هراز نیوز: جمعه آخر سال بود و تصمیم گرفتم به بازار نوروزی مستقر در سالن هلال احمر چاکسر سری بزنم. اما همین که به محل رسیدم با درب بسته آن و غرفه داران ناراحت و سردرگم مواجه شدم. به جمع آنها رفتم و علت بسته بودن درب را جویا شدم. اما پرسیدن همانا و تازه شدن غم آنها همان.
فروشنده آجیل و خشکبار می گفت : اینجا اصلا سروسامانی ندارد. از روز افتتاح تاکنون چندین مدیر عوض شده اند و کسی پاسخگوی ما نیست.
دیگری می گفت در ابتدا طبق قرارداد 350 هزار تومان بابت اجاره هر غرفه از ما گرفتند اما بعد از تحویل غرفه دوباره 450 هزار تومان به این مبلغ اضافه کردند و وقتی علت را جویا شدیم گفتند غرفه هایی که در ا ختیار شماست، شرایط ویژه ای دارد.
اما تا آنجایی که غرفه داران می گویند و من می بیبینم، نه تنها این غرفه ها ویژه نیستند بلکه نسبت به سال گذشته وضعیت بدتری هم دارند. بنا به گفته ها برق غرفه ها مرتب قطع می شود. سقف غرفه ها غیراستاندارد است و غرفه داران مجبورند شخصا آب جمع شده در بالای آن را خالی کنند. در اثرباراش باران اجناس خیس و فروشندگان تاکنون ضرر زیادی را متحمل شده اند.
برخی نیز از ترتیب غرفه ها در سالن ها شکایت داشتند. مثلا چند غرفه مخصوص فروش خوراک در سالن پوشاک قرار گرفته است. و جود این غرفه ها در این قسمت، فروش غرفه های بخش خوراک را از رونق انداخته و این ترتیب نادرست درگیری غرفه داران و عدم امنیت در بازار را درپی داشته است.
غرفه داران همچنین با اشاره به وضعیت نامناسب سرویس های بهداشتی افزودند : در قبال پولی که از ما بابت اجاره اینجا گرفتند هیچگونه امکاناتی وجود ندارد.
یکی از غرفه غرفه داران خود را به جمعیت رساند و از آتش سوزی چند روز اخیر در یکی از غرفه ها خبرداد و گفت : با وجود این که در چنین مجموعه هایی یک گروه آتش نشان باید در محل مستقر باشند اما اینجا حتی یک کپسول آتش نشانی هم وجود ندارد تا اتفاق چند روز گذشته دوباره تکرار نشود. غرفه دار بیچاره همه اجناسش طعمه حریق شد.
جالب اینجاست که کمبود ها و مشکلات بازار تمومی نداشت تا اینکه در اثر بارش شدید باران شب پنجشنبه، وضعیت بدتر هم شد و کف سالن که از موکت کهنه و نامناسب پوشیده شده بود در اثر نفوذ آب رودخانه و باران به گل و لای تبدیل و اجناس غرفه داران از بین رفت و خسارت زیادی به آنها وارد شد.
با وجود تمام مشکلاتی که عیان بود، غرفه داران صبح زود به بازار آمدند تا خود را برای فروش آخرین جمعه سال آماده کنند اما متاسفانه با درب بسته و بنری مواجه شدند که روی آن نوشته شده بود“ به علت تعمیرات بازدید از ساعت 3 بعدازظهر آغاز می شود“.
برخی از فروشندگان با تصور اینکه امسال نیز همچون مدت مشابه سال قبل فروش خوبی خواهند داشت و پس از 10 روز، با دستانی پر پول به آغوش خانواده باز خواهند گشت راه طولانی را طی کرده و از شهر ها و استان های دور دست به آمل آمدند اما از بخت بد به دلیل عدم مدیریت صحیح، با بازاری کساد و کم فروغ مواجه شدند.
فائزه سلیمی، هرازنیوز
چرا بیراهه می روید این آقایی که پول پشت دست از مردم گرفته کسی نیست جز آقای ….. این فرد به من گفت اگر 200000 تومان بیشتر پرداخت کنی جای بهتری به تو خواهم داد اما نه تنها این کار شکل نگرفت بلکه یک جای بدرد نخور را به من داد این جوان تازه به دوران رسیده از خیلی ها اینجوری پول گرفت فقط از دادستان آمل می خواهم به داد ما رسیده و با ….برخورد نماید ماندم چرا خبرنگار شما اصل واقعیت و صحبت های غرفه داران را کامل ننوشته است
شما را به خدا به داد ما برسید در ابتدا قرار بود از طریق قرعه کشی غرفه ها را تحویل بدهند ولی ایزخواه زیر قولش زد و با پول گرفت بصورت غیر قانونی کلی پول تو جیب زده و بعد هم پاسخگو نیست پسر رئیس بازرگانی که در این نمایشگاه با گرفتن جای مناسب برای خود حسابی پول پارو میکند به نظرم دست ایزدخواه با رئیس بازرگانی در یک کاسه است
متشکرم از نگارنده محترم که برایشان مشکلات شهری در اولویت هست.
من هنوز به داخل این نمایشگاه نرفتم. ولی ترافیک بسیار مسخره ای که این نمایشگاه سبب شده را با جان و دل حس می کنم هر روز. با مسئولین زیربط هم تماس گرفتم ولی چه سود. چند سالی است که این جا نمایشگاه برگزار می کنند، چندسالی هست که یک ترافیک کاملا مضحک (از این نظر که با گذاشتن یک مامور با برگ جریمه قابل حل است) هر بار با برگزاری این نمایشگاه ها در خیابان شهبد بهشتی بلای جان مردم شده. چند سالی هست که بنده با مسئولین زیربط تماس گرفته (از جنس همان شماره هایی که با بوق و کرنا در صدا و سیما اعلام میکنند و ….)و راه حل مشکل را به آن ها می گویم . چند سالی هست که آن ها بعد از برداشتن گوشی می گویند باشه مییاییم ، مامور میگذاریم، اطلاع می دهیم، پیگیری میکنیم و….. . چند سالی هست که هیچ کاری نمی کنند و این دور باطل ادامه خواهد داشت. پس فکر کنم خواسته زیادی باشد که سر و سامان دادن به اوضاع داخلی نمایشگاه را از آن ها بخوایم. چون از برطرف کردن یک ترافیک ساده که بسیار ساده هم قابل حل است در طول این سالیان برادران ناتوان هستند چه برسد به خواسته های نگارنده.
البته فکر کنم چند سال بغد نگارنده عزیز هم مرا به عنوان گوشه ای از خاطرات این نمایشگاه سالانه خواهد گفت و فکر کنم 10 سال بعد هم اگر من و شما زنده باشیم باز هم خبرنگار عزیز از مشکلات داخلی نمایشگاه کاملا با همان جزییات خواهد گفت و من هم از ترافیک حل نشده در بیرون نمایشگاه.
یادت باشد خانم نویسنده که مرا هم در 10 سال بعد که نقد بر وضعیت نمایشگاه نوشتی یادت باشد سرگذشت مرا هم بنویس چون این دور باطل همچنان ادامه خواهد داشت البته امید ما به ظهور آقاست!
آقای مجید ایزدخواه