشاند.
امسال هم ایشان با اینکه در مشهد بودند، اما ترجیح دادند که به این مناطق بیایند و همچنان تأکید کنند بر آن رمز موفقیت و عزت ملت ایران در برابر قدرتهای زورگوی جهانی که عبارت است از «ایمان» و «عواطف» مردم نسبت به اسلام و نظام اسلامی. دو عنصری که جایگاه هر دوشان در قلب است. یعنی این قلبهای جوشان و مالامال از محبت به امام حسین و ائمهی هدی علیهمالسلام و زهرای اطهر سلاماللهعلیها است که مردم را در صحنه نگاه داشته است. این همان چیزی است که دشمن نمیتواند به آن دست پیدا کند؛ همان چیزی که بالاتر از سلاح اتمی است و رمز و رازی است بین مؤمنان و خدای مؤمنان.
در انقلاب ما هم حضرت آقا مانند یک پیشرو و رائد –کسی که پیشاپیش یک کاروان به حرکت درمیآید و کاروان را از موانع و منافع مطلع میکند- بر خود واجب میدانند که به این مناطق بیایند و جوانان را به ادامه دادن راه شهدا متذکر بشوند؛ ادامهی همان راهی که باعث عزت ملت ایران و استقامت در برابر زیادهخواهیهای جبههی استکبار شد.
سفارشها و تأکیدات ایشان دربارهی حرکت راهیان نور گویای این امر است. رهبری در دیدار با دستاندرکاران اردوهای راهیان نور فرمودند که زیارت از مناطق عملیاتی باید با معرفت همراه باشد و خاطرهی این مناطق نباید فراموش شود و اینکه دشمن میخواهد این حادثه و جریان مهم دفاع مقدس و شخصیتهای آن دوران به فراموشی سپرده شود. رهبری فرمودند نباید بگذارید مسائل دفاع مقدس به فراموشی سپرده شود. اینها برای ملت ایران ذخیرهای است که سالهای سال باید از این ذخیرهی عظیم بهرهمند شود و ارتزاق کند. یک ملت همیشه نمیتواند خون بدهد؛ در یک مقطعی خون میدهد، اما باید از برکات آن خون، همهی آن ملت تا سالهای متمادی بهرهمند شوند. اینطور نباید باشد که ما در مقابل این خونها بیتفاوت باشیم و آن را به فراموشی بسپاریم. ایشان بر این تذکر دائمی تأکید دارند.
* رهبری در نامگذاری سال ۱۳۹۳ به دو عنصر «عزم ملی» و «مدیریت جهادی» تأکید کردند و در سخنرانی روز اول فروردین به این دو اشاره کردند. تبیین شما از وجود این دو عنصر در حوزهی فرهنگ چیست؟
به نظر من واژههایی که رهبری در نامگذاری سال اشاره کردند باید مقداری تبیین شود. در مورد واژهی «عزم» باید دقت کنیم که عزم با اراده تفاوت دارد. اراده، تصمیمگرفتن برای انجام یک کار است؛ اما عزم، بنا بر انجام عملی گذاشتن است. یعنی کاری باید انجام شود. امام حسین علیهالسلام در دعایی میفرمایند «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ تَوْفیقَ اَهْلِ الْهُدی وَ اَعْمالَ اَهْلِ التَّقْوی، وَ مُناصَحَةَ اَهْلِ التَّوْبَةِ، وَعَزْمَ اَهْلِ الصَّبْرِ»۱ حضرت در این دعا از خداوند عزم کسانی را که اهل صبر هستند از خداوند میخواهد. پس معلوم میشود که عزم اهل صبر مقام بالایی است. بنابراین اگر ما اهل صبر به معنای واقعیش نباشیم، اهل عزم هم نمیتوانیم باشیم. پس باید ایستادگی کرد و اهل صبر بود. به یک معنا اگر صبر محقق شود، عزم هم محقق میشود.
رهبری فرمودند عزم ملی، یعنی ملت باید در مقابل همهی موانعی که دشمنان میخواهند در مسیر او ایجاد کنند بایستد. عزم، چیزی است که ما بدون آن امکان ندارد در مسیر پیشروی کنیم. نکتهی دوم بحث «مدیریت جهادی» است. جهاد و تلاش در راه خدا، لوازم خاص خودش را دارد. مدیریت جهادی به نظر بنده، مدیریت برخاسته از یک کار بیمنت و شبانهروزی است که شمهای از آن در دوران دفاع مقدس و در جبهههای جنگ به خوبی دیده میشود؛ کاری که انجام دهندهی آن توقع و چشمداشت مادی ندارد.
تعبیر قرآن دربارهی مجاهدان این است که «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»۲ یعنی کسانی که در راه خدای متعال مجاهدت کنند، خداوند راهها را نشانشان میدهد. کلمهی «فِينَا» در اینجا به معنای اخلاص است. و اینکه این حرکت مخلصانه باتوجه به فرهنگ انقلاب، یک کار شبانهروزی و حرکت قرارگاهی باشد.
حضور رهبری در مناطق عملیاتی به یک معنا تأکید و توجه دادن به تجربهی پیروزی مردم در اثر داشتن عزمی ملی و مدیریتی جهادی در دوران دفاع مقدس است و اینکه این شیوه همچنان راهگشا است. رهبری بر ضرورت فرهنگ تأکید عام دارند، بعد تأکید خاص میکنند بر فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت. در علم اصول میگویند ذکر خاص بعد از عام، نشانهی عنایت بر مسأله است. بنابراین رهبری میخواهند نشان بدهند که نجات فرهنگی کشور با حرکتهای جهادی و مجاهدانه و تداوم راه شهیدان میسر است و ما از این طریق میتوانیم فرهنگ عمومی را پالایش کنیم و فرهنگ ایثار و گذشت و برادری را حاکم کنیم.
* رهبر انقلاب در سخنرانی خود در حرم رضوی تقاضایی را خطاب به جوانان فعال در عرصههای فرهنگی مطرح کردند و از آنها خواستند تا فعالیتهای فرهنگی را با جدیت ادامه دهند و البته دربارهی لوازم، حدود و فواید آن هم نکاتی فرمودند. به نظر شما اهالی فرهنگ و جوانان در این فعالیتها باید بر چه مسائلی مراقبت داشته باشند؟
رهبری همواره در عرصهی فرهنگ بر سه ویژگی تأکید دارند که آن سه عبارتند از: «کار عمیق، ماندگار و اثربخش» من در زمانی که در بنیاد حفظ آثار و ترویج ارزشهای دفاع مقدس بودم، این سه ویژگی را در پینوشتها و دستورات ایشان میدیدم. البته در سخنان ایشان هم این سه ویژگی به چشم میخورد. به نظر من، ما اگر این سه را مورد عنایت قرار دهیم، امور فرهنگی جامعه هم به سامان میرسد. جوانان ما در فعالیتهای فرهنگی خود باید بر این سه ویژگی مواظبت داشته باشند. عمیق بودن به معنای ریشه داشتن در معارف دینی و انقلابی است. ماندگار بودن، به معنای متقن بودن و استحکام داشتن است و اثربخش بودن به این معنا که پیام، به مخاطب منتقل شود.
جوانانی که میخواهند فعالیت فرهنگی بکنند باید دقت کنند که کار فرهنگی باید حتماً با برنامه و از روی حساب و کتاب باشد. همانطور که در جبههی جنگ هم کسی نباید بدون برنامه و نقشه عمل کند؛ باید برنامهی مشخص و جامعی باشد تا بتوان رخنههای دشمن را سد کرد.
این مسأله مستلزم این است که سازماندهی درستی صورت بگیرد. یعنی خط حدهای فرهنگی توسط قرارگاه بزرگ فرهنگی که علیالقاعده شورای عالی انقلاب فرهنگی است ترسیم شود. ما الان متأسفانه در مسألهی سازماندهی فرهنگی نقیصه داریم. بعضی از عرصهها را باید حوزهی علمیه ورود پیدا کند. یعنی در آن محدوده کس دیگری نمیتواند کار کند. همانطور که در جبهههای جنگ، بعضی جاها فقط باید یگان زرهی عمل بکند، بعضی جاها فقط توپخانه، بعضی جاها هم فقط هواپیماها باید عمل بکنند و راه دیگری نیست. در جبههی فرهنگی هم همینطور است. برخی عرصهها را فقط دانشگاه باید ورود پیدا کند. برخی را فقط نیروهای مسلح و بسیج، بعضی را اصناف و بازاریان، برخی را آموزش و پرورش و برخی عرصهها را لازم است تا خود خانوادهها ورود پیدا کنند. حتی یک زن خانهدار که در گوش کودک دلبندش لالایی میخواند، او هم میتواند فرهنگ ناب اسلامی و حماسی را گسترش دهد. بنابراین لازم است خط حدهای فرهنگی در تمامی عرصهها ترسیم و تبیین شوند و مردم تحت فرماندهی واحد حرکت بکنند.
نکتهی دیگری که اهمیت بسیاری دارد «جریانسازی فرهنگی» است. رهبری نقش فرهنگ را به نقش هوا تشبیه کردند که همه در آن تنفس میکنند. هوا ممکن است آلوده یا سالم باشد. ما چگونه میتوانیم هوای آلوده را برطرف کنیم؟ وقتی یک جریان هوای سالم به راه بیفتد. ریزگردها چگونه برطرف میشوند؟ وقتی یک تودهی متراکم آنها را از فضای کشور دور کند. بحمدالله حرکت راهیان نور این ویژگی را دارد.
پینوشتها:
۱. دعای جامع؛ «خدایا! من از تو توفیق هدایتشدگان، رفتار پرهیزکاران، نصیحتکردن توبهکنندگان، عزم و ارادهی صابران، ترس اهل خشیت [الهی]، تلاش اهل علم، زینت پرهیزکنندگان و ترس جزعکنندگان را درخواست دارم تا از تو خوف داشته باشم!»
۲. بخشی از آیهی 69 سورهی عنکبوت؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد.